یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مقدمه‌ای بر ارزشیابی کیفیت در رادیو


مقدمه‌ای بر ارزشیابی کیفیت در رادیو
ارزشیابی کیفیت با ارزشیابی کمیت تفاوت اساسی و بنیادی دارد. شاخصهای ارزشیابی کمی، چون خود کمی هستند، پس نتیجه آن کاملا مشخص است و پژوهشگر در ارائه پاسخ دلهره چندانی ندارد؛ اما آنچه ذهن را همیشه مشغول کرده است، چگونگی ارزشیابی کیفیت‌هاست؛ زیرا یافتن شاخص‌هایی که بتواند ضرورت‌های پژوهش‌ و بررسی را به درستی بنمایاند، امر بسیار دشواری است. نه تنها تعیین شاخصهای معتبر دشوار است، بلکه گاهی میان افراد و متخصصان درباره محدود کردن موضوع و عوامل موثر بر آن، توافق کاملی وجود ندارد. در این صورت چگونه می‌توان کیفیت موضوعی را که هنوز دایره و شمول آن کاملا روشن و مشخص نیست، ارزشیابی کرد.‌
این مشکل، گاهی در گفت‌وگوهای همکاران رادیو و تلویزیون نمود می‌یابد و برنامه‌ها مهر تایید می‌خورد یا این که مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد، حال نه آن تایید مبتنی بر شناخت دقیق است و نه این بی‌مهری ناشی از ارزشیابی صحیح.
متاسفانه هنوز تعریف جامع و مانعی از کیفیت مطرح نشده است. آنچه همه ما از کیفیت می‌دانیم، همان چیزی است که وجدان ما ادراک کرده است و این ادراک متکی بر اصول مشهود و متعارف و بدیهیات مسلم است که هنوز به صورت کامل بیان نشده است. در دریافت ما از کیفیت، یک چیز مسلم است و آن درجه‌ای از مطلوبیت و عالی بودن است. معنای عالی‌بودن برای هر کس در جهان‌بینی، ایدئولوژی، ارزشها و هنجارهای مورد قبولش ریشه دارد. از این رو ارزشیابی کیفی اگرچه ضرورت اجتماعی است، اما می‌توان گفت در مرحله نخست، امری بسیار شخصی و خصوصی است که در مسیر دریافت عمومی قرار می‌گیرد و این دریافت منتج از معیارها و گزینه‌هایی است که بر ارزشهای دینی و اجتماعی و هنجارهای مقبول و مشروع جامعه متکی است. بسیاری از اختلافاتی که در بیان نتیجه ارزشیابی کیفیت پیش می‌آید، گاهی ناشی از آن است که همه وجوه آن به طور کامل در نظر گرفته نمی‌شود. این موضوع در حقیقت یادآور شعر معروف مولوی (شناخت فیل در تاریکی) است که می‌فرماید:
پیل اندر خانه‌ای تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی‌
اندر آن ظلمت همی شد هر کسی‌
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکی اش کف می‌بسود
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن می‌کرد، هر جا می‌شنید
از نظرگه، گفتشان شد مختلف‌
آن یکی دالش لقب داد، این الف‌
در کف هر کس اگر شمعی بُدی‌
اختلاف از گفتشان بیرون شدی‌
چرا در حال حاضر اکثر ارزشیابی‌های کیفیت که در حوزه‌های تولید یا پخش برنامه‌ها صورت می‌گیرد، نتیجه مطلوب ندارد یا انتظار را برآورده نمی‌کند؟ چرا بدون تاثیر یا تاثیر آن اندک است؟ چرا افراد به آن توجه چندانی ندارند؟ شاید مهمترین دلیل، آن باشد که در این ارزشیابی‌ها همه وجوه بر حسب وزن و اندازه خود مورد بحث قرار نگرفته‌اند.
گاهی بسیاری از اختلافاتی که در بیان نتیجه ارزشیابی کیفیت پیش می‌آید، ناشی از آن است که همه وجوه آن به طور کامل در نظر گرفته نمی‌شود. ارزشیابی کیفیت چهار وجه دارد و در حقیقت می‌توان آن را منشوری چهار وجهی دانست و زمانی نتیجه کامل است که هر چهار وجه به طور شایسته، عالمانه و پژوهشگرانه مورد توجه قرار گیرد. البته برای وجوه آن تقدم و تاخری نسبت به یکدیگر نمی‌توان در نظر گرفت، اما هر وجه به طور مستقل وزن و اعتباری در نتیجه نهایی دارد و میزان وزن و اعتبار آن، به مجموعه‌ای از مولفه‌های مختلف بستگی دارد که به طور مختصر برخی از آنها در ادامه خواهد آمد و وزن و اهمیت یا به تعبیری، گستره آن وجه در اندیشه فردی و سازمانی ما سبب توجه کم و بیش به آن می‌شود.
چهار وجهی که منشور ارزشیابی کیفیت را می‌سازند، ممکن است از راهها و شیوه‌های گوناگون مورد پژوهش و بررسی قرار گیرند؛ از جمله از شیوه‌هایی مبتنی بر <عینیت گرایی دورکیمی> تا <تفسیر تفهیمی وبری> که البته فرصت پرداختن به همه آنها در این نوشته وجود ندارد. این چهار وجه عبارتند از: نظر عامل و سازنده، تفسیر حرفه‌ای‌ها، نظر مخاطبان، و نظر سازمانی.
● نظر عامل و سازنده‌
این وجه، متاسفانه یکی از وجوهی است که کاملا از آن غفلت شده و نه تنها به آن توجه نشده، بلکه گاهی عمدتا بدون اطلاع و آگاهی، سازنده و عامل ارزشیابی به محصول پرداخته شده است. این امر ممکن است ناشی از شیوه رایج و گاهی غلط مدیریت یا غفلت از فلسفه ارزشیابی باشد. باید توجه داشت که ارزشیابی برای ارتقاست. این ارتقا ممکن است برای افزایش کمیت‌ها باشد، یا برای این باشد که محصول و تولید یک سازمان و افراد آن، خود را به درجات عالی و عالی‌تری برسانند که خوشبختانه برای این درجات نیز حد و نهایتی نیست - همان طور که برای کمال انسان حدی وجود ندارد، مگر ضعف‌ها و درماندگی‌های آدمی - و گرنه راه از آن طرف باز است و مانعی در میان نیست.
پس می‌توان گفت نظر عامل و سازنده یکی از وجوه مهم ارزشیابی کیفیت است. اکثر قریب به اتفاق تولیدکنندگان برنامه معتقدند که برنامه آنها بهترین است. این اعتقاد با توجه به ریشه‌های روان‌شناختی، غلط و نادرست نیست، چون تولیدکننده یا هر یک از عوامل تولید برنامه به‌طور معمول در حد امکان، توان خود را در مرحله تولید به کار می‌برند و بر حسب اینکه به نظر خود کوشش و تلاشی لازم به کار گرفته‌اند، بیشتر محاسن و زیبایی‌های کار را می‌بینند و کمتر جرات نقد و انتقاد آن را دارند. علاقه‌مندی و گاهی شیفتگی به حاصل کار، به عوامل مختلفی از جمله توانایی‌های فرد مربوط می‌شود. این توانایی‌ها از فردی تا فرد دیگر متفاوت است. می‌توان حرکت از نقطه صفر تولیدکننده برای تولید محصول را مانند حرکت کردن در استخر شیب‌داری دانست که هر چه جلوتر می‌رود، گودی استخر بیشتر می‌شود تا ‌نقطه‌ای که فرد باید متوقف شود. اما کسی که قدش بلندتر است؛ یعنی توانایی‌های بیشتری در انجام آن کار دارد، می‌تواند قدمی جلوتر برود. آنهایی که عقب‌تر ایستاده‌اند، اما همه تلاش خود را به کار برده‌اند، قابل ملامت نیستند و آنهایی که در جلوی صف هستند، صرفا به این دلیل شایسته تقدیر و تشویق نیستند. آنچه می‌تواند ملاک صحیحی باشد، آن است که به درستی تشخیص داده شود چه کسی بیشترین تلاش را کرده که خود به شناخت و بررسی دیگری از نوعی دیگر نیاز دارد و محتاج مقاله و مقاله‌هایی دیگر است. اگر این بررسی‌ها به درستی صورت گیرند، می‌توانند موجب شوند تا توانایی‌های خفته و استعدادهای بالقوه و پنهان به صحنه فعالیت‌های فرد کشیده شود.‌
نظر عامل و سازنده، یکی از وجوه مهم ارزشیابی کیفیت است. در این وجه ارزشیابی، یعنی نظر عامل و سازنده، باید دریافت که عامل یا سازنده و تولیدکننده برنامه به چه نکته‌هایی توجه دارد تا از حاصل فعالیت خود احساس لذت کند یا مایوس و ناامید شود.‌
غالبا عوامل برنامه‌ساز در عین ضعف عوامل درونی و محیطی برنامه، با تلاش و جدیت خود توانسته‌اند بر آنها غلبه کنند و این حفره‌های سیاه و ملالت‌آور و گاهی چاه ویل بر سر راه جریان ساده انجام امور را با درایت و کوشش بپوشانند؛ برای نمونه، همواره تهیه‌کننده یا سردبیر از مبالغ ناچیز پرداخت برای متن ‌‌‌‌(text) و از عملکرد دیگر عوامل برنامه، گوینده از ضعف مطالب و یا تلفیق ضعیف و نامتناسب متن و موسیقی، و یا گزارشگر از عدم آشنایی تهیه‌کننده یا سردبیر با ضرورتهای گزارشگری و استفاده نامطلوب یا غلط از گزارش‌ها در برنامه، شکایت دارند. علاوه براین شکوه‌ها که محدود به این جزئیات نیست، ضعف تجهیزات و نقص آنها، اشکال‌های سرویس‌های خدماتی مربوط به برنامه و از همه مهمتر ضعف‌های مدیریتی حوزه‌های فرهنگی را نیز باید به آنها افزود. بنابراین عامل یا سازنده برنامه با توجه به این شرایط و ذهنیتی که به این ترتیب در فضای سازمانی پیدا می‌کند، برایش رضایت نسبی از کار حاصل می‌شود که نتیجه ارزشیابی او از محصول کارش خواهد شد. متاسفانه این رضایت از کار برای دیگران خیلی قابل توصیف و توضیح نیست. تنها از رفتار فرد و انتظاراتی که از محیط پیدا می‌کند، می‌توان مراتب این رضایت و درجات آن را کشف کرد و اگر از شیوه‌های علمی و روش‌های پژوهش به درستی استفاده شود، درک و کشف میزان و چگونگی رضایت فرد قابل دسترسی است. در غیر این صورت، در میان دهها و گاهی صدها مساله روزانه سازمانی ناپدید می‌شود. همان‌طور که به ارزشیابان کیفیت توصیه می‌شود، زمانی نتیجه ارزشیابی کیفی به واقعیت نزدیک است که همه وجوه آن به درستی در نظر گرفته شود، بنابراین لازم است به عوامل برنامه‌ساز نیز گفته شود، رضایت شما از محصول و برنامه تولید شده، زمانی رضایتی شایسته و مطلوب خواهد بود که به سایر وجوه نیز توجه کنید.‌
از دیگر مواردی که عوامل یا سازنده یا تولیدکننده برنامه به آن توجه دارند، <موضوع> برنامه است. اگر دغدغه ذهنی عامل یا سازنده، موضوع برنامه باشد یا دغدغه و شور و شوقی در او ایجاد کند، در نگرش او به برنامه و میزان رضایت فرد از محصول تاثیر می‌گذارد. همچنین از شکل یا <قالب> ارائه موضوع نباید غافل شد. گاهی صورت گرایی و تاکید زیاد بر قالب یا فرم نسبت به سایر عناصر تبدیل به اصل می‌شود و همه چیز تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد. از این‌رو، شیوه ارائه موضوع و قالب آن برای برنامه‌ساز یا عوامل تولیدکننده برنامه، اصلی مهم و اساسی است. این قالب هم در متن و نوشته، هم در تدوین مجموعه مواد و یا در هر جزء آن اهمیت دارد؛ برای نمونه، چگونه تهیه و دادن گزارش یا مصاحبه برای گزارشگر یا چگونگی گفتار و انتخاب حس خاص برای گوینده یا چگونگی تلفیق و تدوین و سازماندهی آن برای تهیه‌کننده یا نوع موضوع و زاویه پرداخت به آن، همچنین چگونگی ایجاد ارتباط بین بخش‌های مختلف یک برنامه برمبنای محتوای مورد نظر، از جمله اموری است که بر نگرش تک‌تک عوامل برنامه‌سازی که نام برده شد، یا به دلیل گستردگی و تعدد افراد از ذکر نام آنها خودداری شد، می‌تواند بسیار موثر باشد و حتما در شاخص‌سازی ارزشیابی کیفیت، به ویژه هنگام بررسی <وجه> عامل و سازنده، لازم است به آن توجه شود.‌
● تفسیر حرفه‌ای‌ها
وجه موثر دیگری که باید در ارزشیابی کیفیت به خوبی به آن توجه کرد، نگاه و تفسیر <حرفه‌ای>ها به یک برنامه است. حرفه ای‌ها افرادی هستند که تخصص و مهارت لازم را برای انجام کار خویش برحسب وجدان جمعی و عمومی به دست آورده‌اند و خود برآن آگاهی دارند. جرگه حرفه ای‌ها دارای طبقه‌های مختلف و البته معنی‌داری است. می‌توان آن را به صورت دایره‌هایی با نقطه مرکزی یکسان در نظر گرفت که هرچه از دایره‌ها و لایه‌های بیرونی به داخل نزدیک می‌شوید، به انباشتگی و تراکم خصلت‌ها نزدیک‌تر شده‌اید. ضمن اینکه فضا نیز کوچک‌تر و تنگ‌تر می‌شود و به همین دلیل موانع ناپیدا و پنهان و گاه آشکاری ناشی از خصلت سالها کار حرفه‌ای به وجود می‌آید که ورود را به لایه‌های درونی بسیار سخت می‌کند.‌
در حقیقت، برای ورود به هر جمع حرفه‌ای در هر لایه یا دایره‌ای، باید جواز نانوشته‌ای در دست داشته باشید که حاکی از آن باشد که ویژگیهای حرفه‌ای این جمع را به دست آورده‌اید. این ویژگیها غالبا برمبنای سابقه فعالیت و ارائه کارهای چشمگیر و مورد توجه است. از این رو به کلمه حرفه‌ای باید به صورت نسبی نگریست و دانست که شرایط حرفه‌ای در هر نقطه از کشور با سایر نقاط متفاوت است؛ حتی می‌توان ادعا کرد که تفسیر حرفه ای‌ها در تهران و در بین شبکه‌های مختلف رادیو و تلویزیون کاملا متفاوت است و همچنین بین تهران با سایر مراکز و بین مراکز با یکدیگر نیز تفاوت وجود دارد.‌
حرفه ای‌ها غالباً با دید بسیار منتقدانه و گاهی تا حدی با تعصبی متکی بر خویشتن انگاری به فعالیت دیگران می‌نگرند و با نزدیک‌تر شدن به لایه‌های درونی، ممکن است این نگاه، متعصبانه‌تر و تا حد خودشیفتگی نارسیستی نیز باشد، لذا انتظار بیهوده‌ای نیست که همیشه نسبت به دیگران منفی ببینند و منفی بیندیشند و منفی بگویند. هرچه از هسته مرکزی به لایه‌های بیرونی‌تر حرکت کنیم، تقسیرها و نظرها درباره دیگران ملایم‌تر می‌شود. گاهی بعضی از حرفه ای‌ها نتوانسته‌اند جایگاه واقعی خود را در لایه‌های به هم پیچیده و در هم تنیده به درستی پیدا کنند؛ یعنی ممکن است از جایگاه حرفه‌ای خود تصور ‌نادرستی داشته باشند و براساس همین تصور نادرست، به اظهار نظر درباره دیگران بپردازند.‌
خصوصیات و ویژگیهای حرفه‌ای با گذشت زمان در افراد ایجاد می‌شود و وقتی فرد، خودآگاهی پیدا کند که در جمع حرفه‌ای قرار گرفته است، نظر سایر حرفه‌ای‌ها درباره چگونگی حرفه و کارش بسیار مهم می‌شود. البته عموم آنها به درجه و میزان اهمیتی که برای آن قائل هستند، اقرار نمی‌کنند و حتی گاهی به نتیجه این قضاوت‌ها تجاهل می‌کنند؛ اما در عمل این طور نیست و آشکار و پنهان در تلاش‌اند که قضاوت مثبت سایر حرفه‌ای‌ها را نسبت به کار خود به دست آورند تا موجب تثبیت موقعیت خود در لایه حرفه‌ای شوندو امکان ورود به لایه بعدی را فراهم کنند. اگر این جمع‌ها از دیگاه جامعه‌شناسی، بررسی شوند، متوجه خواهیم شد که چگونه روحیه حرفه‌ای‌گری تقویت می‌شود و چگونه پیامدهای مثبت آن می‌تواند موجب بهبود کیفیت برنامه‌ها شود. همچنین چگونه آثار منفی و صددرصد ناپیدای آن می‌تواند به ضایعه‌ای در حیات معنوی انسان‌ها بینجامد.
حرفه ای‌ها در بررسی فرایند تولید هر کاری، به تکنیک‌ها وتغییرات تکنیکی یا ابداعات تکنیکی به طور خاصی توجه می‌کنند. تایید و رد آن نیز براساس باورهای شخصی پرورش یافته، در محیط حرفه‌ای انجام خواهد گرفت. البته با رعایت این اصل که این قضاوت باید به گونه‌ای باشد که سبب ارتقای جایگاه در میان حرفه‌ای‌های یک لایه شود و وسایل ورود او را به لایه‌های بعدی فراهم سازد. همین حرفه‌ای‌ها به درجه‌های آزادی فعالیت یا قید و بندهای آن توجه دارند که بخشی از آن متأثر از ارتباط ویژه بین افراد یک لایه باهم است که اغلب به طور دوسویه متعادل است و بین افراد یک لایه با لایه بعدی غالباً ارتباطی یکسویه برقرار است و هرچه از لایه‌های بیرونی به سوی داخل می رویم، این ارتباط ها منفعلانه می‌شوند؛ برعکس از لایه داخل به طرف بیرون که می‌رویم،ارتباط ها فعالانه و گاهی مستبدانه می‌گردند.
باید علاوه بر آنچه درباره حرفه‌ای‌ها و قضاوت آنها گفته شد، علایق و احساسات و ادراکات شخصی آنها که تحت تاثیر سایر محیط‌ها نیز هست، در نظر گرفته شود. ولی آنچه در قضاوت حرفه‌ای تاثیر اصلی را دارد، ذهنیتی است که در محیط حرفه‌ای شکل می‌گیرد. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که دنیای حرفه‌ای‌ها برای غیرحرفه‌ای‌ها دنیای بسیار پررمز و راز و ابهام‌آلود و ناشناختنی است . آشنایی با این دنیا بسیار پرکشش و جذاب است و شناخت آن برای هر تصمیم‌گیرنده‌ای لازم است. در غیر این صورت تصمیم‌ها چون براساس شناخت ظاهری از رفتار و حرفه‌ای‌هاست، اغلب اگر زیانبار نباشد، بی‌ثمر خواهد بود.
● مخاطبان‌
سومین وجه ارزشیابی، نظر و نوع قضاوت شنوندگان یا مخاطبان برنامه‌هاست. هر چند واژه مخاطب، معانی متعددی دارد و مفسران و نظریه‌پردازان را همانند کاربران این واژه به یک اندازه سردرگم کرده است، اما در پژوهش‌های ارتباط جمعی، پژوهشگران تمایل دارند مخاطب را کسی بدانند که داوطلبانه به محتوای رسانه معینی روی می‌آورد. پژوهشگران، مخاطبان رسانه‌ها را از زوایای مختلف تقسیم‌بندی کرده‌اند؛ برای نمونه تقسیم‌بندی گلیک و لوی یا اشتاینر از بینندگان تلویزیون، براساس نوع رسانه است، یا اصطلاح <مخاطب سرسخت‌> که باوئر به آن اشاره می‌کند، بیانگر مخاطبانی است که از پذیرفتن آنچه رسانه طرح می‌کند اکراه دارند یا تقسیم‌بندی گرونیک وهانت از مخاطبان بر مبنای همگان‌ها، و.... آنچه در بررسی نظر مخاطبان بسیار مهم است، توجه و تاکید بسیار بر نوع مخاطب است؛ یعنی اگر برنامه‌ای برای گروههای خاص اجتماعی، مثلا دانشجویان، جوانان یا سربازان تهیه شده است، تنها باید به قضاوت آنها توجه کرد. قضاوت‌های دیگران از جمله استادان دانشگاه، پدران و مادران یا فرماندهان نظامی مهم است، اما آنها از نگاه خود و نیازهایی که به آن واقف هستند، اظهارنظر کرده‌اند، در صورت که ممکن است برنامه‌هایی که برای این گروههای خاص تهیه شده است، نتوانسته باشد به دلایل مختلف کمترین ارتباطی با آنها برقرار کند. برای دریافت دلایل اقبال یک برنامه رادیویی و توجه مخاطبان به آن، می‌توان از دیدگاه‌های مختلف سود جست. می‌توان از رویکرد استفاده و خشنودی یا استفاده و تاثیر و یا نظریه پذیرش، بهره گرفت یا این‌که می‌توان فهمید برنامه‌ساز از چه دیدگاهی و به چه منظوری به مخاطب توجه کرده است؛ مخاطب را طرف گفت‌وگو، کارورز، فراگیر و یا چیز دیگری می‌داند؟
به هر صورت، برنامه‌ساز خوب نمی‌تواند و نباید از نظرها و خواسته‌های مخاطبانش غفلت کند. هنر او در این است که بتواند بین خواسته‌های مخاطبان و مصالح و نیازهای آنها پیوند معقول و صحیحی برقرار کند، وگرنه تسلیم مطلق در برابر خواسته‌های مخاطبان هیچ امتیازی محسوب نمی‌شود و در درازمدت، به گفته اکثر پژوهشگران، موجب سطحی شدن هرچه بیشتر برنامه‌ها خواهد شد. اما مخاطبان به چه چیزهایی در یک برنامه توجه دارند:
اول این که باید به موضوع برنامه، علاقه داشته باشند. ممکن است این موضوع از قبل مورد علاقه آنها بوده و یا برنامه سبب ایجاد علاقه و جلب توجه آنها شده باشد. همچنین شنوندگان از تکرار قالب‌ها و نحوه ارائه یکنواخت برنامه، گریزان هستند. هر چه نوآوری بیشتر باشد یا دست‌کم قالب‌ها و فرم‌های رایج شکسته شود، برنامه بیشتر می‌تواند مورد توجه و اقبال مردم قرار گیرد. به عکس علاقه شنوندگان و مخاطبان، شکستن قالب در میان حرفه‌ای‌ها بسیار سخت است و به سادگی صورت نمی‌گیرد. این مقاومت به این دلیل نیست که حرفه‌ای‌ها مایل به نوآوری نیستند، بلکه چون این کار توام با خطرپذیری است و ممکن است به حیثیت حرفه‌ای آنها لطمه وارد کند، نمی‌توان از عموم حرفه‌ای‌ها انتظار ابداع و نوآوری داشت، ضمن این که تمام آنها بر لزوم این کار تاکید دارند و به آن معتقدند. دیگر دلایل این مقاومت به مقاله و بررسیهای دیگری نیاز دارد که امیدوارم این فرصت برای این جانب یا اهل تحقیق حاصل شود. مخاطبان برنامه فارغ از این مخاطره‌ها و نگرانی‌های حرفه‌ای‌گری، از شکستن قالب‌های رایج برنامه‌سازی استقبال می‌کنند، حتی احساس خود را می‌توانند به خوبی بیان کنند.‌
از دیگر مسائلی که مخاطبان برنامه به آن توجه می‌کنند، زمان پخش برنامه و تناسب موضوع با زمان است. این تناسب زمانی، گاهی برای برنامه‌سازان و تصمیم‌گیرندگان به صورت مشکلی جدی درمی‌آید، چون مخاطبان و علایق آنها برحسب زمان، طیفی را تشکیل می‌دهد که حدود ۵ یا ۶ ساعت می‌شود.
اقبال و استقبال مخاطبان از یک برنامه را باید هدف با ارزش و بسیار مهم، ولی ‌آگاهانه و مستدلانه بدانیم؛ آن هدفی مقدماتی است، اما مقدمه‌ای واجب و لازم. از این رو، اگر برنامه‌ای تهیه شود، بدون آنکه بتواند مخاطبان واقعی خود را به دست آورد، درجه موفقیت در حد پایین ارزیابی می‌شود. اگرچه ممکن است علت عدم استقبال مربوط به برنامه نباشد و مختص کمبودها و شرایط محیطی از جمله زمان ناهنگام و نامناسب پخش برنامه، یا سپهر رسانه‌ای حوزه فعالیت و مسائلی از این قبیل باشد. اما شرط استقبال و اقبال عمومی مخاطبان از یک برنامه، بسیار مهم است و خوشبختانه جزو شرط‌هایی است که سخت مورد توجه اکثر کارشناسان قرار دارد. تفسیر نقش استقبال و اقبال مخاطبان از برنامه را در منشور چهار وجهی ارزشیابی کیفی می‌توان در گستردگی این وجه نسبت به سه وجه دیگر دانست و هنگام شاخص‌سازی به اهمیت و اعتبار بیشتر این وجه باید توجه کرد؛ زیرا آنچه در رادیو تهیه می‌شود، برای شنیدن و آنچه در تلویزیون ساخته می‌شود، برای دیدن و آنچه در کتاب و مطبوعات نوشته می‌شود، برای خواندن است.‌
در حال حاضر سازمان صدا و سیما در بررسی‌های دامنه‌دار و سازمان یافته خود، به جمع‌آوری نظرهای مخاطبان برنامه‌ها می‌پردازد و نتیجه را در اختیار مسئولان و برنامه‌سازان قرار می‌دهد۱ که بیانگر توجه سازمان به اهمیت این وجه از ارزشیبای برنامه‌هاست؛ اما برای بررسی کامل کیفیت برنامه سه وجه ذکر شده کافی نیست. برای تکمیل این منشور، وجه چهارمی نیز وجود دارد و آن نظر سازمانی است.‌
● نظر سازمانی‌
منظور از نظر سازمانی آن است که در کنار آن سه وجه، موسسه یا سازمانی که مدیریت رسانه را به عهده دارد، درباره برنامه تولید شده یا برنامه پخش شده چه نظری دارد؟ موسسه یا سازمان در برنامه به چه موضوع‌ها و مسائلی توجه دارد؟ چه امور و نکاتی برایش مهم است؟ اگر سازمانی به تعلیم نیروهای مختلف می‌پردازد، بی‌تردید به منظور تامین برنامه‌ای است که از هر نظر مطلوب نظرش باشد. در هر سازمانی اصول و مبناهایی برای فعالیت‌ها وجود دارد که از طریق راهبردها و هدف‌ها و سیاست‌های اجرایی تلاش دارد تا به رسالت خود عمل کند یا اینکه در مسیر درست و دقیق انجام رسالتش قرار گیرد. از این‌رو، محتوای هر برنامه و جهت‌گیری‌های آن و نزدیکی و دوری آن به هدف‌های سازمانی و ضرورت‌های زمانی آن بسیار مورد توجه است و صد البته چگونگی و شیوه ارائه آن نیز از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. اما چگونگی محتوا و جهت‌گیری‌های آن براساس نظریه‌های کیفیت محتوا، قابل بررسی است که خود، بحث جداگانه‌ای می‌طلبد و محتاج به پژوهش و مقاله دیگری است.‌
در اکثریت قریب به اتفاق ارزشیابی‌های کیفیت که در حوزه‌های مختلف صورت می‌گیرد، اغلب از چهار وجه بر شمرده، تنها به دو وجه توجه می‌شود که عبارتند از: نظر سازمانی و تا حدی نظر رقیق شده حرفه‌ای ها. از تعبیر رقیق شده به این دلیل استفاده کردیم که اظهارنظر حرفه‌ای در میان حرفه‌ای‌های یک حوزه و در میان لایه حرفه خودی عموما با این اظهار نظر در جمعی که از حرفه ای‌های کاملا متفاوت و از مشاغل مختلف تشکیل می‌شود، متفاوت خواهد بود. البته نظر مخاطبان نیز به وسیله مرکز تحقیقات صدا و سیما جمع‌آوری می‌شود، اما هنوز پیوندی جدی و ارتباطی نظام‌مند به وجود نیامده است تا همه اطلاعات و تحلیل‌های جمع‌آوری شده برای یک برنامه، به‌طور همزمان و به هنگام صورت گیرد.‌
خوشبختانه ارزشیابی‌ها با این بخش یا به تعبیر بهتر، این وجه مشکل کمتری دارند؛ زیرا اصول و مبانی هدف‌های برنامه‌ها و سیاست‌های اجرایی به‌طور واضح و روشن تدوین شده و در اختیار بخش‌های مختلف قرار گرفته است و باز آنچه کار را در این بخش سهل‌تر می‌کند، طرح‌های مصوب است که هدفها و سیاست‌های آن نوشته شده و می‌تواند در اختیار ارزشیابان قرار گیرد و انطباق برنامه را با تصویب‌کننده طرح و در نهایت با اهداف و مقاصد سازمان منطبق کند.‌
ممکن است در پایان بحث، این پرسش پیش بیاید که: در بررسی کامل کیفیت ارزشیابی، نسبت سطح وجوه منشور چهار وجهی به یکدیگر چقدر است؟ آیا چهار وجه با یکدیگر مساوی هستند یا این که با یکدیگر اختلاف دارند؟ اگر اختلاف دارند، کدام یک بزرگتر و کدام یک کوچک‌تر است؟ پرسش‌هایی از این نوع، ممکن است ذهن را آزار دهد، به‌طوری که نتیجه‌گیری مقدور نباشد؛ اما می‌توان ترتیب تقدم و تاخر آن را این‌طور دانست:‌
در مرحله اول، باید به نظر مخاطبان توجه کرد؛ زیرا همه تلاش، برای او و جلب نظر اوست و وقتی رسانه‌ای خود را موفق می‌داند که مخاطبان بیشتری را جذب کند. در مرحله دوم باید به نظر سازمانی توجه شود؛ زیرا موسسه‌ای که رسانه‌ای را اداره می‌کند، اگر نتواند به هدف‌هایش برسد، ناچار از تعطیل یا تغییر مسیر کار و فعالیتش خواهد بود. نظر حرفه ای‌ها در مرحله سوم و نظر سازندگان در مرحله چهارم قرار دارد.‌
همان‌طور که قبلا گفته شد، ارزشیابی کیفیتی زمانی کامل است که به چهار وجه مطرح شده توجه کند. صد البته به نسبتی که در جمع‌آوری اطلاعات در هر چهار حوزه موفق باشد، به شناخت دقیق‌تری از نتیجه ارزشیابی خواهد رسید و هرچه از گردآوری اطلاعات کافی در هر حوزه دور بماند، از ارزشیابی واقعی کیفیت دور مانده است. از سوی دیگر، باید اقرار کرد با توجه به گستردگی پخش برنامه‌ها همیشه امکان جمع‌آوری اطلاعات در هر چهار حوزه برای تمام برنامه‌ها مقدور نیست، ولی لازم است دست‌کم برای نمونه، برخی از برنامه‌ها براین اساس مورد ارزشیابی کیفیت قرار گیرند.
در این صورت آثار معنی‌دار و بسیار مثبت آن در تهیه برنامه‌ها و شیوه عمل دیگران به وضوح آشکار خواهد شد.‌
دکتر حسن خجسته
برگرفته از کتاب درآمدی بر جامعه‌شناسی رادیو
پی‌نویس:
۱- مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیما از بخش‌های مختلفی تشکیل شده است که یک بخش آن اداره کل سنجش است که چهار وظیفه دارد:‌
- سنجش میزان مخاطبان برنامه‌های صدا و سیما.‌
- نظرسنجی بررسی برنامه‌های درباره برنامه‌های صدا و سیما.‌
- سنجش نیاز مخاطبان برنامه‌های خاص و مربوط به مناسبت‌های مختلف.‌
- سنجش اثر برنامه‌های صدا و سیما بر مخاطبان.‌
در بخش سنجش میزان مخاطبان، نظرسنجی‌ها با عنوان <پیام‌گیران> در انواع مختلف پیام‌گیران صدا، پیام‌گیران سیما، پیام‌گیران خبر، پیام‌گیران کودک و نوجوان و نظایر آن تهیه می‌شود و در سایر بخش‌های نظرسنجی یا سنجش نیاز مخاطبان و سنجش اثر برنامه‌ها، تحقیقات انواع گوناگونی دارد که از لحاظ تقسیم‌بندی می‌توان آنها را به صورت موضوعی، منطقه‌ای و گروه‌بندی اجتماعی تقسیم کرد.‌
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید