جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تاثیر تنهایی بر سلامت روان


تاثیر تنهایی بر سلامت روان
فیلم «پاپیون» را احتمالا دیده‌اید. چندی پیش نقد جالبی درباره این فیلم می‌خواندم که می‌گفت این فیلم نشان می‌دهد که بدترین نوع شکنجه انسان، تنها گذاشتن اوست و به همین دلیل است که برخی محکومان دادگاهی را به جزیره‌های دورافتاده تبعید می‌‌کنند. بررسی موضوع تنهایی و نقش آن بر سلامت روان، موضوعی است که درباره‌اش با دکتر فربد فدایی، مدیر گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی، گفتگو کرده‌ایم...
▪ اگر موافق باشید بحث را با این سوال شروع کنیم که علاقه‌مندی به زندگی جمعی و گریز از تنهایی مختص انسان است یا در دنیای حیوانات هم دیده می‌شود؟
ـ زندگی اجتماعی مشخصه برخی جانوران است. مورچه‌ها، موریانه‌ها و زنبورهای عسل به صورت اجتماعی زندگی می‌کنند. تقسیم کار مشخصه مهم اجتماعات این جانوران است. هر گروه برای کار ویژه‌ای تخصص یافته‌اند: کارگر، سرباز، نوزادها، پرستار، ملکه، نرها. در عین حال، هریک از این جانوران قابل تعویض با دیگری است. فردیت نقشی در زندگی آنها ندارد و آنها مانند پیچ و مهره‌های یک ماشین پیچیده هستند.
▪ حیوانات صرفا برای دوری از تنهایی به دنبال جفت می‌گردند؟
ـ خب،‌گاهی برخی جانوران هم‌نوع در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند اما هیچ‌گونه ارتباط ارگانیک (سازواره‌ای) بین آنها وجود ندارد. برای نمونه سوسمارها یا برخی پرندگان در کنار هم‌نوعان خود دیده می‌شوند اما این امر به علت محیط‌زیستی مشترک است و نه رابطه اجتماعی. گزیدن جفت همیشگی خصوصیتی است که در برخی پرندگان و پستانداران دیده می‌شود. برای نمونه، غازها در طول زندگی فقط یک جفت برمی‌گزینند و اگر او را از دست دهند حالت‌هایی شبیه به افسردگی انسان در آنان پدید می‌آید و تا‌ آخر عمر جفت دیگری اختیار نمی‌کنند. شیرها و میمون‌های بی‌دم هم که در زمره پستانداران تکامل‌یافته محسوب می‌شوند به صورت قبیله‌ای زندگی می‌کنند و این امر به ویژه در مورد گوریل‌ها و شامپانزه‌ها مصداق دارد که در زندگی اجتماعی سلسله مراتب خویشاوندی و سلطه وجود دارد و رعایت می‌شود و هریک از اعضای قبیله جایگاه ویژه‌ای دارد. پدر و مادر و دایی و خاله و عمو و عمه به همان صورتی که در جوامع انسانی وجود دارد بین شامپانزه‌ها هم دیده می‌شود.
▪ حیوانات باهوش‌تر چه‌طور؛ مثلا دلفین‌ها و وال‌ها؟
ـ دلفین‌ها و وال‌ها و فیل‌ها که جانوران باهوشی هستند به صورت اجتماعات سازماندار زندگی می‌کنند. اما یک نکته مهم و دردناک که می‌خواهم همین‌جا به آن اشاره کنم این است که انسان که به لقب اشرف مخلوقات مفتخر است به خود اجازه می‌دهد زندگی این موجودات باهوش و با عاطفه را که علقه‌های خویشاوندی و قبیله‌ای دارند از بین ببرد و روابط آنها را از هم بپاشد و زجر و رنج پایان‌ناپذیری را به بازماندگان آنها تحمیل کند. کاشکی آنهایی که با مجهز‌ترین آلات قتاله به کشتن این جانوران اقدام می‌کنند نه فقط از نظر اخلاقی و از نظر مصالح محیط‌زیستی بلکه به صورتی قانونی از این اقدام خون‌بار و بیهوده بازداشته شوند.
▪ از این‌ها که بگذریم؛ بحث اصلی ما درباره تنهایی انسان‌هاست.
ـ بله، انسان یک موجود اجتماعی است که نه تنها حوایج و ضروریات زندگی او به صورت اجتماعی بهتر برآورده می‌شود بلکه از نظر عاطفی هم به بودن با هم‌نوع خود نیاز دارد. داستان روبینسون کروزوئه که از واقعیت سرچشمه گرفته است، در این مورد مثال خوبی است که نشان می‌دهد قهرمان داستان در عین آنکه تمام حوایج زیستی خویش را به خوبی برآورده می‌کرد اما از نبودن مصاحب به شدت در رنج بود. نوزاد و شیرخوار به جدا ماندن از مادر با گریه و اضطراب و افسردگی واکنش نشان می‌دهد و بعدها هم در دوران بزرگسالی، اضطراب و افسردگی است که واکنش فرد را به تنهایی آشکار می‌کند. کودکانی که متحمل جدایی از مادر شده‌اند در بزرگسالی مستعد افسردگی هستند و میزان خودکشی در آنان بالاتر از همسالانی است که در کودکی متحمل جدایی از مادر نشده‌اند.
▪ تاثیر تنها شدن و جدایی در سنین گوناگون چگونه است؟
ـ طبق بررسی‌های هولمز و راهه که میزان فشار روانی رویدادهای گوناگون زندگی را در مقایسه با یکدیگر و به صورت کمی مشخص کرده‌اند، شدیدترین فشار روانی به دنبال از دست دادن همسر اتفاق می‌افتد. مرگ همسر بالاترین درجه استرس را به فرد تحمیل می‌کند و به دنبال آن طلاق قرار دارد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد در مردانی که همسر خود را از دست می‌دهند میزان مرگ و میر دو برابر مردان همسالان آنان است که با همسر خود زندگی می‌کنند.
میزان انواع اختلالات روانی دوران بزرگسالی در افراد مجرد به صورت چشم‌گیری بالاتر از افراد متأهل است؛ البته نتیجه‌گیری در اینجا کمی پیچیده است زیرا به نظر می‌رسد افرادی که سازگاری بهتری دارند و کمتر مستعد بیماری هستند، بیشتر ازدواج می‌کنند و بهتر نیز قادر به حفظ زندگی زناشویی‌شان هستند.
▪ پس ازدواج به سلامت روان خدمت می‌کند؟
ـ به هر حال زندگی خانوادگی نقش متعادل و منظم‌کننده‌ای در حیات اعضای خود دارد. خانواده هدف مشترک و روش‌های سازنده برای پیشرفت را به اعضا اهدا می‌کند و به وسیله پایش هر عضو او را از انحراف مصون می‌دارد. هنگام شکست‌ها و محرومیت‌ها، این حمایت و همدلی همسر و دیگر اعضای خانواده است که به فرد امید برای ماندن و کوشش برای پیشرفت را می‌دهد. کودکانی که از مراقبت مادر محروم بوده‌اند و مجبور به قطع دلبستگی از او شده‌اند، بعدها از ترس اینکه دیگر بار متحمل جدایی از فرد محبوب خود شوند، از دلبستگی می‌پرهیزند. آنان تبدیل به شخصیت‌های بی‌عاطفه می‌شوند زیرا از قطع عشق چنان رنجی برده‌اند که نمی‌خواهند این تجربه دردناک دیگر بار تکرار شود.
▪ آیا دلبستگی به حیوانات خانگی هم می‌تواند از افسردگی بکاهد؟
ـ برخی پژوهش‌های اخیر مؤید آن است که مراقبت و نوازش جانوران خانگی که قادر به ابراز توجه و عاطفه متقابل هستند، در بهبود روحیه برخی افراد نقش مثبت دارد. ضمن این که یکی از معیارهای تشخیصی اختلال سلوک در کودکان که بعدها می‌تواند به اختلال شخصیت ضد اجتماعی منجر شود که زمینه‌ساز جرم و جنایت و آدم‌کشی است، بی‌رحمی نسبت به جانوران است. هر کجا که کودک یا بزرگسالی را دیدید که نسبت به جانوران بی‌رحم و آزارگر است، بدانید که او به احتمال زیاد نسبت به آدمیان هم خشن و بی‌رحم است. روایات زیادی از محبت رسول‌اکرم(ص) و امیرالمومنین(ص) نسبت به جانوران وجود دارد. از جمله نقل شده است که روزی گربه‌ای بر دامان حضرت علی‌ علیه‌السلام آرام گرفت و خوابید. آن حضرت زمانی که می‌خواست از جا برخیزد برای آنکه گربه به خواب خود ادامه دهد و بیدار نشود، با خنجر خویش آن قسمت عبا را که گربه روی آن خوابیده بود برید و سپس برخاست تا به امور مملکتی بپردازد. در خاطرات اطرافیان حضرت امام‌خمینی(ره) نیز نمونه‌هایی از توجه و محبت آن رهبر مقتدر به گربه مقیم بیت آن حضرت نقل شده که حاکی از مهر و محبت فراگیر ایشان است. خلاصه این‌که یکی از زمینه‌های مهم بهداشت روانی، زندگی اجتماعی توأم با محبت نسبت به دیگران و اجتناب از تنهایی و گوشه‌گیری است. این موضوعی مهم است که چه در ایران باستان و چه در ایران اسلامی به آن تاکید زیاد شده است و پژوهش‌های علمی هم آن را به‌طور کامل تایید می‌کند.
دکتر مجید سلطانی
منبع : روزنامه سلامت