چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


عوامل موثر در ارتکاب جرم


یك عامل واحد می تواند برای افراد متفاوت، از اهمیت متفاوتی برخوردار باشد. عواملی كه درست قبل از ارتكاب اولین جرایم موثرند، بیشتر عوامل روانشناختی هستند: دلایل فرد برای ارتكاب به این جرم خاص و عوامل وابسته به موقعیت، مثلاً به چه سهولتی می توان خانه ای را سرقت كرد، یا كودك بی گناهی را مورد تعرض قرار داد. رفتار انسان پیچیده است. همیشه افراد تنها به خاطر یك دلیل مرتكب یك جرم سنگین نمی شوند. موضوع غالباً پیچیده تر از این است. بنابراین دلایل روانی اگر چه ممكن است یكی از فاكتور های برانگیزاننده و موجد یك جرم سنگین باشد ولی رفتار مجرمانه از طرفی نیاز به بافت و شرایط محیطی مناسب دارد. از طرفی توانایی های خاص باید در فرد رشد كنند تا آفتابه دزد به شاه دزد تبدیل شود. بنابراین برای درك هر نوع جرمی باید فهمید كه عوامل روانی و عوامل محیطی به چه شیوه ای موجب جرم می شود. شرایط محیطی می تواند به منزله فاكتور تسهیل كننده یا بازدارنده عمل كند. مثلاً اینكه آیا فرد اصولاً مرتكب جرم بشود یا نه. شرایط محیطی حتی در اینكه جرم به چه شكل انجام شود، تاثیر می گذارد. جوان بیكار، با مشغولیت كم، آن هم وقتی كه نه خودش و نه مشغله اش در نگاه اعتنای جامعه است، جایی هم برای گذراندن وقت ندارد، احتمالاً بیشتر آمادگی دارد كه به رفتار مخرب روی آورد و تصمیم می گیرد تا مرتكب جرمی شود. شایان ذكر است كه تفاوت در شخصیت افراد، شیوه تربیت در خانواده و همنشینان فرد بزهكار نیز در تصمیم گیری ذهنی فرد موثرند. اما اینكه فرد بزهكار چگونه تصمیم می گیرد كه چه جرمی را مرتكب شود، سوای پیشینه تجارب روانشناختی فردی، به نوعی محاسبه سود و زیان نیز دست می زند.برآیند شناختی این سبك و سنگین كردن در ذهن، تعیین كننده نوع سبكی یا سنگینی بزه ارتكابی است: نفرت یا انگیزه عمل چقدر قوی است؟ اصولاً آیا فرد بزهكار می خواهد قدرت خویش را نشان دهد، لذت ببرد، تحقیر كند یا انتقام بگیرد؟ مهارت عملی فرد در ارتكاب بزه تا چه میزان رشد را نشان می دهد در حد جیب زنی، سرقت از صندوق، شكستن قفل، سرقت از بانك، قتل؟ ترس او تا چه حد ریخته است؟ ریسك تا چه حد تخمین زده می شود (احتمال دستگیر شدن)؟ آیا به ریسك آن می ارزد؟ احتمالاً در جرایم نسبتاً متوسط اگر كسی در بافتی به سر برد كه امید كمی به یافتن شغلی داشته باشد، امید برای مسكن و درآمدی برای حداقل زندگی نداشته باشد و از كرامت انسانی مناسبی نیز برخوردار نباشد و ارزش ها فرو ریخته، در چنین شرایطی كشش و جاذبه پول بر ریسك زندان فزونی خواهد گرفت. زندگی برخی از مجرمان در بیرون از زندان چنان ناامید كننده به نظر می رسد كه ترس از زندانی شدن چندان موثر نیست. به نظر می رسد كه آزادی برای آنان ارزش چندانی ندارد. فرد بزهكار فكر می كند در زندان حداقل روزی سه وعده غذا می خورد و در دنیای افرادی همانند خود، زندگی روزمره اش روبه راه خواهد بود. در مجموع در دفعات آغازین، چنانچه فرد به این فكر باشد كه خطر دستگیر شدن زیاد است و یا به واسطه برخی تغییر های محیطی روزنه امیدواری برای رسیدن به برخی اهداف به غیر از ارتكاب جرم آشكار شود، فرد احتمالاً در تصمیم ارتكاب بزهكاری دچار تردید خواهد شد. هر چقدر بزهكاری فرد به صورت عادت درآید، فرد كمتر به فكر دستگیر شدن خواهد افتاد. بدیهی است كه كشف انگیزه افراد بزهكار و ترسیم فرآیند فكری آنها و درك دنیای ذهنی و محیطی آنها برای زدودن بستر های اجتماعی تخریب زا و كاهش رفتار جرم آفرین مفید خواهد بود.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید