یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جذابیت‌های اجرای یک نقش خاص


جذابیت‌های اجرای یک نقش خاص
اگرچه خیلی‌ها افشین هاشمی را با نقش روحانی شیرین و خوش‌صحبت «خیلی دور، خیلی نزدیک» به‌یاد می‌آورند اما او پیش از این در فیلم «به نام پدر» برای اولین بار بازیگری سینما را تجربه کرد.
بازی او در «خیلی دور، خیلی نزدیک» باعث شد این بازیگر باسابقه و مستعد تئاتر به اهالی سینما معرفی شود. هاشمی در سومین حضورش در سینما برای بازی در «پابرهنه در بهشت» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل را به‌دست آورد؛ فیلمی که این روزها روی پرده است. او در این سال‌ها همچنان پای ثابت تئاتر بوده و حضور در سینما و تلویزیون مانع از این نشده که تئاتر را رها کند. نمایش «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» به کارگردانی هاشمی در تئاتر شهر روی صحنه می رود.
▪ اصطلاح نقش جایزه‌بگیر را شنیده‌اید؟
ـ بله.
▪ وقتی فیلمنامه «پابرهنه در بهشت» را خواندید، حدس زدید که با یک نقش جایزه‌بگیر روبه‌رو هستید؟
ـ نه زمانی که فیلمنامه را خواندم و نه زمانی که نقش را بازی کردم، به جایزه فکر نمی‌کردم. مهم این بود که نقش را خوب اجرا کنم. حاصل خوب اجراکردن می‌تواند جایزه باشد اما من به جایزه فکر نمی‌کردم. در جشنواره‌های تئاتر، هر وقت فکر کرده‌ام جایزه می‌گیرم، جایزه نگرفته‌ام (می‌خندد).
نقشی مثل شاهو در «پابرهنه در بهشت» از آن نقش‌های سختی است که دشواری کار بازیگر در آن دیده می‌شود و با نقشی مثل روحانی «خیلی دور، خیلی نزدیک» تفاوت زیادی دارد.
در نقش‌هایی که ویژه‌تر هستند، یعنی رفتار ویژه‌ای دارند، نمود بیرونی اجرای بازیگر بیشتر است. این به‌معنای آن است که نقش‌هایی که این ویژگی را ندارند و معمولی‌ترند، نقش‌های ساده‌تری هستند یا نمود بیرونی ندارند. نمود بیرونی هر نقش به اندازه خودش است. وقتی با یک شخصیت غیرمعمولی روبه‌روییم، بازیگر راه‌رفتن، نگاه‌کردن و رفتارش را تغییر می‌دهد و اینها دیده می‌شود. البته نقش خوبی که درست نوشته شده باشد، باید درست اجرا شود. اگر این اتفاق نیفتد، ظرفیت‌های نقش از بین می‌رود. شاید به همین دلیل با واژه نقش جایزه‌بگیر موافق نیستم چون نقش باید درست و خوب اجرا شود تا برجسته شود. نقش شاهو خیلی خوب نوشته شده بود و من سعی کردم آن را به همان اندازه خوب اجرا کنم.
▪ شما اولین انتخاب بودید؟
ـ نمی‌دانم. فیلمنامه را که خواندنم، تصور کردم چون یک روحانی بازی کرده‌ام، قرار است این نقش را من بازی کنم. بعد از خواندن فیلمنامه با بهرام توکلی درباره قصه و فضای فیلم صحبت کردیم و به او گفتم که شاهو، نقش خاصی است و او به من این نقش را پیشنهاد کرد.
▪ اگر یحیی پیشنهاد می‌شد، بازی می‌کردید؟
ـ بله، حتما. معیار من برای انتخاب، نقش و فیلمنامه خوب است. امتیازهایی که «پابرهنه در بهشت» داشت.
▪ یعنی بعد از نقش روحانی در «خیلی دور، خیلی نزدیک» نقش یک روحانی دیگر را بازی می‌کردید؟
ـ یحیی کاملا با روحانی فیلم آقای میرکریمی فرق داشت. هومن سیدی این نقش را به‌خوبی بازی کرده.
▪ بعد از «خیلی دور، خیلی نزدیک» پیشنهادهای زیادی داشتید؟
ـ اتفاقا با خیل پیشنهادها مواجه نشدم. تا مدت‌ها عده‌ای فکر می‌کردند این نقش را یک نابازیگر بازی کرده، به‌نوعی می‌توان این تصور را تعریف به‌حساب آورد. بعد از آنکه در خانه سینما تعدادی از داورها که من را به‌عنوان بازیگر می‌شناختند برای این نقش نامزدم کردند، خیلی‌ها متوجه شدند که یک بازیگر این نقش را بازی کرده. شاید این ماجرا در تعداد پیشنهادها تاثیر داشت.
▪ اگر در این بین یک نقش معمولی مثل جوان عاشق‌پیشه در سینما یا تلویزیون پیشنهاد می‌شد، بازی می‌کردید؟
ـ شاید اگر از این پیشنهادها می‌شد، قبول می‌کردم. نمی‌دانم... من با این جنس پیشنهادها روبه‌رو نشدم. در بین پیشنهادهایی که داشتم، آنهایی که امتیازهایی داشت، با کمال میل پذیرفتم و بازی کردم.
شاهو، سادگی و معصومیت خاصی دارد. گویی مغز متفکر آن آدم‌ها هم هست. روزنامه می‌خواند و حرف‌هایی می‌زند که نشان می‌دهد با بقیه فرق دارد.
جنس شاهو با بقیه آدم‌های قرنطینه فرق دارد. این ویژگی‌ها در فیلمنامه بود و در اجرا برجسته شد. در طول کار با بهرام حرف زدیم، بعضی دیالوگ‌ها را عوض کردیم و بعضی را دوباره نوشتیم. درمورد چیزی که اجرا شد، من و بهرام به توافق و نگاه مشترک رسیده بودیم.
▪ یکی از ویژگی‌های بارز شاهو، نوع راه‌رفتن و نگاه‌کردن است. اینها را شما به نقش اضافه کردید؟
ـ زمان زیادی گذشته و من خیلی از جزئیات را به‌یاد نمی‌آورم. این‌قدر ایده‌های من و کارگردان خوب با هم عجین شده بود که نمی‌توان تشخیص داد کدام‌یک از ما بوده. فکر می‌کنم واقعا این موضوع اهمیتی ندارد ایده اولیه مال چه کسی است؛ مهم این است که حاصل این کار گروهی که دیده و قضاوت می‌شود، قابل‌قبول است.
▪ سکانس ملاقات شاهو و همسرش و شیرینی‌خوردن آنها خیلی خوب و تاثیرگذار از کار درآمده، این فصل در فیلمنامه همین‌طور بود؟
ـ ما این صحنه را با اتود تئاتری اجرا کردیم. در فیلمنامه به این دیدار اشاره شده بود اما جزئیات طور دیگری بود. من با بهرام صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که من و خانم وفامهر چند شکل از این صحنه را بازی کنیم و فیلمبردار پشت‌صحنه فیلم بگیرد و آن چیزی که کامل‌تر و بهتر بود را کارگردان انتخاب کند. یک روز بعد از فیلمبرداری، من و خانم وفامهر زمان زیادی با هم تمرین کردیم و به این شکل رسیدیم. من این صحنه را خیلی دوست دارم.
بهرام توکلی تئاتر خوانده، در اولین فیلمش از بازیگرهای تئاتری استفاده کرده و نوع کارش نزدیک به تئاتر بود. احتمالا این موضوع برای شما جذاب بوده.
▪ این فضا برای من دوست‌داشتنی بود. در چنین شرایطی فرصت تجربه‌کردن و رسیدن به شکل‌های بهتر اجرای نقش را داشتیم. بهرام توکلی هم با این فضا بیگانه نبود و باعث می‌شد راحت‌تر کار کنیم.
تمرین خاصی قبل از فیلمبرداری داشتید؟
ـ قبل از فیلمبرداری فیلم‌های مستندی از جانبازان یا بیماران اعصاب و روان را با بهرام دیدیم. با دیدن این فیلم‌ها، ایده‌هایی در ذهنم شکل گرفت. این آدم‌ها ذهن بسامانی نداشتند، جمله‌هایشان را ناتمام می‌گذاشتند یا فعل به کار نمی‌بردند. از این ایده برای حرف زدن شاهو استفاده کردم. نوع راه رفتن این شخصیت هم مهم بود. من و بهرام بدون اینکه با هم صحبتی کرده باشیم به این فکر می‌کردیم که شاهو احساس سرما می‌کند. پس، از پتو استفاده می‌کند. این پتو، شکل راه رفتن خاص خود را می‌خواست و مجموعه این جزئیات شخصیت را می‌ساخت.
▪ این راه رفتن، عینک زدن و احساس سرمای همیشگی و ویژگی‌هایی از این دست شاهو را به نقشی ویژه تبدیل کرده به همین دلیل فکر می‌کنم این نقش به هر حال دیده می‌شد.
ـ اینها ویژگی‌های یک نقش خاص است. اما می‌توان این ویژگی‌ها را در نقش‌های ساده و معمولی هم پیدا کرد. راحت بودن مقابل دوربین، بازیگری نیست و بازیگری که مدام خودش را تکرار می‌کند، بازیگر خوبی نیست. یک بازیگر باید در همه نقش‌ها راحت و قابل باور باشد. اگر یک مهندس، معلم یا رفتگر را بازی می‌کند، اول باید قالب آن شخصیت باورپذیر باشد و بعد احساس راحتی کند. یک نقش معمولی هم، راه رفتن و رفتار خاص خود را دارد. رفتار یک شخصیت ثروتمند مثل یک شخصیت فقیر نیست.
▪ اما نقش یک مهندس نسبت به یک بیمار روانی جلوه بیرونی کمتری دارد.
ـ موافق نیستم. رضا کیانیان در «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» فوق‌العاده است. او تشخیص درستی درباره شکل اجرای نقش داشته. بازی پرویز پرستویی در «کافه ترانزیت» هم این ویژگی را دارد. باور می‌کنید که او یک شهرستانی سنتی و صاحب رستوران است. رفتار و حرکاتش این را نشان می‌دهد.
▪ پس اگر از این نقش‌های معمولی پیشنهاد شود حاضرید خود را محک بزنید؟
ـ با کمال میل. همیشه منتظر فرصت هستم که چنین نقشی را بازی کنم و خودم را در قالب این نقش‌ها ببینم.
▪ در این مدت پیشنهاد تلویزیونی داشته‌اید؟ البته بجز کارهایی که با محمد رحمانیان انجام دادید.
ـ بله، آقای رحمانیان وقتی به من پیشنهاد می‌دهد، چیزی نمی‌پرسم. می‌روم سر کار و بعد متوجه جزئیات می‌شوم. به او و قابلیت‌هایش ایمان و اعتقاد دارم، اما بقیه پیشنهادها زمانی بود که مشغول بازی در فیلم یا درگیر نمایشی بودم.
▪ در این مدت که فرصت کار در تلویزیون و سینما را به دست آورده‌اید، به خاطر امتیازهای مالی پیشنهادی را پذیرفته‌اید؟
ـ مگر می‌شود پول وسوسه‌کننده نباشد، اما من کمتر در مواجهه با چنین پیشنهادهای وسوسه‌کننده‌ای قرار گرفته‌ام. در این مدت پیشنهادها طوری بوده که توانسته‌ام مقاومت کنم و ترجیح داده‌ام آنهایی را انتخاب کنم که به ایده‌آل‌هایم نزدیک‌تر است.
▪ در میان نقش‌های متنوعی که بازی کرده‌اید به نظر می‌رسد هیچ‌کدام از نقش‌ها شبیه شما نبوده. گویا یکی از معیارهایتان فاصله نقش از خودتان است؟
ـ در تئاتر هر وقت احساس کرده‌ام نقشی که بازی می‌کنم شبیه نقش دیگری شده، سعی کرده‌ام مسیرم را عوض کنم و راه دیگری را بروم تا این شباهت اتفاق نیفتد. اما در سینما نقش‌هایی که پیشنهاد شده کاملا متفاوت بوده، من هم سعی کرده‌ام آنها را متفاوت اجرا کنم، نمی‌دانم چقدر موفق بوده‌ام. اما هیچ‌کدام از نقش‌هایی که بازی کرده‌ام، ذره‌ای به من شبیه نبوده‌اند.
▪ امتیاز تئاتر در این است که شما با اتفاق‌های غیرقابل پیش‌بینی روبه‌رو می‌شوید، اجرای امشب با اجرای دیشب و فردا فرق دارد. طراوتی که در تئاتر هست در سینما و تلویزیون نیست. بازیگران تئاتر این تجربه را در سینما ندارند، به همین دلیل سینما را کمتر دوست دارند.
ـ من بازیگری را دوست دارم، هر جا که بشود خوب بازی کرد، تجربه می‌کنم. حاصل بازیگری در سینما شاید در نگاه اول از بازیگری تئاتر جذاب‌تر باشد، اما ارتباط بازیگر تئاتر با تماشاگر و انرژی که از او می‌گیرد، فوق‌العاده است. لذت بازیگری در تئاتر و سینما متفاوت است.
▪ جنس بازی چطور؟ بازیگری در تئاتر و سینما متفاوت است؟
ـ نه، مهم جنس بازی است که باید با توجه به شخصیت و فضای کار انتخاب شود. گاهی تئاتری‌ها متهم می‌شوند که بازی اغراق‌آمیزی دارند. ممکن است بازیگری که سابقه تئاتری دارد بازی تصنعی داشته باشد، این ارتباطی به تئاتر ندارد به قابلیت بازیگر برمی‌گردد. کارهای امیررضا کوهستانی یا محمد یعقوبی را ببینید، می‌توانید اکستریم کلوزآپ از بازیگر بگیرید و هیچ اغراقی نبینید. جک نیکلسون در فیلم «بتمن» و نقش ژوکر بازی تئاتری ندارد، آن فیلم بازی اغراق شده می‌خواهد.
▪ در فیلم تازه آقای بیضایی به عنوان دستیار حضور دارید. از این پروژه چه خبر؟
ـ در مرحله فیلمبرداری هستیم. کارها خوب پیش می رود.
▪ و بعد از نمایش «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» چه برنامه‌ای دارید؟
ـ به اجرای یک نمایش دیگر فکر می‌کنم.
محدثه واعظی پور
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید