سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ملاقات امام حسین (ع) با جن


ملاقات امام حسین (ع) با جن
امام صادق (ع) می فرماید: ((واتته افواج من مؤمنی الجن فقالوا یا مولا نا نحن شیعتك وانصارك فمرنا بماتشا)).
((جماعتی از مؤمنین از اجنه به خدمت سیدالشهدا(ع) رسیدند وعرض كردندما از شیعیان ویاران شـما هستیم , هر دستوری بدهید آماده هستیم , اگر امر كنید به كشتن تمام دشمنانتان در حالی كه شما اینجا باشید, شر همه آنان را از شما كوتاه می كنیم )).
امام (ع) در حق آنان دعا وسپس فرمود: مگر قرآن را نخوانده اید آنجا كه می فرماید: (قل لو كنتم فی بیوتكم لبرز الذین كتب علیهم القتل الی مضاجعهم )[۱] . ((اگر در خانه های خود بمانید آنان كه مقدر شده كشته شوند, به سوی قبور خودخواهند رفت )). ((فـاذا اقـمـت فـی مـكانی فبم یمتحن هذا الخلق المتعوس وبماذا یختبرون ومن ذایكون ساكن حفرتی وقد اختارها اللّه تعالی یوم دحی الا رض وجعلها معقلا لشیعتناومحبینا)). ((اگـر مـن ایـنجا بمانم , پس این مردم وارونه به چه وسیله امتحان شوند؟
وچه كسی در قبر من خـواهـد خـوابـیـد در صورتی كه خداوند روزی كه زمین را گسترد, آن رابرای من برگزید وپناه شـیعیان ودوستان ما قرار داد اعمال ایشان را در آنجا قبول ودعای آنان را اجابت می فرماید شیعیان ما در آن زمین , مسكن می كنند وبرای آنان دردنیا وآخرت , امان خواهد بود, ولی شما روز شنبه كه روز عاشورااست نزد من بیایید)).
ودر روایـت دیـگـر آمده كه حضرت به آنان فرمود: ((در روز جمعه كه من درپایان آن روز, كشته مـی شـوم وكسی از اهل بیت من وخویشان وبرادران من باقی نمی مانند سر مرا برای یزید می برند, نزد من حاضر شوید)). مـؤمـنـین جن گفتند: ((به خدا قسم ! اگر طاعت امر شما واجب نبود, مخالفت می كردیم وتمام دشمنانت را قبل از آنكه به شما آسیبی برسانند, می كشتیم ))[۲] .
● خلقت جن
((جـن )) در لـغـت به معنای پوشیده و۲۲ بار نام آن در قرآن آمده است ,موجودی است با شعور وبا اراده وپـوشـیـده وغـیر حسی ودر میان آنان مطیع , عاصی ,مؤمن ومشرك وجود دارد اینك برای آشنایی بیشتر, آیاتی از كتاب الهی در این زمینه آورده می شود:
۱) ((جن )) از آتش سوزان خلق شده است :
(والجان خلقناه من قبل من نار السموم )[۳] .
۲) ((جن )) مثل انس مكلف است : (و ما خلقت الجن والا نس الا لیعبدون )[۴] .
۳) عاصیان از ((جن )) به آتش می روند: (ولقد ذرانا لجهنم كثیرا من الجن والانس )[۵] .
۴) ((جن )) مارا می بیند ولی ما آنان را نمی بینیم : (انه یرایكم هو و قبیله من حیث لا ترونهم )[۶] .
۵) جماعتی از جن به پیامبر(ص ) ایمان آوردند: (قـل اوحـی الـی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا, یهدی الی الرشد فامنا به ولن نشرك بربنا احدا)[۷] .
۶) ((جن )) در تسخیر سلیمان بود: (ومن الجن من یعمل بین یدیه باذن ربه )[۸] .
۷) نر وماده بودن ((جن )): (و من كل شی خلقنا زوجین لعلكم تذكرون )[۹] .
● جن در خدمت ائمه (ع)
((سدیر صیرفی )) نقل می كند كه امام باقر(ع) در مدینه به من دستوراتی را فرمودومن برای انجام آنـهـا از مـدیـنه خارج شدم وچون به روحا (سی یا چهل میلی مدینه )رسیدم مردی را دیدم كه به لـباس خود اشاره می كند ومن خیال كردم تشنه است , ظرف آبی را به او دادم , گفت : نیازی به آب ندارم , آنگاه نامه ای را به من داد كه مركب آن خشك نشده بود, به مهر پایین نامه نگاه كردم , دیدم مـهـر حـضـرت بـاقر العلوم (ع)است ,گفتم كی حضرت را دیدی ؟
گفت : همین الان ودر آن نامه حضرت دستوراتی را به من داده بود, وقتی متوجه شدم , كسی را در مقابل خود ندیدم . ((سدیر)) وقتی به خدمت حضرت رسید وجریان نامه را عرض كرد,امام (ع)فرمود: ((یا سدیر! ان لنا خدما من الجن فاذا اردنا السرعهٔ بعثناهم )). ((مـا خـدمـتـكـارانـی از جـن داریـم كـه هـرگاه بخواهیم كاری را به سرعت انجام دهیم آنان را می فرستیم ))[۱۰] .
● دعبل وظبیان
((دعـبـل )) می گوید: ((هنگامی كه از ترس معتصم عباسی متواری بودم , شبی را درنیشابور تنها در اتاقی نشسته بودم ودر مقام تنظیم قصیده ای در مورد عبداللّه بن طاهربودم در حالی كه درب اطاق بسته بود, شخصی وارد شد وسلام كرد, خیلی ترسیدم ,گفت : نترس كه من یكی از برادران جـنـی توام كه ساكن یمن هستم ویكی از جنیان عراق , قصیده تورا برای ما خواند, دوست دارم كه آن را از زبان خودت بشنوم , دعبل شروع كرد به خواندن قصیده :
مدارس آیات خلت من تلاوهٔ
ومنزل وحی مقفر العرصات .
اناس علی الخیر منهم وجعفر
وحمزهٔ والسجاد ذوالثفنات .
آنقدر گریه كرد كه بیهوش بر زمین افتاد, سپس گفت : حدیثی را برایت بخوانم كه تورا در عقیده ومذهبت استوار نماید گفتم : بخوان . گـفـت : مـدتـی بود كه نام جعفر بن محمد(س )را می شنیدم تا اینكه اورا در مدینه ملاقات كردم حـدیثی را از پیامبر(ص ) نقل كرد كه : ((علی واهل بیته الفائزون )) چون خواست خداحافظی كند, از نام او پرسیدم , گفت : من ((ظبیان بن عامر)) هستم[۱۱] .
پی‌نوشتها:
۱) آل عمران /۱۵۴.
۲) ملهوف , ۲۸ بحار, ۴۴/۳۳۰.
۳) حجر/۲۷.
۴) ذاریات /۵۶.
۵) اعراف /۱۷۹.
۶) اعراف /۲۷.
۷) جن /۱.
۸) سبا/۱۲.
۹) ذاریات /۴۹.
۱۰) اصول كافی , ۱/۳۹۴ باب ان الجن یاتیهم .
۱۱)سفینه , ((جنن )), بحار, ۶۳/۱۲۸.
منبع : بلاغ


همچنین مشاهده کنید