جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

قهقرای واقعی پس روندگان حقیقی!


قهقرای واقعی پس روندگان حقیقی!
چند روز قبل یکی از روزنامه‌های اصولگرا به نکته جالبی اشاره کرد. این روزنامه احتمال کاندیداتوری خاتمی را بهانه قرار داده و آن را نشانه قهقرا و عقبگرد اصلاح طلبان دانسته بود که به نظر می‌رسد این بهانه‌جویی شامل حال هر سه کاندیدای اصلی جبهه اصلاحات است. البته کسانی که اینگونه تحلیل‌ها را ارائه می‌نمایند به نوعی چشم خود را بر واقعیات بسته‌اند. مثلاً این افراد حاضر نیستند به این پرسش پاسخ دهند که »آیا امکان عرض اندام نیروهای جوان‌تر جبهه اصلاحات در رقابت‌های انتخاباتی وجود دارد؟« و »آیا فضای رسانه‌ای عادلانه برای شناساندن اصلاح‌طلبان فراهم بوده است که آنها بتوانند نیروهای تازه نفس خود را به مردم معرفی کنند؟« سوالات دیگری نیز قابل طرح است که قبل از پاسخگویی به آنها، متهم کردن اصلاح طلبان به عقبگرد، تنها »فرافکنی« و »تجاهل العارف« است. اما اگر هر نوع بازگشت به عقب، قهقرا باشد، بدترین قهقرا در میان اصولگرایان در حال پیگیری است. امروز نگاهی گذرا به صفحات جراید و گوش سپردن به تریبون‌های »اصولگرایان حامی دولت« به راحتی مشخص می‌کند که، برنامه نویسان این جناح در یک تصمیم‌گیری جمعی تصمیم گرفته‌اند برای فرار از پاسخگویی به انتقادات روز افزون کنونی، مردم را به برخی »سوژه‌های سوخته سابق« مشغول کنند که بسیاری از این سوژه‌ها نیز اصولاً مصداق »خسن و خسین هر سه دختران مغاویه‌اند«‌‌ می باشد.
آنچه در هفته‌های اخیر موجب سرگرمی بسیاری از اصولگرایان شد،شاید بتواند نوعی روحیه‌سازی برای حامیان دولت باشد تا گمان کنند مردم نیز مانند برخی سران جناح اصولگرا، از مشکلات امروز غافل شده و دل به انتقاداتی سپرده‌اند که نسبت به عملکرد سال‌های گذشته اصلاح‌طلبان مطرح می‌شود! اگر سرگرم شدن و سرگرم‌سازی‌های اصولگرایان، تنها با همین هدف انجام شود بلامانع است، اما برخی نشانه‌ها ثابت می‌کند این سرگرم‌سازی‌ها کم کم عده‌ای از سناریو نویسان یا افراد تحت تاثیر آنها را نیز به توهم انداخته است به طوری که ظاهراً به صورت ناگهانی، »زندگی شیرین شده است.« همان کسی که تنها چند هفته قبل، از کشیده شدن ترمز دولت توسط مجلس خبر می‌داد امروز به یارانش هشدار می‌دهد که »مراقب باشید انتقادات شما از دولت به نفع اصلاح‌طلبان تمام نشود.« کسانی که فریاد برمی‌آوردند »لایحه تحول، تورم‌زاست و مشخص نیست دولت از چه محلی یارانه‌های نقدی را پرداخت خواهد کرد« امروز سکوت پیشه کرده‌اند و حتی خبرهایی از احتمال همراهی آنها با طرح تحول به گوش می‌رسد؛ بدون آ‌نکه بگویند کدام تغییر در عرصه اقتصادی به وقوع پیوسته است که نگرانی آنها از آثار تورمی طرح تحول را برطرف کرده است؟ اگر تا دیروز، فغان همکاران دولت‌های هاشمی و خاتمی، از شرایط اقتصادی کشور بلند بود و دولتمردان هم، منتقدان را »رانت‌خواران طرد شده از قدرت« می‌نامیدند امروز مکانیزم‌های تصمیم‌گیری مدیریتی و اقتصادی، موجب اعتراض میرحسین موسوی قرار می‌گیرد که هنوز کسی نتوانسته است در »نیمه‌های پنهان« زندگی او، رانت‌خواری یا جاه طلبی بیابد. البته موسوی همان حرفی را می‌زند که در سال‌های گذشته بارها بر زبان اصولگرایان سرشناس نیز جاری شده است. او معتقد است که ساختارهای کارشناسی کشور به هم ریخته و اتکا به تصمیمات فردی، سرمایه‌های کشور را در معرض خطر قرار داده است.
‌این سخن قبلاً با ادبیات دیگر توسط باهنر، توکلی و برخی روسای اصولگرای کمیسیون‌های تخصصی مجلس مطرح شده است: کارشناسی نبودن تصمیمات دولت، عجولانه بودن برخی تصمیم گیری‌ها، عدم توجه کافی به برنامه‌ محوری، بی اعتنایی نسبت به تئوری‌های اقتصادی و مدیریتی و ده‌ها عبارت دیگر، نکاتی است که از دو سال پیش تا چندی قبل توسط اصولگرایان مطرح می‌شد. اما ظاهراً نگرانی از پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان، بعضی از اصولگرایان را دچار قهقرای ۱۲ ساله کرده است تا بار دیگر روش شکست خورده را بیازمایند.
در اواخر سال ۷۵ و دو ماه ابتدایی از سال ۷۶، اصولگرایان که تصور می کردند بایستی به هر طریق ممکن کاندیدای خویش را به کرسی ریاست جمهوری بنشانند از هر فرصت و هر پایگاهی استفاده می‌کردند تا اصلاح طلبان را » دیو« جلوه دهند و با ترساندن مردم از این »دیو«، کرسی ریاست جمهوری را به » فرشته« مورد نظر خود بسپارند. در آن زمان، عده‌ای مشکوک کارناوال می‌ساختند و عده ای دیگر بر روی این سوژه مانور می دادند تا ثابت کنند »اصلاح طلبان نسبت به مبانی اعتقادی مردم، بی‌اعتنا هستند.« اصولگرایان در آن روز تلاش می کردند همه خوبی ها را در کاندیدای خود جستجو کنند و کاندیدای مقابل را الگوی همه نازیبایی ها معرفی نمایند. این اراده در آخرین روز از تبلیغات انتخاباتی دوره هفتم انتخابات ریاست جمهوری - روز سی و یکم اردیبهشت ماه ۷۶ - در سرمقاله یکی از اصلی‌ترین رسانه‌های جناح محافظه‌کار منعکس گردید:
» سِرّ اینکه حداکثر نیروهای انقلاب- اگر نگوییم همه نیروهای انقلابی- امروز پشت سر آقای ناطق نوریبه عنوان کاندیدای اصلح ایستاده‌اند همین است که معادله رقابت انتخاباتی، چالش بین چند جناح فکری نیست بلکه متاسفانه باید بگوییم همه کفر پشت کاندیدای خاص نه از روی حب به او بلکه از روی بغض به انقلاب ایستاده اند!«
البته همان کسی که آن روز الگوی همه خوبی ها نامیده می شد امروز توسط برخی <دیر رسیدگان عجول برای رفتن> تنها به خاطر طرح ایده <دولت وحدت ملی> به فریب خوردن متهم می‌شود؛ در حالی که قطعاً در حفظ مبانی اصولگرایی، او بسیار قوی‌تر و استوار‌تر از مدعیان تازه به دوران رسیده می‌باشد. این وضعیت نشان می‌دهد که بعضی از افراد، تنها به پیروزی کاندیدای خود می‌اندیشند. آنها برای رسیدن به این هدف، یک روز شخصیت محبوب مردم را <مورد حمایت همه کفر> می‌نامند و روز دیگر با قهقرای۱۲ ساله، شخصیت محبوب خود را <فریب خورده> می‌دانند. از آن بالا‌تر، آنها در قهقرایی ۱۴۰۰ ساله، حکم اسلا‌می را زیر پا می‌گذارند که مسلمانان را از < بی‌عدالتی به خاطر دشمنی با یک قوم و گروه> بر حذر می‌دارد. این گروه، با متوقف کردن ناگهانی انتقادات، زمینه را برای بعضی تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و مدیریتی دولت فراهم می‌آورند که تنها تا چند هفته قبل، بر زیان‌بار بودن این تصمیمات برای امروز و فردای کشور و مردم تاکید می‌کردند. تنها توجیه آنان نیز همین یک جمله است که <نباید زمینه تبلیغاتی برای اصلا‌ح‌طلبان فراهم شود.>
آیا رفتار امروز مدعیان اصولگرایی، یادآور اقدامات خسته کننده و بی نتیجه آنها در سال ۷۶ نیست؟ آیا تکرار آن رفتارها، پاسخ‌گویی به این پرسش را تسهیل نخواهد کرد که <قهقرا چیست و پس روندگان واقعی چه کسانی هستند؟>
منبع : روزنامه آفتاب یزد