یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بررسی تبعات روانی و اجتماعی مزاحمتهای خیابانی


بررسی تبعات روانی و اجتماعی مزاحمتهای خیابانی
خانم جوانی در كنار خیابان به انتظار تاكسی ایستاده است، تعدادی از ماشینها بوق می زنند. چراغ اتومبیل خود را روشن و خاموش می كنند. برخی توقف كرده و با سماجت قصد سوار كردن او را دارند. تقریباً این عمل روزانه در مقابل هر زنی كه در كنار خیابان ایستاده باشد توسط برخی از رانندگان تكرار می شود.شاید بارها و بارها برایتان اتفاق افتاده باشد كه جوانان چگونه در مكانهای عمومی به یكدیگر متلك پرانی می كنند.
ساناز ۱۷ ساله می گوید: یك روز كه به كلاس نقاشی می رفتم، در بین راه پسری مزاحمم شد. اول اهمیت ندادم، اما دست بردار نبود، جیغ بلندی كشیدم، بلكه بترسد و دست از سرم بردارد. متأسفانه نه تنها او نترسید، بلكه كسانی هم كه آنجا بودند، طوری نگاهم كردند كه انگار من مقصر بودم. یكی از آنان گفت: «خانم مگه چی شده» دیگری گفت: «ولش كن اینا خودشون مشكل دارن» و ... من احساس كردم اطرافیان با رفتارشان او را حتی تشویق هم كردند...!
امروزه این رفتار نابهنجار اجتماعی تنها بین جوانان نیست، بلكه مزاحمتهای خیابانی در بین دیگر گروههای سنی و افراد متأهل نیز وجود دارد. زیرا مزاحمین برای هر نوع تیپ اجتماعی از نظر پوشش و سن ایجاد مزاحمت می كنند و بدتر از آن این است كه در مواردی حتی افرادی از قبیل كارگر یا كسبه محل نیز با وجود مشخص بودن محل حضورشان به این رفتار ناپسند اجتماعی دست می زنند.
دكتر شیری جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه درباره آسیب شناسی این پدیده می گوید: متلك گفتن در گروه رفتارهای ناهنجاری قرار دارد كه واكنش قوی در مقابلش وجود نداشته و در عین حال ضمانت اجرایی نیز لزوماً عدم بروزآن را تضمین نمی كند، به طوری كه فرد هنگام مواجه شدن با آن روش بی اعتنایی، نگاههای تند، و یا فحاشی كردن و در نهایت درگیری فیزیكی را به عنوان پاسخ مناسب برمی گزیند. بانوان در هنگام مواجهه با مزاحمتهای خیابانی در معرض رفتارهای ناهنجار قرار می گیرند كه جامعه خیلی برای آن تنبیه و مجازاتی مقرر نكرده است.
● شخصیت اجتماعی
این جامعه شناس عامل اصلی پدیده مزاحمتهای خیابانی به ویژه مزاحمتهای كلامی را ویژگی جامعه جوان در حال گذر دانسته و می گوید: ساختار اجتماعی فعلی در روابط اجتماعی ما نه تنها ساختار تعریف شده ای نیست، بلكه در حال فروپاشی یا ساختارریزی است. زیرا ساخت سنتی متراكم چند صد ساله در فضای جدید دوام نخواهد داشت و با ترك خوردن و شكستن می خواهد دوباره شكل بگیرد.
پس اگر این معضل را برطرف نكنیم، در درازمدت شاهد تبلور این قبیل از رفتارهای ناهنجاری می شویم كه حتی می تواند به شخصیت اجتماعی افراد تبدیل شود. از سوی دیگر برخورد سلیقه ای با فرهنگ جامعه جوان را با كثرت تصمیم گیری در حوزه فرهنگی مواجه می كند، به طوری كه هر سازمانی با ادعای كلمه داغ فرهنگ سازی خودش را متولی فرهنگ می داند و راهكارهای مبتنی بر اصول و اهداف سازمانیش را ارایه می دهد، در حالی كه نباید فراموش كرد حل معضل فرهنگی همیشه زمان بر است.
البته تاكنون هیچ آماری در مورد این رفتار و اعمال ضد ارزشی ارایه نشده است، اما به طور حتم اكثر بانوان با هر گروه سنی و هرگونه پوشش و تركیب ظاهری با این گونه مزاحمتها مواجه شده اند، كه متأسفانه هیچ تناسبی با اخلاق، فرهنگ و پیشینه مذهبی ما ندارد.
اما دامنه مزاحمتها تنها به مشكلات روحی و روانی محدود نمی شود، بلكه از دیدگاه روان شناختی و جامعه شناسی اهمیت طرح این موضوع بیشتر از آن رو است كه زنان آسیب دیده از این مزاحمتها (بعضاً مزاحمتهای فیزیكی) چنان سر خورده و منفعل می شوند كه در برخی مواقع برای مقابله با عواقب آن حضور اجتماعی خود را محدود می كنند. مزاحمان خیابانی نیز در نبود پیگردهای قانونی و مانعی خاص بر عمل خلاف خود اصرار می ورزند و در برخی مواقع كار صرفاً از فراهم آوردن یك مزاحمت خیابانی، گفتن چند كلامی به عنوان متلك و ... فراتر می رود.
البته باید توجه داشته باشیم كه وقتی صحبت از تعرض به حریم زنان در جامعه می شود نمی توانیم این حریم را در متراژ خاص محدود كنیم. زیرا ما در زندگی اجتماعی قرار داریم، از همین رو بررسی در مورد این مسأله كه چرا برخی از افراد در جامعه چنین مزاحمتهایی را برای بانوان ایجاد می كنند و اینكه آیا قانونی برای مجازات این افراد وجود دارد یا خیر امری ضروری است.
● زیر پا گذاشتن حرمت دیگران
مرتضی نادری، روان شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه در زمینه مزاحمتهای خیابانی می گوید: بحث آزارگری اجتماعی حوزه های مختلفی را در بر می گیرد، شاید در یك طبقه كلی بتوانیم تمام شخصیتهای نابهنجار را در حوزه شخصیتهای آنتی سوشال یا شخصیتهای ضد اجتماع قرار دهیم. كه اصلی ترین مشخصه شخصیتی افراد ضد اجتماع بی توجهی به حقوق دیگران است، به طوری كه به راحتی حرمت دیگران را زیر پا می گذارند.
به همین دلیل افراد مذكور در همین حوزه قرار می گیرند. یعنی افرادی كه مزاحمتهای خیابانی برای دیگران به ویژه بانوان ایجاد می كنند، افرادی ضد اجتماع شمرده می شوند كه اغلب قربانیان خود را از كسانی انتخاب كرده كه قدرت دفاعی كمتری دارند، به همین دلیل بانوان نیز در این حوزه قرار می گیرند، حالا یا به دلیل این كه میزان دفاعگری كمتری نسبت به آقایان دارند و یا به دلیل سن و سالشان كه ممكن است خیلی كم سن و سال و یا دارای سن و سال بالایی باشند، مورد هجوم این افراد قرار می گیرند و مهمتر از دو مورد فوق افرادی كه در طبقه پایینتر اجتماعی هستند، نیز بیشتر در معرض این مسایل قرار دارند. چون نسبت به افراد فرادست جامعه، كمتر پیگیر قضایا می شوند، بنابراین بیشتر مورد هجوم قرار می گیرند.
این كارشناس ارشد مشاوره معتقد است: آنتن سوشالها، رفتارهای ضد ارزشی خود را بارها و بارها تكرار می كنند، زیرا از انجام چنین اعمالی لذت می برند. به همین دلیل اغلب كسانی كه مزاحمتهای خیابانی برای دیگران ایجاد می كنند، تجربه های چندین باره دارند و چون معمولاً حقوق دیگران را از این طریق زیر پا می گذارند، جزو افراد ضد اجتماع جامعه شمرده می شوند.
● چرا مزاحم دیگران می شوند؟
نادری در پاسخ به این سؤال می گوید: مزاحمتهای خیابانی نوعی پرخاشگری نیز به شمار می آید، چون در تعریف پرخاشگری می گوییم، هدف از پرخاشگری آزار و اذیت دیگران است و پرخاشگر با قصد و نیت این كار را می كند.
به گفته او اصولاً مزاحمین خیابانی به دلایل مختلف از جمله تحقیر كردن دیگران، با حال نشان دادن خود و بی اهمیت جلوه دادن جنس مخالف، جلب توجه دیگران و مهمتر از همه به خاطر احساس حقارتی كه از درون به طور ناخودآگاه می كنند، دست به این رفتار ناشایست می زنند. لذا پرخاشگری صرفاً پرخاشگری فیزیكی نیست، بلكه می تواند جنبه های كلامی نیز داشته باشد كه متأسفانه همه روزه این عمل نادرست در سطح وسیعی از جامعه اتفاق می افتد.
وی یكی دیگر از دلایل ایجاد مزاحمتها را افرادی می داند كه مورد هجوم قرار می گیرند. زیرا آنان در واقع نوعی پالسها و پیامهایی را به صورت ناخواسته و غیرمستقیم به این گونه افراد ارایه می دهند. به طور حتم خود این خانم دلش نمی خواهد چنین اتفاقی بیفتد، اما جوری رفتار می كند كه فرد مزاحم به خودش اجازه چنین كاری را می دهد. به عنوان مثال «نوع پوشش، طرز نگاه، نوع رفتار، ایستادن، راه رفتن و ...» می توانند عواملی باشند كه سبب برداشتهایی اشتباه از طرف شخص مزاحم شود.
● چگونه رفتار كنیم؟
به گفته نادری، بررسیهای انجام شده در آمریكا راجع به مزاحمتهای خیابانی نشان داد، اغلب متجاوزین معتقد بودند؛ «قربانی خودش تمایل به این كار داشت، در غیر این صورت چرا آن مدل لباس پوشیده بود، یا چرا آن گونه آرایش كرده و راه می رود، پس او خودش دوست داشته كه چنین رفتاری با وی شود.»
پس این پیام كاملاً مشخص است كه ما می توانیم طوری رفتار كنیم، تا از تحریك كنندگی كمتری برخوردار و در نتیجه از امنیت روحی و روانی و به دنبال آن از امنیت اجتماعی بیشتری برخوردار باشیم.
● پیامهایی كه موجب بدفهمی می شود...
نادری در ادامه می افزاید: برخی از افرادی كه مورد هجوم مزاحمان قرار می گیرند، به طور كلی نظام خانوادگی شان طوری است كه آدم راحت، اجتماعی ودارای روابط عمومی بالایی هستند، از همین رو هنگام صحبت كردن با دیگر افراد جامعه، بدون هیچ قصد و غرضی راحت تر برخورد می كنند. اما نكته قابل توجه برای آنان این است كه باید حواسشان باشد كه آیا طرف مقابل نیز در همین سبك تربیتی رشد كرده و پیامهای وی او را دچار سوء تفاهم و بدفهمی نمی كند، به عنوان مثال اگر من لبخند می زنم مخاطب من پیام لبخند مرا به چه عنوان تفسیر می كند. یعنی برداشت او از لبخند من درخواست رابطه نامناسب است یا ارزیابی وی از این لبخند خوشرویی یك انسان در برابر انسانی دیگر است.
به اعتقاد وی اصولاً چنین مواردی از جمله نكاتی شمرده می شود كه اكثر كسانی كه مورد هجوم قرار می گیرند به آن توجه نكرده، در صورتی كه آنان اصلاً تمایلی به ایجاد رابطه نامناسب و یا هر چیز دیگر نداشته، اما به طور ناخواسته طوری رفتار كرده اند كه فرد مهاجم تحریك شده و یا جسارت پیدا كرده كه مزاحم آنان شود.
این استاد دانشگاه می گوید: در برخی موارد نیز خانمی با حجاب، بدون آرایش و در جایی مناسب ایستاده است، اما باز هم از گزند مزاحمین در امان نیست. به طور حتم در این گونه موارد علت مزاحمت فقط مربوط به شخصیت و ویژگیهای اخلاقی فرد مزاحم می شود.
به گفته همین مشاور خانواده، اخلاق یك معیار است وهمه ما با معیارهای اخلاقی رفتار، اعمال و حتی گفتارمان را تطبیق می دهیم. اگر مطابق با آن بود، ادامه داده و اگر مغایرت داشت، اصلاحشان می كنیم. البته ما پایه های اخلاقی رابه عنوان موجودی هوشمند داریم، اما قسمت عمده آن تحت تأثیر محیطی است كه در آن قرار می گیریم. پس یادگیری مشاهده ای و داشتن الگوهای اخلاقی نقش بسیار مهمی در شكل گیری اخلاق دارد. زیرا اخلاق مفهومی انتزاعی است و شكل عینی دارد.
به این ترتیب هنگامی كه كودك در مراحل اولیه رشد اخلاقی است، قبل از آن كه اخلاق را به عنوان مفهومی انتزاعی بپذیرد، اخلاقیات را به شكل بایدها و نبایدها یاد می گیرد. از همین رو تنها كاری را انجام نمی دهد كه از آن منع شده باشد. چون نمی تواند قبل از آن كه دیگران به او بگویند، چه كاری خوب و یا بد است، خودش فكر كند و آن را به امور دیگر نیز تعمیم دهد. (به عنوان مثال نمی تواند بفهمد چون این رفتار بد است پس رفتارهای دیگر هم كه در این حوزه قرار دارند، بد شمرده می شوند.) مزاحمان خیابانی نیز به همین سبك رفتار می كنند.
چون متأسفانه به این رشد شناختی نرسیده اند، اكثر آنان در شكل ظاهر تعصب بسیار زیادی در ارتباط با اعضای خانواده خود (مادر، خواهر و همسر) شان دارند، به طوری كه هیچ كس نباید به آنان حتی نگاه كند، اما همین فرد به خودش اجازه می دهد خارج از محیط خانواده برای دیگران (غریبه ها) ایجاد مزاحمت كند. زیرا برای آنان ناموس به عنوان مفهومی اخلاقی است، ولی متأسفانه نتوانسته اند آن را تعمیم و گسترش دهند، پس در همان حد اولیه نگه داشته اند. چنین افرادی نمی توانند بفهمند حالا این خانمی را كه دارند برایش ایجاد مزاحمت می كنند، مثل خواهر یا مادرشان است و اگر دوست ندارند كسی مزاحم خانواده شان شود، پس آنان هم نباید برای خانواده دیگران ایجاد مزاحمت كنند.
● آنها نمی توانند بفهمند
نادری در این خصوص كه چرا افراد مزاحم قدرت تعلیم اخلاقیات در سطح جامعه را ندارند، می گوید: چون الگوهایشان این گونه رفتار نكرده اند. یعنی والدین و اطرافیان آنان فقط خودشان را محور بایدها و نبایدها قرار داده و برای دیگران ارزشی قایل نبودند.
پس به این ترتیب تنها فرد مزاحم (كه فردی ضد اجتماعی و نابهنجار شمرده می شود) مقصر نیست. چون اولین جایی كه بچه ها رشد می كنند نهاد خانواده است كه متأسفانه در مورد این قبیل افراد پدر و مادر هم چیزی برای گفتن ندارند، بنابراین نمی توانیم انتظار داشته باشیم، وقتی آنان چیزی از آداب و رسوم اجتماعی و حقوقی شهروندی نمی دانند، آن را به فرزندانشان آموزش دهند.
بعد از خانواده گروه همسالان با كودك در ارتباط هستند كه آنان نیز با توجه به محیط مشتركی كه دارند غیر از ناكارآمدیهای احتمالی كه یاد گرفته اند، چیزی دیگر برای گفتن ندارند، در نتیجه همان ناكارآمدیها را با هم رد و بدل می كنند.
در مرحله بعدی مدرسه بیشترین و مؤثرترین نهاد در این زمینه شمرده می شود كه مهمترین رسالت را نیز برعهده دارد. اما متأسفانه نظام آموزشی ما هم، آموزشهای پایه یعنی آموزش رفتار اجتماعی را به ما نمی دهد.در صورتی كه اگر در كنار درس فارسی یا درس ورزش درسی را تحت عنوان حقوق شهروندی بگذاریم، از این طریق كاستیهای نظام خانواده برطرف خواهد شد. البته داشتن این واحد درسی به آن معنا نیست كه حتماً كتابی ۵۰۰ صفحه ای را برای بچه های دبستانی در نظر بگیریم، بلكه به شكل ملموس و عینی رفتار اجتماعی را آموزش دهیم. البته به طور مفید و مستمر، یعنی از كلاس اول تا پنجم كه این منجر می شود بچه هایی كه از دوران دبستان به بعد ترك تحصیل می كنند، حداقل اصول پایه رفتار اجتماعی از قبیل احترام به حقوق دیگران، ایستادن در صف، رعایت آداب و رسوم اجتماعی و در نهایت رعایت آداب و رسوم انسانی را بدانند. زیرا آموزش و پرورش مسؤول و مربی مهمترین دوره زندگی یعنی اجتماعی شدن افراد جامعه است و می تواند نقش مؤثری در پیشگیری از معضلات اجتماعی داشته باشد. بنابراین شایسته است نظام آموزشی مهارتهای اخلاقی و اجتماعی را از همان دوره ابتدایی به شكل بازی یا نمایش به كودكان آموزش دهد، تا بتوانیم از این طریق فرهنگ اجتماعی شدن را برای كودكان درونی كرده و از بسیاری نابسامانیهای اجتماعی پیشگیری كنیم.
وی یادآور می شود: اخلاق مثل بسیاری از مفاهیم انسانی از جنبه های گوناگونی تشكیل شده است؛ یعنی ما نمی توانیم بگوییم چون مزاحمین خیابانی در این حوزه كار ضد اخلاقی انجام می دهند، پس اصولاً فرد ضداخلاقی هستند. لذا ممكن است آنان در حوزه دیگری، مثلاً شركت در مراسم مذهبی رشد كرده باشند. اما متأسفانه شركت در این مراسم مذهبی هم فقط در همان حدی است كه در مجلس حضور داشته باشند. زیرا با توجه به شخصیتشان مدت ماندگاری و آثار آن نیز بسیار اندك است. زیرا معیارهای ارزشی برای این گونه افراد درونی نشده است.
به گفته نادری، افراد مزبور خودشان هم نمی خواهند چنین سطحی رفتار كنند. ولی متأسفانه چون به اصول ارزشی پایبند نیستند، كنترلی بر رفتار و اعمال خود ندارند. زیرا «از كوزه همان برون تراود كه در اوست.»
● مزاحمتهای خیابانی و استرس ناشی از آن
این مشاور زندان در ادامه اظهار می دارد: هیچ كس نیست كه از مزاحمت خوشش بیاید، چون یكی از عمده ترین پیامدهای آن استرس و فشار روانی است كه می تواند با توجه به نوع مزاحمت از حداقل شروع شود و تا بالاترین مرحله فشار روانی برسد. طبق مقیاس هانس سلیه، فشارهای روانی عمده طلاق یا فوت یكی از عزیزان می باشند كه بیشترین استرس را در یك مقطع زمانی ایجاد می كند. برای كمترین استرس زاها نیز می توانیم از فشار حاصل از ترافیك یا دیر رسیدن به محل كار یاد كنیم كه اینها جزو استرس زاهای كم فشار محسوب می شوند. اما بررسی ها نشان می دهد، كسانی كه در مقطع زمانی فشار روانی كوچكی را در درازمدت تجربه می كنند، به مراتب آسیب پذیری بیشتری نسبت به افرادی كه فشار روانی بزرگی را در یك مقطع خاص تجربه می كنند، دارند.
چون در مورد فشارهای روانی بزرگ منابع حمایتی زیاد است، به طوری كه اطرافیان فرد را حمایت كرده و با او همدلی می كنند. اما در رابطه با مسایل كوچك منابع حمایتی وجود ندارند و یا بسیار اندك است كه اتفاقاً مزاحمتهای خیابانی نیز جزو همین مسایل محسوب می شوند كه نه تنها منابع حمایتی كم است، بلكه خود افراد هم جرأت مطرح كردن آن را با كسی ندارد.
شاید یكی از دلایلش این باشد كه دیگران برخورد مناسبی نمی كنند. مثلاً اطرافیان می گویند: تقصیر خودت است، حتماً مشكل خاصی در رفتارت وجود دارد و ...! حالا هر چه او بگوید «من مقصر نبودم»، آنان باور نمی كنند، و حتی ممكن است برچسبهای نامناسبی هم به وی بزنند. به همین دلیل بسیاری از بانوان، اغلب مزاحمتها را با كسی در میان نمی گذارند و استرسهای ناشی از آن همچنان ادامه خواهد داشت كه ممكن است آسیبهای زیادی هم به آنان برساند.
● عدم برخورد مناسب با فرد مزاحم
سهرابی مهر وكیل پایه یك دادگستری و مدرس دانشگاه درباره مزاحمتهای خیابانی می گوید: متأسفانه مزاحمتهای خیابانی برای بانوان است و به طور شایع در اماكن گوناگون همه روزه شاهد آن هستیم كه البته عوامل مختلفی در تشدید این رفتار ناشایست مؤثر است.
به گفته این مدرس دانشگاه مزاحمان ممكن است تحت عناوین گوناگونی از قبیل همكلاسی، همكار، همسایه، یكی از اعضای فامیل و یا همسر سابق باشند. اصولاً بانوان به خاطر رفتار ضد اخلاقی این افراد با توجه به نوع مزاحمتشان با مشكلات متعددی مواجه می شوند كه در برخی مواقع حتی جرأت مطرح كردن آن را با همسر، پدر و یا برادرشان هم ندارند. در نتیجه فرد مزاحم جسورتر شده و از رفتار خود دست برنمی دارد.
به عنوان مثال مزاحمتهایی كه در خصوص محل كار ممكن است برای بعضی از بانوان ایجاد شود، در صورت بیان آن توسط خانم به همسرش امكان عدم موافقت وی را در خصوص اشتغال زن به وجود می آورد و یا مزاحمت یكی از اقوام شوهر برای خانم می تواند مشكلاتی جدی برای آن فامیل موجب شود و متأسفانه ترس از همین موضوع سبب می شود تا این خانم از بیان آن خودداری كند به این ترتیب عدم برخورد مناسب با مزاحم نیز سبب جری شدن وی شده و احتمالاً روز به روز مزاحمت بیشتر خواهد شد. در صورتی كه بهترین راه برای حل مسأله مزبور این است كه زن با هماهنگی و مشورت با یك وكیل دادگستری شكایت خود را تقدیم دادسرا نماید تا با برخورد قاطع و قانونی كه با مزاحم خواهد شد، از اتفاقات بعدی كه ممكن است به وجود آید، پیشگیری شود.
وی در ادامه توصیه می كند، با توجه به اینكه پلیس، وكیل و قاضی محرم اصرار می باشند بهتر است به ایشان معضل را عنوان كرده تا مرتكب، به مجازات قانونی محكوم، و تعهدات لازم از وی در جهت جلوگیری از هرگونه مزاحمتی در آینده اخذ شود.
● مزاحمان خیابانی
سهرابی مهر در خصوص مزاحمانی كه معمولاً بدون شناخت اقدام به مزاحمت می كنند، می گوید: اینها اغلب افرادی هستند كه از نظر رشد اخلاقی در سطوح بسیار پایینی قرار دارند كه بعضاً به صورت مكرر و بیمارگونه و البته بیشتر به لحاظ كلامی مزاحمتهایی برای بانوان ایجاد كرده، ضمن اینكه سوژه خود را معمولاً از بین افرادی انتخاب می كنند كه به لحاظ گذرا بودن مسأله و عدم شكایت آنان برخورد قانونی با وی صورت نمی گیرد، در نتیجه همین امر موجب جسارت مزاحمین شده كه آثار زیانبار فراوانی به همراه دارد.
به گفته وی، مزاحمت از نظر قانونی عملی مجرمانه تلقی می شود كه در ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی برای مرتكب این فعل مجازات پیش بینی شده است، و طبق آن «هر كس در اماكن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حركات مخالف شؤون و حیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محكوم خواهد شد.»
همین وكیل پایه یك دادگستری در ادامه اظهار می دارد: بنابراین تعرض می تواند با لفظ یا فعل شخصی باشد، به عنوان مثال چنانچه یك مرد لفظی را در اصطلاح به عنوان متلك به زنی بگوید، مشمول این ماده بوده و قابل مجازات است، همچنین اگر مردی فقط به دنبال خانمی راه بیفتد و از هیچ لفظی نیز استفاده نكند، این عمل او باز هم مصداق بارز مزاحمت تلقی شده و مرتكب به موجب قانون مجرم شمرده می گردد.
اداره حقوقی قوه قضاییه نیز در یك نظریه مشورتی بر مجرمانه بودن این عمل تأكید ورزیده و عنوان نموده: «هر گاه مسلم شود، مردی به قصد مزاحمت در اماكن عمومی یا معابر زنی را تعقیب كرده و صرفاً هم عنوان مزاحمت بر آن صادق باشد، عمل ارتكابی مشمول صدور ماده ۳ لایحه قانونی راجع به مجازات حمل چاقو (ماده ۶۱۹ فوق الذكر) خواهد بود و در این مورد فرقی بین اینكه لفظ یا الفاظی را به كار برده باشد یا نه، نیست.
سهرابی مهر در ادامه می افزاید: آنچه لازم به ذكر است، اینكه در ماده مذكور شرط شده ارتكاب این فعل در اماكن عمومی یا معابر صورت پذیرد. بنابراین باید فعل مرتكب در یكی از این دو مكان صورت پذیرد، حال فرقی نمی كند كه تردد زیاد باشد یا كم، یا حتی اصلاً در هنگام وقوع جرم كسی در آنجا نباشد، اما چنانچه تعرض به خانمی صورت پذیرد، ولی در معابر عمومی یا اماكن عمومی جرم واقع نشود، در این حال باز هم، مرتكب مستند به ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی قابل پیگیری است.
البته در صورتی كه لفظ یا فعل به كار گرفته شده توسط وی موجب توهین به خانم شده باشد كه تشخیص این مهم با شخص قاضی است. همچنین قانونگذار مجازات این افراد را بدین شرح بیان كرده است: «توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ ركیك چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار تا یك میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.» كه معنی توهین نیز مطابق استفساریه ای كه از مجلس شورای اسلامی شده بدین شرح بیان شده است كه «از نظر مقررات كیفری توهین عبارت است از به كار بردن الفاظی كه صریح یا ظاهر باشد و یا ارتكاب اعمال و انجام حركاتی كه با الفاظ عرفیات جامعه و یا در نظر گرفتن شرایط زمانی و مكانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف و تحقیر آنان شود و با عدم ظهور الفاظ توهین تلقی نمی گردد.»
به گفته همین مدرس دانشگاه علاوه بر مجازاتهای كنكور، دادگاه می تواند از باب تتمیم مجازات اقدامهای تأمینی انجام دهد، به عنوان مثال مستند به ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامی مرتكب مزاحمت را به منع از حضور در اماكن خاصی محكوم كند كه می توان در فرضی كه فرد مزاحم به محل كار همسر سابقش در بانك مراجعه می كند و مزاحمتهایی را مرتكب می شود، منع نماید. در این صورت فرد مرتكب حق ورود به آن بانك خاص را ندارد، یا حتی ورود به منطقه محل سكونت وی كه دادگاه می تواند قلمرو خاصی را مشخص كند، همچنین اگر مزاحم كاسب باشد، پروانه كسب او را باطل می كند، و اقداماتی در این راستا كه زمینه برای ارتكاب مجدد جرم توسط مرتكب تا حدود زیادی كاسته شود.
از آنجا كه مزاحمتهای كلامی علاوه بر متلك پرانی در خیابانها می تواند به وسیله تلفن و دیگر وسایل مخابراتی نظیر (مزاحمت از طریق «S.M.S» یا پیام كوتاه و ...) باشد. بنابراین پیگیری قانون مربوط به این معضل را نیز بررسی می كنیم.
همین كارشناس ارشد حقوق خصوصی در این مورد می گوید: به شكایات ناشی از مزاحمتهای تلفنی طبق ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی رسیدگی می شود كه در این ماده آمده است: «هر گاه كسی به وسیله تلفن یا دستگاههای مخابراتی دیگر برای شخصی ایجاد مزاحمت كند، علاوه بر اجرای مقررات خاص شركت مخابرات، مرتكب به حبس از یك تا شش ماه محكوم خواهد شد.»
پس با توجه به ماده مذكور در صورت داشتن مزاحم تلفنی و یا اقسام دیگر آن می توانیم با شكایت به دادگاه موضوع را پیگیری كنیم تا از این طریق مجرم به مجازات عمل خود برسد.
● مزاحمتهای به ظاهر كوچك با مشكلاتی بزرگ
سهرابی مهر به عنوان یك كارشناس حقوقی معتقد است: اگر فرد مزاحم درك كند كه یك مزاحمت به ظاهر كوچك، چه مشكلات بزرگی می تواند برای بانوان در بر داشته باشد، قطعاً این اقدام ناشایست خود را مرتكب نخواهد شد. همچنین اگر از باب قانونی و شرعی هم به مسأله بنگرد، فعلی مجرمانه و قابل تعزیر را مرتكب شده كه برایش در قانون نیز مجازات تعیین شده است. پس بهتر است چنین افرادی با توسل به آمیزه های دینی از ارتكاب اعمالی كه خلاف اخلاق و نزاكت اجتماعی است خودداری كنند و هر خانمی را به چشم خواهران خود بنگرند و با خود بیندیشند كه آیا اگر فرد دیگری این عمل را با خواهر یا ناموس آنان انجام دهد، شایسته است یا خیر؟
به اعتقاد وی آنچه در جلوگیری از ارتكاب این پدیده ضد اجتماعی می تواند مؤثر باشد از طرفی رفتار و منش خانمها در اجتماع است كه قطعا نوع آرایش و پوشش مناسب ایشان تأثیر بسزایی در پی خواهد داشت و به طور قطع در صورت رعایت ضوابط شرعی با مزاحمتهای كمتری مواجه خواهند شد و از طرف دیگر ارتقای فرهنگ انسانی و اسلامی است، و این وظیفه قطعاً برعهده همه مراكز آموزشی به طور عام كلمه است كه در این راه صدا و سیما و رسانه ها نیز نقش بسیار مؤثری خواهند داشت.
● امنیت اجتماعی
نادری به عنوان یك روان شناس جنایی اعتقاد دارد: یكی از مهمترین پیامدهای منفی مزاحمتهای خیابانی سلب امنیت اجتماعی است، كه ضرر آن شامل همه ما می شود، به طوری كه ما به هم اطمینان نمی كنیم و در كنار یكدیگر احساس امنیت نخواهیم داشت و متأسفانه این مسأله یكی از عوامل بسیار مهم عدم رشد اجتماعی افراد شمرده می شود، زیرا هر چه ما امنیت بیشتری داشته باشیم رشد روانی، هیجانی و عاطفی بهتری نیز خواهیم داشت.
اعظم طیرانی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید