چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


هان ای عموی مهربان؛ تاریخ


هان ای عموی مهربان؛ تاریخ
جنگ هشت ساله عراق بر علیه ایران و بحث دفاع مقدس موضوعی است که در طی سالهای جنگ و پس از آن دستمایه خلق مدام آثاری شده که معنای دیگری به این مفهوم (که در ذهنیت بین المللی منفور به نظر می رسد)بخشیده است. معنایی کاملا فرا تاریخی و در عین حال قدسی که حاصل نوع نگاه رزمندگان به مقوله دفاع از مام میهن بوده است.
گذشته از این نمی توان منکر این واقعیت بود که دفاع مقدس به عنوان یک واقعه بزرگ ملی در ذهنیت و حافظه تاریخی ایران و مردمش با مردانی که دفاع جانانه شان از خاک و مرز این جغرافیا نقشی بس کلیدی بازی کرده اند در کتاب تاریخ باقی مانده است.
اما اینان چگونه روایت می شوند؟ محمد جهان آرا، مهدی باکری، محمد ابراهیم همت و دیگر دلیرمردان دفاع مقدس چگونه معرفی شده اند؟ آیا معرفی ایشان هم شان با مقام آنهاست؟ پرسش هایی از این دست معمولا و مشخصا در طی این سالها بسیار مورد بحث بوده اما هنوز کمبود در این حوزه چهره تهدید آمیز خود را از مقابل چشمان نویسندگان و پژوهشگران جنگ برنداشته است. به طوری که حتی درآخرین جشنواره خبرنگاران و نویسندگان مطبوعاتی دفاع مقدس اثر قابل تاملی در زمینه خاطره نگاری وجود نداشت آنچه در پی می آید بازخوانی آسیب شناسانه خاطره نویسی جنگ از دید صاحبنظران و نویسندگان این حوزه تخصصی است.
● مرزی میان تاریخ و ادبیات
خاطره نگاری با وجود جایگاه ویژه خوددر ادبیات جهان، در ادبیات ایران سابقه چندانی ندارد. اما این ژانر ادبی قدیم چیست که در خلال جنگ عراق بر علیه ایران ،معنا،قوام و دوام یافت؟ خاطره چه مولفه هایی دارد؟ ادبیات است یا تاریخ؟ پرسش اصلی این است که چه مولفه هایی خاطره را در مرز میان ادبیات و تاریخ نگه می دارد؟
رضا رئیسی نویسنده و روزنامه نگار معاصر بر این باور است که خاطره نگاری یا گذشته نگاری که به عنوان نوستالوژی یا غم غربت باید از آن یاد کرد به میزان بهره ای که از نوع کار می گیریم می تواند رکن اصلی برای ادبیات ما باشد. به گفته وی بیشتر فیلمنامه ها و کتاب های اثرگذار و ماندگار محوریت خاطره و انتقال خاطره دارد به شرطی که نویسنده پرداخت درستی روی خاطره داشته باشد. البته به باور رئیسی در این حوزه نوشتن مهم نیست بلکه حاصل و خروجی کار اهمیت دارد.
از سوی دیگر سعیدعلامیان معتقد است که خاطره ضمن اینکه صرفا ادبی یا صرفا تاریخی نیست، می تواند یک سند تاریخی باشد. به گفته این عضو کمیسیون خاطره بنیاد شهید و امور ایثارگران خاطره موادی را ارایه می دهد که خمیرمایه محصولات دیگر ادبی و هنری است و به همین جهت اهمیت دارد. در نظر وی اصل واقعیت دفاع مقدس به اندازه کافی پرکشش است که دست خالقین آثار را باز می گذارد که به تخیلات غیرواقعی و دور از واقعیت در مورد جنگ روی نیاورند. کافی است یک پردازش مختصر بر روی خاطرات انجام داد تا یک اثر پرمخاطب و خواندنی خلق شود.
علامیان خاطره را از سویی هم مرز تاریخ و از سوی دیگر هم مرز ادبیات می داند ودر عین حال به آسیبی اشاره می کند که معمولا مورد توجه قرار نگرفته است: افتادن خاطره در ورطه ادبیات و یا تاریخ به گفته اواز سویی افتادن خاطره در ورطه ادبیات موجب کاسته شدن ازوجه استنادی اثر واز سوی دیگر در صورت پررنگ شدن وجه تاریخی خاطره با ضعف ادبی مواجه خواهد بود.
حمید حسام اما برخلاف علامیان معتقداست که ژانر ترکیبی این دو که بازنویسی خاطرات با متد و مولفه های داستانی است، نه تنها آفتی برای ادبیات دفاع مقدس نیست، بلکه قالب و سبک جدیدی است که در این دوران شکل گرفته و خلق شده و جایگاهش را در میان نویسندگان نسل امروز پیدا کرده است.
از سوی دیگر خاطره به دلیل شاخصه استنادی و دارا بودن زمان و مکان مشخص و معین می تواند یک مدرک تاریخی باشد. صرف نظر از این که با چه قلمی و چه طرز تفکری و توسط چه کسانی مکتوب شده است. وقتی این اسناد در کنار هم قرار می گیرد و مجلداتی مثل فرهنگ جبهه تدوین می شود، قطعا مرجع و محل رجوع کسانی قرار خواهد گرفت که هم در حال حاضر و هم در سال های آینده به آن استناد خواهند کرد.
به گفته وی مدارک و مستندات جبهه و جنگ هیچ ظرفی زیباتر و شایسته تر از خاطره نویسی در دفاع مقدس ندارد. در آینده می توان به آن اعتماد کرد و نسل های آینده به خوبی از آن بهره خواهند برد.
البته حسام از دریچه ای دیگر به بحث خاطره نگاری می نگرد. او تلاش می کند تا بحث خاطره نویسی را با نیم نگاهی تاریخی مورد واشکافی قرار دهد. به گفته حسام خاطره نگاری در ادبیات ایران سابقه چندانی نداردو اگر از استثناها بگذریم خاطره نگاری به شکل معمول هم در ادبیات ما به عنوان یک ژانر حضور نداشته است.
این نویسنده معتقد است که نطفه این ژانر در فضای جبهه و جنگ بسته شده و در دوران دفاع مقدس متولد شده است.
● زیبایی شناسی خاطره
چه چیزی باعث گرایش به مطالعه خاطره است؟ در حالی که حمید حسام معتقد است خاطره نگاری به اندازه داستان و رمان شاید قلم شخص را برای شیوه و شگرد بهتر نوشتن به چالش نمی کشد.
رضا رئیسی نوع پرداخت جذاب در بازنویسی خاطره را از جمله مهم ترین مسائل در جذب مخاطب می داند و بر این باور است که در عین جذابیت های کلامی گفت وگو نباید با افراد خاص و خالی از پیام برای عموم باشد. بلکه می بایستی در خاطراتی نفوذ کرد که مشترکات انسانی دارد و حس همزاد پنداری خواننده را برانگیزد. البته حسام با نگاه دیگری این بحث را مورد بررسی قرار می دهد. به باور وی قطعا وقتی خاطره نگاری مطرح می شود این سه عنصر زمان ، مکان و استناد باید پررنگ باشد، ناظر براین است که خاطره نگاری هم خودش از یک مولفه های قابل بحث برخوردار است. اما در مقایسه با داستان نویسی از شگردها و شیوه های کمتری بهره می برد.
● پوست انداختن
اگر بخواهیم سیر خاطره نویسی و تغییر رویکردهای آن را از سال ۱۳۵۹ (آغاز جنگ تحمیلی) تا به امروز پی گیری کنیم، می توان دست کم سه دوره آشکار را نام برد. این بخش از حرف های قاسم یاحسینی است که دستی در خاطره نویسی دفاع مقدس دارد و تلاش می کند تا با رویکردی آسیب شناسانه به این موضوع بنگرد. او در این مجال، خاطره نویسی را به سه دوره کلی تقسیم بندی می کند و برای هر دوره یک سیر تطور و در عین حال مشخصه ها و مولفه هایی ذکر می کند. به زعم این نویسنده اولین دوره مطابق است با دوران هشت ساله جنگ عراق علیه ایران. در این دوره به گفته یاحسینی، به دلیل مسایل امنیتی، تبلیغاتی و فشارهای درونی و بیرونی، محور اصلی ادبیات خاطره نویسی تاکید بر حماسه آفرینی های رزمندگان و در عین حال تحقیر دشمن بود.
به گفته خالق کتاب خرمشهر پایتخت جنگ (برنده جایزه کتاب سال ۱۳۸۳) با پایان جنگ و تا نیمه دوم دهه هفتاد اگرچه شکل و محتوای کار هنوز منبعث از روزنوشت ها و خط نگاری هایی در جهت تحقیر دشمن و ذره بین افکندن بر رشادت های شهیدان و رزمندگان بود اما در برخی از گام ها شاهد نزدیکی خاطرات بیان شده بر واقعیت های جنگ، به دور از بزرگنمایی های مرسوم هستیم. موج سوم خاطره نویسی به باور یاحسینی از اواخر دهه هفتاد آغاز شده که هنوز هم ادامه دارد و به گفته وی خوشبختانه روزبه روز به دوران بلوغ و تکامل خود نزدیک و نزدیک تر می شود. اصلی ترین مشخصه موج سوم خاطره نویسی دفاع مقدس به گفته این نویسنده، خاکستری بودن (واقعی تر بودن) خاطرات است و نویسندگان کمتر به رویکرد مشهور سیاه و سفید نظر داشته اند.
او بر این باور خود مصرانه پافشاری می کند که اساسا خاطره نویسی درزیرمجموعه تاریخ نگاری قرار می گیرد و کتاب خاطرات از جمله منابع اصلی یک مورخ در بازنویسی واقعه تاریخی است.
● استناد به تاریخی ناگفته
آیا می توان خاطره نویسی جنگ را یک نوع روایت تاریخی دانست ؟این پرسش زمانی مطرح می شود که این مرز مورد بحث باشد: مرز بین تاریخ و ادبیات! و از همه مهم تر به باور بسیاری همین مرز موجد خلق ادبیاتی غنی و باز فهمی تاریخ در خلال بازخوانی این خاطرات است. به عقیده راضیه تجار جمع آوری خاطرات جنگ بستر اصلی و مواد خام کار خلاقه در نگارش تاریخ شفاهی جنگ است. او بر این باور است ثبت تاریخ شفاهی جنگ و خاطرات را از کلیدی ترین کارهایی است که باید انجام گیرد. بر خلاف نظر برخی که به کار خلاقه اهمیت می دهند , کار جمع آوری خاطرات مهم تر است زیرا این کار بستر اصلی و مواد خام کار خلاقه است که وقایع واقعی را به نمایش می گذارد. محمود جوانبخت اما با نگاهی منتقدانه به این موضوع می نگرد.
به گفته این داستان نویس خاطره نویسی لحظه های سرنوشت ساز دفاع مقدس مستلزم دسترسی به منابعی است که نویسنده بتواند با استناد به آنها روایتی دقیق از زندگی فرماندهان برجسته ای چون همت، باکری،محمد جهان آرا و. . . ارایه کند. بحث اصلی وی ناظر بر کمبود منابع و تحقیقات میدانی است چراکه در نظر او با وجود تحقیقاتی که در مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه و ارتش صورت می گیرد هنوز خاطره اشغال و آزادسازی خرمشهر به لحاط تحقیقاتی غبارزدایی نشده و بخش عمده ای از خاطرات عملیات بیت المقدس یا دفاع از خرمشهر در کتاب های مختلف پخش شده است.
او با ذکر و نقل برخی اتفاقات تاریخی در اصل به شمه ای از ناگفته های دفاع مقدس اشاره می کند که هنوز آن گونه که باید و شاید به صورت دقیق و کامل در اختیار پژوهشگر قرار نگرفته و از این حیث نمی توان انتظار داشت که خاطره نویسی درباره زندگی سرداران شهید تاثیرگذار دردفاع مقدس آن گونه که باید و شاید پیشرفت کند چه رسد به این که ما انتظار آثار ادبی تاثیرگذار داشته باشیم. در نظر وی تا به لحاظ تحقیقات به غنای لازم نرسیم و به منابع تاریخی مستند دسترسی نداشته باشیم نمی توان کار بایسته و شایسته ای انجام داد، درحالی که هنوز اسناد زنده ای چون همراهان و همرزمان شهید جهان آرا نظیر سید عباس بحرالعلوم، سید صالح موسوی، حاج محمد سمیرمی و حاج محمد نورانی و حاج عبدالله نورانی در قید حیات هستند اما متاسفانه محقق و پژوهشگری به سراغ آنها نرفته است. جمع آوری اطلاعات از جمله مسایلی است که به هر حال در نظر این نویسنده مغفول واقع شده و تا این مهم به فرجام نرسد نمی توان شاهد ارتقای ادبیات داستانی و خاطره نویسی دفاع مقدس بود.
● خاطره های ناگفته
اما رحیم مخدومی نظر دیگری دارد. به باور وی نویسندگان اساسا به وقایع مهم دفاع مقدس آن گونه که باید و شاید نپرداخته اند. او از نمونه هایی چون باشگاه افسران سنندج، حماسه ناوچه پیکان و. . . اسم می برد که می توانند موضوع و دستمایه خوبی برای کار باشند اما وقتی حماسه شاخصی چون آزادسازی خرمشهر به شکل بایسته ای در قالب های خاطره یا داستان روایت نشده است نمی توان هیچ انتظاری از نویسندگان داشت.
به باور مخدومی بخش عمده ای از وقایع تاثیرگذار تاریخ دفاع مقدس به دلیل شاخص بودن کمتر مورد توجه خاطره نویسان و یا حتی خاطره نگاران قرار گرفته است. البته او منکر رشد خاطره نویسی نیست و از کتاب هایی یاد می کند که هر کدام به قدر وسع و تلاش خویش چراغی بر این حماسه افکنده اند اما بر این باور است که اساسا کارهای صورت گرفته در این حوزه آن قدر زیاد نیستند که هم به لحاظ ادبی و هم به لحاظ تاریخی حق مطلب را ادا کرده باشند. مخدومی روی یک نکته تاکید دارد. نکته ای که از فرط بداهت مغفول مانده است. به گفته این نویسنده، اساسا فتح ها و پیروزی های بزرگ همیشه ذهن شنونده رابه سمت پارامترهایی چون فرماندهان و عاملان پیروزی، تعداد نیروها، وسعت جغرافیایی و. . . می برد و متاسفانه زوایای ریز و پنهان این گونه پیروزی ها مغفول واقع می شوند. به باور مخدومی در این دست خاطره نگاری ها می بایست مخاطب را در ضمن پرداختن به آن پارامترها به سمت و سویی هدایت کرد که رفتارهای انسانی فرماندهان و رشادت نیروها نمود عینی بیشتری پیدا کند.
وی معتقد است که می بایست تاریخ جنگ را به طور کامل روایت کرد چراکه زوم کردن روی فرماندهان باعث مغفول واقع شدن تلاش های دیگر رزمندگان تاثیرگذار (به لحاظ اخلاقی - شخصیتی و استراتژیک) می شود. مثال و نمونه عینی این ادعای مخدومی، شهید علی اصغر رنجبران از فرماندهان لشکر ۲۷ حضرت رسول اکرم(ص) است که حرکت ها و برخورد انسانی او با اسرای عراقی نقش تعیین کننده ای در سرنوشت سوم خرداد ایفا کرد.
● سفارش، آفت یا ضرورت؟
تقریبا اکثریت قریب به اتفاق نویسندگان،شاعران و پژوهشگران جنگ بر این باور خود مصرانه پافشاری می کنند که سفارشی نویسی مهم ترین و بنیان برانداز ترین آفت ادبیات دفاع مقدس و در گستره ای وسیع ترفرهنگ جبهه است. این در حالی است که گاه می بینیم بخش عمده همین نویسندگان مخالف سفارشی نویسی در ورطه ای افتاده و فرو غلتیده اند که از آن هراس داشتند! در مقابل این رویکرد نظر های مختلف و در عین حال متناقضی وجود دارد.
از سویی کسانی چون رضا رئیسی بر این باور خود مصرانه پافشاری می کنند که ، سفارشی نویسی یا مناسبت نگاری از مشکلات غیر قابل انکارخاطره نویسی است. به اعتقاد این نویسنده باید در کار، دلی برخورد کرد. نباید دین و رسالت خود را بفروشیم و به راحتی روی آن قیمت بگذاریم. او خاطره نویسی را نوعی از خبرنگاری معرفی می کند و معتقد است که خبرنگار باید از خود هزینه کرده و با افرادی که قصد خاطره گرفتن از آنها را دارد زندگی کند به این ترتیب است که خاطره گو با عشق سخن می گوید. محسن کاظمی که دستی در خاطره نویسی دفاع مقدس دارد و تقریبا بخش عمده ای از تلاش خود را معطوف به بازنویسی و تدوین خاطرات کسانی چون احمد احمدی، جواد منصوری، مرضیه حریرچی (و همین اواخر) عزت شاهی کرده رویکرد ایجابی به این مقوله دارد.
نهادهای فرهنگی و دولتی با هدف زمینه سازی حرکت هایی که سامان بخش کارهای جدی به شمار می آید، طی چند سال اخیر با استناد به مدارک و اسناد باقیمانده از جنگ حرکت های پژوهشی قابل توجهی را آغاز کردند حرکت هایی که به هر حال نیازمند بازخوانی و استفاده برای خلق آثار ماندگار است. به گفته این نویسنده سیر خاطره نگاری دفاع مقدس هرچند به حد مطلوب و دلخواه نرسیده اما رو به تکامل و تعالی است. در نظر کاظمی زمانی که نهادهای غیردولتی به این حرکت فرهنگی - تاریخی اهتمام ورزند، بخش عمده ای از نویسندگان که به نوعی با سفارش مخالفند با این موسسات وارد مذاکره خواهند شد، اما چون امروز سفارش نویسی از جمله آفات ادبیات دفاع مقدس معرفی می شود و تقریبا همه نویسندگان (حتی نویسندگانی که به نوعی درگیر این موضوع هستند) با آن مخالفند، کسی وارد این حوزه نمی شود.
حمید حسام نیز یاد آور می شود که کارهای دستوری و ادبیات سفارشی قطعا مخاطبان محدود و معدودی دارد. این را به عنوان یک اصل معرفی می کند که گریزی از آن نیست. اما در قصه دفاع مقدس ما یک حقایق محتوم و غیرقابل انکار داریم که اگر اینها را به عنوان محکمات و مبانی دفاع که مورد اتفاق نظر همه اقشار و اصناف و آحادی که جبهه را تجربه کردند، مورد توجه قرار دهیم. می بینیم خلاف آن را ولو با استفاده از تمام شگردهای نوشتاری و تکنیکی بهره بگیریم نمی توانیم انکار کنیم.
راضیه تجار نیز معتقد است که باید کمیته های مخصوص خاطره در شهرستان ها و سازمان های مربوطه تشکیل شود تا این خاطرات را از سینه ها بیرون کشیده و ضبط و مکتوب کنند تا این که یک بانک اطلاعاتی غنی در این زمینه به دست آید , که یک ذخیره بسیار غنی برای کارهای خلاقه نویسندگان امروز و نسل بعد ایجاد شود.
جلال ستوده
منبع : روزنامه جوان