چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


بازخوان تصانیف قدیم


بازخوان تصانیف قدیم
گروه موسیقی به معنی آنچه که در جهان خارج از ایران وجود دارد، در کشور ما چندان بروزی ندارد. درست است که ما هم تعدادی گروه ریز و درشت موسیقی ایرانی داریم ولی با یک مقایسه سرانگشتی متوجه می شویم که آنان بیشتر به چشمه های فصلی می مانند تا رودخانه های خروشان دائمی و این نه به سبب کم استعدادی هنرمندان ما بلکه تنها به خاطر فضای بسته هنری کشور است که محترمانه و بی سر و صدا، از گسترش هنر موسیقی جلوگیری می کند!
آنچه که در جهان خارج به تعدادی از افراد موسیقیدان، هویت گروهی می دهد، داشتن ترکیب نسبتاً ثابت، برنامه مرتب سالیانه و حضور در فستیوال های متعدد داخلی و خارجی به همراه انتشار آثار صوتی و تصویری است که این تعریف به سختی در باره جمع موسیقیدانان ایرانی می گنجد.
در این میان البته چند گروه اندک می توان نام برد که ویژگی های یک گروه به معنی کلمه را کم و بیش دارند ولی در مقایسه با نظایر خارجی، همچنان چرخ شان لنگ است. تا کنون در بخش گروه های موسیقی ایرانی این وبلاگ به معرفی مختصر گروه کامکارها و گروه دستان پرداختم. این بار به سراغ گروه موسیقی سپهر رفتم که همگی اعضای آن را جوانان تشکیل می دهند. گویا قرار است در روزهای ۲۱ و ۲۲ تیر ماه در سالن رودکی کنسرتی برگزار کنند.
این گروه وابسته به مرکز حفظ و پژوهش موسیقی ایران یا همان حفظ و اشاعه سابق است که زیر نظر مجید کیانی، داوود گنجه ای، داریوش طلایی و داریوش پیرنیاکان فعالیت می کند. اعضای گروه همگی عضو پیوسته مرکز بوده و موسیقی آنها به نوعی نماینده رسمی موسیقی حاکم بر مرکز می باشد. البته الان باید گفت بودند، چون یکی دو سال است با تغییر مدیریت موسیقی صدا و سیما، موجودیت مرکز حفظ و اشاعه یا همان حفظ و پژوهش از بین رفته و فقط نامی نمادین از آن باقی مانده که همچنان بر اذهان جاری است.
نوازندگان گروه احمد رضا خواه (سنتور)، نوشین پاسدار (عود)، بهاره فیاضی (تار)، آساره شکارچی (کمانچه)، احسان عابدی (نی) و فرید خردمند (تنبک) هستند. بد نیست ۳۰ سال به عقب برگردیم و ترکیب نوازندگان مرکز حفظ و اشاعه را مرور کنیم.
برخی از اعضای سابق این گروه عبارتند از: حسین علیزاده(تار)، ‌پرویزمشکاتیان (سنتور)، ‌علی اکبر شکارچی (کمانچه)، محمد علی کیانی نژاد (نی) و مرتضی اعیان (تنبک). این مقایسه بدون هیچ توضیحی خود گویای فاصله عمیق دو نسل موسیقیدان ایرانی را به تصویر می کشد.
وجه مشترک گروه سپهر با همتای ۳۰ سال پیش خود، بازگشت به سنت های فراموش شده موسیقی ایرانی است، با این تفاوت که جوانان آن روزگار که اینک پیران آبدیده ای شده اند، علاوه بر دغدغه حفظ و احیای سنت، به نوآوری هم توجه بسیار داشتند و آثار خلاقانه آنان خود گواه بر این ادعاست. اما در حال حاضر گروه سپهر از ابتدای تشکیل خود در سال ۱۳۷۹ تا کنون، تمام توان خود را به بازخوانی آثار قدیمی معطوف کرده است.
گر چه این رویکرد پدیده جدیدی در گسترش موسیقی ایرانی نیست ولی در هر حال لازم است و نمی توان بخش مهمی از میراث شنیداری این مرز و بوم را که به دلایل متعددی رو به فراموشی است، نادیده گرفت. برای مثال در اجراهای این گروه گاهی تصانیفی را می شنویم که برای نخستین بار پرده گوشمان را می لرزانند.
در واقع می توان گفت ارتباط نسل فعلی موسیقی دوستان ایرانی با آثار گذشته هر چقدر هم قوی باشد، به هیچ عنوان کامل نیست و ما همواره نیاز داریم تا از کانال های متعدد، نقبی به گذشته بزنیم. از این جهت کار گروه سپهر خیلی ارزشمند است.
به ویژه آنکه نوازنده ضرب گروه –فرید خردمند- ریتم های کهن ایران موسوم به ریتم های ادواری را اجرا می کند که در کتاب مقاصد الحان عبدالقادر مراغی از آنها بسیار یاد شده است.
گروه سپهر در مقایسه با دیگر گروه های جوان موسیقی ایرانی از امتیازات ویژه ای برخوردار است و در بین چهره های متنفذ موسیقی امروز ایران حامیان قدرتمندی دارد. مجید کیانی موسیقیدان شناخته شده ایرانی که به نوعی پدر معنوی این گروه به حساب می آید، یکی از حامیان و مشوقان آنهاست. در عین حال اعضای گروه از حمایت بی دریغ داوود گنجه ای مرد شماره یک دستگاه اداری موسیقی کشورمان نیز برخوردارند و همینطور از داریوش پیرنیاکان و دایوش طلایی می توان نام برد که ارادت ویژه ای به این گروه دارند.
نتیجه این حمایت ها، برگزاری کنسرت مرتب سالیانه، شرکت مستمر در جشنواره های موسیقی فجر و اجرای موسیقی در اغلب همایش های هنری زیر نظر فرهنگستان هنر می باشد که معمولاً نسیب خیلی از گروه های دیگر نمی شود.
البته جمع بند همه این توجهات مثبت است و جای دوری نمی رود. موسیقی دستگاهی ایران که بخشی از شناسنامه هنری ماست، اوضاع و احوال چندان مناسبی ندارد و به شدت نیازمند اینگونه حمایت هاست. در واقع اگر سامانه فرهنگی کشور، سر و سامانی داشت، حتی از این هم بیشتر می توانست به گروه های موسیقی توجه کند.
اما از آنجا که مدیریت فرهنگی کشور در بی فرهنگی کامل دست و پا می زند، امیدی به حمایت های اینچنینی نیست مگر توجه چند موسیقیدان متنفذ که آن هم به طور معمول شامل همه نمی شود.
http://hooshang-samani.blogfa.com


همچنین مشاهده کنید