چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی بر الگوی رشد چینی


نگاهی بر الگوی رشد چینی
در دنیای امروز کانون های قدرت و ثروت متعددی وجود دارند که در تعامل با یکدیگر هستند. حضور در رخدادهای جهانی و گریز از حاشیه نشینی ایجاب می نمایند که همه کشورها از جمله ایران، دیپلماسی اقتصادی کارآمد و موثری برای پیشبرد اهداف خود داشته باشد.کوشش جمهوری اسلامی برای دستیابی به موقعیت بهتر در اقتصاد جهانی مستلزم شناخت دقیق امکانات، توانایی ها و فرصت های موجود است.شاید امروزه جذب مدیریت، تجربه و سرمایه های خارجی، انتقال تکنولوژی، صدور خدمات و گسترش تجارت خارجی از اولویت بالایی در مناسبات سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی برخوردار باشد.
اما توجه به این نکته اساسی خالی از فایده نیست که مزیت های جمهوری اسلامی در بخش انرژی، نفت و گاز برای بسیاری از صاحبان سرمایه، بازرگانان و صاحبان بنگاه های اقتصادی وسوسه انگیز است.الگوی ژئواکونومیک جهان و وجود سه بلوک اقتصادی در حاشیه اقیانوس آرام و آسیا، قاره آمریکا و قاره اروپا نشان می دهد که هر سه بلوک اقتصادی از نظر «انرژی و سوخت توسعه» نیازمند خاورمیانه و خلیج فارس و از جمله ایران هستند.آنچه مسلم می نماید این است که کانون های اقتصادی جهان ناچار به تعامل با کشورهای صاحب انرژی و کانون های قدرتمند خاورمیانه هستند تا از مزیت های اقتصادی آن بهره گیری نمایند.ایران در این میان باید تلاش نماید که با تکیه بر مزیت های اقتصادی خود، دسترسی به بازارها و فرصت های جهانی و تقویت اقتصاد ملی، جذب سرمایه های خارجی را در کانون توجه قرار دهد.
از آنجایی که اقتصاد ملی از دو مسیر تجارت و سرمایه گذاری با اقتصاد جهانی مرتبط می شود، بر دولت و بنگاه های جویای کسب و کار فرض است که قوانین و مقررات ضروری برای ایجاد تسهیلات بیشتر در این مسیر را سرلوحه کار خود قرار دهند تا اقتصاد ملی ایران با اقتصاد جهانی تعامل سازنده ای داشته باشد. با توجه به اهمیت بخش انرژی و مزیت رقابتی بالای آن در ایران و نیز محوریت این بخش در ارتباط با جهان خارج و جذابیت بازار ایران برای بسیاری از کشورها، ایجاد یک ساختار اعتمادآفرین در بنیان های سیاست خارجی که در برگیرنده منافع پایه ای کشور باشد، ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد.اما سئوال اصلی این است که توسعه ایران در راستای سند چشم انداز ۲۰ ساله چگونه و با چه ویژگی هایی باید دنبال شود؟آیا ایران قادر است از تجربیات، دستاوردها و آموزه های سایر ملل جهان درس های ارزشمندی بیاموزد یا خیر؟بدیهی است در هر کشوری «راه توسعه» و رسیدن به «آرزوهای ملی»، با عبور از تنگناهای فراوان و توجه به بسترها، ارزش ها و داشته های بومی و ملی ممکن و مقدور است. براین اساس شاید نتوان گفت که الگوی سایر کشورها در مدار توسعه ایران قابل پیاده سازی یا کپی برداری است، اما بهره گیری از تجربه های آن کشورها، مروراشتباهات و انحرافات آنها و نگرش جامع بر داشته ها و مقدورات و شیوه های موفقیت سایر ملت ها می تواند درس های آموزنده ای برای مسیر توسعه پرفراز و نشیب ایران باشد.برهمین اساس، مطالعه اجمالی روند «رشد اقتصادی» و دستاوردهای دو دهه گذشته جمهوری خلق چین می تواند «جزوه ای کمکی» و «تجربه ای آزمون شده» برای تخفیف خطاهای احتمالی و وسیله ای برای عبور از تهدیدها و ربایش فرصت های ایران اسلامی تلقی گردد.
• آغاز ماجرا...
پس از انقلاب ۱۹۴۹ و حاکمیت کمونیست ها بر این کشور و با عبور از سال های نخستین انقلاب، همواره دو جناح قدرت در حزب کمونیست چین ظرفیت های ملی را به صورت مشارکتی اداره کرده و در رهبریت این کشور به بحث های جدی پرداخته اند.در یکی دو دهه نخست انقلاب، این مباحث تحت تاثیر مائو و یاران او از رنگ و بوی چندانی برخوردار نبود اما همواره سئوالاتی نظیر پرسش های زیر در میان نخبگان و کادرهای حزبی جریان داشت:۱- آیا اقتصاد دولتی و گسترش بدنه دولت به نفع مردم چین است یا خیر؟۲- عنصر ناکارآمدی در بدنه دولت را چه باید کرد؟۳- تورم نیروی انسانی در ساختار اقتصادی دولت به کجا خواهد انجامید؟۴- چرا بهره وری در اقتصاد چین پائین است؟۵- چگونه باید فناوری سنتی و فرسوده چین را با تکنولوژی و مدیریت روزآمد اصلاح کرد؟۶- مدیریت، سرمایه، اطلاعات و توانایی های چینی های ماورای بحار و سایر ملت ها را چگونه می توان به پکن متصل نمود؟ماجرا از دهه ۸۰ و با قدرت گیری بیشتر جناح عمل گرا و اصلاح طلب خسته از انقلاب فرهنگی (۷۶-۶۶) وارد مدار جدیدی شد و تفکر عمل گرایانه به جای تفکر ایدئولوژیک و جهان ستیز، گفتمان غالب جامعه گردید.در این مرحله، شعارهای گفتمان دوران دگردیسی تبدیل سیاست های آرمانی به سیاست های ملی بود و تغییرات ساختاری و جوهری آغاز شد.این شعار ها عبارت بودند از:۱- ساختن چین بزرگ، مرفه و پیشرو وظیفه ای همگانی است.۲- رفاه عمومی و توسعه صلح وظیفه حزب و دولتمردان است.۳- همه قشر های اجتماعی با رهبریت حزب باید در سیاست درهای باز و توسعه اقتصادی مشارکت نمایند.۴- دوستی با همه کشور ها و حل و فصل مسائل با همسایگان سرلوحه حرکت سیاستمداران خواهد بود.۵- عقلانیت جمعی و استفاده از همه توان ها در تصمیم سازی برای همگانی کردن فرهنگ توسعه ضروری است.۶- تولید انبوه با حداقل هزینه، قیمت ارزان و تصرف بازار های گوناگون هدف بخش های تولیدی و تجاری خواهد بود.
• سیاست خارجی چین
در سیاست خارجی، جمهوری خلق چین اصول پایداری را در مدار سیاست خارجی خود قرار داد و آن را ۵ اصل همزیستی مسالمت آمیز خواند:۱- احترام متقابل به حاکمیت و تمامیت ارضی کشور ها۲- عدم تجاوز۳- عدم مداخله در امور دیگران۴- برابری و نفع متقابل۵- همزیستی مسالمت آمیز با سایر کشور هابر این اساس، چین بر صلح و ثبات منطقه ای و جهانی، پرهیز از هرگونه تنش با همسایگان و قدرت های مهم و اصرار بر حل و فصل مسالمت آمیز مناقشات و اجتناب از هرگونه رقابت و مسابقه برای تعریف حوزه نفوذ و قدرت روی آورد.چین در دو دهه گذشته، با بهره گیری مناسب از فضای «جنگ سرد» و رقابت ابرقدرت های آن دوران، امکانات بین المللی را در اختیار اقتصاد فرسوده خود قرار داد و با استفاده از کاتالیزوری مناسب به نام «چینی های ماورای بحار»، استراتژی توسعه اقتصادی و ارتقای موقعیت بین المللی خود را پی گرفت.در این راستا، حزب کمونیست با کنار گذاردن آرمان گرایی مبتنی بر تفکرات حزبی و سوسیالیستی در روابط بین المللی، تمرکز بر تامین منافع ملی و پرهیز از مواضع پرهزینه را برگزید.
فریدون وردی نژاد
سفیر سابق ایران در چین
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید