دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

کارنامه‌ی سالِ۲۰۰۵ آمریکا در عراق


کارنامه‌ی سالِ۲۰۰۵ آمریکا در عراق
در سال ۲۰۰۵ افكار عمومیِ آمریكا بیش از گذشته نسبت به حضور نظامی در عراق انتقادآمیز شد و محبوبیت جورج بوش در نظرخواهی‌ها تا ۳۶% پایین افتاد. تنها انتخاباتِ به نسبت موفقیت آمیزِ پارلمانِ عراق (و همینطور انتخابات افغانستان) تاحدی در مردم ایجاد خوش‌بینی كرد، اما انتقاد به هیچ وجه كاهش نیافته و اكنون دولت آماده می‌شود كه سال آینده از تعداد نفراتِ ارتش‌اش در عراق بكاهد. مفسر روزنامه‌ی بانفوذِ «وال ستریت جورنال» می‌نویسد: «البته تهدیدات علیه امنیت آمریكا در این سال به هیچ وجه كم‌تر نشد و در سال آینده نیز وضع به همین منوال خواهد ماند.» مفسّر این روزنامه اعتقاد دارد حضور آمریكا در عراق تاحدی جلوی موجِ فناتیزم و قشری‌گریِ اسلامی را گرفته اما برای برقراری صلحِ پایدار باید دو كشور دیگر، یعنی ایران و سوریه، نیز به نحوی سرجای خودشان نشانده شوند. در دو مجلس كنگره‌ی آمریكا، نمایندگان حزب دموكرات بیش از پیش بدبینی شان را نسبت به نتایجِ حضورِ درازمدت در عراق ابراز كردند.
هم مدافعان و هم منتقدانِ اشغال عراق، در وهله‌ی نخست، از زاویه‌ی منافع آمریكا، به ویژه امنیت ملّی، به مسأله نگاه می‌كنند. آنها می‌پرسند سیاستی كه زیر عنوان «جنگ با ترور» (war on terror) پس از كشتار یازدهم سپتامبراز سوی كابینه‌ی بوش آغاز شد و ادامه پیدا كرد، طبق چه تعریفی یك «جنگ» محسوب می‌شود؟ ویژگی این جنگ چیست و دشمن چه كسی است؟ افراد، سازمانها، یا دولت‌ها؟ معیارهای موفقیت یا شكست در چنین جنگی كدام‌اند؟ تا چه اندازه باید هزینه پرداخت؟ چه تعداد كشته و زخمی و چند میلیارد دلار از مالیات مردم؟ آینده‌ی این جنگ در سالها و دهه‌های آینده به كجا می‌انجامد؟ تأثیر آن بر زیرساخت اقتصادی به ویژه اقتصاد نفت در سالهای آینده چه خواهد بود؟
منتقدان اشاره می‌كنند سیاست یك جانبه‌گریِ كابینه‌ی بوش (unilateralism) و لحن و بیانِ پرخاشجو و تعرض‌آمیز آن و اشغالِ عراق، نه تنها كمكی به امنیت نكرد بلكه آتشِ افراطی‌گریِ اسلامی را شعله‌ورتر ساخت و به لشكرِ دشمنان و بدخواهانِ آمریكا در منطقه افزود. سازمان «القاعده» از یك تشكیلات متمركزِ كوچك كه در یك منطقه‌ی جغرافیاییِ محدود حضور داشت، حالا تبدیل شده به جنبشِ جهانیِ غیر متمركزی با امكاناتِ تبلیغیِ وسیع، كه مدام بخش‌های پراكنده‌ی خودش را در سراسر جهان بازتولید می‌كند. اكنون عراق محل مناسبی شده است برای تعلیماتِ چریكیِ اسلامِ رادیكال و نیز محیط ایده آلی برای ترویج و تبلیغ آن ایدئولوژی، به همراه تصاویر بی‌پایانی از رنج و تحقیر مردمِ مسلمان برای رسانه‌های اسلامیِ منطقه. قدرت‌گیری شیعیانِ عراق، رژیم ایران را نیز پابرجاتر كرد.
مدافعانِ كابینه‌ی بوش عقیده دارند «جنگ با ترور» ثمر داده؛ یكی از مفسران نشریه‌ی «فارن افرز»، ارگانِ نظریِ ستادِ فكریِ «شورای روابط خارجی»، یاد آور می‌شود كه بخش مهمی از رهبری و كادرهای القاعده كشته شده‌اند و هزاران تن از سربازان آن نیز به اسارت درآمدند. رژیم طالبان ناكارا شد و جای‌اش یك مرحله‌ی انتقالیِ سیاسی و یك دموكراسیِ جوان آمد كه ضمانت امنیتِ آن به تدریج به دست پیمانِ ناتو سپرده می‌شود. دیكتاتوری چون صدام پشت میله‌های زندان است و رژیم‌های عربستان سعودی و پاكستان، كه پیش از یازدهم سپتامبرِ ۲۰۰۱ زمینِ بكرِ فناتیزم و تحجر اسلامی و پرورنده‌ی تروریست بودند با كمكِ سازمانهای امنیتیِ آمریكا، به ریشه‌كن كردنِ موفقیت‌آمیزِ لانه‌های ترور و امكانِ زاد و ولدِ آن پرداخته‌اند.
به احتمال بسیار در سال آینده حضور نظامی آمریكا در عراق كاهش می‌یابد تا به تدریج در طول سه سالِ باقی مانده از ریاست جمهوری بوش، از هزینه‌ها و تلفاتِ این كشور آن اندازه كم شود كه شانس انتخابِ حزب جمهوری‌خواه در سال ۲۰۰۸ به مخاطره نیفتد.
منبع : خبرگزاری آفتاب