شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خاورمیانه بدون رقابت


خاورمیانه بدون رقابت
کشورهای خاورمیانه برای کسب و تداوم اثرگذاری منطقه‌ای و اعتبار جهانی به مانند بازیگران در دیگر نقاط گیتی ناگزیر هستند بهره‌مند از سلامت و کارآمدی داخلی و از سویی دیگر برخوردار از صحت تحلیلی در رابطه با نقش و خط‌مشی‌های بازیگران مطرح بین‌المللی باشند. تنها در این‌صورت است که می‌توان از دستیابی به جایگاه مطرح و تعیین‌کننده منطقه‌ای به مفهوم واقعی آن صحبت کرد.
در اینجا توجه را معطوف به فهم صحت تحلیلی می‌کنیم که شاید با توجه به شرایط حاد منطقه به شدت مورد نیاز باشد. نگاه بازیگران مطرح جهانی یعنی آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلستان و چین به جهت کیفیت توانمندی‌ها و سابقه تاریخی در تجزیه و تحلیل کشورهای منطقه در رابطه با بهینه‌ترین خط‌مشی برای ساماندهی به چشم‌اندازهای بین‌المللی می‌بایستی مورد توجه قرار گیرد. کشور چین از اواخر دهه ۷۰ بر اساس چارچوب ترسیم‌شده به وسیله رهبران سیاسی خود با گرایش‌های اقتصادی راست‌گرایانه، خط‌مشی‌اش را بر این قرار داده است که حجم وسیعی از سرمایه‌های مادی، معنوی و اعتباری کشور را در راستای حیات بخشیدن به زیربنای مادی ضروری برای تبدیل به یکی از قطب‌های اقتصاد جهانی در نیمه‌های قرن بیست و یکم اختصاص ‌دهد. در جهت تحقق این استراتژی، اجماع نظر در بین نخبگان این کشور بر این محور است که اولا جنبه بین‌الملل‌‌گرایی غیراقتصادی چین معطوف به شرق آسیا باشد و ثانیا این کشور در مناطق حیاتی در استراتژی جهانی آمریکا، به لحاظ نیاز به تداوم نرخ رشد داخلی و تداوم دستیابی به بازار مصرف آمریکا از عرض اندام علیه آمریکا خودداری کند.
پس این کشور در راستای منافع اقتصادی خود نمی‌بیند که با کشورهای منطقه‌ای مخالف آمریکا به ائتلاف علیه این کشور دست بزند. برای دستیابی به منزلت جهانی اقتصادی هم‌تراز آمریکا در برنامه ۵۰ ساله ترسیم‌شده رهبری این کشور به‌وسیله تنگ شیائوپینگ، چین تحت هیچ شرایطی منافع حیاتی آمریکا در خاورمیانه را به سخره نخواهد گرفت. روسیه بعد از دسامبر سال ۱۹۹۲، با در نظر گرفتن این واقعیت که این کشور قادر به ایفای نقش در محدوده جغرافیایی کوچک‌تری در رابطه با گذشته است، اولویت را بر ایفای نقش برجسته در اروپا به جهت وابستگی گسترده کشورهای این قاره به ۴۰ درصد از منابع انرژی روسیه قرار داده است. در کنار این خط‌مشی، رهبران روسیه، برای حفظ آسیای مرکزی در حوزه منطقه نفوذ خود اعتبار فراوان قائل هستند.
روسیه برای اینکه اثرگذار باشد نیازمند این است که اگر هم قادر به جلب موافقت آمریکا نباشد، حداقل با مخالفت شدید این کشور در اروپا مواجه نشود. روسیه برای اینکه در آسیای مرکزی بتواند از اعتبار برخوردار باشد باید همراه با آمریکا اقدام کند چراکه اولا هر دو با دشمن واحدی به نام بنیادگرایی روبه‌رو هستند و دیگر اینکه روسیه آگاه است که آمریکا از آن میزان ظرفیت و توانمندی برخوردار است که در مرزهای جنوبی این کشور هزینه‌های فراوان برای حفظ نفوذ روسیه به وجود آورد. با درک این واقعیات دوگانه است که روسیه برای حفظ منافع در مناطق کلیدی اروپا و آسیای مرکزی به ائتلاف علیه آمریکا در منطقه استراتژیک از نقطه نظر واشنگتن دست نخواهد زد. کشور‌های فرانسه و انگلستان به عنوان بازیگران اروپایی که طی قرون نقش جهانی ایفا کرده‌اند و امروزه در واقع نماد اتحادیه اروپا در صحنه بین‌المللی هستند، خاورمیانه را خارج از حیطه نفوذ خود قرار داده‌اند.
این کشور‌ها به جهت میزان توانمندی‌ها و فرهنگ استراتژیک حاکم بر کشورهای خود کاملا توجه را معطوف به حوزه‌ بزرگ اقتصادی کرده‌اند و اگر هم در صحنه بین‌المللی به ایفای نقش بپردازند. در راستای رودررویی با آمریکا در مناطق حیاتی برای این کشور نخواهد بود. با توجه به این واقعیات است که باید به این مهم وقوف یافت که جدا از اینکه چه نیاتی نزد بازیگران خاورمیانه‌ای است و بدون اینکه ارزیابی در رابطه با قدرت آنان صورت بگیرد، کشورهای روسیه، چین، فرانسه و انگلستان در یک موضوع اشتراک نظر دارند. استراتژی‌های این بازیگران با وجود اینکه از تفاوت‌های فراوان برخوردار است اما براساس یک محوریت کاملا واضح شکل گرفته است. این بازیگران برای افزایش موقعیت و تداوم اعتبار جهانی خود، ائتلاف علیه آمریکا را به منظور تضعیف این بازیگر در جغرافیای کلیدی و استراتژیک برنمی‌تابند. این کشورها، خط‌مشی حذف آمریکا از خاورمیانه را برای خود ترسیم نکرده‌اند و در نتیجه پرواضح است که جدا از اینکه چه امتیازاتی به آنها اعطا شود، به جهت اینکه خاورمیانه را جزء مناطق نفوذ و حیاتی در استراتژی خود محسوب نمی‌کنند، سیاست‌های خصمانه و حذف را در قبال آمریکا در راستای منافع ملی تشخیص نمی‌دهند.
حسین دهشیار
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید