یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پروتکل‌های دانشوران صهیون


پروتكلهای دانشوران صهیون كه اكنون قریب یك قرن از نگارش آنها توسط برخی رهبران و نخبگان جامعه یهود می‌گذرد، در كنار تورات و تلمود و به‌عنوان مانیفست اجرائی، به‌تدریج به مورد اجرا درآمدند و اكنون قسمتهای اعظم پیش‌بینی‌ها و اهداف آنها محقق شده است. ملتهای جهان اگر بتوانند حقیقت صهیونیسم را درك كنند و مفاد پروتكلهای شیطانی آنها را دریابند، چقدر بر حال‌وروز خویش خواهند گریست! آیا واقعا این‌همه جنگ، آشوب، فقر، بلا و این‌همه اختلاف، دشمنی و نسل‌كشی به تحریك و برنامه‌ریزی یك اقلیت ناچیز، بر سر تاریخ رفته است؟ مقاله زیر اطلاعات خوبی را پیرامون این متون مخفی و ایدئولوژی صهیونیسم به‌دست می‌دهد.
اینك بیش از ‌صدسال است كه جامعه جهانی، به‌طورعام، و جهان اسلام، به‌طورخاص، گرفتار یك جریان سیاسی شوم، به‌نام صهیونیسم جهانی، شده‌اند؛ جریانی‌ كه اندك‌اندك جهان را به‌سوی ناامنی، ترور، كشتار، جنگهای خانمان‌برانداز و فساد و تباهی سوق می‌دهد.
واقعیت این است كه صهیونیسم جهانی یك حركت دنباله‌دار تاریخی بوده و ریشه در نژاد‌پرستی و برتری‌طلبی دارد. قرآن‌كریم در آیات فراوانی بر این موضوع صراحت دارد، از جمله آنجاكه می‌فرماید: «فبما نقضهم میثاقهم لعنّاهم و جعلنا قلوبهم قاسیهًٔیحرفون الكلم عن مواضعه و نسوا حظّاً ممِا ذكّروا به و لا تزال تطّلع علی خائنهٍٔمنهم الّا قلیلاً منهم... (مائده/۱۳)؛ پس چون بین‌اسرائیل پیمان شكستند آنان را لعنت كردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم. آنان كلمات خدا را از جای خود تغییر دادند و پندهایی را كه به آنها داده شده بود، از یاد بردند و پیوسته بر خیانتكاری آن قوم مطلع می‌شوی و فقط قلیلی از آنها چنین نیستند... .»[ii]
اما امروز خیانتكاریها و فتنه‌انگیزیهای این عده ابعاد به‌مراتب‌گسترده‌تر و جدی‌تری به‌خود گرفته است. حركت جدید سردمداران، نخبگان و رهبران صهیونیسم جهانی به حدی جدی، گسترده و عمیق شده است كه به‌راستی می‌خواهند جنگ جهانی سوم را وحشیانه‌تر از سایر جنگها به‌ راه اندازند.[iii]
برخی از تحلیلگران تاریخ معاصر جهان، بر این عقیده‌اند و نیز قراین و شواهد بسیاری وجود دارد كه ثابت می‌كند درواقع صهیونیستها بودند كه در قالب «سازمان جهانی صهیونیسم» جنگهای جهانی اول و دوم را به راه انداختند و ازآن‌طریق به هدف تشكیل دولت اسرائیل در قلب جهان اسلام نائل شدند. اگر این اعتراف والتر راتنوی كه گفته بود: «سرنوشت اروپا فقط به‌دست سیصد نفر تعیین می‌گردد كه هركدام رفقای دیگر خود را به‌خوبی می‌شناسد، و این سیصد نفر همه یهودی هستند»[iv] را بپذیریم، باتوجه‌به‌آنكه صهیونیستها با تسلط بر حكومت امریكا این كشور را به جنگهای جهانی اول و دوم وارد كردند و در هر دو جنگ نیز امریكا، انگلیس و فرانسه پیروز واقعی میدان بودند، بیشتر متوجه خطر جدی و فوری صهیونیسم جهانی در كشاندن جهان به‌سوی جنگ خانمان‌برانداز دیگری در جهان می‌شویم.
یك روشنفكر یهودی، به‌نام عزرائیل شامیر، پس از حوادث ساختگی و دروغین یازدهم سپتامبر، در همایشی تحت عنوان «ثبات در اوراسیا» در اسلامبول تركیه، با اشاره به این‌كه شصت درصد مدیران بلندپایه رسانه‌های پرقدرت امریكایی را یهودیان تشكیل می‌دهند، گفته است: «این فكرسازان، امریكا را به‌سوی جنگ سوق می‌دهند... صهیونیستها سربازان امریكایی را آلت دست خود قرارداده‌اند، همان‌طور‌كه در گذشته از سربازان انگلیسی برای تحقق اهداف و دسیسه‌های خود استفاده كردند.»[v]
● جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلی امروز صهیونیسم جهانی
امروز صهیونیسم جهانی كه به زعم خود قضیه فلسطین را خاتمه‌یافته تلقی می‌كند، نوك حمله خود را به‌طورخاص متوجه ایران اسلامی كرده ‌است. انقلاب اسلامی ایران حدود ربع‌قرن پیش، عوامل و عناصر اصلی صهیونیسم جهانی در ایران را، كه همانا خاندان وابسته پهلوی بودند، با افتخار از كشور بیرون كرد. امروز بار دیگر صهیونیسم جهانی نیروهای امریكایی و انگلیسی را در پشت مرزهای ما پیاده كرده و همچون مار زخم‌خورده، مترصد فرصتی است تا در گام بعدی، حمله خود را به ما آغاز كند و همان بلایی را بر سر ما بیاورد كه بر سر ملتهای مسلمان و مظلوم فلسطین و عراق آورده است. این تصمیم آنها از خط‌ونشانهایی كه حكومت صهیونیستی امریكا و اروپاییهای تحت سلطه صهیونیستها برای جمهوری اسلامی ایران می‌كشند، پیدا است. عزرائیل شامیر روشنفكر یهودی در بخش دیگری از سخنان خود در همایش «ثبات در اوراسیا»، با اشاره به همین مطلب، می‌گوید: «عملیات افغانستان و نقشه حمله به عراق سالها پیش طراحی ‌شده و تنها بخشی از طرح عظیمی است كه از سوی لابی پرقدرت صهیونیستها در امریكا آماده شده‌است.» او می‌افزاید: «لابی یهود در امریكا قصد دارد منطقه وسیعی از پاكستان تا عربستان، كه ایران را نیز دربرمی‌گیرد، به‌صورت منطقه امنی درآورده و حاكمیت آن را به اسرائیل بدهد.»[vi]
بنابراین روشنفكران و محققان مسلمان دردمند و انسان‌دوست وظیفه دارند امروز این مساله را هرچه‌بیشتر تبیین و تشریح كرده، مردم ایران و مسلمانان جهان را بیدار نموده و برای مبارزه آماده نمایند. دشمن در پشت دیوارهای خانه ما است. گویی استاد شهید مرتضی مطهری از چند دهه پیش این خطر را به چشم خود می‌دید و با تاكید به همه كسانی كه بر افكار عمومی جامعه تاثیر گذارند، توصیه می‌كرد خطر صهیونیسم جهانی را به مردم بشناسانند. او فریاد می‌زد: «اگر پیامبر اسلام زنده بود، امروز چه می‌كرد؟ درباره چه مساله‌ای می‌اندیشید؟ والله و بالله قسم می‌خورم كه پیغمبر اكرم(ص)، در قبر مقدسش امروز از یهود می‌لرزد. این یك مساله دودوتا چهارتاست. اگر كسی نگوید، گناه كرده‌است. من اگر نگویم، والله مرتكب گناه شده‌ام و هر خطیب و واعظی كه نگوید، مرتكب گناه شده‌است.»[vii]
استاد شهید، در همان زمان، بر تهدید متوجه ایران‌ از جانب صهیونیسم جهانی، این‌گونه تصریح می‌كرد: «هدف مگر تنها همین است كه یك دولت كوچك در آنجا تشكیل شود؟ خیلی اشتباه كرده‌اید، خیلی همه اشتباه می‌كنیم... یك اسرائیل بزرگ كه دامنه‌اش از این طرف شاید تا ایران خودمان هم كشیده شود... این عده طبق آیات قرآنی و رویه تاریخی او از قبل از اسلام تا به‌حال داعیه تسلط بر كل جهان را دارد و غیر از نژاد خود را، نژاد پست می‌داند، لهذا تا هرجاكه توان داشته باشد، پیشروی كرده و همه را مسخر خود می‌كند.»[viii]
اهمیت و فوریت خطر صهیونیسم جهانی وقتی حساس‌تر و مبرم‌تر می‌شود كه سخنان مكرر و موكد رهبر كبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام‌خمینی(ره)، را به‌یاد بیاوریم كه می‌فرمودند: «اسرائیل از نیل تا فرات را از خود می‌داند.»[ix] ما امروز شاهد هستیم كه صهیونیسم جهانی خود را به فرات رسانده است و به خیال خود قصد ماندن كرده و نقشه‌های پلیدی در سر دارد.
● صهیونیسم جهانی را چگونه بشناسیم
گفتیم كه امروز شناختن و شناساندن خطر صهیونیسم جهانی برای جامعه بشری، به‌طورعام و برای جهان اسلام، به‌طورخاص، و برای جمهوری اسلامی‌ ایران، به‌طوراخص، از وظایف اولیه و اصلی روشنفكران و محققان مسلمان متعهد جامعه ما است. به‌ویژه‌اینكه امروز به دلیل تجاوزهای آشكار دولتهای صهیونیستی امریكا و انگلیس به جهان اسلام، از جمله به افغانستان و عراق، و فاجعه‌آفرینیهای صهیونیسم جهانی، این ضرورت صدچندان شده‌است. اما سوال این است كه صهیونیسم جهانی را چگونه بهتر بشناسیم؟ چگونه به راز جنایتهای صهیونیسم جهانی پی ببریم؟ بسیاری از متفكران این حوزه مطالعاتی، بهترین راه را «پرده‌برداشتن از راز وحشتناك نهفته در روحیه صهیونیستی و انگیزه آن»، می‌دانند. یكی از بهترین راههای درك روحیه صهیونیستی مطالعه «پروتكلهای دانشوران صهیون» است چراكه نسل امروز صهیونیسم معتقد است: «باید پروتكل‌های دانشوران صهیون را بخوانیم؛ چراكه در آن خبرهای یقین‌آوری هست.»[x]
این پروتكلها درواقع زیربنای نظری حكومت جهانی موردنظر صهیونیسم جهانی را شكل می‌دهند. راههای رسیدن به این حكومت حقیقتا جهنمی را تشریح كرده و آینده وحشتناكی را برای جهان ترسیم می‌كند. وحشت انسان وقتی افزون‌تر می‌شود كه امروز، كه حدود یك قرن از تدوین پروتكلهای مذكور می‌گذرد، به چشم خود می‌بینیم همان‌طوركه خودشان وعده داده بودند، بخشهای قابل‌توجهی از اهداف تعیین‌شده محقق گردیده‌اند و صهیونیسم جهانی با سلطه بر اروپا و امریكا، ابتدا حكومت غاصبانه خود را بر فلسطین، به‌عنوان سمبل و نماد حكومت جهانی صهیونیسم، تحمیل كرده و امروز هم از طریق دولتهای صهیونیستی امریكا و اروپا، درصدد محقق‌ساختن رویای اسرائیل بزرگ در عراق است.در این‌كه این پروتكلها حقیقتا وجود دارند و صهیونیسم جهانی، سلطه بر جهان را در برنامه خود هدف قرار داده است، تردیدی وجود ندارد. این‌كه این پروتكل‌ها توسط حكما، زعما و دانشوران این گروه تهیه شده‌اند، امروز برای همه كسانی‌كه دستی در سیاست جهانی دارند، روشن است. البته صهیونیستها همه امكانات و تلاشهای خود را برای مكتوم‌نگه‌داشتن برنامه‌های شیطانی خود به كار گرفتند و با ایجاد جو وحشت و ترور و ایراد اتهام یهودستیزی[xi] سعی كردند از انتشار پروتكلها جلوگیری كنند، اما به‌راستی، به مصداق آیه شریفه «ومكروا و مكرالله والله خیرالماكرین» (آل عمران/۵۴)، تقدیر الهی چنین بود كه این سند مهم و تاریخی افشاء گردد.
درباره منشا پیدایش این پروتكلها و این‌كه این پروتكل‌ها چگونه برملا شده و به‌دست ما رسیده‌اند، امروز مدارك و مستندات كافی وجود دارند كه خود، موضوع بحثهای مستقلی هستند و ما در این مجال قصد پرداختن به آن را نداریم.[xii] برای‌اینكه صهیونیسم جهانی را بهتر بشناسیم و بشناسانیم، همان‌طوركه گفتیم، بهترین وسیله همین پروتكلهای دانشوران صهیون هستند.[xiii] ازآنجاكه این پروتكلها در نوع خود از برنامه مفصل، فشرده، پیچیده و حساب‌شده‌ای برخوردارند و شرح جزئیات آن، مثنوی هفتاد من كاغذ می‌شود، در اینجا صرفا نگاهی كلی و اجمالی به متن و محتوای آنها خواهیم افكند؛ هرچند تحلیل جزء‌به‌جزء و مفصل آنها باید در اولویت دستور كار مراكز پژوهشی جهان اسلام، به‌ویژه جامعه اسلامی ایران، قرار گیرد.
● سیمای صهیونیسم جهانی در پروتكل‌های دانشوران صهیون
پروتكلهای زعمای صهیون متشكل از بیست‌وچهار فصل است و در هر فصل به شرح جزئیات برنامه‌های اهریمنی صهیونیسم جهانی برای سلطه بر جهان پرداخته شده‌است. برای‌اینكه بتوانیم به‌طورمجمل به مفاد همه این بندها پی ببریم، آنها را از نظر موضوعی مورد مطالعه قرار داده و به برخی از موضوعاتی كه حائز اهمیت بیشتری هستند و نقش موثری در شكل‌دهی به حوادث مهم تاریخ معاصر و بلكه بخش زیادی از تاریخ داشته‌اند و در پروتكلها به آنها تصریح شده‌است، اشاره می‌كنیم.
۱ــ نژادپرستی: مهمترین ویژگی صهیونیسم جهانی، كه درواقع منشا همه فتنه‌جوییها و برتری‌طلبیهای این گروه بوده، نژادپرستی افراط‌آمیز است. صهیونیست‌ها غیریهودیان جهان را، كه اكثریت قریب‌به‌اتفاق جمعیت كره ارض را تشكیل می‌دهند، «گوییم» Goyem) یا (Goys می‌خوانند. گوییم‌ها «حیوانات درنده»‌ای هستند كه باید با «خشونت و ترور» بر آنها حكومت كرد (پروتكل اول). آنها می‌گویند «لازم نیست ما قربانیانی را كه گوییم‌ها برای حفظ نسل حیوانی خود و نگهداشتن نژاد خویش متحمل شده‌اند، حساب كنیم.» (پروتكل پانزدهم) گوییم‌ها حیواناتی هستند كه «عرق و شراب» آنها را «گیج كرده» و «فكر می‌كنند دارای حق و حقوق بیشتری هستند.» (پروتكل اول)
صهیونیستها، با تاكید بر تفاوت سطح تواناییهای فكری خود با گوییم‌ها، در استفاده ابزاری از مطبوعات و تبلیغات، می‌گویند: «از همین تفاوت سطح فكری بین ما و گوییم[ها]، مزایایی كه خداوند تنها به ما به‌عنوان ملت برگزیده خود داده‌است، آشكار می‌گردد و نیز روشن می‌گردد كه خداوند فقط به ما طبیعت فوق بشری عطا كرده‌است. گوییم[ها] دارای اندیشه راكد و منجمد هستند. چشم دارند، ولی نمی‌توانند جلو خود را ببینند.» (پروتكل پانزدهم)
۲ــ دستیابی به حكومت جهانی: هدف اصلی صهیونیستها، برپایی یك حكومت واحد جهانی است. آنها، به دلیل برخورداری از خوی نژادپرستی افراطی، تنها یهودیان را لایق حكومت بر كل جهان دانسته و خود را در آستانه تشكیل چنین حكومتی می‌پندارند: «امروز می‌توانم به شما بگویم[xiv] كه هدف ما نزدیك‌ شده و تا رسیدن به آن چندگامی بیشتر باقی نمانده‌است. با نگاهی به پشت‌سر درمی‌یابیم كه راه درازی را كه طی كرده‌ایم در شرف پایان است. در این هنگام حلقه “افعی‌ نمادین” بسته می‌شود. این افعی سمبل ملت ما در پیمودن این مراحل می‌باشد. وقتی این حلقه سر به‌هم آورد، تمامی دولتهای اروپایی در دایره آن محصور خواهند شد و افعی قلاب آنها را در میان خواهد گرفت.» (پروتكل سوم) آیا به‌راستی امروز این افعی كل اروپا را در كام خود فرو نبرده‌است؟
و یا می‌گویند: «ما امروز یك قدرت بین‌المللی شكست‌ناپذیر هستیم؛ زیرا هرگاه گروهی به ما حمله كند، گروهی دیگر به حمایت از ما برمی‌خیزد. مساله، مساله‌ پستی بی‌حد و اندازه ملتهای گوئیم است... .» (پروتكل سوم)
صهیونیسم جهانی ایجاد چنین حكومتی را تحقق وعده الهی دانسته و ادعا می‌كند: «پیامبران به ما گفته‌اند كه خداوند ما را برگزیده‌است تا بر سراسر دنیا حكومت كنیم. خداوند این نبوغ را به ما بخشیده تا بتوانیم این بار را به دوش كشیم.» (پروتكل پنجم)
صهیونیستها مدعی هستند: «خداوند به ما قوم برگزیده، نعمت اسارت، تبعید، تفرق و پراكندگی در جهان را ارزانی داشت. این امور در گذشته نشان ضعف ما بودند، بعدها سبب قدرت ما شدند؛ قدرتی كه امروز ما را در آستانه حكومت جهانی قرار داده‌است. ما تا به اینجا رسیده‌ایم و فقط مانده‌است كه ساختمان عظیم حكومت آینده خود را بر این شالوده استوار كنیم و این كار چندان دشوار نیست.» (پروتكل یازدهم)
و امروز وقتی سلطه تقریبا كامل صهیونیستها را بر مراكز قدرت دنیا، به‌ویژه امریكا و اروپا، مشاهده می‌كنیم، به این نتیجه می‌رسیم كه پس از حدود یكصدسال از زمان تصویب این پروتكل‌ها، به‌راستی صهیونیستها توانسته‌اند خود را به آستانه حكومت جهانی برسانند.
۳ــ هدف وسیله را توجیه می‌كند: یكی دیگر از ویژگیهای برجسته صهیونیستها این است كه برای رسیدن به حكومت جهانی موردنظر و تحكیم سلطه نژادپرستانه و مستبدانه خود بر جهان، استفاده از هر ابزاری را قابل‌توجیه می‌دانند. آنها مدعی هستند قوم برگزیده خدا هستند و همه‌چیز در دنیا باید در خدمت منافع اقلیت ناچیز چهارده‌میلیونی در مقابل منافع جمعیت هفت‌میلیاردی مردم جهان ــ قرار گیرد. به‌عبارت‌دیگر، هرچیزی تا زمانی‌كه منافع صهیونیسم جهانی را تامین و تضمین كند، قابل‌توجیه است، حتی اگر به بهای انقراض نسلها و نابودی تمدنها تمام شود. آنها می‌گویند: «هدف وسیله را توجیه می‌كند. بنا بر این اصل، ما باید در هنگام تهیه برنامه و نقشه خود آنچه را مفیدتر و ضروری‌تر است، رعایت كنیم و به اصول اخلاقی كمتر توجه نشان دهیم.» (پروتكل اول) لذا دروغ، فریب، آزار، شكنجه، وحشت، ترور و قتل و غارت تا زمانی‌كه منافع صهیونیستها را تامین می‌كنند، واجد ارزش هستند. آنها «محور اخلاق را از سیاست جدا» دانسته و معتقدند «حاكمی كه تابع‌ اصول و روش اخلاقی باشد، سیاستمدار ماهری نیست.» (پروتكل اول)
به‌همین‌دلیل امروز می‌بینیم، درحالی‌كه عوامل رژیم صهیونیستی (امریكا و انگلیس) با زور اسلحه بر مردم عراق حاكم می‌شوند و سربازان آنها موج ترور و وحشت را بر آنان تحمیل می‌كنند، نیروهای رژیم صهیونیستی نیز سر از زندان ابوغریب درمی‌آورند و معلوم می‌شود آنها بر اعمال شكنجه‌های غیرانسانی، شرم‌آور و وحشیانه نظارت داشته‌اند.برای صهیونیستها، قدرت و زور ایجاد حق می‌كند و منشا مشروعیت است. آنها می‌گویند: «حق ما سرچشمه‌اش زور و قدرت است. كلمه “حق” امری است وجدانی، معنوی و مجرد و دلیلی بر درستی آن وجود ندارد. مفهومی بیش از این ندارد كه: آنچه می‌خواهم به من بده تا ثابت كنم از تو قویترم.» (پروتكل اول)
صهیونیستها قصد دارند در این راه تا جایی پیش ‌روند كه همه جمعیت غیرصهیونیست جهان به مثابه ابزاری در خدمت داوطلبانه حكومت جهانی صهیونیسم باشند. آنها می‌گویند: «برنامه‌های ما حكم می‌كند كه یك‌سوم مردم، جاسوسی دوسوم دیگر را بكنند. این جاسوسی برخاسته از احساس وظیفه و براساس خدمت داوطلبانه در راه حكومت[جهانی صهیونیسم] می‌باشد.» (پروتكل هفدهم) لذا، تعداد قربانیان در این‌ راه اصلا اهمیتی ندارد. آنها می‌گویند: «چقدر پیشینیان ما حكیم و مآل‌اندیش بودند آنجاكه گفته‌اند: در راه رسیدن به هدفهای بزرگ، ابزارها و قربانیان اهمیتی ندارند.» (پروتكل پانزدهم)
صهیونیستها در استفاده ابزاری و پیچیده از همه چیز، حتی از عوامل خودشان كه سالهای طولانی در خدمت منافع آنها بوده‌اند، تردیدی به‌خود راه نمی‌دهند و هرزمان‌كه احساس كنند عمر مفید سیاسیشان به سر آمده، آنها را قربانی سیاستهای خود می‌كنند. آنها می‌گویند: «برای‌آنكه افسر شجاع و قهرمانی را از سر مجرم سیاسی برداریم، او را در ردیف دزدها، جنایتكاران، آدمكشان و دیگر مرتكبان پست‌ترین و شنیع‌ترین جنایات، محاكمه خواهیم كرد. بدین‌ترتیب، موضوع برای افكار عمومی مبهم می‌گردد و حقیقت این مردی كه تا دیروز برای آنها خوشنام بود و ناگهان امروز او را متهم به جرایمی این چنین می‌بینند، بر آنها مشتبه می‌شود و با دیده حقارت به او می‌نگرند و رهایش می‌كنند.» چنین سخنانی، ناخودآگاه شنونده را به یاد سرنوشت اسلوبودان میلوشوویچ و صدام حسین می‌اندازند.
مفاهیم و واژه‌های مقدس و مشترك انسانی نیز نزد صهیونیستها ابزاری بیش نیستند. در مكتب صهیونیسم، مفاهیم و واژه‌های عالی انسانی تا زمانی مقدس به شمار می‌روند و حرمت دارند كه منافع نژادپرستانه آنها را تامین كنند؛ یعنی وقتی آنها به حكومت جهانی رسیدند، این مفاهیم و واژه‌ها مفاهیمی خیالی و دست‌نیافتنی یا به‌عبارتی حرف مفت به حساب خواهند آمد. صهیونیستها می‌گویند: «زمانی‌كه پادشاهی خود را برپا كردیم، واژه‌های آزادی، عدالت و برابری را... به كلماتی تبدیل خواهیم كرد كه دیگر این معنای شعاری را نداشته باشند، بلكه مفاهیمی صرفا آرمانی را القا خواهند كرد... .» (پروتكل نهم)
۴ــ صهیونیسم، همان فراماسونری است: یكی از ابعاد وجودی صهیونیسم جهانی كه تا امروز ناشناخته مانده، این است كه صهیونیستها، همان فراماسونری‌های سابق هستند كه تقریبا در همه نقاط حساس جهان، حاكمان واقعی در دربارها و مراكز قدرت بودند. این امر زمینه‌ لازم را برای صهیونیستها فراهم آورد تا در جهت رسیدن به حكومت جهانی صهیونیسم خیز بردارند.
برای‌اینكه به ارتباط تنگاتنگ فراماسونری و صهیونیسم یا به‌عبارت‌بهتر، به یكی‌بودن این دو و خصلتها و ویژگیهای مشترك میان آنها پی ببریم، مستندترین منبع همین پروتكلها هستند. در پروتكل نهم، بر ماهیت فراماسونری صهیونیسم این‌گونه تصریح شده‌است: «زمانی‌كه پادشاهی خود را برپا كردیم، واژه‌های آزادی، عدالت و برابری را كه شعارهای فراماسونری ما هستند، به كلماتی تبدیل خواهیم كرد كه...»؛ و یا می‌گویند: «كلمات آزادی، عدالت و برابری كلماتی هستند كه به وسیله آنها مبلغان و عمال بی‌جیره و مواجب ما موفق شدند در چهار گوشه دنیا تعداد بی‌شماری را به زیر بیرق ما درآورند.» (پروتكل اول) همچنین در جای دیگر با اشاره به این‌كه بیرق‌به‌دستان سوسیالیسم، آنارشیسم و كمونیسم، سربازان ارتش ما هستند، می‌گویند: «ما به پیروی از اصل بی‌معنای برادری و همبستگی انسانی كه یكی از قوانین فراماسونری ماست، این پرچمداران را یاری می‌رسانیم.» (پروتكل سوم)
از نظر صهیونیستها، فراماسونرهای غیریهود ــ یا به قول خودشان، گوییم‌ها ــ نیز درواقع عمله‌های سیاسی حكومت جهانی صهیونیسم به حساب می‌آیند: «فراماسونری گوییم ناخودآگاه به ما خدمت می‌كنند. به‌این‌ترتیب‌كه پوششی برای ماست و ما خودمان و اهداف و برنامه‌هایمان را پشت‌سر آنها پنهان می‌كنیم. اما برنامه‌ای كه ما برای عمل و اجرا آماده كرده‌ایم و مكانی كه این برنامه در آنجا پیاده خواهد شد، به‌صورت یك راز عمیق و سربه‌مهر باقی خواهد ماند و احدی از آن مطلع نخواهد شد.» (پروتكل چهارم)
بنیاد صهیونیسم فراماسونی بر «حیله و فریب» استوار است؛ بنیادی كه همیشه در پرده ابهام باقی خواهند ماند و هیچ‌كس، جز به ظن و گمان، چیزی از آن نخواهد دانست: «از طریق حیله و فریب به چیزهایی دست می‌یابیم كه با پیمودن راه مستقیم هرگز نمی‌توانیم به آنها برسیم. این همان شالوده‌ای است كه موسسات فراماسونری ما بر آن استوارند؛ موسساتی كه این گوییم[های] حیوان چیز مهمی درباره آنها نمی‌دانند و از اهداف پشت پرده آنها جز مشتی ظن و گمان اطلاعی ندارند. ما گوئیم را به كاروان بزرگ باشگاهها و محافل فراماسونری جذب كردیم و این محافل شروع به پاشاندن خاكستر در چشم اعضای خود كردند.» (پروتكل یازدهم)
۵ــ زرپرستی صهیونیسم جهانی: یكی دیگر از خصوصیات منحصربه‌فرد صهیونیسم جهانی، زرپرستی و ثروت‌اندوزی است. امروز هم، حتی آنها كه كمترین آشنایی را با مسائل مالی، پولی و اقتصاد جهانی دارند، تردید ندارند كه اقلیت یهود در جهان، بیشترین ثروت جهان را در اختیار داشته، بر مراكز و محافل مالی و پولی جهان سلطه ظالمانه و مستبدانه حاكم كرده و اقتصاد دنیا را در دست گرفته‌اند.[xv] اصولا صهیونیستهای جهان از طریق انباشت ثروت و سرمایه توانستند در مراكز قدرت سیاسی جوامع ملی و جامعه جهانی نفوذ كرده و امروز به یك قدرت بزرگ جهانی تبدیل شوند؛ قدرتی كه تنها نیروی ایمان به خدا می‌تواند در مقابل آن مقاومت كند. آنان خودشان اعتراف می‌كنند: «دست ما پر از طلاست و می‌دانیم كه این طلا را در مقابل دریاهایی از خون و عرقهای ریخته‌شده به‌دست آورده‌ایم. آری آنچه كشتیم، درویدیم.» (پروتكل دوم)؛ «دهشتناك‌ترین نیروی عصر حاضر، یعنی طلا، در دست ماست. ما می‌توانیم در ظرف دو روز هر مقدار كه طلا بخواهیم، از خزانه‌های خود بیرون آوریم.» (پروتكل بیست‌ودوم)
این سخنان بحرانهای اقتصادی ساختگی در كشورهای آسیای جنوب‌شرقی را به ذهن متبادر می‌كنند كه در مدت كوتاهی این كشورها به مرز فقر و نداری رسیدند و اقتصادهایشان به‌طوركامل فلج گردید. بی‌جهت نیست كه صهیونیستها خود را مبدع و مبتكر اقتصاد سیاسی می‌دانند: «كلیه چرخهای دستگاه حكومتها احتیاج به موتور دارد و این موتور كه همان طلا است، در اختیار ما می‌باشد. كار علم اقتصاد سیاسی این بود كه مقام سرمایه را بالا برد و روشن است كه افتخار تاسیس و تثبیت این [علم] از آن ماست.» (پروتكل پنجم)۶ــ صهیونیسم جهانی؛ منشا خشونت و تروریسم در جهان: اگر گفته شود كه منشا تروریسم در تاریخ معاصر همواره صهیونیستها بوده‌اند و هستند، سخن گزافی نیست. صهیونیسم جهانی، شكل‌گیری اولیه خود را مدیون تروریسم است و اولین‌بار با كشتن تزار آلكساندر دوم روسیه در سال۱۸۸۱، موجودیت خود را به اثبات رساند. اصولا گرایش صهیونیستها به ترور و كشتار، كه در سرتاسر پروتكل‌های دانشوران صهیون به‌وضوح خود را نشان می‌دهد، ریشه در عقاید و طرز تفكر رهبران برجسته آنان، به‌ویژه آشرگینزبرگ، و یا همان احدها آم، دارد.[xvi] امروز نیز یافته‌های فراوان حاكی از آن است كه دستهای پنهان صهیونیسم جهانی در حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱، در كار بوده‌اند. صهیونیستها، كه امروز حاكمان واقعی ایالات‌متحده امریكا هستند، با به‌كارگیری عوامل اطلاعاتی و جاسوسی و در همكاری نزدیك و مستمر با دستگاههای دولتی این كشور، این حركت تروریستی را در مقابل چشم جهانیان ترتیب دادند، تا زمینه را برای حمله به افغانستان و عراق و سپس تحقق و رویای دستیابی به اسرائیل بزرگ فراهم كنند. به قول یك روشنفكر یهودی، «عملیات افغانستان و نقشه حمله به عراق، سالها پیش طراحی شده و تنها بخشی از طرح عظیمی است كه از سوی لابی پرقدرت صهیونیستها [بخوانید حاكمان واقعی] در امریكا آماده شده‌است.»[xvii]
خود صهیونیستها به‌صراحت اعتراف می‌كنند: «موجهای وحشت كه مصیبت آن مردم را دربرگرفته، از ما برخاسته است» (پروتكل نهم)؛ زیرا «بهترین نتایجی كه از طریق حكومت بر گوییم خواهان تحقق آن هستیم، به وسیله خشونت و ترور به دست می‌آید، نه مباحث آكادمیك،... .» (پروتكل اول) و در جای دیگری می‌گویند: «كوتاه‌سخن‌آنكه، برنامه ما برای باقی‌نگه‌داشتن حكومتهای گوییم اروپا در زیر سلطه خود، این است كه از طریق ایجاد ترور و وحشت، جلوه‌هایی از قدرت خود را به گروهی از آنها نشان دهیم و چنانچه همه آنها بر ضد ما متحد شوند، آن وقت با توپهای امریكا، چین و ژاپن جواب آنها را می‌دهیم.» (پروتكل هفتم) و اما برای مقابله با موج بیداری جهانیان و قیام آنها در مقابل نقشه‌های شیطانی صهیونیستها، می‌گویند: «ممكن است بگویید اگر گوییم‌ها، پیش‌ازآنكه برنامه‌های ما به پایان برسد، از آنها بو ببرند، اسلحه به دست گرفته [و] بر ضد ما قیام خواهند كرد، در جواب می‌گوییم ما در غرب مانور وحشتناكی تدارك دیده‌ایم كه قویترین دلها را به‌لرزه می‌اندازد [مانند مانور ۱۱ سپتامبر]: حركتهای سری ویرانگر، لانه‌ها و كانونهای مخفی و سیاهچالها [یعنی همان زندانهای گوانتانامو و ابوغریب]. همه اینها آماده خواهند بود تا همزمان در پایتختها و شهرهای بزرگ منفجر شوند و همه موسسات و آرشیوها را به باد فنا دهند.» (پروتكل نهم)
۷ــ مطبوعات؛ از اركان اصلی حكومت جهانی صهیونیسم: یكی از ویژگیهای مهمی كه صهیونیستها امروز در جهان سیاست به آن شهرت دارند، سلطه تقریبا بلامنازع آنها بر محافل و مراكز مطبوعاتی، خبری و تبلیغی و جریان اصلی اطلاعات است. امروز دیگر نقش و تاثیر انكارناپذیر مطبوعات، به‌ویژه روزنامه، در شكل‌دهی به افكار عمومی جوامع ملی و جامعه جهانی، بر كسی پوشیده نیست. اما در صد سال پیش، صهیونیستها اولین جمعیتی بودند كه به اهمیت این موضوع پی بردند و به‌تدریج مهمترین و قدرتمندترین مراكز و محافل مطبوعاتی و رسانه‌ای را تحت كنترل كامل خود درآوردند؛ به‌طوری‌كه امروز كمتر جامعه‌ای یارای مقاومت در برابر موج سهمگین تهاجم مطبوعاتی و تبلیغی صهیونیسم جهانی را دارد. بررسی میزان حضور و نفوذ كمی و كیفی صهیونیستها در مهمترین مراكز و محافل رسانه‌ای و خبری جهان، به‌ویژه در امریكا و اروپا كه مراكز اصلی قدرت جهانی صهیونیسم هستند، به سالها تحقیق و تتبع مستقل و گسترده نیاز دارد و شاید هیچ محققی هرگز نتواند به عمق این فاجعه جهانی، یعنی سلطه شقی‌ترین جمعیت جهان بر مهمترین ابزارهای فرهنگی جهانی، پی ببرد. اندیشه این سلطه اولین‌بار در پروتكلهای زعمای صهیون شكل گرفت. صهیونیستها به‌صراحت به این موضوع اذعان می‌كنند: «باید حكومتهای گوییم را مجبور كنیم از برنامه‌های ما كه در گسترده‌ترین سطح طرح‌ریزی شده و دارد به پایان خود نزدیك می‌شود، پیروی كنند. راه واداشتن این حكومتها به تن‌دادن به خواسته‌های ما هم همان به اصطلاح “افكار عمومی” است كه زمام آن در دست ما می‌باشد و با “قدرت بزرگ”، یعنی مطبوعات، آنها را به حركت درمی‌آوریم و مطبوعات هم، جز تعداد اندكی از آنها، بقیه در اختیار ما هستند و به خواسته‌های ما پاسخ مثبت می‌دهند.» (پروتكل هفتم)
نكته حائز اهمیت در این زمینه، اعتقاد عمیق صهیونیستها به توانایی خود در كنترل جریانهای خبری و رسانه‌ای در جهان است؛ چنانكه با اطمینان می‌گویند: «بدون خواست ما، روزنامه‌ها هیچ خبری را منتشر نخواهند كرد. این موضوع، همان‌طوركه در همین تعداد اندك بنگاههای خبری كه اخبار سراسر جهان به آنها مخابره می‌شود، می‌بینیم، درحال‌حاضر نیز تقریبا پیاده می‌شود. در آینده این شركتهای خبرگزاری از آن ما خواهند شد و ما آنها را به‌دلخواه خود اداره خواهیم كرد. هیچ خبری در جهان پخش نخواهد شد، مگرآنكه ما خود آن را دیكته كنیم.» (پروتكل دوازدهم)
و اما در مورد مكانیسم كنترل مطبوعات و افكار عمومی جهان، می‌خوانیم: «ادبیات و مطبوعات بزرگترین و مهمترین ابزار آموزشی ما هستند. به‌همین‌دلیل حكومت ما افسار مطبوعات را به دست خواهد گرفت و با این كار تاثیرات سوء و زیانبخش روزنامه‌های مستقل را خنثی خواهد كرد. با این تدبیر، ما بالاترین نیروی جهت‌دهنده به افكار عمومی را در اختیار خود گرفته‌ایم. اگر برای مثال، برای دیگران پروانه انتشار ده روزنامه صادر كنیم، باید به دارودسته خودمان پروانه انتشار سی‌ روزنامه را بدهیم.» (پروتكل دوازدهم)
درباره نقش و اهمیت مطبوعات و رسانه‌ها از منظر زعمای صهیون، بسیاری موارد دیگر در همین پروتكلها وجود دارد كه پرداختن عمیق و دقیق به آنها نیازمند یك فرصت مطالعاتی مستقل است و ما در این مجال به همین مقدار بسنده می‌كنیم.● نتیجه‌
پروتكلهای دانشوران صهیون ــ همان‌گونه‌كه در ابتدا گفتیم ــ مفصل، مشروح، گسترده و پیچیده بوده و تقریبا همه ابعاد و جنبه‌های حیات بشری را دربرمی‌گیرد. بسیاری دیگر از برنامه‌های صهیونیسم جهانی، كه در این پروتكل‌ها به آنها تصریح شده‌است، در اینجا ناگفته ماند. برنامه‌هایی چون ایجاد امواج هرج‌ومرج، بی‌ثباتی و ناامنی در همه اركان جوامع بشری، استفاده ابزاری از مراكز علمی و پژوهشی ــ به‌ویژه دانشگاهها ــ ترویج روحیه فساد و بی‌بندوباری در جوامع ملی، دامن‌زدن به مسائل و موضوعات كفرآلود و الحادآمیز، اعمال قدرت از طریق مجامع جهانی و بین‌المللی و...، برخی دیگر از برنامه‌هایی هستند كه زعمای صهیون برای اداره جهان در نظر گرفته‌اند و هركدام از این برنامه‌ها خود حدیث مفصلی دارد. اما نكته بسیار مهمی كه در اینجا باید به آن اعتراف و اذعان كنیم، نبوغ شیطانی صهیونیست‌ها در برنامه‌ریزی و توطئه‌چینی علیه همه بشریت است. صهیونیستها، علاوه‌براینكه در این زمینه از توانایی فكری و مدیریتی بالایی برخوردار هستند، جدیت، تلاش بی‌وقفه و پشتكار آنها در پیگیری و اجرای برنامه‌های‌شان به‌راستی شگفت‌آور است. بی‌جهت نیست كه امروز می‌بینیم صهیونیستها به بسیاری از اهداف جهانی خود كه در همین پروتكلها منعكس است، جامعه‌عمل پوشانده‌اند و هیچ صدای مخالفی را در هیچ‌جای جهان برنمی‌تابند. و این البته می‌تواند درس عبرتی باشد برای همه كسانی كه مایلند در راه حق و علیه سلطه صهیونیسم گام بردارند.

پی‌نوشت‌ها
[i]- Protocols of The Learned Elders of Zion
رك: عجاج نویهض، پروتكلهای دانشوران صهیون، ترجمه: حمیدرضا شیخی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۳
دكتر احمد دوست‌محمدی عضو هیات‌ علمی دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
[ii]ــ برای اطلاع بیشتر علاوه بر قرآن‌كریم و تفاسیر آن، رك: آیت‌الله العظمی سیدمحمد حسینی‌شیرازی، دنیا بازیچه یهود، ترجمه: سیدهادی مدرسی، اصفهان، نشر حجت، چاپ دوم، ۱۳۷۹؛ سهیلا جلالی‌كندری، یهودشناخت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰
[iii]ــ از سخنان خاخام یهودیان، رابینو فتیش، در كنگره خاخامهای دنیا در بوداپست مجارستان در سال۱۹۵۲. برای توضیح بیشتر رك: مجید صفاتاج، دسیسه‌های شیطانی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول،۱۳۸۰، ص۱۱۱
[iv]ــ سیدمحمد حسینی شیرازی، همان، ص۳۱
[v]ــ روزنامه كیهان، ۵/۱۲/۸۱، ص آخر.
لازم به توضیح است كه عزرائیل شامیر، یك نویسنده، شاعر و مترجم یهودی است كه بعد از اتمام تحصیلات خود در زمینه ریاضیات در آكادمی علوم روسیه، در سال۱۹۶۹.م، به فلسطین اشغالی كوچ كرد. وی در دانشگاه عبرانی در رشته حقوق به تحصیلات خود ادامه داد و یكی از مدافعان سرسخت تشكیل یك دولت واحد برای فلسطینیان و یهودیان به‌شمار می‌رود.
درباره جعلی و ساختگی‌بودن حادثه یازدهم سپتامبر، رك: زیرنویس شماره‌۲۱
[vi]ــ كیهان، همان.
[vii]ــ مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج۲، سال۱۳۴۹، ص۱۶۴
[viii]ــ همان. لازم به ذكر است نقشه اسرائیل بزرگ كه بعدها منتشر شد، بخشی از خوزستان، شامل آبادان و خرمشهر، را هم شامل می‌شود. رك: شمس‌الدین رحمانی، تصویر آینده، تهران، موسسه فرهنگی ــ پژوهشی ضیاء اندیشه، چاپ دوم، ۱۳۷۸، صص۹۸ــ۹۷
[ix]ــ برای اطلاع بیشتر از دیدگاه امام‌خمینی(ره) در رابطه با خطر صهیونیسم جهانی، رك: فلسطین از دیدگاه امام‌خمینی(س)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، چاپ سوم، زمستان۱۳۷۴
[x]ــ عجاج نویهض، همان.
[xi]ــ برای توضیح بیشتر در این زمینه، رك: علیرضا سلطانشاهی، یهودستیزی (آنتی سمیتیزم)؛ واقعیت یا دستاویز سیاسی، رساله فوق‌لیسانس، دانشكده علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مركزی، سال تحصیلی ۸۱ــ۱۳۸۰
[xii]ــ برای اطلاع از این موضوعات، رك: عجاج نویهض، همان، صص۶۹ــ۵۱ و ۹۱ــ۷۶؛ شمس‌الدین رحمانی، همان، صص۹۷ــ۷۹ و مجید صفاتاج، همان، صص۲۹ــ۲۳
[xiii]ــ ترجمه كامل متن اصلی پروتكلها در صفحات ۲۴۹ تا ۳۷۷ كتاب نویهض آمده‌است.
[xiv]ــ براساس مطالعات نویهض، پژوهشگران غربی همداستانند كه چون سبك و سیاق پروتكلها یكی است، بنابراین قبل از انعقاد كنگره بال سوئیس، در سال۱۸۹۷، توسط یكی از بزرگان یهود تهیه شده تا در كنگره قرائت و تصویب شود و بلكه به منزله دستورالعملی روشنگر برای فعالان یهودیت جهانی باشد و این شخص كسی جز آشر گینزبرگ، معروف به «احدهاآم» نیست. وی بزرگترین دانشمند یهودی و استاد روحی حییم وایزمن، اولین رئیس‌جمهور رژیم غاصب اسرائیل، می‌باشد. وایزمن یكی از شاگردان گینزبرگ بود و همواره با افتخار و مباهات از وی یاد می‌كرد. گینزبرگ معتقد بود برانگیختن یهود در این عصر و ایجاد رستاخیز در آنان، باید متكی به برانگیختن روحیه خشن یهودیها و خلق روحیه یورش در آنان باشد. عجاج نویهض، همان، صص۸۷ــ۸۳
[xv]ــ برای توضیح بیشتر در این زمینه، رك: عبدالله شهبازی، زرسالاران مسیحی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، ج۳: الیگارشی یهودی و پیدایش زرسالاری جهانی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۷۷؛ هالی اسكلار، سه‌جانبه‌گرایی؛ برنامه‌ریزی نخبگان برای اداره جهان، ترجمه: احمد دوست‌محمدی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۲
[xvi]ــ در این زمینه، رك: عجاج نویهض، همان، صص ۹۱ــ۸۴
[xvii]ــ كیهان، همان. همچنین برای توضیح بیشتر در این زمینه، رك: احمد دوست‌محمدی، «ساكنان و صاحبان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین»، تهران، مجله دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره۶۱، پاییز۸۲، صص۹۸ــ۶۵
روژه گارودی، متفكر و فیلسوف مسلمان و ضدصهیونیست فرانسه، در یكی از آخرین آثار خود، تحت عنوان «تروریسم غرب»، نتایج تحقیقات عمیق و كارشناسانه دویست‌تن از خلبانان خطوط هوایی و نظامی امریكا، پیرامون عملیات ۱۱ سپتامبر، را این‌گونه منعكس می‌كند: الف‌ــ چنین عملیات گسترده‌ای تنها می‌تواند توسط خلبانان حرفه‌ای صورت گیرد؛ ب‌ــ چنین عملیات موفقی مستلزم آگاهی از قوانین، ممنوعیتها و كدهای مخفی در آسمانی است كه هر مترمربع آن تحت نظارت امنیت نظامی و سازمان سیا است و ج‌ــ هیچ‌كدام از سرویسهای امنیتی در حین انجام این حمله دخالت نكرده‌اند. نتیجه‌گیری: انجام این عملیات مستلزم همدستی كامل در درون دولت است؛ یعنی همدستی میان ارتش و سرویسهای امنیتی. ما با یك خیانت، با یك توطئه، مواجه هستیم. رك:
Roger Garaudy, Le Terroriste Occidental, Aleger, Sarl Dar El Omma, Septembre ۲۰۰۲. PP. ۶-۷
منبع : ماهنامه زمانه


همچنین مشاهده کنید