یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مرکز شهر و باز تعریف هویت


مرکز شهر و باز تعریف هویت
انحطاط و فرسودگی بافت‌ها و مراكز ارزشمند تاریخی در كلان‌شهرهای ایران مدتی است كه به‌طور ویژه توجه صاحب‌نظران و كارشناسان مسائل شهری را به خود اختصاص داده است.
تغییر گسترده كاربری زمین در مناطق مركزی و فرسوده شدن بافت این نواحی عمده‌ترین دلایلی بوده است كه موجب ركود مركز شهر شده و ساكنان خانه‌های قدیمی را برای مهاجرت تشویق كرده است. فرخ زنوزی، مهندس در شهرسازی از آن دسته كارشناسانی است كه در سال‌های اخیر بخش عمده‌ای از مطالعات و فعالیت‌های خود را در حوزه مركز شهر تهران و ازجمله نوسازی محله‌های قدیمی و فرسوده آن چون محله سیروس صرف كرده است، این گزارش گزیده‌ای از دیدگاه‌های این كارشناس در مورد مركز شهر و معضلات موجود در این مناطق است: فرسوده شدن بافت‌های مركزی در سال‌های اخیر اصلی‌ترین عاملی است كه از دیدگاه بسیاری از كارشناسان شهری، محله‌های مركزی اغلب شهرها و به ویژه شهرهای بزرگ را خالی از جمعیت كرده است.
آنها معتقدند وجود هزاران هكتار بافت فرسوده شهری، مناطق مركزی شهرها را آسیب پذیر كرده و نه تنها در صورت وقوع زلزله این مناطق به كانون‌های بحران تبدیل می‌شوند، بلكه وجود بناهای ناساز و مساله‌دار زمینه را برای شكل‌گیری و توسعه انواع ناهنجاری‌ها و مشكلات اجتماعی فراهم می‌كند. «زنوزی» معتقد است فرسودگی مشكل اصلی بافت‌های مركزی شهری است. وی در مورد عوامل این فرسودگی‌ها می‌گوید: «مساله اصلی در كشور ما غلبه كمیت بر كیفیت است و عوامل متعددی در انحطاط و فرسودگی مراكز قدیمی و تاریخی شهرها دخیل هستند.» به گفته زنوزی جنبه‌های كالبد و فضا، اجتماع و جمعیت، نظام كاركردی، نظام حركت اقتصاد شهری، زیرساخت‌های شهری، محیط زیست و مدیریت شهری در مراكز تاریخی در به‌وجود آمدن این انحطاط و فرسودگی نقش عمده‌ای را ایفا می‌كنند.
در زمینه كالبدی مهم‌ترین موضوع بی‌دوامی، منشا فرسودگی و انحطاط كالبدی است. به این معنا كه كالبد ناتوان از لحاظ جنس مصالح و ماده آن بی‌دوام و از بین رفتنی است. زنوزی معتقد است، در وجه اجتماعی و جمعیتی، رشد وحشتناك جمعیت و مهاجرت به شهرها در دهه‌های گذشته و همچنین ترك مناطق تاریخی توسط ساكنان آن و جانشینی ساكنان بدون حس تعلق در این مراكز است. در بعد نظام كاركردی، با وجود فرار از مركز به عنوان یك گرایش قوی در كاركردهای امروزی، ما هنوز با كمیت بسیار بالایی از كاركردهای مقیاس شهری ـ و در مواردی بسته به اهمیت شهرهایی مثل تهران یا مشهد فعالیت‌هایی فراشهری ـ در محدوده قدیمی و تاریخی روبه‌رو هستیم.
به گفته زنوزی؛ بافت و ساختار مراكز شهری، قدیمی است و با وجود مداخلاتی كه در مراكز تاریخی همه شهرها از اوایل قرن حاضر داشته‌ایم ساختار و كالبد مركز تاریخی به نیازهای حركتی امروزی پاسخگو نیست. در محور اقتصاد شهری، در زمینه سرقفلی، قیمت زمین و بنا، تناقض و دوگانگی داریم، یعنی فرسودگی، ناتوانی و ناكارآمدی حركتی موجب كاهش قیمت زمین در مركز قدیمی و ارزشمند در حد زمین‌های پیرامون و حاشیه شهر می‌شود. زنوزی ضمن بیان این مطلب می‌افزاید: «در مراكز قدیمی و تاریخی با فرسودگی مفرط شبكه‌های تاسیسات شهری مواجه هستیم و بدیهی است كه این ساخت‌های گذشته و قدیمی در سطح گسترش جدید ناكارآمد هستند.
در حالی كه كاستی‌های زیرساختی در مراكز تاریخی، موضوعی است كه به‌راحتی نمی‌توان از آن چشم‌پوشی كرد.» در ارزیابی كیفیت محیطی مراكز تاریخی با آلودگی‌های فراوان، همچون آلودگی‌های بصری، جریان فاضلاب در گذرها، بوی نامطبوع و سر و صدای كارگاه‌های پیرامون بازار روبه‌روست. آلودگی‌های بصری ناشی از هم‌جواری ساخت‌وساز جدید و بی‌هویت با بناهای تاریخی كه یك ارزش محیطی به حساب می‌آید، بسیار مساله‌آفرین است. به اعتقاد زنوزی شهر در مراكز تاریخی نیز دارای معضلات و مشكلات بسیاری است و مسائل حقوقی ناشی از مالكیت، مدیریت شهری را در مقابل یك معضل جدی قرار می‌دهد.
مدیریت شهری در هنگام فعالیت‌های عمرانی با املاكی مواجه است كه به دلیل فوت مالكان اصلی و تعدد ورثه مشكل ایجاد می‌كنند. مدیریت شهری در مقایسه با میزان فعالیتی كه در سطوح پیرامونی دارد، در مركز تاریخی دچار كندی است و برخی از مدیران با ارزش‌های تاریخی بیگانه‌اند و با آنها با روزمرگی برخورد می‌كنند.معضلات مذكور در انحطاط مراكز قدیمی و تاریخی توسعه شهری را با مشكلات بسیاری روبه‌رو می‌كند.
زنوزی در این باره می‌گوید: «پاك كردن صورت مساله به جای حل آن، اتفاقی است كه در بافت‌های تاریخی رخ داده است. ریشه پاك كردن بافت‌های مركز شهر برمی‌گردد به زمان خیابان‌كشی، یعنی هم‌ خیابان از دل بافت عبور كرده و هم هویت و پیشینه تاریخی مركز قدیمی و تاریخی از بین رفته است.»
حذف صورت مساله كارشناسان، در بحث توسعه شهری، سه محور اصلی را در نظر می‌گیرند. توجه به ارزش‌ها و پیشینه كالبدی شهر، كاركرد و اقتصاد شهری. محورهای ذكر شده، ارزش‌هایی هستند كه در قالب هویت مورد نظر زنوزی است.به اعتقاد زنوزی این ارزش‌ها درست در جایی نمود می‌یابد كه توسعه شتابناك چهار دهه اخیر در قالب مكتب‌های كاذب بین‌المللی، موجب شده كه بی‌ارزش‌ترین كالبد فقط برای رفع نیاز به وجود آیند. همچنین به لحاظ كاركردی نیز شایسته نیست كه كاركردهای ریشه‌دار شهر جابه‌جا شود بلكه باید كاركردهای فاخر و برتر با توجه به ظرفیت‌های مركز تاریخی به آن بازگردانده شود.
در حالی كه نباید از نظر دور داشت كه مراكز قدیمی و تاریخی شهرها، یكی از پرجاذبه‌ترین عناصر گردشگری هستند كه باید حفظ و احیا شوند.بنابراین مسائل، مراكز تاریخی و ارزشمند باید از طریق بهسازی، نوسازی، تجهیز و پالایش كالبدی حل شوند و با پاك كردن صورت مساله نمی‌توان اهمیت موضوع را كاهش داد. عوامل تقویت كننده و محرك كارشناسان معتقدند توان‌سنجی این مراكز به ترتیب اولویت شامل توان كالبدی و كاركردی و اقتصادی است.توان كالبدی و هویتی محرك اصلی در تقویت طرح‌های احیا، بهسازی و نوسازی این عناصر عنوان می‌شود. زیرا بناها، فضاها و بافت‌های ماندگار در مركز تاریخی و كالبدی شهرها قرار دارند. تراكم كاركردهای مختلف شهری در مراكز قدیمی و تاریخی عاملی برای سرزندگی و بقای این مناطق هستند و اگر مشكلات و موانعی مانند سختی دسترسی و برخی فعالیت‌های ناسازگار و آلاینده از بین بروند، كاركردهای قدرتمندی وجود دارند كه توان محسوب می‌شوند.
به‌طور مثال، با آنكه ویژگی مسكونی مراكز قدیمی و تاریخی، در معرض تهدید است، كاركردهای غیرمسكونی آن پرقدرت هستند و نسبت به سایر پهنه‌های شهر از توان بالایی برخوردارند و به راحتی می‌توان به عنوان عامل تقویت‌كننده به آن متكی بود.توان اقتصادی مراكز تاریخی موضوع دیگری است كه از نظر كارشناسان محرك و تقویت‌كننده محسوب می‌شود. اقتصاد پایدار با تاكید بر گردشگری در مراكز تاریخی می‌تواند منشا بهره‌برداری اقتصادی فراوانی از این مراكز شود. این موضوع خود بهانه‌ای برای تجدید حیات مراكز تاریخی است.
راهبردها و سیاست‌های عام و مشترك در نظام كاركردها، تقویت شبكه كاركردهای پایدار و تشویق و ترغیب به بازگشتن كاركردهای برتر به ویژه دانش محور و اطلاعات محور وجود دارد. زنوزی با بیان این موضوع به اختلاط كاركردها در محورها، امتدادها و پهنه‌های تاریخی اشاره می‌كند و می‌افزاید: «درست است كه همه جا اختلاط كاركردها داریم ولی به جز كاركردهای اداری و دفاتر كار كه در پهنه‌های معینی از مراكز شهری نیز وجود دارد، در مراكز تاریخی و قدیمی شهرهایمان كاركردهای دانش محور و دفتری و مشاغل به اصطلاح یقه سفید نداریم و این فرصتی است كه می‌توان مراكز تاریخی را به فضاهای كار مجهز كرد.»
به اعتقاد زنوزی، می‌توان فضاهای كار برتر را به مركز شهر برد. در همه جای دنیا نفیس‌ترین و برترین كاركردها در مركز تاریخی است. بنابراین راهبردها در وجه كاركردی، بازگرداندن فعالیت‌های برتر امروزی به مركز است، اما تمام آنچه تا به حال انجام شده در جهت گریز از مركز تاریخی بوده است. در زمینه حركت راهبردی تاكید بر تقویت شبكه رفت و آمد همگانی از مترو تا تراموا و وسایل ریلی تا وسایلی مثل اتوبوس می‌تواند به معنای تقویت تردد شبكه همگانی عنوان شود. در زمینه اقتصاد هم رونق از طریق تشویق فعالیت‌های برتر و همزمان با اقدامات فوری و عاجل اعتباربخشی به فضای مركز شهر و تشویق فعالیت‌های عام كه بی‌تردید با نظام كاركردی هم پیوند دارد، اتفاق می‌افتد. از طرف دیگر با راهبرد بهسازی و نوسازی ایجاد ارزش افزوده در مركز شهر به ویژه در درون بافت‌ها كمك شایانی می‌شود.
در وجه زیست‌محیطی، بحث پالایش محیط مطرح می‌شود. آلاینده‌های محیط را به سرعت می‌توان برطرف كرد و علاوه بر این فضای سبز و باز به عنوان یك عنصر بسیار مورد نیاز در مراكز تاریخی بسیار كم وجود دارد و اگر از بالا به مراكز تاریخی نگاه كنیم، علاوه بر آن رنگ غالب خشت، رنگ سبز را بسیار كم می‌بینیم. در گذشته باغات و حیاط خانه‌هایی داشتیم كه خشك شده‌اند، بنابراین بحث احیای محیط و پالایش آن بسیار جدی است.
سرانجام بحث مدیریت با اتكا به راهبرد مشاركت با وجود پیچیدگی‌ها و نهادینه نبودن و بی‌تجربگی در این كار و سلطه منافع خصوصی بر منفعت عمومی مطرح می‌شود. در این زمینه، راهبرد اصلی مشاركت مالكان و گروه‌های ذی‌نفع در مدیریت است.به گفته زنوزی، تحول در نظام مدیریت با متخصص كردن مدیر و سرلوحه قرار دادن فرآیند مشاركت، میسر می‌شود و یك راهبرد به حساب می‌آید.
شیده لالمی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید