پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


روبرت شومان


روبرت شومان
دلبر حكیم‌آوا آموزش موسیقی و نوازندگی پیانو را از مدرسهٔ مركزی (Cenral School) مسكو آغاز نمود و تحصیلات خود را در كنسرواتوار (دانشگاه) چایكوفسكی ادامه داد. ایشان دارای آخرین مدرك نوازندگی پیانو در شوروی سابق هستند و تجارب تدریس در پردیس هنرهای زیبا ـ دانشگاه تهران، مدرسهٔ مركزی تاجیكستان، هنرستان موسیقی، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه هنر را دارند. وی كنسرتهای متعدد سولو، هم‌نوازی و همچنین با اركسترهای مختلف را در روسیه و دیگر كشورهای شوروی سابق، ایران، فنلاند، چك و نروژ اجرا نموده‌اند و دارای ضبطهای آرشیو در شوروی سابق هستند.
دلبر حكیم‌آوا آلبومهای «گرینگری به سویم»، «آنامگدولینای یاخ» و كاست آموزشی «چرنی Op.۵۹۹» را در ایران نشر نموده‌اند و شاگردان ایشان جوایز مسابقات پیانو در كشورهای اتریش، مسكو، فرانسه و نیوزلند را كسب كرده‌اند. در حال حاضر مدرس دانشگاه تهران و استاد كنسرواتوار تاجیكستان هستند. در این ترجمه كه می‌خوانید او و همسرش همت گمارده‌اند.
● قوانین حیاتی برای اهل موسیقی (۱)
▪ مهم‌ترین مسئله پرورش شنوایی است. كوشش كن از اوان نوجوانی رنگ‌بندی (tonality) و صداهای جداگانه را درك نمایی. به صداهای ناقوس، شیشه پنجره، مرغ كوكو گوش فرا ده كه چه صداهایی از خود در می‌آورند.
▪ گامها و دیگر تمرینات انگشتان را با سعی و پشتكار بنواز. اما بسیاری چنین می‌پندارند كه با این راه همه چیز را كسب می‌كنند و تا زمان پیری و فرتوت شدن، هر روز ساعات زیادی را با این تمرینات مكانیكی به سر می‌برند! این كار تقریباً مشابه آن است كه هر روز الفبا را با سعی و كوشش فراوان سریع‌تر از روز قبلی تلفظ كنی. از وقت خود درست‌تر و بهتر استفاده كن.
▪ با ریتم بنواز: اجرای برخی نوازندگان ویرتوئوز (virtuoso) مانند راه رفتن آدم مست است. از آنها عبرت مگیر.
▪ هر چه می‌توانی قوانین اساسی هارمونی (هماهنگی) را سریع‌تر بیاموز.
▪ از واژه‌های تئوری (نظریه)، ژنرال ـ باس، كنترپوان و مانند آنها مترس؛ آنها با روی باز به سوی تو خواهند آمد به شرطی كه تو نیز در مقابل چنین رفتار نمایی.
▪ هیچ گاه ساز موسیقی را از روی بی‌حوصلگی ننواز! همیشه قطعه موسیقی را تا آخر و با احساس تر و تازه بنواز و هیچ گاه در نیمه راه رها مكن.
▪ كش دادن (طول دادن) و عجله ـ نواقص یكسان و بزرگی هستند.
▪ به آن بیندیش كه قطعات آسان را درست و خوب اجرا كنی؛ این كار بهتر از آن است كه قطعات دشوار را در حد‌ّ متوسط بنوازی.
▪ همیشه به شفافیت كوك ساز خود فكر كن.
▪ نه تنها انگشتان باید قطعه را به تصرف خود در آورند، بلكه قطعه را برای خودت بدون ساز زمزمه كن. تصو‌ّر خود را آن قدر گسترش ده تا بتوانی در حافظه‌ات نه تنها ملودی اثر، بلكه هارمونی متعلق به آن را نیز به خاطر بسپاری.
▪ حتی اگر صدای كمی داری كوشش كن از روی ورق نت و بدون ساز بخوانی (زمزمه كنی)؛ ظرافت شنوایی تو از این هم بیشتر رشد می‌كند اگر صدای تو خوب است لحظه‌ای تأخیر مكن و آن را گسترش ده؛ این را همچون زیباترین نعمتی بدان كه آسمان به تو بخشیده است.
▪ تو باید به اندازه‌ای كار كنی و تكامل پیدا كنی تا بتوانی هنگام «دید‌‌ ـ‌ ‌خوانی‌» یا با چشم خواندن‌ِ ن‍ُتها، موسیقی آن را درك نمایی.
▪ هنگامی كه می‌نوازی نگران مباش كه چه كسی به تو گوش می‌كند.
▪ همیشه چنان بنواز، انگار كه یك استاد به تو گوش می‌كند.
▪ اگر به تو پیشنهاد شود كه از روی ورقه نت اثر ناشناسی را اجرا (دشیفراژ) نمایی، ابتدا آن را از نظر بگذران.
▪ اگر تو كار روزانه خود را در موسیقی انجام داده‌ای و احساس می‌كنی خسته‌ای دیگر به خودت فشار نیاور. استراحت بهتر است تا كار بدون رغبت و طراوت روحی.
▪ اثری كه م‍ُد روز است اجرا مكن، وقت عزیز است. باید صد عمر را داشت، تا تنها آن همه چیزهای خوبی كه در دنیا وجود دارد را بشناسی.
▪ با قند و شیرینی و شكلات، هیچ بچه سالم به سن‌ّ بلوغ نمی‌رسد. غذای معنوی نیز همچون غذای جسمانی باید ساده و سالم باشد. اساتید بزرگ به طور كافی چنین غذای خوبی را آماده كرده‌اند؛ از آنها استفاده كن.
▪ تو نباید به انتشار (پخش) آثار بد كمك كنی؛ برعكس باید با تمام قوا مانع آن شوی.
▪ بی‌جهت آثار بد را اجرا مكن و مشنو.
▪ هرگز به ظاهرگرایی و خودنمایی سرگرم نشو سعی كن موسیقی آن تأثیر را گذارد كه مورد نظر مؤلف است بیش از این لازم نیست و تحریف به شمار می‌رود.
▪ تغییر در آثار آهنگسازان خوب، حذفهای دلبخواهی و یا بدتر از آن وارد كردن تزئینات نو و یا مدرن وارد آن كردن ناروا و زشت به شمار می‌رود. چنین كاری بزرگ‌ترین توهینی است كه تو می‌توانی به هنر وارد سازی.
▪ در انتخاب قطعه موسیقی برای كار با بزرگ‌ترها مشورت كن. تو با این راه از تلف كردن زمان زیاد صرفه‌جویی می‌كنی.
▪ به‌تدریج با آثار بزرگ آهنگسازان برجسته آشنا شو.
▪ از موفقیت برخی نوازندگان ویرتوئوز (مترجم؛ در اینجا، شخصی كه خودش را هنرمند واقعی قلمداد می‌كند،) كه اغلب به دست می‌آورند فریفته مشو. بگذار «هنرمند شدن» برای تو باارزش‌تر از مورد قبول عام قرار گرفتن باشد.
▪ همه چیزهای مد روز، با مرور زمان از مد می‌افتد و اگر تو دائماً تا زمان فرا رسیدن پیری مد را دنبال كنی به یك آدم توخالی و ظاهرپرست مبدل می‌شوی كه برای كسی اصیل و محترم نخواهی بود.
▪ هیچ گاه فرصت شركت كردن در دوئت (دونوازی) تریو (سه‌نوازی) و مانند آنها را از دست مده. این فعالیت به نوازندگی تو آزادی و جنب و جوش می‌بخشد. هر چه بیشتر همراه آوازخوانها بنواز.
▪ اگر همگان می‌خواستند ویولن اول را بنوازند جمع كردن اركستر ممكن نبود. از این رو برای هر نوازنده (موسیقیدان) در جای خودش احترام قائل شو.
▪ ساز خود را دوست بدار، ولی از روی تكب‍ّر (شهرت‌پرستی) آن را بهترین ساز و منحصر به ‌فرد مشمار. در خاطر داشته باش كه سازهای دیگر و با همین اندازه زیبا نیز وجود دارد. موجودیت آوازخوانها یادت باشد: فراموش مكن كه عالی‌ترین مضامین موسیقی بیان خود را در اركستر و كر پیدا می‌كنند.
▪ هر گاه بزرگ شدی بیشتر با پارتیتور معاشرت كن تا با نوازندگان ویرتوئوز.
▪ با جد و جهد فوگهای اساتید بزرگ و قبل از همه ی. ز. باخ را بنواز. «كلاویر تعدیل‌شده» باید خوراك روزانه تو باشد. آن گاه تو بدون شك موسیقیدان جدی و دانایی ‌خواهی شد.
▪ از بین دوستانت آنهایی را انتخاب كن كه از تو بیشتر می‌دانند.
▪ در بین مشغله‌های موسیقی، با مطالعه اشعار شعرا استراحت كن. بیشتر در دامن طبیعت باش!
▪ می‌توان از آوازخوانها بعضی چیزها را آموخت، اما در همهٔ موارد به آنها اعتماد مكن.
▪ عالم بزرگ است. فروتن باش! در حالی كه هیچ كشفی نكرده‌ای و هیچ چیزی را نیافریده‌ای كه قبل از تو آشكار نبوده و اگر هم چیزی را كشف كردی آن را نعمتی بدان كه از بالا به تو ارزانی داشته‌اند و باید آن را با دیگران قسمت كرد.
▪ آموزش تاریخ موسیقی و تقویت دانش خود با شنیدن بهترین آثار دورانهای مختلف خیلی سریع‌تر، از هرگونه خودرأیی و غرور دورت می‌كند.
▪ فرصت تمرین كردن ارگ را از دست مده؛ هیچ سازی مانند ارگ وجود ندارد كه چنین سریع و مستقیم، انتقام كثیفی‌ِ انشاء و اجرای اثر موسیقی را بگیرد.
▪ با جد و جهد و كوشش در كُر بخوان به‌خصوص بخش میانی را. این كار خصوصیات موزیكالیته (حس موسیقایی) تو را رشد می‌دهد.
▪ اما موزیكال (حس موسیقایی) بودن چه معنی دارد؟ تو موزیكال نیستی اگر با تردید و با چشمان حیرت‌زده به نتها نگاه كرده و با مشكل، قطعه را تا آخر اجرا كنی؛ تو موزیكال نیستی، اگر شخصی به ‌طور تصادفی دو صفحه نت را برایت ورق زند، توقف كرده و نتوانی نواختن را ادامه دهی. ولی تو موزیكال هستی اگر در قطعه‌ای جدید تقریباً احساس كنی كه در ادامه چه باید باشد، در اثری آشنا همین روال در ذهنت باید باشد. موسیقی نه تنها در انگشتانت بلكه در سر و دلت جای دارد.
▪ اما چطور می‌توان موزیكال شد؟ فرزند عزیزم، از همه چیز مهم‌تر شنوایی تیز و درك فوری است، چون همه چیز از آسمان القا می‌شود. اما استعداد را می‌توان پرورش و تكامل داد، به این هدف دست نمی‌یابی اگر گوشه‌نشینی اختیار كنی و تمام روز تمرینات مكانیكی انجام بدهی؛ تماس زنده و همه‌جانبه با موسیقی ضروری است: به‌ویژه سر و كار داشتن با كُر و اركستر.
▪ در مرحله اول گستره آوایی آدمی را در چهار شكل اساسی مشخص ساز: به آوازها گوش فرا ده، به‌ویژه در كُر؛ تحقیق كن كه كدام مناطق قدرت بیشتری را دارا هستند و در كدام یك آوازها به بیان نرم و لطیف می‌پردازند.
▪ به همهٔ ترانه‌های محلی با دقت گوش فرا ده؛ این، گنجینهٔ زیباترین ملودیهاست؛ آنها خلق و خوی ملتهای گوناگون را برایت بازگو می‌كنند.
▪ از اوان كودكی خواندن كلیدهای قدیمی را تجربه كن. در غیر این صورت بسیاری از گنجینه‌های گذشته برای تو دست‌نیافتنی است.
▪ از ابتدای آموزش به صدا و شخصیت سازهای گوناگون توجه كن. كوشش كن تا خواص مخصوص صداها را در حافظه شنوایی‌ات حك كنی.
▪ هیچ گاه فرصت شنیدن یك اپرای خوب را از دست مده.
▪ قدیم را بزرگ بدار، ولی با روی باز به پیشواز نو برو. به اسامی ناشناس با نظر مغرضانه نگاه مكن.
▪ در مورد یك اثر موسیقی از اولین تأثیر آن قضاوت مكن: آنچه در لحظهٔ اول به تو خوش می‌آید نه همه وقت بهترین است. اساتید آموختن بیشتر را تقاضا دارند. بسیار چیزها در مرحلهٔ بلوغ برای تو روشن می‌شود.
▪ در قضاوت راجع به موسیقی بین یك اثر هنری و اثری كه تنها برای سرگرمی (آماتور) است تفكیك قائل شو. از اولی دفاع كن اما در مورد دومی خشمگین مشو!
▪ «ملودی»، ندای رزمی (جنگی) اشخاصی با معلومات سطحی (غیر حرفه‌ای) است، و در حقیقت موسیقی بدون ملودی موسیقی نیست. اما بفهم كه آنها از مفهوم «ملودی» چه چیز را در نظر دارند: آنها ملودی س‍َب‍ُك و زود درك‌شونده، با ریتم ظاهراً جذاب را اعتراف می‌كنند. ولی باز آثار زیادی دارای شیوه‌های دیگر موجود است و اگر هر گاه هر جایی از آثار باخ، موتسارت و بتهوون را بازنمایی هزاران شكل گوناگون ملودی را می‌بینی؛ برعكس ملودیهای اپرای نوی ایتالیایی با روش حقیرانهٔ یك‌نواخت تو را دلگیر خواهد كرد.
▪ بسیار خوب و جالب است اگر تو در پیانو ملودیهای كوچك را بنوازی و بیشتر خوشحال باش وقتی كه آنها خود به خود و بدون ساز به سراغ تو می‌آیند. معلوم می‌گردد كه در تو درك باطنی موسیقی بیدار می‌شود. انگشتان باید آن چیزی را كه مغز می‌خواهد اجرا كنند، نه برعكس.
▪ در ابتدای ساختن یك اثر موسیقی همه قطعه را در مغز بساز. زمانی كه كاملاً آماده شد، آن را می‌توانی روی ساز اجرا كنی. اگر موسیقی تو از باطن تو برخاسته باشد و تو آن را احساس كردی به دیگران نیز همان تأثیر را خواهد بخشید.
▪ اگر آسمان به تو تخیل (فانتزی) زنده عطا كرده است، پس در لحظات تنهایی تو گاهی میخكوب‌ می‌شوی پشت ساز می‌نشینی، با كوشش باطنی خود ـ‌ «من» ـ را در هارمونی بیان كنی؛ و هر قدر این عالم هارمونی برایت ناروشن است تو همان قدر مرموزتر احساس داری كه بر گردونه سحرآمیز‌ِ هستی سوار شوی. این خوشبخت‌ترین ساعات جوانی است. اما اغلب زمان خود را در اختیار‌ِ امیال‌ِ استعدادت قرار مده كه آن، تو را به صرف كردن وقت و قوه‌ات برای ساخت تصاویر توه‍ّمی (رویایی) برمی‌انگیزد. فرا گرفتن فرم و نیروی بیان روشن به تو، تنها همراه با دانش مكتوب می‌آید. از این رو بیشتر وقت خودت را به نوشتن صرف كن، تا بداهه‌نوازی (improvization, impovise)
▪ هر چه زودتر به كار رهبری اركستر آشنا شو. بیشتر به رهبرهای خوب نظر كن؛ همراه با آنها می‌توانی آهسته آهسته به كار رهبری بپردازی. این كار موضوع را روشن می‌نماید.
▪ به دقت به زندگی نظر كن و نیز با هنرها و علوم دیگر آشنا شو.
▪ قوانین اخلاق عیناً قوانین هنر است.
▪ با كوشش و فعالیت همیشه (همه وقت) به درجات والاتر خواهی رسید.
▪ از یك ورقه فلز كه چند سكه بیشتر ارزش ندارد می‌توان هزاران فنر ساعت ساخت كه بسیار باارزش است. «ورقه فلزی» كه از عالم بالا به تو داده شده است، از روی وجدان استفاده نما.
▪ در هنر هیچ چیز حقیقی بدون شور و اشتیاق ساخته نمی‌شود.
▪ هنر نه برای جمع كردن ثروت است سعی كن یك هنرمند باكمال شوی. دیگر هر چه هست خود‌به‌خود به دست می‌آید.
▪ فقط زمانی كه فرم اثر برایت روشن شود مضمون آن نیز واضح می‌گردد.
▪ شاید تنها نابغه می‌تواند نابغه را تا انتها درك كند.
▪ شخصی گفته است كه نوازنده كامل باید با شنیدن اثر اركستری در بار اول، پارتیتور آن را تصور كند. این عالی‌ترین هدف است كه در موردش می‌توان آرزو كرد.
▪ آموزش انتها ندارد.
● دیگر اندرزهای روبرت شومان
▪ به هر دوره برای خدمتهایش احترام قائل می‌شویم! دوران نو نیز دست‌آوردهای درخشانی دارد.
▪ در همه دوران، آهنگسازان بد هم وجود داشتند و نیز نادانانی كه از آنها تعریف می‌كردند.
▪ اگر قرار است نزد كسی چیزی بنوازی بهانه نیاور؛ این كار را بلافاصله انجام بده و یا فوری رد كن.
▪ تو تنها یك استاد را دوست مدار، اساتید زیاد بوده و هستند.
▪ فكر نكن كه موسیقی قدیمی، منسوخ (كهنه) گشته. سخن زیبا و حقیقی هیچ گاه كهنه نمی‌شود، موسیقی زیبا و حقیقی نیز چنین است: پیر نمی‌شود.
▪ قطعه موسیقی خود را چنان تصور كن كه گویا در پیش چشمانت حاضر است.
۱ـ قوانین حیاتی برای اهل موسیقی موافق (مطابق) نشر سال ۱۹۵۹ با ویرایش د. و. ژیتامیرسكی چاپ می‌شد.
مطابق نقشهٔ اولیه ر. شومان این حكمتها برای جایگزینی بین قطعات «آلبوم برای نوجوانان» پیش‌بینی گشته، ولی آهنگساز از این نیت دست كشیده و آنها را به طور جداگانه نشر نمود. (ضمیمه «مجله نو موسیقی»، لایپزیگ. No:۳۶ و ۱۸۵۰).
بعدها «قوانین حیاتی» «ضمیمه» «آلبوم برای نوجوانان» گردید و در سال ۱۸۵۴ به نشر آثار یك جلدی روبرت شومان به نام «مجموعه مقالات درباره موسیقی و موسیقیدانان» انتشار یافت «و دیگر اندرزها» بعد از مرگ ر. شومان در بین دست‌نوشته‌هایش پیدا گردید.
در نشر حاضر بعضی از اندرزها حذف شده‌اند.
دلبر حکیم آرا
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر