چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
غار کلماکره ، پلدختر
«كلماكره» به زبان محلی به معنی جایگاه بز (كَل كوهی) و انجیر است. این غار در 20 كیلومتری شمال غرب شهرستان «پل دختر» واقع شده و از جنبههای طبیعی و فرهنگی، در زمره غارهای با ارزش كشور است. این غار در یك منطقه باستانی در ارتفاعات معروف به كوه مهله و در یكی از درههای آن به نام دره باغ واقع شده است و از نظر ساختار در سازندهای آهكی دوره كرتاسه به وجود آمده و با توجه به تهنشستهای رسوبی و آهكی فراوان، حاوی استالاكتیت (چكندهها) و استالاگمیت (چكیدهها)ی بسیار زیباست. وجود همین ساختارهای طبیعی، عظمت و زیبایی خاص به آن داده است. تالارها و حفرهها و شكافهای متعدد ایجاد شده در غار، فضایی اسرارآمیز به آن داده و بیننده را به تحسین و اعجاب وادار میكند. از دیدگاه ارزش فرهنگی و باستانشناختی نیز غاری با اهمیت و با ارزش محسوب میشود و از نظر آثار تمدنهای باستانی نیز بسیار غنی توصیف شده است.
ارتفاعات كوه مهله قاعده یك مثلث فرضی را میسازند كه دو ضلع آن از رودخانه سیمره و كشكان تشكیل شده است. این مثلث از نظر ت جمع و تعدد مراكز سكونتی انسانهای پیشین و وجود تپهها و محوطههای باستانی و تاریخی، غنایی فوقالعاده دارد و در ادوار پیش از تاریخ و در دورههای تاریخی به ویژه ایلامی، پارتی و ساسانی رونق و اعتبار فراوان داشته است. در غار مورد بحث، به ویژه در قسمت مدخل تالار و ورودی آن، آثار و بقایای حیوانی و انسانی به وفور دیده میشود كه حاكی از سكونتِ گاه و بیگاه انسانها در این غار است. در وضع فعلی به نظر میرسد كه غار فاقد راههای ورودی است و اجباراً باید از شیوههای كوهنوردی و سنگنوردی برای رسیدن به آن استفاده كرد. راه ورود به غار در گذشتهها آسانتر بوده؛ اما به نظر میرسد بر اثر فرسایش كوه یا وقوع زلزله، رابطه آن با بیرون قطع شده است. آثار این حادثه طبیعی در داخل غار نیز آشكارا دیده میشود. دهانه و بخشی از تالار اولی غار را، سنگهایی كه از سقف آن فرو ریخته، فرا گرفتهاند.
سفالها و قطعات پراكنده در داخل غار، هیچ اشارهای به سكونتهای دوره پیش از تاریخ و عصرهای غارنشینی ندارند. شاید در اعماق لایههای كهنتر در زیر لایههای ناشی از رسوبات كربنات كلسیم واقع شدهاند و یا در زیر سقف و دیوارههای تالارهای دوم، سوم، چهارم و پنجم غار و یا در زیر لایههای فرو ریخته، آثاری از آن دورهها مدفون شده باشند. اما آثار زیستی و سطحی موجود، همگی اشاره به رد پای تمدنهای تاریخی ایران به ویژه تمدنهای پارتی و ساسانی دارند. سفالهای پراكنده در سطح غار و خمرههای بزرگی كه قشری از رسوبهای آهكی آنها را سفیدپوش كرده است، در مقایسه با سفالهای مشابه و هم دوره خود میتوانند تاریخ تقریبی و زمان سازندگان هنرمند خود را نشان دهند. بیشتر خمرهها از نوع نقش افزوده و یا «استامپی» دوره پارتی و ساسانیاند كه با سفالهای تپه گیان نهاوند و بعضی سفالهای منقوش به دست آمده از شوش شباهت دارند. برخی از آنها نیز، سفالهای ساده دوره ایلام جدید هستند.
به هر حال، این غار با توجه به وضعیت آن، نمیتوانسته است در دورههای تاریخی، پیوسته به صورت مسكونی مورد استفاده باشد و به نظر میرسد در هنگام حمله و جنگ، به صورت پناهگاه و مأمن، مورد استفاده ساكنان دامنههای كوه «مهله» و كنارههای «سیمره» و كشكان قرار میگرفته است. ظاهراً در برخی دورهها نیز، مخالفان و یاغیان، علیه نظام موجود و حكومتهای مركزی، از آن استفاده میكردهاند.
با انجام پژوهشهای باستانشناختی، میتوان به بسیاری از مجهولات موجود در زمینه تاریخگذاری این غار و منطقه پاسخ داد.
ارتفاعات كوه مهله قاعده یك مثلث فرضی را میسازند كه دو ضلع آن از رودخانه سیمره و كشكان تشكیل شده است. این مثلث از نظر ت جمع و تعدد مراكز سكونتی انسانهای پیشین و وجود تپهها و محوطههای باستانی و تاریخی، غنایی فوقالعاده دارد و در ادوار پیش از تاریخ و در دورههای تاریخی به ویژه ایلامی، پارتی و ساسانی رونق و اعتبار فراوان داشته است. در غار مورد بحث، به ویژه در قسمت مدخل تالار و ورودی آن، آثار و بقایای حیوانی و انسانی به وفور دیده میشود كه حاكی از سكونتِ گاه و بیگاه انسانها در این غار است. در وضع فعلی به نظر میرسد كه غار فاقد راههای ورودی است و اجباراً باید از شیوههای كوهنوردی و سنگنوردی برای رسیدن به آن استفاده كرد. راه ورود به غار در گذشتهها آسانتر بوده؛ اما به نظر میرسد بر اثر فرسایش كوه یا وقوع زلزله، رابطه آن با بیرون قطع شده است. آثار این حادثه طبیعی در داخل غار نیز آشكارا دیده میشود. دهانه و بخشی از تالار اولی غار را، سنگهایی كه از سقف آن فرو ریخته، فرا گرفتهاند.
سفالها و قطعات پراكنده در داخل غار، هیچ اشارهای به سكونتهای دوره پیش از تاریخ و عصرهای غارنشینی ندارند. شاید در اعماق لایههای كهنتر در زیر لایههای ناشی از رسوبات كربنات كلسیم واقع شدهاند و یا در زیر سقف و دیوارههای تالارهای دوم، سوم، چهارم و پنجم غار و یا در زیر لایههای فرو ریخته، آثاری از آن دورهها مدفون شده باشند. اما آثار زیستی و سطحی موجود، همگی اشاره به رد پای تمدنهای تاریخی ایران به ویژه تمدنهای پارتی و ساسانی دارند. سفالهای پراكنده در سطح غار و خمرههای بزرگی كه قشری از رسوبهای آهكی آنها را سفیدپوش كرده است، در مقایسه با سفالهای مشابه و هم دوره خود میتوانند تاریخ تقریبی و زمان سازندگان هنرمند خود را نشان دهند. بیشتر خمرهها از نوع نقش افزوده و یا «استامپی» دوره پارتی و ساسانیاند كه با سفالهای تپه گیان نهاوند و بعضی سفالهای منقوش به دست آمده از شوش شباهت دارند. برخی از آنها نیز، سفالهای ساده دوره ایلام جدید هستند.
به هر حال، این غار با توجه به وضعیت آن، نمیتوانسته است در دورههای تاریخی، پیوسته به صورت مسكونی مورد استفاده باشد و به نظر میرسد در هنگام حمله و جنگ، به صورت پناهگاه و مأمن، مورد استفاده ساكنان دامنههای كوه «مهله» و كنارههای «سیمره» و كشكان قرار میگرفته است. ظاهراً در برخی دورهها نیز، مخالفان و یاغیان، علیه نظام موجود و حكومتهای مركزی، از آن استفاده میكردهاند.
با انجام پژوهشهای باستانشناختی، میتوان به بسیاری از مجهولات موجود در زمینه تاریخگذاری این غار و منطقه پاسخ داد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان رهبر انقلاب نیکا شاکرمی دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم خلیج فارس شورای نگهبان شهید مطهری
تهران شهرداری تهران هواشناسی معلم سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا سایپا بانک مرکزی بازار خودرو تورم کارگران
فضای مجازی تلویزیون رادیو سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران موسیقی فیلم تئاتر نون خ رسانه ملی
دانش بنیان
اسرائیل غزه آمریکا فلسطین جنگ غزه چین رژیم صهیونیستی حماس نوار غزه روسیه عربستان یمن
استقلال فوتبال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا تراکتور سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر بازی باشگاه پرسپولیس
وزیر ارتباطات پهپاد تبلیغات اپل ناسا نخبگان گوگل ویروس
کبد چرب خواب میوه دیابت کاهش وزن ویتامین بیماری قلبی مسمومیت قهوه طول عمر بیماری