یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آنها که قیمت واقعی خود را دانستند


آنها که قیمت واقعی خود را دانستند
هشت سال دفاع مقدس یکی از قشرهایی که از خود شجاعت و شهامت نشان دادند، پزشکان و دانشجویان پزشکی بودند که با حضور خود در جبهه‌ها ایثار را به معنای واقعی به تصویر کشیدند...
یکی از پزشکان حاذق و از خودگذشته که می‌توان از وی به عنوان یک اسطوره نام برد، دکتر فرشید همتی است که ابتدا به عنوان سرباز به لشکر ۲۷ محمد رسول الله اعزام شد و پس از اتمام دوران سربازی نیز به عنوان یکی از نیروهای فداکار در صحنه باقی ماند.
دکتر همتی یک سال پس از پایان سربازی نیز به دلیل وابستگی زیاد به جبهه در همین لشگر باقی ماند و حتی پیگیر کارت پایان خدمت خود نیز نشد، پس از تاخیر یک ساله برای دریافت کارت خود به تهران مراجعه کرد. به دلیل تاخیر زیاد با مشکل روبه‌رو و با وی برخورد بسیار بدی شده بود.
او برای گذراندن دوران طرح نیز اصرار داشت که به لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله بپیوندد که با این کار او هم مخالفت می‌شد. طرح همتی را در اهواز تعیین کرده بودند که این بار نیز با اصرار و پیگیری توانست به لشگر برگردد و طرح خود را در همین مکان بگذراند.
● سنگر نیمه‌کاره
یک روز برای انجام عملیات بیت‌المقدس به منطقه ماموت عراق اعزام شده بودیم که این عملیات در هوای بسیار سرد و برفی انجام شد؛ زمانی که به منطقه اعزام شدیم باران شدیدی می‌آمد و چند سنگر گرم آماده کرده بودند و من برای خودم و دکترهمتی جایی در نظر گرفتم و خوابم برد. بیدار که شدم، دیدم دکتر نیست. دیدم دکتر همتی بیرون سنگر نشسته و خیس باران است. پرسیدم که چرا به داخل سنگر نمی‌آید؛ گفت که دو نفر از پزشکیاران که نیروی من هستند در سنگر نیمه‌کاره‌ای خوابیده‌اند که چندان گرم و مناسب نیست و روا نیست که من در جای گرم‌تری بخوابم. درعملیات دیگری نیز به دلیل کمبود کیسه خواب در پست امدادی دکتر ناچار شده بود که در هوای بسیار سرد و حدود ۲۰ درجه زیر صفر با قدم زدن سرما را تحمل کند، زیرا تمام کیسه خواب‌ها را بین بچه‌ها تقسیم کرده بود و خودش بدون کیسه خواب مانده بود.
● هم‌پای بسیجیان
در عملیات بیت المقدس ۲ که پست امدادی دقیقا در خط مقدم قرار داشت دکتر طی سه شبانه روز تنها
۵ ساعت خوابید و ناچار بود در تمام این سه روز بیدار بماند و دست تنها به مجروحان رسیدگی کند و بدون وقفه مشغول باشد تا اینکه پس از سه روز نیروهای امدادی آمدند که همراه آنها چند پزشک نیز حضور داشت و توانستیم با اصرار دکتر را به عقب برگردانیم. همزمان با ما که با آمبولانس به عقب برمی‌گشتیم، نیروهای گردان نیز خسته و پیاده در جاده به سمت عقب بر می‌گشتند که دکتر همتی دستور داد آمبولانس بایستد و تا جایی که امکان دارد نیروها را سوار کند و خود دکتر نیز پیاده شد تا همراه دیگر گردان با پای پیاده باشد و در راه نیز سه اسلحه از بسیجی‌ها را روی دوش سمت راست و سه اسلحه را روی دوش سمت چپ خود انداخته بود و به رزمندگان کمک می‌کرد. دکتر همتی در ارتفاعات منطقه غرب کشور خدمت می‌کرد؛ جایی که بسیار صعب العبور بود و برای گذر از آن با خطرات و سختی‌های زیادی روبه‌رو می‌شدیم، به نحوی که یک روز گروهی از روسای دانشگاه‌های علوم پزشکی و چند نفر از مسوولان برای بازدید از مناطق جنگی و بیمارستان‌های صحرایی به منطقه آمدند و بنده نیز توضیحاتی در مورد شرایط سخت منطقه، کمبود نیروی متخصص پزشک و دست تنها بودن دکتر همتی ارایه دادم و در نهایت از آنها خواستم برای درک سختی عبور از ارتفاعات مذکور همراه من بالا بیایند که آنها وقتی از پایین وضعیت ارتفاعات را دیدند از بالا آمدن منصرف شدند.
● عدالت در عمل
یکی دیگر از خصوصیات دکتر همتی این بود که وی همه بیماران را بر حسب وظیفه به یک چشم نگاه می‌کرد به نحوی که یک بار یکی از فرماندهان عراقی که مجروح شده بود را برای مداوا پیش وی آوردند و دکتر بدون هیچ مضایقه‌ای این فرمانده عراقی را درمان می‌کردند و حتی یکی با از رزمندگان که قصد داشت به این فرمانده آسیب بزند درگیر شد.
● روی تخت بیمارستان
دکتر همتی پس از سال‌ها خدمت در جبهه در یکی از عملیات‌ها مجروح شد و به بیمارستان لقمان تهران منتقل شد. البته از این خودگذشتگی‌ها در میان پزشکان در جبهه‌ها کم نبود و بارها شاهد چنین صحنه‌هایی بوده‌ایم. آنان قیمت واقعی خود را ‌دانستند، خود را به پول نفروختند و بهشت را لایق خود دانستند. امیدواریم دیگر پزشکان نیز همین راه را بروند.
مسعود نوری - معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله
منبع : هفته نامه سپید