جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

یک کاروان آهسته می‌آید ز صحرا


یک کاروان آهسته می‌آید ز صحرا
آغاز محرم همه ساله یادآور خاطره یک رسالت خونین است که با گذشت قرن‌ها، هر سال تازه‌تر و هر روز نوتر جلوه می‌کند.خونی که پس از گذشت بیش از چهارده قرن هنوز می‌جوشد و در عاشورای هر سال فوران می‌کند...!
خاطره جانبازی یک رهبر الهی و مردمی، در برابر خفقان، بی‌عدالتی، ستم، فساد و جنایت و رفتار ضدانسانی! خاطره جهاد مقدس فرزند اسلا‌م و پیامبر(ص)، فرزند قرآن و توحید، نمونه عدالت و تقوی، شهامت و شجاعت، گذشت و فداکاری. خاطره یک درگیری جانگدازی که تنها به خاطر ایمان و هدف و جهاد در راه عقیده و پیکار بر ضد بیداد و ستم بود که <ان‌الحیاه عقیده وجهاد!! قیامی روشنگرانه، برای همه مردم، و پیکار آگاهی بخش برای تمام توده‌های رنج دیده و ستم کشیده، که می‌تواند در تمام قرون و اعصار برای همه ملت‌ها درسی آموزنده و سرمشقی الهام‌بخش باشد، تا از انبوه لشکر (دشمنان) وحشت نکنند و از هیاهو و جمعیت زیاد بیگانگان و کمی طرفداران خود، بیم و اندوه بخود راه ندهند.!
امیرمومنان علی(ع) می‌فرماید:... <در راه هدایت و انجام وظیفه و مسئولیت و ادای رسالت خویش، از کمی نفرات خود، وحشت نکنید.>
● قیامی آگاهانه
امام حسین(ع) با قیامی آگاهانه و پذیرش همه مسئولیت‌ها و نتایج دشوار و طاقت‌فرسای آن، رسالت آسمانی خویش را انجام داد و جهاد الهام‌بخش خود را در طوفانی‌‌ترین و جنایت‌بارترین و ظالمانه‌ترین محیط‌ها آغاز کرد و در امواج خون عزیزترین شهیدان تاریخ، شعار زنده و جاوید خویش را نوشت: <انی‌لا‌اری الموت الا‌سعاده و لا‌الحیاه مع الظالمین الا‌ برما:> مرگ را جز سعادت و زندگی ذلت‌بار با ستمگران را جز عار و ننگ نمی‌دانم. گویا این شعار همواره و هر روز بر تارک سرخ شفق و غروب گلگون آفتاب می‌درخشد و همواره جاویدان و الهام‌دهنده است.
● تجدید دو خاطره بزرگ
با آغاز ماه محرم و آغاز سال نو اسلا‌می دو خاطره بزرگ در نظر ما تجدید می‌گردد: خاطره هجرت تاریخی پیامبر(ص) و خاطره قیام خونین امام حسین(ع) و یاران فداکار و جانباز او. و این دو خاطره که با یک پیوند ناگسستنی معنوی به هم ارتباط دارند رنگ خاصی به آغاز سالها می‌بخشند.
هجرت پیامبر(ص) بی‌شک آغاز درخشانترین سطور تاریخ اسلا‌م بود، با هجرت پیامبر اسلا‌م(ص)، از انزوای محیط ـ مکه در دوران جاهلیت ـ محیط خفقان و اختناق، محیط ترور و وحشت، محیط محو همه اصول انسانی و آزادی و بالا‌خره محیط سیطره اهریمنی ارباب زور و زر، بیرون آمد، و فصل نوینی از تحرک و جنبش در تاریخ اسلا‌م گشوده شد و به سرعت گسترش پیدا کرد. اسلا‌م در محیط مکه همچون چشمه آب زلا‌لی بود که در میان کوه‌های فشرده‌ای محاصره گردد و نتواند سرزمین‌های اطراف را با جریان خود سیراب و آباد سازد. به همین دلیل هنگامی که این چشمه عظیم در سرزمین مساعد‌تر و هموارتری همچون <مدینه> قرار گرفت برق‌آسا پیش رفت و به سرعت همه جا را تسخیر نمود، و اگر <هجرت> اساس تاریخ اسلا‌م را تشکیل داده و رنگ ابدیت به خود گرفته نیز دلیلش همین است.
امام حسین(ع) در هجرت خود از مدینه به مکه، و از آنجا به عراق نیز به دنبال تکمیل همین برنامه بود، هجرت او مرحله دومی از هجرت پیامبر(ص)، و تاریخ درخشان و پرشکوهش فصل دیگری از تاریخ زندگی رسول خدا(ص) بود.
پیشوای جانبازان راه خدا می‌خواست جنبش‌های احزاب جاهلی، و در راس آنها <حزب اموی> که بر اثر اشتباهات خلفا و سپردن زمام امور مسلمین به دست این بازماندگان احزاب شکست خورده مشرکان وارد مرحله خطرناکی شده بود، درهم بشکند. شکی نیست اگر حسین(ع) با قیام خونین خود باقیمانده ریشه‌های این <شجره خبیثه> را از سرزمین اسلا‌م بیرون نمی‌کشید، به سرعت جان می‌گرفتند و به دور همه گل‌ها و درختان پرثمر این بوستان پیچیده و همه را خشک می‌کردند.
بدبختی مسلمانان این بود که دشمنان درجه اول اسلا‌م و فرزندان ابوسفیان، سلسله جنبان قیام‌های ضد اسلا‌می، آنچنان پیش رفته بودند که تکیه بر جای پیغمبر(ص) زده و از سنگر خلا‌فت اسلا‌می، اسلا‌م را می‌کوبیدند. قیام مردانه قهرمانان کربلا‌، امام حسین(ع) و یاران از جان گذشته‌اش چون صاعقه، آتشباری بود که بر سر حزب اموی، و احزاب وابسته به آن وارد گردید و ماهیت ضد اسلا‌می آنها را آشکار ساخت.
● مواضع صریح و روشن امام حسین(ع) در برابر یزید
ماه محرم، ماه خاطره آفرین قیام مقدس و خونین امام حسین(ع) و یادآور شهادت جانگداز آن حضرت و یارانش در دهم محرم سال ۶۰ هجری می‌باشد. معاویه برخلا‌ف پیمانی که با امام حسین(ع) امضاء کرده بود، برخلا‌ف سنت پیامبر اکرم(ص) وحتی برخلا‌ف روش خلفای پیشین خود، یزید را به جانشینی خود برگزید و با زمینه‌سازی‌های وحشتناک، با وعده و وعید برای یزید بیعت گرفت و از جمله افراد محدودی که تا آخرین لحظات با همه نیرنگ و فریب معاویه، زیر بار آن بیعت رسوا نرفتند، امام حسین(ع) بود.
<معاویه> در سال ۶۰ هجری از دنیا رفت. و <یزید> علی‌رغم مخالفت مردان راستین، به جای او نشست. وی جوانی مسیحی‌زاده (از مادر مسیحی) بود می‌دانست که با وجود رهبرانی چون حسین بن علی(ع) و مخالفتش، موقعیت او تثبیت نخواهد شد، از این جهت متوسل به زور و تهدید شد و این خود حکایت از ناپختگی و عدم رشد سیاسی او می‌کرد که پنداشت می‌تواند امام حسین(ع) را به زور و تهدید وادار به بیعت و تسلیم سازد!! از این جهت به والی مدینه نوشت که از حسین بن علی(ع) بیعت بگیرد وگرنه گردن او را بزند!
امام حسین(ع، که موضع خویش را در زمان معاویه، با مخالفتش روشن ساخته بود از آغاز زمامداری یزید، مخالفت خود را آشکار ساخت و بدون کمترین تردیدی به حرکت بنیادی عاشورا دست زد که نخست حرکت به مکه و از آنجا با آگاهی و بینش تمام به سوی عراق و کربلا‌ کوچ کرد. کلمات امام حسین(ع) در طول راه، روشنگر موقف آن حضرت در برابر بیداد و خلا‌فت شوم یزید است.
نخست با شعار <هیهات منالذله...> فرمود یزید پسر معاویه، مرا بر سر دو راهی مرگ و ذلت (شمشیر و بیعت) قرار داده، مجال است که ذلت را انتخاب کنم ـ از خاندان عزت ما ذلت دور است ـ خدا و پیامبرش و مومنان راستین و مکتب پاک تربیتی پدر و مادرم و مردان با همت و غیرت و انسانهای شایسته بیزار از چنین ذلت هستند و هرگز تن به خواری نمی‌دهند و طاعت لئیمان را بر شهادت ترجیح نخواهند داد.
صاحب‌نظران به حق عقیده دارند، این موقف روشن امام(ع) با شورانگیزترین و حماسی‌ترین گفتارش در مکه روشن‌تر شد و چهره خونین و شهادت و فداکاری مردان راه خدا را ابلا‌غ کرد که: هر کس سر در کف گرفته و آماده مرگ و لقاء الله است با حرکت کند که فردا حرکت خواهم کرد و این برنامه را با آخرین جمله‌اش در روز عاشورا به ثبوت رسانید و فرمود: به خدا سوگند که هرگز ذلیلا‌نه دست بیعت به شما نمی‌دهم و برده‌وار تسلیم نمی‌شوم.
● دلیل عمده امتناع امام حسین(ع) از بیعت با یزید
امام حسین(ع) راهش را انتخاب کرده بود، او می‌دانست که بیعتش با یزید تثبیت خلا‌فت غاصب و موقعیت او و امضای همه جنایات او و بنی‌امیه است و با این عمل تمامی تلا‌ش پیامبر(ص) و مجاهدت‌های حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) و مجاهدان راستین اسلا‌م را که بر ضد سپاه شرک و بت‌پرستی که به رهبری جد همین یزید ـ ابوسفیان ـ و پدرش ـ معاویه ـ بسیج شده بود، خنثی می‌کند و اسلا‌م و مسلمین و جامعه اسلا‌می را با یک گردش ارتجاعی، دوباره به جاهلیت منفور دوران شرکت باز می‌گرداند. و لذا وظیفه الهی امام (ع) و بینش و درک راستین او موقعیت خطیر اسلا‌م و اوضاع جهان اسلا‌می و وضع رسوای یزید، و نیز مسئولیت ارشاد و رهبری او، این قیام مقدس و خونین را ایجاب می‌کرد. از این رو آن حضرت به جهادی خونین که مکمل و دنباله جهادهای پیامبر(ص) و علی(ع) و برادر بزرگوارش امام حسن(ع) بود مبادرت ورزید که جهادی الگو و نمونه بود و نظیر آن در تاریخ بشریت سابقه نداشت و نخواهد داشت.
● آبیاری نهال پژمرده اسلا‌م
امام حسین(ع) رسالت خویش را که از همه انبیاء و پیامبران بزرگ به میراث گرفته بود، با عزیزان و یاران برگزیده‌اش در کربلا‌ در سال ۶۱ هجری انجام داد و با خون خویش شعار جاودانه‌اش را نوشت؛ و پرچم فداکاری و آزادی را به دست همه مردان آزاده و عدالتخواه جهان سپرد، امام(ع) با خون پاک خود و یارانش نهال پژمرده اسلا‌م را که روز به روز بوسیله حکومت بیداد و ستم <بنی‌امیه> پژمرده‌تر می‌شد، آبیاری کرد و به آن طراوت و تازگی بخشید و خود نیز جان بر سر این کار نهاد ولی به کالبد بی‌جان اسلا‌م جان داد. او که پاسدار عدالت و نگهبان اسلا‌م راستین بود، نمی‌توانست در برابر نابرابریها و فساد و پایمال کردن اسلا‌م، سکوت کند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر را اجرا نکند. ازاین رو در برابر اصرار مردمی که او را از حرکت و نهضت باز می‌داشتند، گفت: مگر نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل و نادرستی، جلوگیری نمی‌گردد، در این شرایط افراد با ایمان باید آماده فداکاری باشند.
● والسلا‌م علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا...
این قلم شهادت جانگداز آن امام همام و یاران فداکارش را به پیشگاه امام زمان(عج) و شیعیان ناب جهان تسلیت و تعزیت می‌گوید.
‌اسدالله افشار
منبع : روزنامه سیاست روز