چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


رمانی با ترسیم فضای ملتهب اول انقلاب


رمانی با ترسیم فضای ملتهب اول انقلاب
چندی پیش، جلسه نقد رمان «گذر از فصل ها» اثر مجتبی حبیبی در محل دفتر هنر و ادبیات داستانی سازمان بسیج دانشجویی برگزار شد. «گذر از فصل ها» رمانی است با مضمون انقلاب اسلامی که در ۱۱۰۰ نسخه توسط انتشارات علم در سال۱۳۸۶ چاپ و منتشر شد. این اثر دارای ۴۷۰ صفحه می باشد که در سی و هشت فصل نگاشته شده است. مجتبی حبیبی، نویسنده اثر دارای تالیفاتی در حوزه نقد ادبی و پژوهش می باشد. همچنین مجموعه داستانی به نام«پاییز آرزوها» از او به چاپ رسیده است.
● خلاصه رمان
در یکی از روزهای آبان ماه، داود که پاسدار است، به همراه نیروهای دیگر در کار تخلیه مجتمع ساختمانی است که عده ای در آن اسکان داده شده بودند، وکیلی به نام ارجمندی با داشتن حکم «ف »که نشان می داد مجتمع مصادره ای، صاحب دارد، با کمک شهرداری و سپاه ساکنین مجتمع را از خانه هایشان بیرون می کند. داود متوجه می شود، جوان بلند قامت و مو بوری بین جمعیت است که آنها را تحریک به ایجاد اغتشاش می کند، مردم مقاومت می کنند و در نتیجه ماموران، به زور متوسل می شوند، داود از کاری که انجام می دهد، ناراحت است و به فرمانده اش اعتراض می کند و قصد دارد درباره ارجمندی، به فرمانده اش توضیحاتی بدهد. ارجمندی با داود دوست است و با سند سازی، اموال فراریان پس از انقلاب را تصاحب کرده و به فروش می رساند.
پدر داود ارتشی پاکسازی شده که به اجبار بازنشسته شده است، با انقلاب مخالف است داود می داند که ارجمندی با اطلاع دادن از حوادث آن روز به پدرش، اختلافات آنها را دامن خواهد زد، داود که از برخی اعمال نیروهای سپاه و فرماندهانش ناراحت است از سپاه استعفا می دهد تا بهتر و بیشتر در خدمت انقلاب باشد. مادر او که از تهمت های ناروای مردم نسبت به داود ناراحت است ازاستعفای او خوشحال می شود. ولی دوست صمیمی داود، حسن، از این کار او ناراحت می شود. حسن و داود تمام دوره دبیرستان با هم همکلاس بودند پس از آن داود دردانشگاه مهندسی می خواند و حسن یک مغازه آهنگری باز می کند. حسن، روستایی است و در همان روستا به دختری علاقه مند بوده که او را به یک گروهبان می دهند. از آن موقع، حسن در فکر پوشیدن لباس نظامی است. به همین جهت، مدتی در کردستان به مقابله با گروهک ها می رود و لباس و چفیه اش را نگه می دارد و اکنون نیز برای استخدام در سپاه تقاضا داده است. مغازه حسن، پاتوق دوستان اوست. دوستانی با عقاید متفاوت، مسلمان، چپ گرایانه و طرفدار گروه هایی مانند سازمان مجاهدین. در پی انفجار یک بمب صوتی در نزدیک مغازه حسن، داود دختر محجبه ای را می بیند که زیرنگاه جوان موبوری به دوستش کمک می کند. داود به یاد می آورد که جوان را قبلاً در اغتشاش روز تخلیه مجتمع دیده بوده است جوان که حمید نام دارد به نزد دختر می آید و می گوید سارا خانم دست از حزب اللهی بازی بردار. او از سارا می خواهد به تقاضای ازدواجش پاسخ مثبت بده. او می گوید به خاطر سارا دست از دانشگاه کشیده و برای کار به بازار رفته و بعد هم به خارج از کشور رفته و توانسته صاحب سرمایه شود اما سارا به حمید روی خوش نشان نمی دهد و او را از خود می راند. در همین حال، داود که شاهد مزاحمت حمید است به سوی آنها می آید و حمید را از آنجا می راند. سارا و داود طی همین ماجرا با هم آشنا شده و به هم علاقه مند می شوند. حمید، در خلوت به میگساری می پردازد. او نقشه سرقتی را طرح ریزی می کند. داود در داروخانه بیمارستان کار می کند. دکتر مسعودی از پزشکان بیمارستان، معتاد است و نیازمند به داروهایی که در داروخانه ای که حمید کار می کند. همسر آلمانی او بچه هایش را برداشته و با خود به آلمان برده است. همچنین، داود برای یکی از آشنایانش به نام استاد «پ» که استاد وکارشناس ادبی و اقتصادی است داروهای کم یاب و آرامبخش قوی را از داروخانه برداشته و به او می رساند. حمید از خلیل وجلیل برای سرقت استفاده می کند. حمید که با گروهک تروریستی در رابطه است و نمایشگاه اتومبیلی داردکه با حمایت و شراکت آنها اداره می کند با استفاده از پول سرقتی، دست آنها را از نمایشگاه کوتاه کرده، نمایشگاه را به ارجمندی می فروشد. حمید متوجه می شود که ارجمندی از پسر شریکش واهمه دارد و او کسی نیست به جز داود، رغیب عشقی اش.
در میان دوستانی که در پاتوق مغازه حسن جمع می شوند، احمد روشنفکر میان سال و بلند قامتی است که سردبیر روزنامه است. شهرام نقاش است و با نامزدش در جمع شرکت می کند، بهروز طرفدار سازمان مجاهدین است، یک برادر و خواهرش شهید شده اند واز سال ۵۶ در حال مبارزه بوده است. بهروز، به دختر عمویش، نسترن علاقه مند است. اما بهرام که از افراد رده بالای شاخه تشکیلات سازمان است در پی فریب نسترن برآمده است. غلام یکی دیگر از دوستان آنها، طرفدار مرام کمونیسم است که به مخالفت با عقاید بهروز می پردازد. در این بین استاد «پ» نیز گاهی در بحث آنها شرکت می کند. او مبالغی از حسن دریافت می کند که داود علتش را نمی داند. استاد «پ» با گذشته مرموز و فعالیت هایی مخفی، مورد سوء ظن داود است. احمد با استاد «پ» درگیر می شود و...
● نقد رمان
سهیلا عبدالحسینی، درباره رمان «گذر فصل ها» چنین گفت: گذر از فصل ها، اثری است که با حال و هوای اوایل انقلاب و اوضاع آن روزها نگاشته شده است. اوضاع متزلزل آن زمان، دولت نوپا، استفاده گروهک ها از فضای سیاسی موجود، نابسامانی های اقتصادی، همگی نشان از مردمی می داد که تازه خود را از زیر بار جور نظامی جبار رها کرده است.
این حقایق و واقعیت های دیگری که نشان از سادگی مردم و نضج گرفتن برخی جریان های سیاسی که می رفت تا به ابزار مهمی در دست قدرت های جهانخوار تبدیل شود، موضوعاتی است که به خوبی در فضای کلی رمان قابل مشاهده است. این موضوع، قوی ترین ستون این اثر را تشکیل می دهد. فضای ایران پس از انقلاب،آشوب ها و تحریکات و ناامنی ها همه و همه حرف ها و نکته هایی برای خود داشتند که در کمتر اثری به جزییات آن پرداخته شده است. پرداخت به این نکات ریز و درشت در کنار هم نه تنها به لحاظ تاریخی قابل استناد و مهم است، بلکه به یاد مخاطبین نسل اول و دوم انقلاب می آورد که چه روزها وحوادثی را پشت سر گذاشته اند. در حقیقت، آنچه موجب اهمیت این اثر می شود بیشتر جنبه موشکافانه و نگاه تاریخی نویسنده به حوادث روزها و ماه های اول انقلاب است. حوادثی که همه داستانی از دست به دست شدن قدرتی را از یک دیکتاتوری به دست مردم نشان می دهد و بدیهی است که در این میان مدعیانی نیز ظهور کردند تا با تکیه به دستاوردهای مردم خود را به آب و نانی برسانند. دراین اثر سادگی و اعتقادات بی شائبه آدم هایی را می بینید که پایبند به مرام ها و اعتقاداتی هستند که تصور می کنند مدینه فاضله موعود راتنها آنها قادرند بپا کنند نیز شاهد روزهایی هستیم که هنوز پرده از رخسار بسیاری از این گروه ها برداشته نشده است و مردم ساده انگارانه تصور می کنند تنها با مباحثه قادر خواهند بود حقانیت عقاید شان را اثبات کنند.
موج ترورها و ایجاد فضای ارعاب در استان های دیگر، دورنمایی است که نویسنده با حوصله به تشریح آن پرداخته تا به موضوع تسخیر لانه جاسوسی که نقطه عطفی در تاریخ ایران و جهان به شمار می رود، رسیده است.
اما در ساختار شخصیتی افراد که از موارد اساسی داستان به شمار می رود، به نظر می رسد آنچنان که شایسته وجوه تاریخی اثر است پرداخته نشده است. قهرمان اصلی داستان، داود، آدمی منفعل است. از نظر خاستگاه اجتماعی وخانوادگی، دارای خانواده ای نسبتاً مرفه است، پدرش ارتشی است مومن به رژیم شاه که پاکسازی شده است. داود نه توان شکیبایی در مقابل اشتباهات فرماندهانش را دارد و نه توان رویارویی با بی مهری کسانی را دارد که او را به سوء استفاده از قدرت سپاهی بودنش متهم می کند. حتی در قضیه اشغال لانه جاسوسی، نقش فعالی ندارد. به ظاهر استعفایش از سپاه پاسداران به دلیل آزادی عمل یافتن در خدمت به اهداف انقلاب است، اما در عمل شاهد چنین اقدامی ازسوی او نیستیم. البته در ماجرای افشای استاد «پ» و دفاع از احمد نقش او مثبت واندیشمندانه است و نیز استحکام عقیده اش در مباحثه با بهروز و غلام، تا اندازه ای ضعف های موجود در او را جبران می کند ولی نه تا به آن حدی که بتواند با بهروز و غلام، تا اندازه ای ضعف های موجود در او را جبران می کند ولی نه تا به آن حدی که بتواند از او یک قهرمان ردیف اول این رمان را به وجود آورد. در مقابل او سارا، دارای موقعیت های عملکردی به سامان تری است. حتی حمید نیز با وجود آنکه قرار است سرگروه شخصیت های منفی داستان را تشکیل بدهد، جایگاه متزلزلی نسبت به موقعیت داستانی اش دارد او در ابتدای داستان، عامل ضد انقلاب و عنصری است که در مقابل مردم می ایستد، سرقت می کند و از هیچ نوع اقدام ضد قانونی رویگردان نیست. در عین حال عاشقی وارسته است که خود را با گناه آلوده نمی کند.در عشقش ریا نمی کند این اقدامات به جای آنکه از او شخصتی خاکستری بسازد بیشتر نشان دهنده همدلی نویسنده با این قهرمان منفی اش را نشان می دهد قهرمانی که پدرش کارگر است و خودش آدمی تقریباً سختی کشیده است.
اشکال دیگر رمان، در موضوع پردازش شخصیت ها، این است که آغاز داستان با ورود داود که قهرمان اول داستان است آغاز می شود، اما پایان اثر بدون حضور او بسته می شود.
از مشکلات مهم دیگر این اثر از نثر ویرایش نشده آن باید نام برد که خواندن اثر را بسیار دشوار کرده است. تا آنجا که درک و دریافت برخی جملات و بخش ها بسیار دشوار شده است. استفاده از افعال نابه جا با مفهوم آنها و نامنطبق با زمان جاری در جمله و نیز حذف به قرینه های نابه جا و ترتیب بندی نادرست کلمات در کنار رعایت نکردن علائم نگارش مانند کاما، سرسطر نویسی گفت وگوها و... اضافه بر همه این موارد، غلط های چاپی موجود در اثر،به شدت به نثر آن لطمه وارد کرده است.
منتقد بعدی رمان «گذر از فصل ها»را روایتی روان از بازخوانی تاریخی برهه ای مهم از تاریخ انقلاب اسلامی خواند و گفت: در طراحی پیرنگ رمان، توالی زمانی اثر رعایت شده است ولی در کنار آن سخنان شخصیت ها و توضیحاتی که نویسنده پیرامون شخصیت های داستان می دهد. موجب عریض شدن بیش از اندازه پیکره داستان می شود به گونه ای که پیش رفت طولی آن را از نظر می اندازد. این موضوع نه تنها موجب طولانی شدن بی نتیجه داستان می شود و روند آن را از مسیر اصلی منحرف می کند.
محبوبه معراجی پور، رمان گذر از فصل ها را داستانی از شکل گیری شخصیت آدم ها دانست، داستانی که به سرانجام نمی رسد و آدم هایش را در موقعیت های دشوار خود رها می کند و بلاتکلیف می گذارد. وی به نام داستان اشاره کرد و آن را برای یک رمان با چنین مضمونی، نامی خوش آهنگ و مناسب و هماهنگ با طرح گویای پشت جلد کتاب دانست.
فاطمه رضایی، منتقد بعدی، به مستقیم گویی های آشکار نویسنده و توضیحات مفصل و بدون واسطه او اشاره کرد و گفت: نویسنده درباره حوادث انقلاب به پیش داوری های متعدد و توضیحات غیرضروری پرداخته است و حق قضاوت خواننده از روی متن داستان را از وی گرفته است.
در ادامه، مجتبی حبیبی، نویسنده رمان گذر از فصل ها، با سپاس از نقد و نظر حاضران، درباره شخصیت پردازی این اثر گفت: داود، جوانی است که در کوران انقلاب به عرصه رسیده، از ابتدا قصد نداشتم خاستگاه اجتماعی او را ممتاز تصویر کنم . از او یک ابر قهرمان بسازم. او قرار است در حوادث بعدی انقلاب شکل بگیرد و تبدیل به شخصیتی شود که قدرت ها از او به هراس بیفتند. همچنین این رمان قرار است در چند جلد منتشر شود و در واقع، حوادث آن با پایان این جلد تمام نمی شود به همین دلیل، شاید احساس شده است که داستان نیمه تمام است. در مورد توضیحاتی که درباره پیشینه شخصیت ها داده ام قصدم توجیه خطا کاری های آنها نبوده است. فقط به این نکته اشاره کرده ام که باید به دلایل عملکرد آدم ها توجه کرد حتی اگر اعمال آنها خبیثانه باشد، باز می تواند واکنشی در مقابل کنشی غیرمنطقی باشد. درباره توضیحات مستقیم، باید بگویم از اینکه مستقیماً با مخاطب خود گفت وگو کنم ابایی ندارم. گاهی به نظر می رسد که خواننده توان در پرده سخن گفتن های بیش از اندازه نویسندگان را ندارد.
اصغر استاد حسن معمار
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید