جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بازگشت به حزب محوری


بازگشت به حزب محوری
كابینه نیز با رأی اعتماد پارلمان می تواند بر سر كار باقی بماند و اساساً انتخابات زودرس كنونی در اسرائیل به علتی برگزار می شود كه كابینه آریل شارون نخست وزیر پیشین كه در كما در بیمارستان هداسا به سر می برد، اكثریت پارلمانی خود را با خروج حزب كار از ائتلاف از دست داده بود و هیچ راهی جز برگزاری انتخابات پارلمانی پیش روی این نظام سیاسی باقی نمانده بود.
این نظام سیاسی از هنگام اعلام موجودیت غاصبانه تاكنون مراحل گوناگونی را پشت سر گذاشته است. از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۸، حزب كار یكی از احزاب چپ گرا و مؤسس رژیم صهیونیستی كه در جنگ های سرنوشت ساز این رژیم بر ضد مردم فلسطین و دولت های عربی را در سال های ۱۹۴۸ و ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳دولت را اداره كرده بود، همواره اكثریت پارلمانی را در اختیار داشته و به تنهایی كابینه های این رژیم را تشكیل داده است. از سال ۱۹۷۸ تا اوایل دهه نود میلادی نظام سیاسی در اسرائیل به نظام دو حزبی نزدیك شد. در این دوره حزب كار اكثریت تعیین كننده پارلمانی خود را از دست داد و حزب لیكود یكی از ائتلافهای راست سیاسی به عنوان رقیب این حزب نمایان شد، ولی هیچكدام از این دو جریان در این دوره قادر به كسب اكثریت پارلمانی نبودند. تكثر سیاسی در جامعه صهیونیستی یكی از مهمترین ویژگی های اجتماعی این دوره بود كه در آن احزاب كوچك سیاسی از حاشیه به متن نزدیكتر شده و در بازی ائتلاف های مختلف پارلمانی برای تشكیل كابینه، نقش مهمی ایفا كردند. در این دوره كابینه ها عمدتاً با ریاست حزب كار یا لیكود تشكیل می شد و ائتلاف اصلی میان این دو حزب بزرگ دست به دست می شد. در دوره سوم یعنی از اوایل دهه نود تاكنون، صحنه سیاسی رژیم صهیونیستی به نظام چند حزبی نزدیكتر شده و حزب های كار و لیكود به ترتیب كرسی های بیشتری از دست دادند و احزاب جدید سیاسی مانند شاس و سپس شینوی به عنوان احزاب سیاسی سكولار و یا مذهبی در انتخابات پیاپی جایگاه قابل توجهی پیدا كردند. اما در صحنه سیاسی ابتكار عمل از دست دو حزب تاریخی اسرائیل به احزاب نو پا جابجا نشد و همچنان ائتلاف میان این دو حزب بستر اصلی ائتلاف های سیاسی در این رژیم بوده است، هر چند كه در این دوران، احزاب كوچك نیز در این ائتلاف ها به صورت مؤثرتری مشاركت داشتند.
در سال ۲۰۰۰ میلادی ورود آریل شارون رهبر ائتلاف لیكود به مسجدالاقصی همراه با دوهزار نظامی، صحنه سیاسی اسرائیل را تا حد زیادی دگرگون كرد. این صحنه سیاسی كه تحت فشار بن بست گفتگوهای ایهود باراك نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی و یاسر عرفات رئیس پیشین دولت خودگردان فلسطین در استراحت گاه كمپ دیوید امریكا در اواخر دهه نود قرار داشت، با آغاز انتفاضه مسجدالاقصی به عنوان واكنش به این دیدار تحریك آمیز قابل دوام نبود و به همین علت جامعه صهیونیستی در انتخاباتی زودرس به شارون و حزب لیكود رأی دادند. در این انتخابات هر چند كه حزب لیكود كمی بیش از یك سوم كرسی های پارلمان را به دست آورد ولی گرایش جامعه صهیونیستی به شخص شارون دلالت های زیادی داشت. جامعه صهیونیستی بر این باور بود كه شارون بهترین فرد برای خارج كردن رژیم صهیونیستی از بحران همه جانبه امنیتی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از انتفاضه مردم فلسطین است. شخصیت شارون و سوابق نظامی او مهمترین علت انتخاب وی به شمار می آید. شارون در جنگ ۱۹۷۲ در زمانی كه ارتش صهیونیستی در برابر حمله ارتش مصر در غرب شبه جزیره سینا، در حال عقب نشینی بود و با سقوط استحكامات پارلو در شرق كانال سوئز كه مهمترین استحكامات نظامی در سطح جهان بشمار می رفت و تحت تأثیر این شوك قرار داشت، با یك لشكر زرهی دست به ضد حمله زد و با عبور از كانال سوئز از محور دفرسوار در غرب به سمت قاهره حركت كرد كه این اقدام متهورانه نظامی، محمد انورالسادات رئیس جمهور مصر را وادار ساخت تا بر خلاف توافق با سوریه، آتش بس یكجانبه را بپذیرد. همچنین در سال ۱۹۸۲ زمانیكه چریك های سازمان آزادیبخش فلسطین از خاك لبنان، مناطق شمال سرزمین اشغالی فلسطین را مورد حمله قرار می دادند، به شارون مأموریت داده شد تا این حملات را متوقف سازد كه شارون نه تنها مناطق جنوبی لبنان را اشغال كرد كه چریك های فلسطینی را در بیروت محاصره كرد و سرانجام در چارچوب توافق فیلیپ حبیب فرستاده آمریكا، چریك های فلسطینی خاك لبنان را ترك و به تونس تبعید شدند. این رفتارهای قاطع نظامی شارون، او را به عنوان آخرین رهبر سیاسی نظامی از نسل مؤسسان رژیم غاصب قدس نمایان ساخت و در انتخابات ۲۰۰۱ پیروز گرداند. توانمندی شارون در یكسره كردن و اجرای تصمیمات حساس مانند عقب نشینی از نوار غزه و مانور سیاسی و پنهان كردن تصمیمات خود در پشت واژه های ابهام آمیز، چنان عرصه سیاسی اسرائیل را تحت تأثیر قرار داد كه عرصه حزب محوری این رژیم به عرصه فرد محوری تغییر وضعیت داد و شارون با استفاده از این تحول در پایان عمر سیاسی خود از حزب لیكود خارج شد و حزب كادیما را تأسیس كرد ولی مرگ مغزی به شارون اجازه نداد تا با این حزب یك پیروزی دیگری به ثبت برساند. و به این ترتیب به نظر می رسد عصر حزب محوری دوباره آغاز شده است. بازگشت حزب محوری به عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی ایجاب می كند كه احزاب مطرح و پایگاه های آنان را بررسی كنیم. در این میان چهار دسته از احزاب مطرح اند:
۱ حزب كادیما: این حزب از سوی شارون در اواخر عمرش تأسیس شد و طبق نظرسنجی ها احتمالاً حدود ۴۰ كرسی از ۱۲۰ كرسی پارلمان اسرائیل را به دست خواهد آورد. مهمترین شعارهای سیاسی این حزب عبارت است از برنامه هایی كه شارون قبلاً مطرح كرده بود و قصد داشت در دوره بعدی به اجرا درآورد. مهمترین این برنامه ها طرح جداسازی جامعه صهیونیستی از جامعه فلسطینی است. در این طرح مفروض اولیه این است كه هیچ شریك فلسطینی برای گفتگوی دو جانبه وجود ندارد و چون حفظ وضع موجود آسیب های امنیتی به همراه دارد، از این رو باید اسرائیل با سیاست یكجانبه گرایی بر اساس ضرورت های امنیتی و جمعیتی این رژیم اقدام كند و جداسازی را بر پایه محدود كردن فلسطینیان كرانه باختری در كوچكترین زمین ممكن انجام دهد. علاوه بر برنامه های شارون، موضع رهبران این حزب در برابر پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی دولت خودگردان فلسطین نیز باید به برنامه انتخاباتی این حزب افزوده شود. ایهود اولمرت كفیل دبیر كل حزب كادیما موضع این حزب را اینگونه عنوان كرد كه دولت خودگردان كاملاً در اختیار حماس است و اسرائیل با این گروه گفت وگو نخواهد كرد. این حزب گرچه جدید التأسیس است و از لحاظ علمی حزبی شخصی به شمار می رود ولی حضور چهره های سیاسی شناخته شده و استفاده از عنوان شارون برای این حزب امكان پیروزی در انتخابات ۲۸ مارس (۸ فروردین) را فراهم می سازد. حضور افرادی در این حزب مانند شیمون پرز و جاسیم رامون از جناح چپ و ایهود اولمرت و شائول موفاز از جناح راست و نیز بسیاری از چهره های میانه، این حزب را به صورت یك حزب آشتی ملی درآورده است كه این تصور به آن كمك می كند تا آرای بیشتری كسب كند. البته زنده نگه داشتن جسمی شارون با اكسیژن و دستگاه های حیاتی، از لحاظ روانی كمك می كند تا مردم با این حزب همبستگی عاطفی داشته باشند. حملات بسیار گسترده بر ضد اولمرت كه متهم به فساد مالی است تاكنون نتوانسته پایگاه این حزب را محدود سازد.
۲ حزب كار: این حزب در دوران اخیر با انتخاب یك فرد غیرنظامی مغربی تبار به نام عمیر پرتز تحولات زیادی به خود دیده است. تلاش برای كسب تشخص حزبی از زمان به قدرت رسیدن پرتز و خروج از ائتلاف با شارون تاكنون پایگاه حزب را بهبود بخشیده است اما این حزب را به پایگاه و جایگاه سابق خود بازنگرداند. طبق نظرسنجی های اخیر حزب كار حدود ۲۰ كرسی از مجموع كرسی های پارلمان را به دست خواهد آورد.
۳ حزب لیكود: این حزب گرچه در دهه نود به عنوان قویترین حزب سیاسی نمایان شد ولی خروج شارون از آن در چند ماه اخیر ضربه هولناكی به این حزب وارد ساخت. خروج بسیاری از چهره های این حزب مانند شارون، اولمرت، موفاز، این حزب را تضعیف كرد و تلاش نتانیاهو دبیر كل جدید این حزب تاكنون شرایط انتخاباتی لیكود را تا حدی بهبود بخشیده است. در نظرسنجی های اخیر حزب لیكود حدود ۱۵ كرسی به دست خواهد آورد و این مجموع حدود سه كرسی نسبت به گذشته افزایش یافته است. نتانیاهو در مدت اخیر پیروزی جنبش حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین را ریشه در سیاست های ضعیف شارون در عقب نشینی از نوار غزه عنوان كرد و این گفتمان در حد محدودی تأثیر داشته است.
۴ طبق نظرسنجی ها ۴۵ كرسی دیگر به ترتیب از سهم احزاب دیگر مانند حزب شینوی، شاس، میرتیس و احزاب دینی كوچك خواهد بود.
آنچه مسلم است این نظرسنجی ها با توجه به محدود بودن درصد كسانی كه انتخاب سیاسی آن ها تاكنون روشن نیست تا حد زیادی قابل اعتماد است مگر اینكه اتفاقی صورت گیرد كه این پایگاه ها را تغییر دهد.
یكی از مهمترین ویژگی های انتخاباتی اسرائیل این است كه رهبران سیاسی این رژیم غاصب در رقابت های انتخاباتی خود، كشتار مردم فلسطین را آغاز می كنند و آن را به متغیرهای دیگر اضافه می كنند و هر كس كه بیشتر خون مردم مظلوم را می ریزد شایستگی بیشتری برای انتخاب دارد، سیاستی كه هم اكنون رژیم صهیونیستی در پیش گرفته است و این رفتار ممكن است با واكنش هایی روبرو شود كه بر نقشه فعلی پایگاه نیروهای سیاسی در جریان انتخابات پارلمانی تأثیر گذارد.

حسین رویوران
منبع : روزنامه همشهری