یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

روشهای انتقال تکنولوژی


روشهای انتقال تکنولوژی
انتقال و جذب تكنولوژی در جهان سوم ، مقوله پیچیده ای است كه هم از نظر علمی و هم از جنبه ابعاد فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی سالهاست نه فقط كشورهای در حال توسعه، بلكه بسیاری از مجامع پژوهشی غرب و سازمانهای بین المللی را به خود مشغول داشته است. سطح تكنولوژیهای كشورهای پیشرفته و جهان سوم فاصله محسوسی دارد.برای كاستن فاصله تكنولوژی كشورهای پیشرفته و كمتر توسعه یافته، انتقال تكنولوژی یك لازمه انكار ناپذیر است. انتقال تكنولوژی باروشهای مختلف و وسائل مختلف امكانپذیر است كه با توجه به موقعیت انتقال دهنده تكنولوژی وانتقال گیرنده تكنولوژی مشخص می‌شود .
مقدمه
با مطالعه سابقه توسعه كشورهای درحال توسعه ، خصوصا كشورهای شرق آسیاملاحظه می شود كه آنها در مسیر توسعه خود برای تسریع در حل مشكلات بخش صنعت ، بنیان تكنولوژی كشور خود را از طریق انتقال آن از سایر كشورهای توسعه یافته تقویت كرده و سپس با ایجاد زیربنای اقتصادی مناسب درصدد تقویت مراكز دانشگاهی و پژوهش خودبرآمده اند.
اگر كشورهای درحال توسعه به عنوان یك راه حل دیگر قصد دارند كه خود دانشهای علمی و فنی ضروری جهت توسعه اقتصادی را بدون بهره گیری از دانشهای موجود كه نتیجه تحقیقات پژوهشگران و اندیشمندان جهان است كسب كنند، این نه تنها عملی بس مشكل است ،بلكه باعث اتلاف غیرمنطقی نیروها می شود. به علاوه دستیابی به چنین راه حلی در مدت زمانی كه كشورهای كم رشد جهت رسیدن به توسعه اقتصادی درنظر گرفته اند امكان پذیرنیست . اگر چنین تفكری در جهان مقبولیت یابد، پیشرفت فنی تمام كشورهای جهان ازجمله كشورهای صنعتی مختل خواهدشد.
انتقال موفق تكنولوژی نیاز به شناخت اهداف صنعت، منابع تكنولوژی، نحوه ابداع و نحوه انتقال، روشهای انتقال، فاكتورهای تاثیرگذار، نحوه جذب و نحوه توسعه آن دارد و هریك از آن شناختها متكی به تخصص ویژه خود است. بدون استفاده از كارشناسان انتقال تكنولوژی و اصول مدیریت تكنولوژی، معمولاً عمل انتقال یا اصولاً صورت نمی‌گیرد و یا انتقال تكنولوژی مربوطه بصورت ناقص و نیم‌بند انجام می شود.
برای کاستن فاصله تکنولوژی بین کشورهای پیشرفته و کشورهای درحال توسعه انتقال تکنولوژی بهترین گزینه است. برای این کار بایستی به عناصر تشکیل دهنده تکنولوژی توجه كرد .
● مفهوم انتقال تكنولوژی
تكنولوژی به منزله تمامی دانشها، محصولات، فرآیندها، ابزارها، روشها، و سیستم‌هایی است كه در خلق كالاها یا ارائه خدمات مورداستفاده قرار می‌گیرد.
یكی از زمینه‌های اعمال مدیریت تكنولوژی كه مستلزم جامع نگری و درونگری است، انتقال تكنولوژی است. امروزه، صنعتی شدن بطور عمیقی به انتقال تكنولوژی وابسته است.
در دنیای امروز رابطه ای مستقیم بین توسعه تكنولوژی و پیشرفت اقتصادی ،اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی یك كشور برقرار است . بطوری كه می توان گفت تكنولوژی عاملی اساسی برای ایجاد ثروت، توانایی و دانایی كشورهاست و وسیله ای قدرتمند در توسعه ملی تلقی می شود. بدین جهت است كه در سطح بین المللی ، جنگ اقتصادی تكنولوژیك جانشین جنگهای نظامی شده است. بنابراین اتخاذ استراتژی‌های توسعه تكنولوژی در بخشهای مختلف اقتصاد هر كشور جزء ضروریات بازسازی و توسعه اقتصادی آن كشور بوده و بدون آن دستیابی به اهدافی چون خودكفایی اقتصادی ، توسعه ملی و بهبود استانداردهای زندگی غیرممكن است.
انتقال تكنولوژی عبارت است از بكارگیری و استفاده از تكنولوژی در مكانی بجز مكان اولیه ایجاد و خلق آن. به‌عبارتی دیگر فرایندی كه باعث جریان یافتن تكنولوژی از منبع به دریافت كننده آن می‌شود، ‌انتقال تكنولوژی نامیده می شود.
انتقال تكنولوژی فرایند پیچیده و دشواری است. خرید و انتقال تكنولوژی بدون مطالعه و بررسی لازم، نه تنها مفید نخواهد بود، بلكه ممكن است علاوه بر هدر رفتن سرمایه و زمان، به تضعیف تكنولوژی ملی هم بیانجامد. نگاه به انتقال باید به‌عنوان فرایندی باشد كه از طریق آن تكنولوژی وارداتی به گونه‌ای كسب شود كه نه تنها برای تولید محصول به‌كار گرفته شود، بلكه زمینه‌ای برای خلق تكنولوژی جدید باشد.
انتقال فناوری به دوگونه صورت می‌گیرد: انتقال عمودی و انتقال افقی. در انتقال عمودی یا انتقال تحقیق و توسعه‌، اطلاعات فنی و یافته های تحقیقات كاربردی به مرحله توسعه و طراحی مهندسی انتقال می‌یابد و سپس با تجاری شدن تكنولوژی به فرایند تولید وارد می شود.
در انتقال افقی ، تكنولوژی از یك سطح توانمندی در یك كشور به همان سطح توانمندی در محل دیگری منتقل می‌شود. در این حالت هرچه سطح گیرنده تكنولوژی بالاتر باشد هزینه انتقال تكنولوژی كاهش می یابد و جذب آن به صورت موثرتری انجام می شود. در جدول ماهیت و مفهوم انتقال تكنولوژی در هر سطح وهزینه آن در مقایسه با سطوح دیگر مشخص شده است‌.
● برخی از عوامل تاثیرگذار برنحوه انتقال
۱) انگیزه، هدف، معیار و سود مورد توافق متقاضی و عرضه كننده تكنولوژی.
۲) سطح تكنولوژی و قابلیتهای متقاضی در امر انتقال كامل آن.
۳) استراتژی فروشنده برای فروش تكنولوژی.
۴) منابع اطلاعاتی موجود وقدرت چانه‌زنی متقاضی.
۵) سیاست كلی جاری و تكنولوژیكی كشور متقاضی.
یك شركت با شركت دارنده تكنولوژی دیگری ادغام می شود و شركت جدیدی از تركیب دو شركت قبلی به وجود می آید .
۶) قراردادکمکهای فنی و خدمات مهندسی
۱ -۶) کمک­های فنی
کمک­های فنی عموماً خدمات و اطلاعات فنی و مدیریتی (صنعتی) است که در تولید و ساخت محصول یا مواد، مورد نیاز باشد. معمولاً این خدمات از طرف واحدهای تولیدی که دارای تجارب لازم و کافی در این زمینه باشند ارائه می­شود.
در پروژهٔ صنعتی و تولیدی کمکهای فنی عمدتاً شامل خدمات زیر است:
۱) کمک در انتخاب تکنولوژی و روش ساخت و آزمایش کارخانه.
۲) تهیهٔ صورت مشخصات فنی ماشین­آلات و تجهیزات.
۳) تهیهٔ مشخصات محصول.
۴) همکاری در مقایسه پیشنهادهای خرید ماشین­آلات.
۵) همکاری در تهیه و خرید قطعات نیم‌ساخت و لوازم و مواد کمکی.
۶) همکاری در تهیه مشخصات مواد اولیه و منابع تأمین آنها.
۷) خدمات در رابطه با انجام آزمایشها و تحقیقات مواد اولیه و محصول.
۸) نظارت بر عملیات نصب و راه­اندازی کارخانه.
۹) خدمات در مورد تصحیح و تغییر روشهای تولیدی.
۱۰) خدمات مدیریتی در حین راه­اندازی و بهره­برداری.
۲ -۶) خدمات مهندسی
خدمات مهندسی به آن دسته از کارهای فنی اطلاق می­شود که در جهت ایجاد یک پروژه صنعتی و تولیدی به­کار آید. معمولاً این خدمات توسط موسسات مهندسی باتجربه در امر موردنظر و یا فروشندگان ماشین­آلات ارائه می‌شود.
۷) مدل پارکهای علمی - آموزشی
در این مدل امکاناتی برای متخصصان، جهت ایجاد شرکت فراهم می شود. این کمپانی ها اغلب توسط پرسنلی که آزمایشگاهها را ترک می کنند ایجاد می‌شود‌.
۸) مدل فرت
این مدل در انگلستان به کار گرفته می‌شود و ناظر بر افرادی است که از ناحیه چندین شرکت یا کنسرسیوم نمایندگی دارند که در آزمایشگاههای دولتی به جستجوی تکنولوژی بپردازند.
۹) كنسرسیوم
تعدادی شركت و موسسه عمومی جهت دستیابی به هدف خاصی در زمینه نوآوری تكنولوژیك با یكدیگر همكـاری مـی كنند ولی سهامی بین آنها رد و بدل نمی شود.
۱۰) شبكه سازی
یك شركت، شبكه ارتباطی با اشخاص و شركتهای دیگر ایجاد می كند تا بتواند همواره در جریان نوآوریهای فنی و تكنیكی باشد .
۱۱) قراردادهای فرعی و دست دوم
این روش می تواند به انواع مختلف انجام شود.
الف) گرفتن بخشی از كار از انتقال دهنده (داخلی سازی).
ب) گرفتن كار از كمپانی های معتبر در صورتی كه در شبكه آنها قرار بگیریم (فعالیتهای تخصصی).
ج) گرفتن كار و دادن به بخشهای مختلف اگر قسمت مهندسی قوی داشته باشیم.
۱۲) قراردادهای بیع متقابل
۱) در این روش عرضه کننده تکنولوژی موافقت می كند که امکانات تولیدی برای متقاضی فراهم كند و در آینده از محصولات تولیدشده وی بعنوان بازپرداخت اصل وسود سرمایه گذاری خود ، خریداری می كند.
۲) مهمترین مشوق و انگیزه عرضه کننده تکنولوژی در وارد شدن در قرارداد بیع متقابل ، استفاده و بهره برداری از منابع طبیعی و انسانی ارزان در کشور دریافت کننده تکنولوژی است.
۳) مهمترین انگیزه برای دریافت کننده تکنولوژی ، انتقال تکنولوژی صنعتی و بهره‌برداری حداکثر از منابع طبیعی و انسانی در کشورش است .
۱۳) سهام اقلیت
یك شركت بخشی از سهام شركت عرضه كننده تكنولوژی را می خرد، اما در مدیریت آن نقشی ندارد.
۱۴) اتحاد
دو شرکت تواناییهای تکنولوژیک خود را در جهت رسیدن به محصولی جدیدتر به اشتراک می گذارند.
همکاری استراتژیک عبارت است از فرآیند تشخیص شکاف در تکنولوژی­های بومی با جستجو برای یافتن تکنولوژی­های پرکننده و سپس درگیر کردن صاحبان آن تکنولوژی در مشارکتی که نتیجهٔ آن انتقال تکنولوژی به کشور باشد. کشورهای تازه صنعتی شده­ای مثل کره، همانند کشورهای پیشرفتهٔ صنعتی، اکنون در جستجوی مکملهای تکنولوژی بومی خود هستند و برای این منظور هر مشوقی را که لازم باشد فراهم می­کنند تا صاحبان خارجی تکنولوژی را به این نوع همکاری­ها بکشانند.
ب) انتقال تكنولوژی به صورت غیر رسمی
۱) استخدام پرسنل فنی و علمی
۲) خرید و واردات ماشین آلات و دریافت كمكهای فنی به وسیله سازندگان اصلی ماشین آلات
۳) مهندسی معكوس
معمولا زمانی انجام می پذیرد که شرکتهای چند ملیتی و یا کشور عرضه کننده تکنولوژی از انتقال حق امتیاز تکنولوژیهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه امتناع می ورزند.
۴) اعزام نیرو به خارج، برای آموزش و كسب تجربیات عملی
۵) برگزاری كنفرانسها و نمایشگاههای كتاب، انتشارات مقالات و نمایشگاههای بین المللی و تجاری، صنعتی
● عوامل موفقیت انتقال تكنولوژی به كشورهای درحال توسعه
به طوركلی كشورهای درحال توسعه می توانند درسهای پرارزشی از تجربه موفقیت آمیز بعضی از كشورهای صنعتی و تازه صنعتی شده بخصوص كشورهای واقع درشرق آسیا و آمریكای لاتین درامر توسعه تكنولوژی و صنعتی بگیرند. تجربه موفقیت آمیزاین كشورها نشان داده است كه فراگیری و انتقال گسترده تكنولوژی‌های مناسب و مدرن به این كشورها، آنها را قادر می سازد تا بر بهره وری خود بیفزایند و درنتیجه به توسعه سریع صنعتی این كشورها منجر شده است . بعنوان مثال ، كشورهایی نظیر كره جنوبی ،تایوان ، برزیل و مكزیك بیشتر ازطریق واردات و انتقال تكنولوژی خارجی به عنوان كشورهای تازه صنعتی شده در شرق آسیا و آمریكای لاتین مطرح شوند. بطوركلی عوامل موقعیت این كشورها را می توان به دوعامل درونی و بیرونی تقسیم كرد. در درون این كشورها، عزم ملی برای توسعه تكنولوژی سرلوحه همه برنامه ریزیها و اقدامات قرارگرفته و كلیه بسترها و ساختارهای لازم برای تحقق این امر آماده شده است .
در بیرون نیز، به دلیل اشباع شدن فضای سرمایه گذاری در كشورهای پیشرفته ، سرمایه گذاران غربی و شركتهای بین المللی به همكاری مشترك و سرمایه گذاری در این كشورها راغب بوده‌اند. اگرچه این كشورها را می توان بخاطر برخی خصوصیات و شاخصهای كلان اقتصادی نظیر درآمد سرانه‌، حجم اقتصادی ، منابع اولیه و روند صنعتی شدنشان از دیگر كشورهامتمایز كرد، با وجود این بررسی عوامل موفقیت آنها می تواند برای كشورهای دیگری كه درصدد پیروی از الگوی توسعه صنعتی مشابه آنها هستند، بسیار مفید باشد. بعضی با مدیریت كارا و موثر، همكاری نزدیك بین مراكز تحقیقاتی و صنایع، توجه به فعالیتهای تحقیق و توسعه و حمایت موثر دولت، می توان درصد احتمال شكست در انتقال فناوری را به حداقل رساند.
ازمهمترین عوامل موثر در انتقال موفقیت آمیز تكنولوژی كشورهای تازه صنعتی شده ،عبارتند از:
۱) مدیریت كارا و موثر.
۲) همكاری نزدیك بین مراكز تحقیقاتی و صنایع.
۳) توجه به فعالیتهای تحقیق وتوسعه.
۴) دردسترس بودن بازار كافی.
۵) قابلیت و ظرفیت جذب كشور گیرنده تكنولوژی.
۶) حمایت موثر دولت.
۷) تمایل انتقال دهنده و گیرنده تكنولوژی .
۸) سیاست توسعه صادرات.
● نتیجه گیری
انتقال تکنولوژی مقوله ای مهم واساسی در ارتقای سطح تکنولوژی یک کشور و درنهایت حرکت به سمت توسعه پایدار است. البته این امرمستلزم توجه به مراکز تحقیقاتی و حمایتهای اقتصادی و سیاسی از این‌گونه فعالیتها است.
عوامل مهم تعیین کننده روش انتقال تکنولوژی به مقدار بسیاری شامل ترکیبی از تمایل انتقال دهندهٔ تکنولوژی­ جهت عرضه تکنولوژی و دانش فنی و همچنین توانایی دریافت کنندهٔ تکنولوژی جهت کسب و جذب تکنولوژی است. اهمیت انتخاب روشهای انتقال تکنولوژی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بر آن داشت که انواع مختلف روشهای اکتساب تکنولوژی را جهت انتخاب مناسب­ترین آنها آزمایش كنند.
با توجه به رشد سریع تكنولوژی­های نو و اهمیت آنها از لحاظ تأْمین امنیت ملی، رفاه عمومی و رشد اقتصادی، غفلت از آنها ممكن است ما را از قافلهٔ تكنولوژی دور كند. بنابراین باید در جستجوی راههایی بود كه دستیابی به این تكنولوژی­ها را به سریع­ترین وجه، ممكن سازد.
برای این کار باید فعالیتهای زیر در تمامی ارکان تصمیم گیری موردتوجه قرار گیرد :
۱) بستر سازی فرهنگی.
۲) فعال­شدن دانشگاه در انتقال تكنولوژی و رابطه موثر دانشگاه وصنعت.
۳) نقش مدیریت.
۴) همکاری با کشورهای درحال پیشرفت نظیر چین ، کره ، مالزی ، هند و ... .
۵) ایجاد مراکز تحقیقاتی وحمایت از کارآفرینان.
عبدالحمید عربی: دانشجوی كارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد علوم تحقیقات
منابع و مآخذ
۱) دکتر منوچهر منطقی . روشهــای مختلـف انتقــال تكنـولـوژی – اولین دوره مدیریت تکنولوژی هوا فضای ایران
۲) بهمن ابراهیمی حسین‌زاده -روش­های انتقال تکنولوژی - شبکهٔ تحلیلگران تکنولوژی ایران- دومین همایش ملی توسعه فناوری در صنعت نفت
۳) دكتر علیرضا علی احمدی و مهندس علیرضا توكلی - نگرش جامع به انتقال تكنولوژی تدبیر دی ۷۹ شماره ۱۰۹
۴) ضوابط، مقررات و روش­های مناسب انتقال تکنولوژی به کشور، دانشگاه علم و صنعت ایران، پایان­نامه، علیرضا توکلی.
۵) منصور بزمی مرتضی تاجریان – ارزیابی فرایند انتقال تکنولوژی DMD از دیدگاه مدیریت تکنولوژی – دومین همایش ملی توسعه فناوری در صنعت نفت
۶) دكتر عارفه فدوی اصغری انتقال تكنولوژی، سایت آینده نگر
۷) دكتر رضا اسلامی "عوامل موفقیت در انتقال تكنولوژی و توسعه صنعتی كشورهای درحال توسعه " صنعت و توسعه ، شماره ۱۷.
منبع : بنیاد آینده نگر ایران