یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کندوی کلمات تاریک و روشن


کندوی کلمات تاریک و روشن
«نشانه های کلامی، عرصه مبارزه طبقاتی دائمی اند.» باختین
شعرهای مجموعه شعر «من گرگ خیالبافی هستم»، شعرهایی اجتماعی، سیاسی و تغزلی اند در فضاهایی واقع گرایانه و رمانتیستی. برای نمونه از شعرهای سیاسی توجه کنید به این شعر؛ دلتنگی/ شعر من/ تو نیز آواره یی/ روزی در «فلوجه» دود می شوی/ روزی در «پاریس» به زندان می افتی/ روزی دیگر در«گوانتانومو»، بند بندت/ پاره می شود...
برای نمونه از شعرهای اجتماعی توجه کنید به این شعر؛ تو را دارم/ دیروز خواهرم را بردند/ امروز خانه ام را ویران کردند/ فردا آواره می شوم...
البته ناگفته نماند که در دسته یی از شعرهای این مجموعه شعر، تم های اجتماعی با تم های سیاسی تلفیق شده اند، برای نمونه از این دست شعرها توجه کنید به این شعر؛ ما می میریم/ تا شاعران بیمار شعر بگویند/ «ما می میریم» بازی قشنگی است/ وقتی مادر پوتین افسر جوان را لیس می زند./ و روزنامه ها هی عکس پدر می نویسند/ کنار آدم های مهم... ما می میریم/ تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد.
و برای نمونه از شعرهای تغزلی توجه کنید به این شعر؛ زیبای کابلی/ ای زیبای کابلی/ از من مپرس چرا به تو خیره می شوم؟/ از گونه هایت بپرس/ چرا شراب می نوشند/ مست می شوند/ به خیابان می آیند...
شعرهای واقع گرایانه با تم های اجتماعی، سیاسی مجموعه شعر«من گرگ خیالبافی هستم» به صورت کشف واقعیتی بیان می شوند که تاریخ را زمینه دقیق آگاهی های دقیق تلقی می کنند نه سرچشمه یی برای خیالبافی. از این رو گذشته یی که در شعرها مطرح می شود بیشتر گذشته یی نزدیک به جامعه یی (جامعه افغانستان) است که خود شاعر متعلق به آن است. به نظر جرج لوکاچ اثر ادبی واقعیت محض نیست بلکه نوعی انعکاس واقعیت است. به نظر او ادبیات، جهان صغیری است که جهان کبیر (جهان واقعیت) را منعکس می کند. اصطلاح او در این باره این است که ادبیات واقع گرا یک کلیت موجز از یک کلیت گسترده و منتشر است. شعرهای واقع گرایانه این مجموعه شعر، موضوع خود را جامعه معاصر افغانستان و مسائل آن قرار می دهد یعنی چنین جامعه یی وجود دارد و اثر ادبی را مجبور می سازد به بیان دقیق و تحلیل آن بپردازد. برای نمونه توجه کنید به این شعر که چگونه در آن مساله جنگ و تبعات آن روایت شده است؛ تانک ها/ تانک ها از آن طرف آمدند/ تانک ها از این طرف آمدند، تانک ها بوی لیلا گرفت... ارزش اثر هنری به نظر لوسین گلدمن در این است که نگرش منسجمی را درباره جهان بیان کند. در علم مطابقت با حقیقت، منجر به بطلان و نادرستی می شود. در هنر اگر اثر هنری با واقعیت سازگار نباشد، بی ارزش است. شعرهای واقع گرایانه این مجموعه شعر با نگرشی منسجم، می خواهند همه واقعیت را کشف کنند اما در مخاطب یک احساس را تولید کنند که واقعیت است که ظاهر می شود. برای این منظور شاعر به هنری غیرشخصی متوسل شده است که شاعر در آن کنار گذاشته می شود و از تظاهر به حضور در خود اثر، از رازگویی های احساساتی و فلسفه بافی احتراز می کند. برای نمونه توجه کنید به این شعر؛ افتخار/ دیروز «تل سیاه»/ امروز «تل اسمر»/ تا چشم بر هم زدیم/ زیباترین پسران مان در اتاق های «پنج دری» بنگ می کشند/ و از دختران مان فاحشه های ده دیناری ساخته اند...
شعرهای تغزلی مجموعه شعر «من گرگ خیالبافی هستم» به سبک و سیاقی رمانتیستی جهانی محسوس را روایت می کنند و وقتی واقعیت را دربرمی گیرند، با شتاب و ذهنیت به آن می پردازند. موضوع این شعرها همچون بسیاری دیگر از آثار تغزلی، عاطفه است که اغلب به طور ذهنی ادراک و عرضه شده است و سبک آن لبریز است از تصویرپردازی. عشق و طبیعت دو مضمونی هستند که شاعر اغلب به آنها پرداخته است.

علی حسن زاده
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید