سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


انقلاب اسلامی و موسیقی ایرانی


انقلاب اسلامی و موسیقی ایرانی
در موسیقی صد سال گذشته، دو تحول بزرگ اجتماعی سیاسی، در دو مقطع، به فاصله هفتاد سال، تاثیرگذار و جریان‌ساز بوده است: انقلاب مشروطیت در سال ۱۲۸۶ شمسی و انقلاب اسلامی كه از بهمن ۱۳۵۷ شمسی شروع شد.
در این هفت دهه، ملت ایران و بالطبع موسیقی ایرانی ( كه مؤلفه فرهنگی بسیار مهم و از شاخصهای سنجش تحول افكار و احساسات ملت است)، تغییراتی شگرف كرد. با انقلاب مشروطیت، حیات سنتی مردم ایران، در بسیاری از عرصه‌ها، به نفع جریانهای مدرنیزاسیون (نوسازی) و شبه مدرنیته و تفكرات لائیك كنار گذاشته شد و تجربه تجدد، بنیانهای اعتقادی و باورهای مردم ایران را در بوته آزمایشی دشوار و سهمگین گذاشت.
آزمایشی كه با انقلاب اسلامی نتیجه خود را داد. اگر انقلاب مشروطیت، طلیعه ورود به عصر جدید بود، انقلاب اسلامی طلایه‌دار بازگشت به دنیای قدیم، و در سودای رجعت به فضاهای معنوی و تاریخی مردم ایران بود.
اگر تاریخ موسیقی را از منظر تحول «فرم»ها بنگریم، نگاهی به تغییر و تحول فرمهای موسیقایی می‌تواند بازتابهای مستقیم انقلاب اسلامی در موسیقی را در مقایسه با تجربه‌های موسیقیدانان عصر مشروطیت به بعد، پیش روی ما بگشاید. با انقلاب اسلامی‌، موسیقی ایرانی (‌مقصود، موسیقی ایرانی در كانونهای شهرنشینی و مرتبط با نهادهای رسمی و رسانه‌هاست)، با عنایت به فرمها و فضاهای موسیقی پیش از عصر مشروطه، و با عنوان بازگشت به سنن و اصالتها، در جست‌و‌جو و احیای فضاهای معنوی سعی كرد. گو اینكه هرگز نتوانسته خود را از جریانهای موسیقایی ایران عصر تجدد ( كه بعضی از آنها بسیار ارزشمند نیز هستند) دور نگهدارد.
برخلاف آنچه كه بعضی افراد ساده‌اندیش عنوان می‌كنند، بازگشت به موسیقی سنتی ما به معنی بازگشت به عصر قاجار نیست. بلكه توجه به فضاهای معنوی و زیباییهای متعالی و اجراهای هنرمندانه‌ای است كه پیش از نفوذ كامل جلوه‌های غربی در هنر ایران، وجود داشته و با آخرین بارقه‌های آن در عصر ناصری و اواخر قاجاریه بوده است.
بدون اینكه به تفكر سیاسی و منش ناپسند قاجاریه ربطی داشته باشد، نه تنها موسیقیدانان بزرگ سنتی، بلكه بسیاری از اُدبا و شعرا و فلاسفه اسلامی و علمای بزرگ دین و… نیز پروردهٔ همان دوره هستند. دوره‌ای كه هنوز ورود غرب‌، اصالتهای ایرانی و اسلامی را كمرنگ نكرده بود. محصول مستقیم انقلاب اسلامی در موسیقی، به تصدیق دوست و دشمن، پاك كردن و پیراستن فضای عمومی جامعه از سر و صداهایی بود كه با عناوین مختلف‌، ذهن و روان مردم را آلوده كرده بودند.
سیاستهای استعماری از خارج كشور و ندانم‌كاریهای رژیم شاهنشاهی در عرصه فرهنگ و هنر نیز به دلزدگی مردم دل‌آگاه و فرهیختگان از موسیقی، دامن زده بود. زمینه‌های حركت بازگشت به اصالتهای قدیمی از اواسط دهه ۱۳۴۰ شروع شده بود و در دهه ۱۳۵۰ ثمرات نیكو داشت، ولی در آن فضای ابتذال جامعه نمی‌توانست كار‌ساز باشد.
فضا از موسیقیهای سرگرم كننده اشباع شده بود و جای خالی موسیقی‌ای كه با ساحت درونی، فضاهای معنوی و تفكر تاریخی مردم ایران هماهنگ باشد، محسوس می‌نمود. متأسفانه فضای پیراسته‌ای كه بعد از انقلاب برای موسیقی درست شده بود، دیری نپایید. تفكیك درستی بین انواع موسیقی انجام نشد و نوع مبتذل و غیر مبتذل در مدت زمانی طولانی همه به یك چوب رانده شدند. بسیاری از موسیقیدانهای خوب، جلای وطن كردند و بعضی دیگر خانه‌نشین شدند و راه را برای فرصت‌طلبان كم‌مایه و كم‌استعداد باز كردند. از سال ۱۳۷۶ با رسمیت بخشیدن به موسیقی شبه‌پاپ ( كپی‌برداری‌شدهٔ ضعیف از مدلهای پیش از انقلاب )‌، و توسعه بخشیدن آن از سوی صدا و سیما آخرین زمینه‌ها برای رشد و تعالی موسیقی سنتی و دستگاهی ایران از كف رفت و هرج و مرج موسیقایی شیوع پیدا كرد.
بدین ترتیب بود كه دستاوردهای انقلاب در زمینهٔ طرح دوبارهٔ‌ سنن اصیل و فرهنگیِ موسیقی ایرانی، نادیده و نابود گردید. به طوری كه نوازنده ساز ایرانی برای زندگی و كارخود از جهت مادی و معنوی با مشكل و مخاطره مواجه است. همین افق تیره و تار را نوازندگان و خوانندگان روستاها و ایلات و عشایر و شهرستانهای دوردست نیز دارند و اكثر آنها در فقری خانمانسوز به سر می‌برند. در حالی كه ارزشمندترین موسیقیدانان این سرزمین، همانها هستند.
سخنان اخیر مقام محترم جمهور درباره موسیقی به‌یژه تذكر به سازمان صدا و سیما، نشانه‌ای است از این كه دولت جدید، در پی باز‌جست ارزشهای فراموش‌شده انقلاب، بازگشت به اصالتهای فرهنگی و پرهیز از موسیقی نوع مصرفی (غربی یا شرقی) است.
● لطفی و شجریان هنرمندان موسیقی انقلاب
بازگشت تار‌نواز برجسته و آهنگساز موسیقی سنتی ایران از خارج و قصد او برای اقامت، كار و اجرای برنامه در ایران و نیز اجرای بزرگ‌ترین كنسرت آواز در تالار وزارت كشور بدون هیچ بهانهٔ‌ خیریه، مشخصاً در همین دوره‌، نشانه‌ای نیك و فرخنده فال است. موسیقیدانان ما با بخش درست و فرهنگی موسیقی غرب مشكلی ندارند و انواع موسیقیهای مصرفی را نیز برای تعادل رفتاری و روانی جامعه لازم می‌دانند، اما، آنچه بر آن اصرار دارند این است كه به بخش اصیل و جدی موسیقی ایرانی كه همان سنت دستگاهی تك‌سرایی و بداهه سرایی است، بی اعتنایی نشود و از موسیقیدانان جدی و مسئول كه عمر و استعداد و جوانی‌شان را در این راه صرف كرده و خود را از آفت فرصتهای چشم‌فریب و مطرب‌صفتیهای شایع، دور نگهداشته‌اند، حمایت نماید. عالی‌ترین جلوه‌های تفكر مذهبی و مشرب عرفانی اصیل ایرانیان را در موسیقیهای دستگاهی و مقامی آنان می‌توان شنید و غفلت از این سرمایه فرهنگی به مَثابه خُسرانی عظیم است. بِمَنّهِ و كَرَمِهِ.
رضا مهدوی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید