دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

بیمار سفارشی


زمانی بود كه به خاطر كمبود پزشك و متخصص چند نفر پزشك محدود و معدود، به عنوان یگانه پزشكان هر رشته درمانی مطرح می شدند و بیماران هم خواسته یا ناخواسته گزینه دیگری برای انتخاب كردن نداشتند - بماند كه الان هم خیلی از مناطق كشور فاقد پزشك هستند و پزشكانی كه دوره طرح خود را می گذرانند، تنها گزینه های بیماران به شمار می روند - ولی به هر حال با افزایش تعداد پزشكان و تخصصی تر شدن مداوای بیماران، پراكندگی بیماران به مراتب بیشتر از قبل شده است.یك بیمار چطور می تواند پزشك خود را انتخاب كند؟ به عبارت دیگر بیمار از كجا باید بداند كه برای حل مشكل خود به چه پزشكی مراجعه كند؟ زمانی است كه بیمار به دلیل یك مشكل حاد و اورژانس به اولین بیمارستان یا مركز درمانی یا مطب دم دست خود مراجعه می كند. این طریق مراجعه به پزشك صرفا محدود به همان موقعیت های اورژانس است و احتمال تكرار آن بی نهایت كم خواهد بود.
دسته دیگر در اصطلاح پزشكان، بیماران گذری هستند. چنین بیمارانی بدون هیچ تمایز خاصی نام و عنوان پزشك را از روی تابلوی مطب می خوانند و به او مراجعه می كنند. پزشكان متفق القول اعتقاد دارند كه تعداد بیماران گذری كه به آنها مراجعه می كنند، درصد بسیار اندكی زیر ۱۰ درصد از بیماران آنها را تشكیل می دهند. دسته سوم بیماران ارجاعی reffered patient هستند كه از سوی پزشكان دیگر یا سایر بیماران همان پزشك معرفی می شوند و عمده بیماران مراجعه كننده به یك پزشك از دسته بیماران ارجاعی هستند. طبعا اگر بیماران یك پزشك از كار او رضایت داشته باشند، آن پزشك، بیماران ارجاعی بیشتر و در مجموع بیماران بیشتری خواهد داشت.اما در دل این بیماران ارجاعی، بیماران دیگری مطرح می شوند كه عمده پزشكان، كمی تا قسمتی از مداوای آنها اكراه دارند، گرچه هرگز به روی خودشان نمی آورند و آن هم بیماران سفارشی هستند. بیماران سفارشی، بیمارانی هستند كه از سوی دوست و آشناهای نزدیك معرفی می شوند یا اینكه خودشان یكی از نزدیكان پزشك هستند.شاید شنیده باشید كه برخی از پزشكان و جراحان بسیار حاذق، وابستگان درجه یك را شخصا درمان نمی كنند و آنها را به همكاران خود ارجاع می دهند. ترس و تردید از اینكه مبادا درمان به نتیجه مطلوبی نرسد یا مشكلی برای بیمار سفارشی ایجاد شود، دلیل اصلی اكراهی است كه قبلا ذكرش رفت.بد نیست سوالی را مطرح كنیم: جراحی كه بارها و بارها مثلا آپاندیسیت را جراحی كرده، چرا از جراحی مشابهی برای یك بیمار آشنا احساس خوشایندی ندارد؟ دندانپزشكی كه بارها و بارها درمان های مختلف دندانپزشكی را به شكلی مطلوب انجام داده، درمان مادر یا پدر خود را به همكارش می سپارد، در حالی كه شاید به لحاظ كاری، تفاوتی با هم نداشته باشند و ...
گاهی توقع زیاد این بیماران چنان تمركز حواس پزشك را بر هم می زند كه به قول معروف كار خودشان هم یادشان می رود
یك وجه این قضیه به تفاوت كیفیت كاری پزشكان برمی گردد. شاید پزشكی كه بیمار به او ارجاع می شود از لحاظ كاری بهتر از پزشك اصلی باشد، اما نكته جالب قضیه اینجاست كه به رغم این برتری كامل، درمان بسیاری از بیماران سفارشی با مشكل روبه رو شده و كار ایده آلی از آب در نمی آید، به خصوص در مورد رشته هایی كه با بیماری های تهدیدكننده زندگی سروكار ندارند، مثل درمان های زیبایی، پوست، عمده درمان های دندانپزشكی و جراحی های كوچك.بسیاری از پزشكان بارها و بارها اذعان كرده اند كه درمان های بیماران سفارشی شان چندان مطلوب نبوده است. یك دلیل این مساله شاید وسواس و دقت بیش از حد باشد. می دانید كه خیلی از اوقات دقت بیش از حد كار را خراب می كند. یك دندانپزشك در این زمینه می گوید: گاهی وقت ها وسواس زیاد باعث می شود پزشك نتواند كار عادی و همیشگی خود را انجام دهد. در شرایط عادی و بدون وسواس غیرعادی، می توان كار به مراتب بهتری ارایه كرد.این وسواس غیر عادی هم از ترس خراب كردن و نامطلوب از كاردرآمدن درمان ناشی می شود.
یك روی دیگر این مشكل شاید به خاطر توقع بالای بیماران سفارشی باشد، مثلا از جنبه سرعت انجام درمان؛ اغلب شخص معرف از پزشك می خواهد تا بیمار او را هرچه زودتر و به صورت اورژانس معاینه و درمان كند و همین اضطرار و سرعت می تواند بعضا مساله ساز شود. پزشك دیگری اعتقاد دارد: مجبوریم چنین بیمارانی را به زور لابه لای بیماران دیگر جای دهیم و بعضا به خاطر همین تعجیل نمی توان آنطور كه باید وشاید بیمار را معاینه كرد، مثلا شاید از تمام بیماران به طور عادی یك آزمایش خاص درخواست شود، ولی فشار بیماران سفارشی برای اینكه هرچه سریع تر كارشان انجام شود، گاهی چنان حواس پزشك را پرت می كند كه این قضیه را فراموش می كند و بعدا نبودن همین آزمایش عادی ممكن است مساله ساز شود.توقع بالای بیماران از نتیجه درمان هم بخش دیگری از این مشكل است. بیماران وقتی به پزشك آشنا مراجعه می كنند عمدتا توقع بالا و بعضا غیر عادی از كار پزشك دارند. در صورتی كه در بسیاری از موارد بنابر شرایط خاص بیمار یا امكانات درمانی نمی توان كار بیشتری برای او انجام داد، ولی شاید به واسطه این آشنایی و برخی تعارفات رایج، پزشك نتواند این مساله را به درستی برای بیمار یا معرف او توضیح دهد و بعد عوارض ناشی از توقع بالای بیمار گریبانگیر ایشان می شود. یك جراح متخصص گوش و حلق و بینی می گفت: بیماری را برای جراحی انحراف بینی و زیبایی از طرف یكی از اقوام نزدیك به من معرفی كردند. بعد از جراحی یكی از عوارض شایع جراحی یعنی كبودی و خونمردگی در صورت بیمار ظاهر شد. نمی دانید چه قشقرقی به پا كردند. حرف و حدیث و متلك و ... بود كه بر سر من می بارید. هرچه هم به بیمار و آن فامیل محترم توضیح می دادم كه این مشكل خاصی نیست و به زودی برطرف می شود، به خرجشان نمی رفت، حتی مرا به كار بی دقت متهم كردند و بیمار رفت پیش یك پزشك دیگر و وقتی آن همكار هم حرف مرا تكرار كرد، آن وقت قضیه كمی آرام تر شد. خلاصه تا وقتی كه كبودی و خونمردگی از بین نرفت، دنیا را برای من جهنم كردند. بعد از آن هیچ وقت بیماران خیلی نزدیك و آشنا را جراحی نكردم. آخرین بخش این مشكل باز هم به توقع بالای بیماران برمی گردد. گاهی توقع زیاد این بیماران چنان تمركز حواس پزشك را بر هم می زند كه به قول معروف كار خودشان هم یادشان می رود. چون بیمار آشناست، وسواس انجام كار دقیق و خوب هم به این مشكل اضافه می شود و كار قطعا به مشكل برمی خورد. به هر حال هیچ پزشكی نمی تواند از معالجه و درمان بیماران سفارشی فرار كند. اینكه حاصل درمان، كار خوبی از آب درمی آید یا نه، به عواملی بستگی دارد كه بسیاری از آنها از قلمرو مهارت و عملكرد پزشك خارج هستند.
منبع : خبرگزاری فارس