جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

احمدی نژاد و مهندسی فردا


احمدی نژاد و مهندسی فردا
بعد از گذشت نزدیک به سه سال با وجود بعضی نواقص و معایب ولی می توان ادعا نمود بعضی از خصایص شخصی و مدیریتی رئیس جمهور، نه تنها در حرف بلکه در اجرا و عمل نیز حفظ و نمایان شده است .
خصوصیاتی مانند اعتماد به نفس بالا، تلاش و پشتکار بی نظیر، ساده زیستی، برقراری ارتباط آسان با مردم، خلاقیت، اعتقاد عمیق به امام عصر(عج) ، احترام قائل شدن به تک تک افراد جامعه در قالب سفرهای استانی و ملاقات با مردم، توانایی استفاده مفید از موقعیت هایی که به عنوان بحران برای وی ایجاد می شود(مدیریت بحران) مانند سخنرانی در دانشگاه کلمبیا و تحمل مخالف به معنی واقعی کلمه و نه در حرف (مانند برگزاری جلسه با ۵۷ اقتصاددان و آتش زدن تصاویر وی در دانشگاه امیر کبیر و هتاکی های گسترده مخالفان ایدهای وی در مطبوعات) و....
یکی دیگر از محاسن وی ، تفکر و ذهن سیستمیک و مهندسی درطراحی برنامه ها برای رسیدن به اهداف می باشد. رئیس جمهور از بدو امر تاکنون همواره بر حذف موارد زائد و بیهوده در مسیر برنامه ریزی ها و تصمیمات اتخاذ شده تاکید داشته و فاکتورگیری ازقوانین مشابه و فعالیت های موازی را در دستور کار خود قرار داده و رعایت آن را به وزرا و مدیران نیز تاکید نموده است که اثرات این ایده را در شیوه بودجه نویسی سال ۸۷ و حذف تبصره های گوناگون و بی مورد آن، تفویض اختیارات بیشتر به استانداران، انحلال سازمان مدیریت، کاهش شوراههای مشابه در حوزه نهاد ریاست جمهوری، تاکید بر ارتباط مستقیم با مردم و سرمایه گذاری برای اتمام پروژه های نیمه کاره و...شاهد بوده ایم.
از مزایا و فواید آن ، صرفه جویی در هزینه ها، دستیابی سریع تر به اهداف، کوتاه شدن مدت زمان اجرای پروژه ها ، افزایش تحرک و پویایی در بدنه اجرایی کشور ، کاهش فساد اداری و ارتقای میزان کار مفید در سیستم های دولتی و بالتبع بالارفتن سطح رضایتمندی عمومی و تحقق اهداف برنامه های ۵ ساله و ۲۰ ساله در افقی نزدیکتر می باشد.
البته پیاده نمودن چنین تفکری در ایران بسیار مشکل می باشد چرا که بدنه اجرائی کشور در طی نیم قرن اخیر دچار یک نوع روزمرگی مزمن و تفکر « باری به هر جهت» شده و به شتاب حلزونی خود کاملا عادت نموده و وجود فساد اداری و سوء مدیریت را در درون خود به عنوان یک صفت پایدار و نهادینه شده پذیرفته است.
با وجود برنامه های گوناگون جهت کوچک نمودن و جلوگیری از بزرگتر شدن دولت و یا افزایش سطح کارآیی سازمانها ولی تاکنون نتایج سودمندی کسب نشده است. در پنجاه سال اخیر دولتها همواره گرفتار یک دور تسلسل و چرخه بسته بوده اند. بدین شکل که ناکارآمدی دستگاه ها باعث زایش سیستم های موازی دیگر به منظور رفع نقیصه آنها شده و خود این ترمیم باعث بزرگتر شدن بدنه دولت شده و سنگینی و اضافه وزن بیشتر، که این امر مجددا باعث کاهش بهره وری و در نتیجه تولید سازمانهای موازی دیگر به منظور پر کردن خلا کم کاری و کم تحرکی جدید را باعث می شود و دوباره این چرخه از نو شروع می شود...
شاید به جد بتوان گفت که تفکر و منش رئیس جمهور یکی از درمانهای این معظل باشد که می توان امیدوار بود در کنار توانمند سازی افراد و مداومت بر آن و در طی زمان مناسب، اثرات خود را بر جای گذارد.
به قول دوستی که به طنز می گفت: این چند سال نشان داد که تلاش و پشتکار و تفکر مهندسی و خلاق رئیس دستگاه اجرایی کشور نسبت به سیستم اجرایی به مانند راننده ماشین سریع السیری است که بخواهد با یک ماشین فرسوده ی مدل قدیمی رانندگی نماید و از سویی مصلحت اندیشان نیز که به این وسیله عادت کرده اند اجازه هیچ گونه دست کاری و تغییری در آن را هم به وی نمی دهند.
(موسوی)