یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فارابی و فلسفه‌ی سیاسی اسلامی


فارابی و فلسفه‌ی سیاسی اسلامی
فارابی مؤسس فلسفه سیاسی اسلامی است. وی از یك سو حقیقت فلسفه را امری واحد تلقی می كند و بر اساس آن به جمع آراء ارسطو و افلاطون در قالبی واحد می پردازد و از سوی دیگر با پیوند برقرار كردن بین فلسفه، حكومت و دین و نیز عقل و وحی ، شاكله دین را در تعامل با فلسفه و نه در تعارض با آن می یابد. به رغم تصور برخی از صاحب نظران، عدم ورود فارابی به جزئیات معاش و آداب و مسكن اهل مدینه فاضله به معنای مباین دانستن فلسفه با دین نیست بلكه می تواند به معنای عدم ورود به مباحث احكام شرعی باشد كه یك فیلسوف ممكن است خود را متعهد به تامل در آن مباحث نبیند و یا با وجود شریعت خود را بی نیاز از ورود به آن عرصه بیابد. فلسفه سیاسی فارابی بر اساس طبقه بندی علوم و تبیین منطقی تأملات سیاسی و در قالب پیوند حكمت نظری با حكمت عملی ارائه گردیده است. در حكمت نظری متأثر از ارسطو و در حكمت عملی تحت تاثیر آراء افلاطون است. وی برای عقل نظری و عقل عملی در درك حقایق، امتیازی خاص قائل است. برتری عقل نظری در دریافت حقایق و دانش حكمت است و برتری و فضیلت عقل عملی همان دریافت حقایق برای به كار بستن كنش ها و نیكویی اندیشه در مقام عمل و درستی گمان است.
به نظر فارابی حقیقت دینی و حقیقت فلسفی با وجود اختلاف صوری از لحاظ عینی حقیقت واحدی است. وی توانست مهمترین آموزه های دینی در باب حیات مدنی و سیاسی مسلمین را با روش فلسفی متخذ از متفكران یونان مورد بحث قرار دهد و به پالایش تفكر یونانی و نیز گزینش شیوه های معقول در نظامات سیاسی آنان همت گمارد. به همین دلیل او را نخستین فیلسوف اسلامی لقب داده اند.
فارابی بر اساس دیدگاه توحیدی اسلام ریاست مدینه را مرتبط با وحی و خالق هستی دانسته و علم و معرفت و فضیلت رئیس مدینه را سبب تقدم و برتری او در احراز این مقام بر شمرده است. در نظر او عقل و وحی پشتوانه رئیس مدینه برای هدایت مردم به سمت مدینه فاضله و خارج نمودن آنها از مدینه های غیر فاضله است.
فلسفه سیاسی فارابی از یك سو دارای وجوهی مشترك با اندیشه های سیاسی یونان است و از سوی دیگر دریافت های متمایزی نسبت به آراء فیلسوفان یونانی ارائه می دهد.
وجوه اشتراك عبارتند از:
۱) درك فلسفی از ماهیت حكومت و حاكمیت
۲) نظر به وحدت ساختاری «انسان و مراتب انسان» با «جهان، نظام مدینه و مراتب آن دو»
۳) پیوند اخلاق و سیاست
۴) نفی نظام مبتنی بر زور و تغلب.
اشتراك در این وجوه الزاماً به معنای تبعیت و یا تأثیر پذیری از فلاسفه یونان نیست.
وجوه تمایز نیز عبارتند از:
۱) باز تفسیر توحیدی از اندیشه یونانی
۲) تقدم انسان شناسی بر جامعه شناسی
۳) پیوند نبوت با دولت
۴) گستره وسیع شهروندی
۵) پیوند عقل بشری با عقل فعا ل
۶) تفاوت در علم مدنی از حیث موضوع ، غایت و وسایل نیل به غایت
۷) تمایز در ارائه نظام و مراتب طبقات در طرح مدینه فاضله.
در مدینه فاضله فارابی ۱۲ خصلت برای رئیس مدینه و ۶ خصلت برای جانشین آن منظور گردیده و قوام مدینه به خصال رئیس مدینه پیوند خورده است. رئیس كه با وحی و عقل فعال در ارتباط است موظف به آموزش تعالیم نه گانه به توده ها است و هم اوست كه سیاست فاضله را تحقق می بخشد. در مقابل مدینه فاضله فارابی، مدینه های غیر فاضله وجود دارند و آنها عبارتند از: مدینه های جاهله، فاسقه، مبدله، ضاله و نوابت كه به ترتیب دارای جهل نسبت به سعادت، فساد در عمل، تباهی رأی و عمل، انحراف فكری و عملی و جوهره بی مصرف می باشند.(هر یك از این اقسام، خود به اقسام دیگری قابل تقسیم اند).
فلسفه سیاسی فارابی موج جدیدی را بر مبنای تأملات عقلانی در مباحث اسلامی به وجود آورد كه در میان امواج اندیشه های یونانی، جریان تصوف، اخباری گری و نیز اندیشه های الحادی منشأ حركت های نوین فكری در عالم اسلام گردید به گونه ای كه می توان فارابی را معلم همه فلاسفه اسلامی دانست زیرا فلسفه اسلامی و به خصوص حوزه مشّایی آن شرح و بسط و تفصیل آثار و آرای معلم ثانی است.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید