یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
بچه بد
جولین اشنابل ۲۰ سال پس از پشت پا زدن به عرصه هنر نیویورک یکی از جوایز برتر جشنواره کن را به عنوان یک کارگردان سینما به خانه برده است. درست دو دهه پیش وی را با عنوان «بچه بد» هنر نیویورک میشناختند؛ شمایلی بدبین در نیویورک که از ناکجاآباد پیدا شده بود تا حلقه درونی گرینویچ ویلیج متشکل از نامآورترین نقاشان مدرن را به سلطه خودش درآورد. این اتفاقات به زمانی اشاره دارند که جولین اشنابل هنوز تصمیم نگرفته بود توجهات خود را به فیلمسازی معطوف کند؛ به زمانی که هنوز یک راننده سابق تاکسی و یک آدم الکیخوش نتوانسته بود برای فیلم فرانسوی زبان «اتاقک غواصی و پروانه» جایزه بهترین کارگردانی را بگیرد. مسیر رو به رشدی که اشنابل تا کسب جایزه کارگردانی از جشنواره کن طی کرده است برای کارگردانی که به عنوان شغل دوم وارد عرصه فیلمسازی شده از افتخارات نادر محسوب میشود و به همین دلیل است که از داستان موفقیت وی در جشنواره کن به یک موفقیت شگفتانگیز تعبیر میشود. البته اشنابل حتی با وجود کسب این توفیق سینمایی کماکان یک فیلمساز مبتدی محسوب میشود. اشنابل همیشه به عنوان شخصیتی درخشان اما انعطافناپذیر شناخته شده است که توانایی غریبی در جلبتوجه کردن دارد.
وی در دهه ۱۹۸۰ به یک سوپراستار هنرمند شبکار تبدیل شد که عمده شهرتش مدیون خصوصیات شخصیتی کاریزماتیک و غیر عادیاش بود. در آن زمان وقتی در استودیویاش مشغول نقاشی بود یونیفورم پیژامهمانند سرهمبندی شدهای میپوشید به همراه کفشهای راحتی و یک بالاپوش غیرعادی. اشنابل در بروکلین متولد شده بود اما وقتی والدینش وی را به براون ویل تگزاس منتقل کردند تا بیشتر دوران کودکیاش را در آنجا بگذراند تمام ریشههای خود را از دست داد. اشنابل اولین تاخت و تاخر سفت و سخت خود به عالم هنر را زمانی آغاز کرد که در دانشگاه هیوستن مشغول تحصیل بود. وی درخواستی برای یک برنامه مطالعاتی مستقل به موزه ویتنی هنر آمریکایی در نیویورک ارسال کرد و چند اسلاید از آثارش که میان دو تکه نان ساندویچ شده ضمیمه آن درخواست کرد که البته با این کار بدون معطلی هم قبول شد. اشنابل بعد از اتمام برنامه مطالعاتیاش به سیر و سیاحت گرداگرد اورپا مشغول شد و قبل از اینکه به نیویورک سیتی بازگردد و بر هنرش تمرکز کند زندگی روشنفکرانه و نامتعارفی پیشه خود ساخت. وی در نیویورک در نقش یک نقاش ستیزهجو روزهایش را با آشپزی میگذراند و برخی شبها هم سری به «مکس کانزاس سیتی» میزد که یک رستوران- کلوب شبانه در گرینویچ ویلیج بود و همزمان علاوه بر ادامه دادن نقاشی سودای تبدیل شدن به یکی از شمایل شناخته شده عرصه هنر نیویورک را در سر میپروراند. چیزی نگذشت که با نقاشیهای خود روی تابلوهای بزرگ که رنگهای زندهای هم داشتند اسم و رسمی برای خود پیدا کرد و وقتی اولین نمایشگاهش را در سال ۱۹۷۹ در گالری مری بون نیویورک برپا کرد با استقبال زودهنگامی مواجه شد.
اشنابل بعد از برپای نمایشگاه در سال ۱۹۸۰ با دوسالانه هنر معاصر و نیز همکاری کرد و وقتی یک سال بعد آثارش را در یک شو نقاشی به نمایش گذاشت به شمایلی تثبیت شده تبدیل شد. «نقاشیهای کاسه بشقابی» وی در قطع بزرگ که در آنها از بشقابهای سفالی شکسته استفاده شده بود در کنار آثار دیگری که در سنت کابوکی ژاپن ریشه داشتند و در آنها از مخمل و پوست حیوانات استفاده شده بود واکنشهای منفی و مثبتی را میان منتقدان آثار هنری برانگیخت. برخی منتقدان وی را به دلیل تحقیر قواعد «هنر برتر» نکوهش کردند برخی دیگر وی را به دلیل تبعیت از سنت بزرگانی همچون پابلو پیکاسو و جکسون پولاک ستایش کردند. در مقام صحبت از نقاشیهای اشنابل میتواند از خودش نقلقول کرد که گفته در آن دوران سعی میکرده است «بیانی احساسی در نقاشیهایش خلق کند؛ بیانی که مردم میتوانند آن را بپذیرند و در آن غوطهور شوند». اما شهرت اشنابل صرفا از آثار هنریاش نشأت نمیگیرد. برخی گمان میکنند محبوبیت وی در دهه ۱۹۸۰ با رواج مصرفگرایی و به تعبیر خودش تجارت پیشگی سرد در جهان در ارتباط است که در آن دوران ارتباط پیوستهای با پیشرفتهای اقتصادی داشت. منتقدان آثار وی ادعا میکنند که پرسونای پیژامهپوش و غیرعادی وی همواره آثارش را تحتالشعاع قرار داده است و به همین دلیل عموم خریداران آثار هنری به او روی خوش نشان میدادند و به همین دلیل تقریبا همه آثارش در نمایشگاهها به فروش میرفت.
اشنابل هنرمندی پرکار بود که سودای خلق جریانی ماندگار در آثار هنری جدید در سر داشت و بنا به گفته خودش حتی یکبار توانسته است بیشتر از ۶۰ تابلو را در عرض یکسال به فروش برساند. آثار وی به شکل گسترده و فراگیری خریداری میشدند و امروزه در موزههای سرتاسر جهان جا خوش کردهاند؛ موزههایی مانند موزه متروپولیتن، موزه ویتنی و مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس. وی در ۳۵ سالگی و اوج دوران موفقیت خودزندگینامهای از دوران اولین زندگی و مرحله «کشف» خود بعد از حفظ تمامیت هنرمندانهاش به رشته تحریر درآورده است. وی در نوشته سرراست و تقریبا مینیمالیستیاش فعالیتهای روزانه خود در محفل هنری «سوهو» را برمیشمرد و پیشنهادهای کارگشایی به هنرمندان جاهطلبی همچون خودش را بیان میکند. اشنابل زمانی که شمایلش به عنوان یک نقاش در دهه ۱۹۹۰ در شرف فراموشی بود در نقش هنرمندی که همیشه چیزی در چنته دارد به رسانه سینما متمایل شد و اولین فیلم خود را در سال ۱۹۹۶ کارگردانی کرد. «باسکیات» یک فیلم زندگینامهای بر اساس زندگی نقاش مشهور ژان میشل باسکیات بود که در بخش مسابقه جشنواره فیلم ونیز سال ۱۹۹۶ به نمایش درآمد. این فیلم که از حضور بازیگران درخشانی همچون دیوید بووی، گری الدمن دنیس هاپر، بنیسیو دل تورو و کورتنی لاو سود میبرد داستان یک هنرمند ۱۹ ساله سیاهپوست را تعریف میکرد که یکباره به ستاره تبدیل میشود و به محفلهای هنری وارد میشود که امثال اندی وارهول و خود اشنابل در آنها رفت و آمد داشتهاند.
فیلم دوم اشنابل «قبل از آنکه شب فرا برسد» در سال ۲۰۰۰ به نمایش درآمد و مانند فیلم قبلی با تحسین منتقدان در سرتاسر جهان همراه شد و بازیگر نقش اولش خاویر باردم نامزد اسکار شد. این فیلم هم یک اثر زندگینامهای دیگر بر اساس زندگی شاعر کوبایی رینالدو آرناس بود به دلیل زندگی شخصی و نوع آثارش در برابر حکوت کمونیستی کوبا در سال ۱۹۶۰ قرار میگرفت و حالا با سومین فیلم زندگینامهای اشنابل مواجهیم که یک دستاورد همراه با جایزه برای وی بوده است و استعدادی بیچون و چرای وی در کارگردانی را اثبات میکند. دهه ۱۹۸۰ را به نوعی میتوان بازنشستگی اشنابل در نقاشی محسوب کرد اما مطمئنا وی به عنوان فیلمساز به این زودیها خود را خانهنشین نمیکند.
اریفا اکبر، راب شارپ
ترجمه: یحیی نطنزی
منبع: ایندیپندنت
ترجمه: یحیی نطنزی
منبع: ایندیپندنت
منبع : روزنامه کارگزاران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس گشت ارشاد رئیسی امام خمینی رئیس جمهور جنگ
آتش سوزی وزارت بهداشت سلامت تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی فضای مجازی پلیس پایتخت
خودرو دلار بازار سرمایه قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن تورم ایران خودرو
سریال سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری ترانه علیدوستی کتاب تئاتر
اینترنت خورشید کنکور ۱۴۰۳
جنگ غزه اسرائیل غزه رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا سامسونگ فناوری اپل بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
بارداری کاهش وزن مالاریا زوال عقل