جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

Coma: The Musical


Coma: The Musical
پس از رؤیت یک نسخه از فیلم موسیقائی Colma به این نتیجه می‌رسید که می‌تواند مانند یک حلال، افکار پیشین شما را حل کند، اما از ستاره‌های سینما نخواهید تا برای این داستان کوچک و کم‌اهمیت که بیشتر درباره رابطه میان خانه و احساسات ماست، زیاده‌روی کنند. ممکن است این فیلم با موانع دوری‌ناپذیر برای بیان حقیقت به یک شایعه صرف شبیه باشد، اما با کمک ریتم‌های هوشمندانه، نظریه‌های عجیب و مرموز و هم‌چنین قضاوت‌های صادقانه به موفقیت بالائی دست یافته است.
راه‌های بسیاری که نوجوانان به آنها قدم می‌گذارند (چه خوب و چه بد)، این تصور نادرست را تقویت می‌کنند که ناراحتی‌های دوران بزرگسالی ما همگی در مکانی ریشه دارند که در آن بزرگ شده‌ایم. با ترانه نخست فیلم به نام ”کولما می‌ماند“، این احساس به‌وجود می‌آید که سازندگان این‌گونه فیلم‌ها پوچی پیش پا افتاده‌ای را نشان می‌دهند و از ما می‌خواهند تا مسئولیت ناراحتی‌های خود را به‌عهده گرفته و به خانه و وطن خود پایبند بمانیم. از طرفی ترانه‌های این فیلم به‌خوبی درباره شخصیت‌هائی ساخته شده که به‌درستی مشکلات خود را مورد بررسی قرار می‌دهند. ما می‌توانیم به‌عنوان یک بیننده شخصیت‌های فیلم را برای حفاظت از خود و احساس همدردی با آنها تا زمانی‌که آگاهی خود را دوباره به‌دست آورند به باد انتقاد بگیریم. ماریبل، رودل و بیلی (جیک مورنو) مسائل شغلی و مشکلات خود را با پدر و مادرشان در میان می‌گذارند تا به رابطه‌ای دوستانه با آنها برسند و در پایان زمانی فرا می‌رسد که تصمیم می‌گیرند کولما را ترک کنند و ممکن است که دیگر نتوانند با یکدیگر حرف بزنند. یکی از آنها به اطراف سان‌فرانسیسکو می‌رود و دیگری راهی نیویورک می‌شود.
مندوزا، ترانه‌سرا و شاعر فیلم هم در تلاش است تا به آداب زندگی روستائی با ترکیبی از طنز و غم و اندوه دست یابد و باید اقرار کرد که خیلی جاها موفق بوده است.
منبع : نشریه تخصصی هنر و رایانه