یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پارلمان در ایالات متحده آمریکا


پارلمان در ایالات متحده آمریکا
ایالات متحده آمریکا دارای رژیم حکومتی از نوع ریاستی می‌باشد. این رژیم محصول اندیشه تفکیک مطلق قواست. قوه مجریه را به رئیس جمهوری می‌سپارند که خود برای مدت معینی با رأی همگانی برگزیده می‌شود. از سوی دیگر، اعضای قوه مقننه نیز در انتخاباتی جداگانه به وسیله مردم و برای مدت مشخصی تعیین می‌شوند؛ به بیان دیگر، حاکمیت ملی در دو نوبت تجلی می‌کند، یکی برای انتخاب متصدی اصلی قوه مجریه و دیگری برای انتخاب نمایندگان قوه مقننه، این دو قوه، در یک سطح قرار دارند و دارای پشتوانه‌ای مساوی هستند.
ایالات متحده آمریکا دارای رژیم حکومتی از نوع ریاستی می‌باشد. این رژیم محصول اندیشه تفکیک مطلق قواست. قوه مجریه را به رئیس جمهوری می‌سپارند که خود برای مدت معینی با رأی همگانی برگزیده می‌شود. از سوی دیگر، اعضای قوه مقننه نیز در انتخاباتی جداگانه به وسیله مردم و برای مدت مشخصی تعیین می‌شوند؛ به بیان دیگر، حاکمیت ملی در دو نوبت تجلی می‌کند، یکی برای انتخاب متصدی اصلی قوه مجریه و دیگری برای انتخاب نمایندگان قوه مقننه، این دو قوه، در یک سطح قرار دارند و دارای پشتوانه‌ای مساوی هستند.
از سوی دیگر، هیچ کدام از این دو قوه نمی‌تواند دوره کارکرد قوه مقابل را از راه انحلال یا سقوط کوتاه کند، نه حکومت قادر است پارلمان را منحل کند و نه نمایندگان پارلمان توانایی آن را دارند که رئیس‌جمهوری و وزرای او را از کار برکنار نمایند.
با توجه به توضیحاتی که در ذیل در ارتباط با پارلمان ایالات متحده و رابطه پارلمان با قوای دیگر می‌آید، به‌نظر می‌رسد تفکیک مطلق قوا امری محال باشد و باید دو قوه مقننه و مجریه به‌گونه‌ای با هم در ارتباط قرار گیرند تا کارهای حکومتی - که به هر حال اموری یکپارچه و در ارتباط با یکدیگر می‌باشند - به گونه مطلوبی تمشیت یابند.
با نگاهی گذرا به سابقه پارلمان در ایالات متحده آمریکا معلوم می‌گردد که پایه‌های قوه مقننه ایالات متحده در کنفرانس فیلادلفیا و در سال ۱۷۸۷ میلادی بنا گردیده است. در حال حاضر نیز قوه مقننه فدرال همانند سابق از دو مجلس ترکیب یافته است: مجلس نمایندگان و مجلس سنا که هر دو در مجموع «کنگره» نامیده می‌شوند. مجلس نمایندگان، در حقیقت، نمودار جامعه ملی آمریکا، قطع نظر از ایالات عضو می‌باشد. در انتخابات مجلس نمایندگان، هر آمریکایی به‌عنوان شهروند آمریکا رأی می‌دهد، نه به‌عنوان عضو فلان ایالت. تعداد نمایندگانی که هر ایالت به مجلس نمایندگان می‌فرستد، به نسبت جمعیت آن ایالت می‌باشد.
نمایندگان با رأی مستقیم مردم و برای مدت دو سال انتخاب می‌شوند. شرط انتخاب شدن داشتن ۲۵ سال تمام و تابعیت آمریکا به مدت هفت سال پیش از انتخابات و اقامت در محل ایالت و حوزه انتخابیه است، اما در مجلس سنا وضع انتخابات به‌گونه‌ای دیگر است. در این مجلس هر ایالت بدون توجه به جمعیت و مساحت، دارای دو نماینده می‌باشد. قانون اساسی، بدین وسیله خواسته است تا گرایش برابرطلبی ایالات را ارضا کند. سناتورها برای مدت شش سال انتخاب شده و هر دو سال یک بار، یک سوم اعضای سنا تغییر می‌کنند. شرط سناتورشدن داشتن ۳۵ سال تمام و ۹ سال تابعیت آمریکا پیش از انتخاب‌شدن و اقامت در محل مورد انتخاب است.
در بند یک ماده یک قانون اساسی ایالات متحده چنین آمده است: «اعطای کلیه اختیارات قانونگذاری به کنگره ایالات متحده که از مجلس سنا و نمایندگان تشکیل شده است، تفویض می‌گردد.»(۸)
هر یک از دو مجلس سنا و نمایندگان به‌طور مساوی حق دارند طرح قانونی به تصویب برسانند و برای تایید به مجلس دیگر ارسال دارند، این تساوی در همه موارد رعایت شده جز در مورد حق ابتکار (طرح) زمینه قوانین مالی و مالیاتی که حق اخیر منحصرا متعلق به مجلس نمایندگان است.(۹) البته مجلس سنا اختیار تام دارد که این قبیل طرح‌ها را که از مجلس نمایندگان برای تصویب به مجلس سنا می‌رسد، تصویب یا رد کند و یا به حیات یک قانون مالی موجود پایان دهد.(۱۰) قائل‌شدن این اختیارات برای سنا، تا حدودی، حق انحصاری مجلس نمایندگان را تعدیل می‌کند.
در سایر موارد زیر، قدرت سیاسی بین دو مجلس به طریق زیر توزیع شده است:
الف) در صورتی که هیچ کدام از نامزدهای ریاست جمهوری نتوانند در انتخابات اکثریت آرا را به دست آورند، به مجلس نمایندگان حق داده شده است که خود رأسا، رئیس‌جمهور را انتخاب کند. در برابر مجلس سنا نیز می‌تواند در کیفیت مشابه، معاون رئیس‌جمهور را برگزیند.
ب) در آیین محاکمات مسوولان اجرایی، مجلس نمایندگان مقدمات کار را فراهم می‌کند و به صدور ادعانامه علیه مقام مورد اتهام می‌پردازد. سپس، مساله در مجلس سنا مطرح می‌شود و این مجلس چون دادگاهی، امر قضاوت و صدور حکم را برعهده دارد.
ج) انتصاب کارکنان عالی مقام اجرایی و سفرا و نمایندگان عالی‌رتبه دیپلماتیک به پیشنهاد رئیس‌جمهور و تایید مجلس سناست. علاوه بر آن مجلس سنا، در تنظیم و تصویب قراردادهای بین‌المللی مشارکت می‌کند.(۱۱)
چنان که ملاحظه می‌شود، با وجود تلاش قانونگذار در جهت توزیع مساوی قدرت میان دو مجلس، کفه ترازو به سود مجلس سنا می‌باشد. در واقع مقنن خواسته که بدین وسیله ویژگی فدرالی دولت آمریکا را برجسته‌تر نماید، زیرا مجلس سنا منعکس‌کننده اراده دولت‌ها (ایالات) عضو می‌باشد.
توزیع قدرتی که به این نحو بین دو مجلس در ایالات متحده صورت گرفته، قدرت و اختیارات محدودکننده پارلمان را نشان می‌دهد. در مقابل این اختیارات پارلمان در ایالات متحده آمریکا، قوه مجریه نیز از اختیاراتی برخوردار است که متقابلا بر پارلمان تاثیر می‌گذارد، این موارد عبارت است:
۱) رئیس جمهور در پیام سالانه خود به کنگره می‌تواند تصویب قوانین خاص را پیشنهاد کند یا استراتژی ویژه‌ای در تصمیم‌های تقنینی بخواهد. نفس این پیام خطوط کلی سیاست کشور را مشخص می‌کند و نمایندگان مردم و ایالات را با آن آشنا می‌سازد و در واقع طرح اولیه تصمیم‌گیری‌های کنگره را به‌ویژه در زمینه قانونگذاری پی می‌ریزد.
۲) رئیس جمهور، نسبت به مصوبات گوناگون کنگره، یک بار حق «وتوی تعلیقی» دارد. یعنی می‌تواند اجرای قانون مصوب را منحل کند.
۳) معاون رئیس جمهور، ریاست مجلس سنا را برعهده دارد و این خود بر اصل جدایی کامل دو قوه، استثنایی است که دست قوه مجریه را قوه مقننه تقویت می‌کند.(۱۲)
با ملاحظه مراتب فوق معلوم می‌گردد که تفکیک مطلق قوا در ایالات متحده آمریکا نیز عملی نگردیده است و در بسیاری از موارد ما شاهد همکاری و تاثیرات متقابل بین قوا می‌باشیم.
بی‌گمان در هر جامعه‌ای - چنان که قبلا نیز اشاره گردید - پارلمان نقش محوری و اساسی را ایفا می‌کند و مردم با فرستادن نمایندگان خود به پارلمان در واقع در اعمال حاکمیت سهیم می‌شوند. در آمریکا نیز وضع به همین منوال است. مردم آمریکا با انتخاب و ارسال نمایندگان خویش به مجلس نمایندگان و سنا، به‌طور غیرمستقیم در قانونگذاری شرکت جسته و به‌گونه‌ای باواسطه در اعمال حاکمیت شرکت می‌کنند.
اصل اول قانون اساسی آمریکا با ذکر عبارت «اصل حاکمیت مردم و محدودیت قدرت حکومت» به این مساله اشاره می‌کند. حاکمیت مردم در اصل مذکور را بدین‌گونه تفسیر کرده‌اند که حاکمیت مردم عبارت است از «حق مردم برای تاسیس، الغا و یا تغییردادن تشکیلات حکومتی»(۱۳) به عبارت دیگر حاکمیت، ریشه مردمی داشته و از مردم نشأت می‌گیرد.
ذکر این نکته ضروری است که اگرچه در همه کشورها پیش‌بینی شده است که نمایندگان مجلس باید منتخب مردم باشند، ولی تحقق انتخابات آزاد و به دور از فشارهای مختلف، در هیچ کجای دنیا، حتی در دموکراسی‌های غربی و از جمله آمریکا نیز دیده نمی‌شود. «لویی بیونس رنگه» عضو فرهنگستان علوم فرانسه، دراین‌باره نوشته است: «در غرب انتخابات آزاد است، ولی زمینه‌سازی تبلیغاتی که پیش از آن می‌شود، مردم را چنان مقهور و مسحور می‌کند که بیشترشان بی‌اراده رأی می‌دهند. این زمینه‌سازی تبلیغاتی برای انتخابات، جز به دست قدرت‌های سیاسی - مالی امکان‌پذیر نیست.»(۱۴)
ویژگی دیگری که در تبیین جایگاه پارلمان در ایالات متحده باید به آن اشاره نمود، مصونیت پارلمانی است. مصونیت پارلمانی اساسا پوشش قانونی است برای حفاظت نماینده در برابر تعقیب قضایی یا اعمال پلیسی. این مصونیت ممکن است به ظاهر جنبه تبعیضی یا امتیازی داشته باشد، ولی در حقیقت وسیله‌ای است دفاعی برای اینکه نماینده بتواند آزادی خود را برای ادای وظیفه نمایندگی در گفتار، نوشتار و کردار خود حفظ کند. تعرض به نماینده ممکن است از ناحیه قوه مجریه صورت بگیرد و یا از ناحیه افراد که در هر دو صورت نتیجه یکی خواهد بود. عدم وجود مصونیت سبب می‌شود که نماینده خود را در معرض خطر توطئه‌ها، زمینه‌سازی‌ها و تحریفات ببیند و مجبور بشود که مواظب گفتار و کردار و تصمیم‌های خود باشد.
نماینده مجلس برای اعمال وظایف خود هم باید آزاد باشد و هم مستقل، آزاد تا آنجایی که بدون داشتن ترس از دولت و یا مخالفان خود، آنچه می‌اندیشد، بگوید و آنچه صلاح می‌داند، پیشنهاد کند و آنچه با عقاید سیاسی و اجتماعی او سازگار است، در تهیه طرح‌ها یا در اظهارنظر نسبت به لوایح، ابراز دارد. اهمیت اصل استقلال در آن است که نماینده در دوران نمایندگی، تحت قیمومیت و تابعیت مقام دیگری به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم نباشد و خود را جز در برابر رأی‌دهندگان و شهروندان و به تعبیر وسیع‌تر، «ملت»، مسوول نشناسد.
در بند ۶ ماده یک قانون اساسی ایالات متحده آمریکا آمده است: «سناتورها و نمایندگان را هنگام حضور در جلسه مجلس مربوطه یا هنگام عزیمت به مجلس یا بازگشت از آن، به هیچ عنوان نمی‌توان بازداشت کرد، مگر به علت خیانت و شورش و ارتکاب جرم علیه نظم عمومی، همچنین هیچیک از آنان را به علت نطق و مذاکره‌ای که در مجلس مربوط کرده باشند، در محلی غیر از آن مجلس نمی‌توان استیضاح کرد.(۱۵)
ویژگی‌ها و مشخصاتی که در بالا ذکر گردید، تا اندازه‌ای جایگاه مجلس در ایالات متحده آمریکا را تبیین می‌نماید. با این تبیین در واقع مشخص می‌گردد که مجلس محل تدبیر و تدوین برنامه‌ها و قوانین یک کشور است، محلی است که فقدان آن کشور را در معرض رکود و نابودی قرار می‌دهد و می‌توان گفت جایگاه آن در یک کشور دموکراتیک، همانند جایگاه فکر در مکانیزم بدن انسان می‌باشد.
حنیف مزروعی
منبع : صنایع نیوز


همچنین مشاهده کنید