جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تأملی بر استفاده انتخاباتی از شهدا و ورزشکاران


تأملی بر استفاده انتخاباتی از شهدا و ورزشکاران
متأسفانه در چند انتخابات اخیر اراده برخی از جناح‌ها و گروه‌ها و حتی اشخاص سیاسی بر آن شده است تا از انتساب خود به شهدا و تصاویر آنان و نیز قرار دادن یك یا دو قهرمان ورزشی در لیست خود برای جلب توجه مردم استفاده كنند.
استفاده از تبلیغات در فضای انتخاباتی، امری ضروری و پسندیده است، اما درباره ابعاد و نوع آن، بحث‌های فراوانی وجود دارد. بهره‌‌جویی از امكانات و روش‌های گوناگون برای جلب آرای مردم، هدف اصلی تبلیغات است، اما در تبلیغات ظرایفی وجود دارد كه گروه‌ها و احزاب و سیاسیون باید به آن توجه كنند.
استفاده تبلیغاتی از شهدا كه به شكل‌های گوناگون در انتخابات اخیر نیز شاهد آن بودیم، به جای ارایه برنامه خود، مضراتی در پی دارد كه اگر نگوییم قابل جبران نیست، به سادگی جبران نمی‌شود.
قطعا ورود به كار اجرایی پر از فراز و نشیب است و افراد و مسئولان هم بری از خطا و اشتباه نیستند؛ حال چرا باید خطاها و اشتباهات، با انتساب افراد و ائتلاف‌ها به شهدا در نزد افكار عمومی، به پای آنها نوشته شود؟!
رویكرد احزاب و گروه‌ها به استفاده از عناوین و انتسابات به جای ارایه برنامه و خط‌مشی‌ها، یكی از بزرگ‌ترین آسیب‌هایی است كه انتخابات را از یك طرف و فرهنگ و نگرش مردم را از سوی دیگر تهدید می‌كند. به هر حال، شهدا متعلق به كل ملت هستند كه نباید برای هیچ شخص و و حزب و گروهی هزینه شوند تا به عنوان ذخایر انقلاب همچنان باقی بمانند.
یكی دیگر از رویكردهای احزاب و گروه‌های سیاسی كه برای جلب نظر مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد، قرار دادن یك یا دو ورزشكار و قهرمان در لیست انتخاباتی خود یا استفاده از حمایت آنان برای جلب آراست. این رویكرد این سؤال را به وجود می‌آورد كه توان مدیریتی یك قهرمان ورزشی با احترام به قهرمان بودن وی، چه میزان است؟ مثلا برای شهری مانند تهران كه یكی از پنج شهر بزرگ دنیا به شمار می‌رود، یك قهرمان ورزشی چه میزان می‌تواند در تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها تأثیرگذار باشد!
هرچند این موضوع تنها منحصر به انتخابات شورای شهر نیست و در دیگر انتخابات‌ها به ویژه مجلس شورای اسلامی نیز نمود یافته است و نه محدود به كاندیداتوری ورزشكاران است چراكه همان‌گونه كه در انتخابات ریاست جمهوری مشاهده شد، حمایت یك قهرمان ورزشی از یك كاندیدا موجب تغییر تركیب آرا در یكی از استان‌ها شده و اكثر رأی جمع‌آوری‌شده توسط كاندیدای یادشده، متكی به حمایت همین قهرمان ورزشی است.
نتیجه تداوم این رویكرد یكسویه، به سرازیر شدن ورزشكاران و هنرمندان عرصه سیاست و مدیریت كه دارای فضا و نیازمند توانایی‌های متفاوتی است، خواهد انجامید و از سوی دیگر با هجوم سیاستمداران و افراد و جناح‌های سیاسی به ورزشكاران و هنرمندان برای استفاده تبلیغاتی، باعث اتلاف هزینه‌ها و تضعیف سلامت سیاسی، ورزشی و هنری و تنزل ذائقه سیاسی و انتخاباتی جامعه می‌شود.
به نظر می‌رسد، احزاب و گروه‌ها نباید صرفا به دنبال جلب آرای مردم باشند، بلكه برای بالا بردن كارآیی خود باید در صدد گزینش و قرار دادن كسانی در لیست خود معرفی آنان به مردم باشند كه از توان فكری و اجرایی و نیز ارتباط شغلی وی مطمئن باشند.
به هر حال، احزاب و گروه‌های سیاسی باید در تبلیغات انتخاباتی خود، ابعاد گوناگون را در نظر بگیرند و اهداف درازمدت را به اهداف گذرای تبلیغات انتخاباتی ترجیح دهند.
محمدجواد علیزاده