سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

انوار وحی در خطبه زهرا(س)


انوار وحی در خطبه زهرا(س)
پیوند قرآن و عترت بر اساس حدیث متواتر ثقلین، پیوندی عمیق و جاودانه است، كه صد البته ادراك مقامات بلند غیبی، معنوی و عرفانی آنها اگر ممتنع نباشد برای فهم ما فوق طاقت و بسیار مشكل می‏باشد (۱) ; در حقیقت، آنان دریای ژرف‏اند كه به عمق ناپیدایشان راهی نیست. در این میان، عصمت كبرا، حضرت زهرا(س) ویژگیهای بخصوصی دارد:
فضل زهرا را بشر كی می‏توان احصا كند قطره را قدرت نباشد وصف از دریا كند
روح متعالی و بلند او كه «از ادراك آن حیران شود عقول‏» جبرئیل(ع) را تنزل داد و پایین آورد، (۲) و در آن ایام سخت و دشوار، جبرئیل(ع)، مسائل و حوادث پیش رو تا بر پایی قیامت را به اطلاع آن دردانه پیامبر(ص) رساند و امیرمؤمنان(ع) ، آنها را نگاشت و بدین ترتیب صحیفه فاطمه(س) شكل گرفت:
جمله اسرار «ما اوحی‏» در اوست علم كل انبیا پیدا در اوست كه از امامی به امام بعدی سپرده می‏شد:
وارث آن مصحف عالی مقام بعد زهرا نیست كس غیر از امام و اینك نیز در دست مبارك حجت‏بر حق الهی، آن صدف دریای رحمت رحمانی‏«علیه‏السلام و عجل الله تعالی فرجه‏» قرار یافته است. آری، سابقه نداشته است كه جبرئیل(ع) جز با طبقه اول از انبیای عظام: این چنین آمد و شدهای مكرر با كسی داشته باشد، و این همان فضیلت‏بزرگی است كه عارف بزرگ قرن ما خمینی كبیر(ق س) آن را بالاترین ضیلت‏برای حضرت فاطمه زهرا(س) می‏دانستند. (۳)
آن بانوی مقدس و مطهر در زمینه‏ های مختلف، جملات ژرف و زیبایی به كام تشنگان حكمت و حقیقت جاری ساخته‏اند كه محور برخی از سخنان آن وجود نازنین را می‏توان در این بخشها خلاصه كرد: عرفانی - تربیتی و مسائل خانواده (تلاش و كار در منزل، همراهی با همسر در تحمل مشكلات و سختیهای زندگی، ساده زیستی و پرهیز از تجملات و ...)، حقوقی (حق زن، حق همسایه، حق كارگر، حق میهمان و ...)، اجتماعی (عفاف و حجاب برای بانوان و ...)، اقتصادی، دفاع از ولایت و سیاستهای پدر و شوهر خویش (اعتراض به اقدامات خلیفه اول و دوم، طرح قضیه فدك و اعتراض شدید نسبت‏به غصب آن از طرف حكومت‏به عنوان بهانه ‏ای برای ریشه ‏كن كردن انحراف عظیمی كه در خلافت رسول خدا(ص) پیش آمده بود، بیان فضائل و مناقب علی مرتضی(ع) و نكوهش مخالفان وی، نقل احادیثی از پدر در شان ولایت ‏شوی وی فرموده بود مانند حدیث غدیر و منزلت، وصایا و سفارشات در آخرین لحظات عمر خویش مبنی بر دفن شبانه و تحریم شركت‏ خلفای اول و دوم در مراسم نماز بر وی و دفن ایشان و ...)، فقهی (برخی از احكام باب طهارت، حج، ارث، قضاء و ...) آن پرورده صبر و رضا با بیانات فصیح و بلیغ نسیمی جان فزا در پیكر فسردگان راه، وزان كرده است و گاه نیز برای بیان افكار بلند خویش از شعر استفاده نموده‏اند. اشعاری كه به ایشان منسوب است‏به بیش از ۷۰ بیت می‏رسد كه عمدتا در موضوعاتی نظیر: فضائل علی بن ابی‏طالب(ع) و اطاعت از وی، ایثارگری، غم جانكاه و جگرسوز شهادت پدر(ص)، خبر از شهادت و آرزوی مرگ، تنهایی امیرالمؤمنین(ع) می‏باشند. (۴)
مادر این مقاله در پی آنیم تا با نیم نگاهی به یكی از خطبه ‏های آن جگرگوشه رسول خدا(ص) میزان استفاده وی از آیات قرآن را نظاره كنیم، تا سرمشقی برای دلدادگان آن بانوی دو سرا، به ویژه خواهران و دختران ما باشد كه در گفتار و كردار خویش هر چه بیشتر با قرآن عزیز انس گیرند، و شاهد انوار وحی از لبان كوثر باشند.
خطبه مورد نظر در این مقال همان خطبه فدكیه است كه آن جوهر صدق و صفا در میان جمعی از زنان بنی‏هاشم در مسجد پیامبر(ص) از پشت پرده در حضور مردم ایراد كرد. این سخنرانی شیوا و خطبه غرا، در كتب معتبر ثبت گشته است. (۵) و شیعیان مخلص از دیرباز آن خطبه با ارزش را نسل اندر نسل حفظ و به فرزندان خویش تعلیم می‏دادند، امید آنكه مسؤولین برنامه ‏ریزی در امور فرهنگی ما نیز با تدوین برنامه‏های اصولی و حساب‏شده در مقاطع مختلف تحصیلی و علمی به این امر مهم عنایت‏ بیشتری مبذول دارند.
به هر ترتیب ما كلام كوثر در این سخنرانی پرشور را به ۴ دسته تقسیم كرده‏ایم:
- دسته اول: استدلالها به آیات قرآن.
- دسته دوم: اقتباسها از آیات. (۶)
- دسته سوم: جملات ناظر به آیات.
- دسته چهارم: كلمات حكیمانه.
توضیح آنكه: در دسته اول آیاتی كه حضرت(س) برای اثبات ارث بردن خویش از رسول خدا(ص) بدانها تمسك و استدلال نموده است را آورده ‏ایم و در دسته دوم جملاتی كه اقتباس از آیه‏ های قرآن می‏باشد، آورده شده كه خود به دو گروه تقسیم شده‏اند: الف - اقتباسهای بدون تغییر. ب - اقتباسهای همراه با تغییر. و اما در دسته سوم نیز به جملاتی از خطبه نظر داریم كه ناظر به آیات قرآن می‏باشند. به دیگر عبارت آنكه: مفاد این دسته از جملات با توجه به قرائنی مانند: همسانی فعل یا یكی از متعلقاتش و یا ... با همتای خود در آیات، نظر به آیات مزبور دارد. و بالاخره در دسته چهارم نیز جملات حكیمانه آن آفتاب چرخ عصمت(س) جای دارد كه پرداختن به آنها خارج از محور بحث ما در این مقاله است.
در این خطبه جذاب بسیاری از فنون مختلف و صنایع گوناگون ادبی و آرایه ‏های لفظی و معنوی استفاده شده است. و البته برای آنان كه حتی مقدار اندكی معرفت نسبت‏به خاندان عصمت و طهارت(ع) داشته باشند جای هیچگونه تعجبی نخواهد بود، چرا كه آن خاندان همگی اهل حكمت و فصاحت ‏بوده ‏اند و اینها همه نمی است از یم بیكران آن انوار تابناك الهی. همان اشباح نوری كه قرنها پیش از خلقت دنیا در جوار عرش رحمان عز و جل به تسبیح، تحمید، تقدیس و تمجید الهی مشغول بودند (۷) و سجده بر آدم «علی نبینا و آله و علیه السلام‏» نیز به خاطر وجود این انوار پاك در صلب وی بوده است.
اینك نوت پرداختن به اصل بحث است كه چنانكه گذشت، ما جملات كریمانه این خطبه با عظمت را به چند دسته تقسیم كرده‏ ایم كه تفصیل آن چنین است:
● دسته اول: استدلالها به آیات قرآن
در پی اثبات و احقاق حق خویش مبنی بر ارث بردن از پدر خویش (به دیگر اینكه اصولا فرزندان انبیاء نیز از پدران خویش ارث می‏برند.) به آیات ذیل استدلال كرده‏ اند:
۱ - صدر آیه‏۱۶ سوره نمل: «و ورث سلیمان داود ..» [ (حضرت) سلیمان از (پدر خویش، حضرت) داود ارث برد.]
۲ - ذیل آیه ۵ و صدر آیه‏۶ سوره مریم: «.. فهب لی من لدنك ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب ..» [(حضرت زكریا به خداوند سبحان عرضه داشت:) بارالها از جانب خود فرزندی به من عطا كن تا از من و از آل یعقوب ارث ببرد ..]
۳ - صدر آیه ۱۱ سوره نساء: « یوصیكم الله فی اولادكم للذكر مثل حظ الانثیین...» [ خداوند به شما در مورد فرزندانتان چنین سفارش و توصیه می‏كند كه برای پسران دو برابر سهم دختران قائل شوید.]
۴ - ذیل آیه ۱۸۰ سوره بقره: «.. ان ترك خیرا الوصیهٔ للوالدین والاقربین بالمعروف حقا علی المتقین‏» [ (بر شما واجب گشته، هنگامی كه یكی از شما را مرگ در رسد،) اگر چنانچه چیز خوبی (اموال) از خود بجا گذارده، برای پدر و مادر و نزدیكانش بطور شایسته وصیت كند، این حقی است‏بر گردن پرهیزكاران (كه بایستی از عهده ‏اش برآیند).]
دو مورد اول تصریح داشت كه فرزندان انبیا از پدران خویش ارث می‏برند و دو مورد اخیر نیز بر اساس شمول و عمومیت آنها نسبت‏به فرزندان انبیاء در اثبات مطلب دلالتی واضح دارند.
● دسته دوم: اقتباسها از آیات:
الف - گروه اول:
۱ - پس از بیان حكمت‏ برخی از احكام و مسائل دین اسلام در مورد اینكه انسان باید تقوی پیشه كند و حق تقوی را ادا كند و واقعا خداترس گردد و تا دم مرگ و آخرین لحظه عمرش اسلام خود را حفظ نماید قسمتی از آیه ۱۰۱ سوره آل عمران را اقتباس كرده ‏اند: «(ف)-اتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا وانتم مسلمون.»
۲ - خشیت عبارت است از خوفی كه همراه با درك عظمت‏ حق «جل و علی‏» و صفات جلالیه او باشد و این جز با ترك گناه حاصل نخواهد شد، پس گنهكار نمی‏تواند ادعا كند كه از خدا خشیت دارد و فقط آگاهان از مقام ربوبی دارای چنین صفتی می‏باشند (كه مصداق كامل آن علی(ع) می‏باشد)، «انما یخشی الله من عباده العلماء» قسمتی از آیه ۲۸ سوره فاطر می‏باشد كه حضرت آن را اقتباس فرموده ‏اند.
۳ - در مورد معرفی خویش می‏فرماید من دختر همان پیامبری هستم كه از جنس خود شما بود و رنج و گرفتاری شما برایش سخت و نگران كننده بود و بر هدایت نمودن شما اصرار داشت و امیدوار بود و اصولا نسبت ‏به مؤمنین رافت داشت و به آنها مهربانی می‏كرد. كه این فرمایش اقتباس است از آیه ۱۲۸ سوره توبه: «لقد جآءكم رسول من انفسكم عزیر علیه ما عنتم حریص علیكم بالمؤمنین رؤف رحیم‏».
۴ - برای یادآوری وضعیت ناشایست اعراب قبل از اسلام و اینكه همواره در پی جنگ و خونریزی‏های بی‏هدف و ناشی از هواهای نفسانی بودند و در واقع در لبه پرتگاه و سقوط در آتش جهنم بودند قسمتی از آیه‏۱۰۳ سوره آل عمران را اقتباس كرده ‏اند: «.. و كنتم علی شفا حفرهٔ من النار...»
۵ - در ادامه توصیف ۰مردم و ویژگیهای آنان قبل از اسلام در مورد نداشتن امنیت می‏فرماید شما در آن دوران ترس این را داشتید كه مبادا شما را بربایند. كه این فرمایش اقتباس از قسمتی از آیه‏۲۶ سوره انفال می‏باشد: «.. تخافون ان یتخطفكم الناس...»
۶ - در بیان نجات مردم بواسطه بعثت وجود نازنین پیامبر اكرم(ص) قسمتی از آیه‏۱۰۳ سوره آل عمران را اقتباس كرده و می‏فرمایند: «.. فانقذكم...»
۷ - در مورد اینكه پدر بزرگوارشان برای تبلیغ اسلام هر رنجی را بر خود خریدند و همواره با فتنه ‏انگیزی و آتش افروزی مخالفان روبر می‏گشتند ولی به مدد غیبی الهی آن فتنه‏ ها سركوب می‏شد و حضرت به راه خویش ادامه می‏دادند، از قسمتی از آیه ۶۴ سوره مائده اقتباس كرده‏ اند: «.. كلما او قدوا نارا للحرب اطفاها الله ..»
۸ - در پی توبیخ مردم نادان كه دنبال هواها و آرزوهای فانی خود رفتند و حق را رها نمودند و مساله سقیفه و غصب خلافت را پیش آوردند و اینكه در گناه و فتنه واقع گشتند و در واقع هم اكنون جهنم آنها را احاطه كرده و در قیامت هم این احاطه تجلی خواهد یافت و تا ابد در آتش سوزان دوزخ خواهند ماند، قسمتی از آیه‏۴۹ سوره توبه را اقتباس كرده ‏اند: «.. الا فی الفتنهٔ سقطوا و ان جهنم لمحیطهٔ بالكافرین‏»
۹ - در ادامه توبیخ ستمكاران كه بجای پیروی از احكام قرآن بدنبال هوسهای فانی دنیوی خویش شتافتند و جای گزین بدی بجای تبعیت از احكام قرآن برگزیدند، ذیل آیه ۵۰ سوره كهف را اقتباس كرده ‏اند: «.. بئس للظالمین بدلا»
۱۰ - در ادامه سرزنش آنان كه از دین فاصله گرفتند می‏فرماید آن كسی كه غیر از اسلام (و تسلیم محض در برابر خداوند) دینی دیگر برای خویش انتخاب كند از او پذیرفته نگردد و در آخرت نیز از زیان‏كاران خواهد بود، این فرمایش اقتباسی است از آیه ۸۵ سوره آل عمران: «و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرهٔ من الخاسرین‏»
۱۱ - پس از رد اعتقاد حاكمان غاصب مبنی بر عدم ارث بردن فرزندان انبیاء از پدران خود، می‏فرماید: آیا (با وجود احكام نورانی اسلام) باز هم سراغ احكام جاهلیت می‏روید. و اصولا كدام حكم از حكم خدا برای آنان كه اهل یقین می‏باشند بهتر و نیكوتر است؟ این فرمایش اقتباس است از آیه ۵۰ سوره مائده: «افحكم الجاهلیهٔ یبغون ومن احسن من الله حكما لقوم یوقنون‏»
۱۲ - در مورد تهدید ظالمین و اینكه برای وعیدهای الهی زمانی مشخص وجود دارد و ستمكاران بالاخره به عذاب دچار خواهند شد، می‏فرمایند: هر خبر و وعیدی كه پیامبران از جانب خدا داده‏ اند وقت معینی دارد. كه این فرمایش اقتباس است از صدر آیه‏۶۷ سوره انعام: «لكل نباء مستقر ..»
۱۳ - در ادامه تهدید به عذابهای الهی می‏فرمایند: بزودی خواهید دانست كه كدام یك از ما یا شما دچار عذاب ذلت‏بار شده و عذاب همیشگی و جاودان دامن گیرش خواهد گشت. این فرمایش اقتباسی است از آیه‏۳۹ سوره هود: «فسوف تعلمون من یاتیه عذاب یخزیه و یحل علیه عذاب مقیم‏» (۸)۱۴ - در مورد اینكه مرگ برای پدر گرامیشان همچون انبیای سابق قضای حتمی بوده است می‏فرماید: محمد(ص) جز پیامبری (از جانب خدا) نیست كه پیش از او نیز پیامبرانی بوده ‏اند (كه از این جهان خاكی رخت‏ بربسته ‏اند) اگر او نیز بمیرد یا به شهادت برسد، آیا دوباره به دین و مرام جاهلیت ‏باز خواهید گشت؟ هر كس كه عقب‏گرد كند و مرتد شود به خدا ضرر نرسانده و البته خداوند، آنها را كه در دین ثابت قدم ماندند و راه ارتداد را پیش نگرفتند نیز پاداش شكرگزاریشان را خواهد داد. این جملات اقتباسی است از آیه ۱۴۴ سوره آل عمران: «و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابكم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاكرین.»
۱۵ - پس از خطاب به مردم و طلب كمك و یاری از آنان برای احقاق حق، آنان را تشویق می‏كند و می‏خواهد با برانگیختن غیرت آنها ترس از جو حاكم را از وجودشان بشوید لذا از آیه‏۱۳ سوره توبه اقتباس كرده و می‏فرمایند: «الا تقاتلون قوما نكثوا ایمانهم و هموا باخراج الرسول و هم بدؤكم اول مرهٔ اتخشونهم فالله احق ان تخشوه ان كنتم مؤمنین‏» [ آیا با آنان كه عهد شكنی كرده و بر اخراج پیامبر (از مكه) اهتمام ورزیدند، پیكار نمی‏كنید؟ و حال آنكه آنها بودند كه نخستین بار (دشمنی و پیكار با شما را) آغاز كردند، آیا از آنان می‏ترسید؟ با آنكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسید، اگر مؤمن می‏باشید.]
۱۶ - پس از اظهار یاس و ناامیدی از یاری مردم، می‏فرماید: اگر شما و تمام آنانكه روی زمین زندگی می‏كنند همگی كافر شوید (به خدا زیان نمی‏رسانید) كه خدا از همگان بی‏نیاز است و ستوده. این فرمایش اقتباس است از قسمتی از آیه ۸ سوره ابراهیم: «.. ان تكفروا انتم و من فی الارض جمیعا فان الله لغنی حمید»
۱۷ - در توصیف آتش قهر الهی كه در انتظار غاصبین خلافت می‏باشد می‏فرماید: آتش برافروخته الهی است كه (درون انسان را پیش از جسم و ظاهر وی شعله‏ ور می‏سازد و) از دلها سر می‏زند. این فرمایش اقتباسی است از آیه‏۶ و۷ سوره همزه: «نار الله الموقدهٔ التی تطلع علی ۱۸ - در ادامه تهدید مجرمان زمان خویش ذیل آیه‏۲۲۷ سوره شعراء را اقتباس كرده ‏اند: «و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون‏» [ آنان كه ظلم و ستم روا داشتند بزودی خواهند دانست كه به چه كیفر گاهی (در دوزخ) بازگشت می‏كنند.]
۱۹ - در ادامه تهدید داعیان باطل خلافت می‏فرماید: شما منتظر جزای اعمال (پست) خود باشید ما هم در انتظار نتیجه و پاداش اعمال خود می‏باشیم. این فرمایش اقتباسی است از آیه ۱۲۲ سوره هود: «وانتظروا انا منتظرون.»
۲۰ - در مقابل طفره رفتن غاصبان حكومت و عدم پذیرش حق ذیل آیه ۱۸ سوره یوسف را اقتباس كرده ‏اند: «.. بل سولت لكم انفسكم امرا فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون‏» [ حضرت یعقوب در برابر دروغ‏گویی برادران یوسف كه گفتند: «یوسف را گرگ درید و این پیراهن خون ‏آلود اوست‏» فرمود: بلكه این كار زشت را هوسهای نفسانی شما در نظرتان زیبا جلوه داده و آراسته نموده است. (و البته من در برابر این حادثه) صبری جمیل و زیبا پیشه می‏سازم (و بردباری همراه با شكر در درگاه الهی از خود نشان خواهم داد) و از خدا (نیز) در مقابل آنچه شما اظهار می‏دارید، یاری می‏طلبم.]
۲۱ - در مورد قیامت و رسوایی ستمكاران و اهل باطل كه به حق اهل بیت: ظلم و ستم روا داشتند ذیل آیه ۷۸ سوره غافر را اقتباس كرده‏ اند: «.. و خسر هنا لك المبطلون‏»
● گروه دوم:
۱ - در بیان اهتمام و كوشش های طاقت فرسای پدر عزیزش در راه تبلیغ دین اسلام و انذار مردم از عذاب الهی قسمتی از آیه ۹۴ سوره حجر: «فاصدع بما تؤمر ..» را اقتباس كرده و فرموده‏ اند: «.. صا دعا بالنذارهٔ‏».
۲ - در ادامه توصیف پیامبر اكرم(ص) صدر آیه ۱۲۵ سوره نحل: «ادع الی سبیل ربك بالحكمهٔ والموعظهٔ الحسنهٔ‏» را اقتباس كرده و فرموده اند: «.. داعیا الی سبیل ربه بالحكمهٔ والموعظهٔ الحسنهٔ‏» [ .. مردم را به راه پروردگارش فراخوان بود و روش او در این كار حكمت (و برهان) و موعظه نیكو بود].
۳ - در هم شكسته شدن هیمنه بت پرستان و از هم گسیختگی آنان به دست توانای پیامبر اسلام(ص) را با استفاده از اقتباس آیه ۴۵ سوره قمر: «سیهزم الجمع و یولون الدبر» بیان كرده و فرموده‏ اند: «(حتی) هزم (انهزم) الجمع و ولوا الدبر. »
۴ - در توصیف حالت مردم تن پرور زمان خویش می‏فرماید: در حالیكه پیامبر(ص) و علی(ع) در دوران سختی و فشارهای همه جانبه از سوی دشمنان برای پیشبرد اهداف مقدس اسلام از خود گذشتگی می‏نمودند و آسایش را از خود سلب كرده بودند، شما دنبال رفاه و عیش و نوش خویش بودید و این مطالب را با یك كلمه «فاكهون‏» افاده كرده‏ اند كه اقتباسی است از آیه‏۲۷ سوره دخان: «(و نعمهٔ كانوا فیها) فاكهین‏» .
۵ - پس از بیان زحمات و رنجهای امیرالمؤمنین(ع) در راه اسلام و سرزنش مردم منافق صفت ‏بخاطر راحت ‏طلبی و رفاه زدگی آنان به یاد ایشان می‏آورد كه شما در آن دوران سخت و كمرشكن هماره منتظر آن بودید كه حوادث دردناكی (مانند شهادت پیامبر(ص)) برای ما پیش آید تا شما به اهداف خود برسید: «.. تتربصون بنا الدوائر». این فرمایش اقتباسی است از قسمتی از آیه ۹۸ سوره توبه: «.. و یتربص بكم الدوائر ..»
۶ - پس از توبیخ و سرزنش ابوبكر كه مدعی بود: «چون زهرا(س) فرزند پیامبر است لذا نمی‏تواند از پدرش ارث ببرد»، می‏فرماید: آیا در كتاب خدا آمده كه تو از پدرت ارث ببری اما من از پدرم ارث نبرم؟ اگر چنین نسبتی به كتاب خدا بدهی: لقد جئت‏شیئا فریا [ كار بسیار زشت و عجیبی مرتكب شده‏ ای]. این فرمایش اقتباسی است از ذیل آیه‏۲۷ سوره مریم: «.. لقد جئت‏شیئا فریا».
۷ - برای تهدید غاصبان خلافت رسول خدا(ص) ذیل آیه‏۲۷ سوره جاثیه: «.. یوم تقوم الساعهٔ یومئذ یخسر المبطلون‏» را اقتباس كرده و فرموده ‏اند: «و عند الساعهٔ یخسر المبطلون‏» [ هنگام قیامت اهل باطل به خسران و زیان خویش واقف می‏شوند].
۸ - انذار پیامبر(ص) نسبت‏ به عذابهای الهی را یكی از اوصاف پدر خویش برشمرده و از ذیل آیه‏۴۶ سوره سبا: «ان هو الا نذیر لكم بین یدی عذاب شدید» اقتباس كرده و فرموده ‏اند: «انا ابنهٔ نذیر لكم بین یدی عذاب شدید» [ من دختر همان بیم دهنده شما در برابر عذاب شدید الهی هستم (آن چنان عذابی كه گویی پیش روی شماست، چرا كه قیامت نزدیك است)].
۹ - در مورد عدم عمل به قرآن و پشت‏ سر انداختن احكام آن توسط حكومت جور زمان خویش می‏فرماید: «و نبذتموه وراء ظهوركم‏» كه اقتباسی است از قسمتی از آیه‏۱۸۷ سوره آل عمران: «.. فنبذوه وراء ظهورهم..».
۱۰ - پس از سرزنش مردم به جهت عدم همراهی آنان در راه احقاق حق اهل‏بیت: كه سبب آن عدم درك حقیقت قرآن و آن نیز معلول تیرگی قلب و دل آنان بواسطه جهل و نفاق بود می‏فرمایند: «افلا تتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها؟» كه اقتباسی است از آیه ۲۴ سوره محمد: «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها؟».
۱۱ - در ادامه سرزنش مردمان تیره ‏دل از آیه ۱۴ سوره مطففین: «كلا بل ران علی قلوبهم ما كانوا یكسبون‏» اقتباس كرده و فرموده ‏اند: كلا بل ران علی قلوبكم ما اساتم من اعمالكم [ .. چنین نیست، بلكه ظلمت ظلم و تیرگی اعمال ناشایست‏ شما موجب زنگار قلبهایتان گشته (و از این روی است كه قرآن را نمی‏فهمید تا بدان عمل كنید)].
۱۲ - در پی توبیخ و بیان علت ارتكاب اعمال مجرمین وقت از قسمتی از آیه‏۴۶ سوره انعام: «قل ارایتم ان اخذ الله سمعكم و ابصاركم ..» اقتباس نموده و فرموده ‏اند: «.. فاخذ بسمعكم و ابصاركم‏» [ آن زنگار قلب شما باعث ‏شده تا گوش و چشم های شما كر و كور گردد (و از درك حقیقت‏ باز مانید)].
۱۳ - به دنبال توبیخ و سرزنش مردم دل مرده و غفلت زده از قسمتی از آیه ۲۲ سوره ق: «... فكشفنا عنك غطاءك ..» اقتباس كرده و فرموده‏ اند: «.. اذا كشف لكم الغطاء» [ هنگامی كه بمیرید و پرده غفلت از جلوی چشمانتان كنار زده شود خواهید دانست كه چه عذابهای دردناكی در انتظار بوده است.]
۱۴ - در توصیف عذاب شدید الهی در قیامت ذیل آیه‏۴۷ سوره زمر: «.. وبدا لهم من الله ما لم یكونوا یحتسبون‏» را اقتباس كرده و فرموده ‏اند: «و بدا لكم من ربكم ما لم تكونوا تحتسبون.» [ در قیامت از جانب خدا برای شما عذابهایی رو می‏شود كه هرگز به ذهن و فكرتان هم خطور نكرده بود.]
● دسته سوم: جملات ناظر به آیات:
۱ - در مورد حكمت تشریع و وجوب زكات می‏فرماید: «.. والزكاهٔ تزكیهٔ للنفس و نماء فی الرزق‏» [ و (خداوند) زكات را بدان جهت واجب ساخت تا موجب تزكیه نفس (و پاكی روح از گناهان) گردد و علاوه بر آن باعث زیاد شدن رزق و روزی شود]. قسمت اول این فرمایش ناظر است ‏به صدر آیه‏۱۰۳ سوره توبه: «خذ من اموالهم صدقهٔ تطهرهم و تزكیهم بها ..» و قسمت دوم آن فرمایش ناظر است‏به ذیل آیه‏۳۹ سوره روم: «.. و ما آتیتم من زكوهٔ تریدون وجه الله فاولئك هم المضعفون. »
۲ - درباره حكمت وجوب اطاعت از اهل بیت عصمت و طهارت: و در باب امامتشان می‏فرماید: .. و طاعتنا نظاما للملهٔ و امامتنا امانا للفرقهٔ [ .. و (خداوند) وجوب اطاعت ما خاندان را وسیل ه‏ای جهت ‏سامان دادن به ملت و امامت ما را مانع تفرقه و پراكندگی امت قرار داد.] این فرمایش ناظر است ‏به قسمتی از آیه‏۱۰۳ سوره آل‏عمران: «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا واذكروا نعمت الله علیكم اذ كنتم اعداء فالف بین قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا..» (۹)
۳ - پیرامون حكمت وفای به نذر می‏فرماید: «.. و الوفاء بالنذر تعریضا للمغفرهٔ‏» [ وفای به نذر موجب آن می‏شود كه انسان در معرض مغفرت و آمرزش الهی قرار گیرد (و به پاداشهای بزرگ نائل آید.)] این جمله ناظر است‏به آیاتی كه در باب وفای به نذر در قرآن بدانها اشاره شده، از جمله آیه‏۷ به بعد از سوره «هل اتی‏» كه در شان خود حضرت زهرا(س) و شوهر و فرزندان عزیزشان (امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) نازل شده است: «یوفون بالنذر .. فوقاهم الله شر ذلك الیوم و لقاهم نضرهٔ و سرورا» [ آنها به نذر خود وفا كردند .. بدین جهت است كه خدا نیز آنان را (مورد لطف و عنایت‏ خاص خویش قرار داده) و از شر (و سختی) آن روز (قیامت) محفوظ می‏دارد و آنها را در حالیكه غرق شادی و سرورند پذیرا می‏گردد.]
۴ - در مورد فلسفه و حكمت نهی از كم فروشی می‏فرماید: «.. وتوفیهٔ المكائیل والموازین تغییرا للبخس‏» [ فروشنده و مشتری هنگام معامله خود نباید در جنس و بهای آن كم گذارند (كه این ظلم است) بلكه بایستی تماما به یكدیگر تحویل دهند كه در غیر اینصورت مبتلا به نقص خواهند گشت (یا در اموال خود در همین دنیا دچار كمبود می‏گردند یا در فردای قیامت نامه اعمال خود را در حالی كه كمبود خیرات دارد مشاهده می‏كنند و یا هر دو كه هم در دنیا و هم در آخرت با كمبود مواجه می‏شوند.)] این فرمایش ناظر است‏به قسمتی از آیه ۸۵ سوره اعراف: «.. فاوفوا الكیل والمیزان و لاتبخسوا الناس اشیاءهم ..»
۵ - در بیان حكمت نهی از شرابخواری می‏فرماید: .. والنهی عن شرب الخمر تنزیها عن الرجس [ شرابخواری بدان جهت تحریم گشته كه موجب تنزیه و پاكسازی روح از پلیدی‏ها و گناهان است.] این فرمایش ناظر است‏به قسمتی از آیه‏۹۰ سوره مائده: «یا ایها الذین آمنوا انما الخمر .. رجس .. فاجتنبوه..»
۶ - حكمت نهی از تهمت‏به زنان پارسا را مبتلا نشدن به لعنت دانسته و می‏فرماید: «.. و قذف المحصنات اجتنابا للعنهٔ.» این فرمایش ناظر است‏به قسمتی از آیه‏۲۳ سوره نور: «ان الذین یرمون المحصنات .. لعنوا ..»
۷ - در ضمن شمارش اوصاف و ویژگیهای پدر بزرگوارشان می‏فرماید: .. یجذ الاصنام‏» [ .. بتها (این معبودهای چندین هزار ساله جاهلان) را در هم شكست.] این فرمایش ناظر است‏به قسمتی از آیه‏۵۷ و ۵۸ سوره انبیاء كه درباره بت ‏شكنی حضرت ابراهیم «علی نبینا و آله و علیه السلام‏» می‏باشد: «و تالله لاكیدن اصنامكم .. فجعلهم جذاذا ..»
۸ - پیرامون گمراه شدن مردم و تبعیت آنها از شیطان می‏فرماید: «.. فالفاكم لدعوته مستجیبین‏» [ (شیطان) شما را در حالی یافت كه لبیك گوی ندایش بودید] این فرمایش ناظر است
به قسمتی از آیه ۲۲ سوره ابراهیم: « و قال الشیطان .. و ما كان لی علیكم من سلطان الا ان دعوتكم فاستجبتم لی ..»
۹ - در توصیف و بیان شدت حادثه غمبار و جانسوز ارتحال پدر خویش می‏فرماید: «.. و خشعت الجبال‏» [ و كوهها هم خاشع گشتند.] این فرمایش ناظر است‏ به قسمتی از آیه ۲۱ سوره حشر كه در مورد عظمت قرآن است: «لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا ..»
در پایان، بار دیگر تذكر این نكته بایسته است كه موارد ذكر شده در قالب دسته‏ بندی‏های فوق، تنها مربوط به یك سخنرانی حضرت فاطمه زهرا(س) می‏باشد وگرنه با توجه به مقدمه این مقاله، انوار وحی از زلال زندگی كوثر قابل تفكیك نمی‏باشد و به دیگر عبارت قرآن با زهرا(س) عجین گشته است.
سید علیرضا جعفری
پی‏نوشتها:
۱و۲- برگرفته از بیانات حضرت امام خمینی‏۱، صحیفه نور ج‏۱۹: ص‏۲۷۸، انتشارات سازمان مدارك.
۳- صحیفه نور ج‏۱۹: ص‏۲۷۹.
۴- برای نمونه ر. ك. مناقب ابن شهر آشوب‏۱: ۲۴۲، انتشارات علامه - قم; احقاق الحق (كه از كتب اهل سنت نقل كرده است) ۱۰:۴۳۳ و۱۹:۱۵۹، انتشارات كتابخانه آیهٔ‏الله مرعشی; - قم; بحارالانوار۴۳:۱۷۶، المكتبهٔ الاسلامیهٔ - تهران.
۵- از جمله: بلاغات النساء، تالیف احمد بن ابی‏طاهر (از علمای اهل سنت در قرن سوم) ص‏۲۳; علل الشرائع (به‏۳ سند) تالیف شیخ صدوق، متوفی: ۳۸۱، ص‏۲۴۸، انتشارات داوری - قم; الشافی تالیف سید مرتضی، متوفی:۴۳۶، ج‏۴: ص‏۶۸، مؤسسهٔ الصادق(ع) -ء طهران; الاحتجاج تالیف طبرسی، متوفی: ۵۴۸، ص‏۶۱، مطبعه مرتضویه - نجف; شرح ابن ابی‏الحدید (از علمای اهل سنت در قرن هفتم): ج‏۱۶ ص‏۲۱۱، منشورات مكتبهٔ آیهٔ‏الله المرعشی;; كشف الغمهٔ تالیف اربلی، متوفی‏۶۹۳ (به نقل از كتاب «السقیفهٔ‏» تالیف ابی بكر احمد بن عبدالعزیز الجوهری)، ج‏۲: ص‏۱۰۶، مكتبهٔ بنی‏هاشمی - تبریز; بحارالانوار تالیف علامه مجلسی، متوفی ۱۱۱۱، ج‏۲۹ ص‏۲۱۵، دارالرضا(ع) - بیروت.
۶- طبق نقل اهل لغت، علمای علم بدیع اقتباس را آن می‏دانند كه اندكی از قرآن یا حدیث را در عبارت خود (چه بصورت نظم و شعر باشد و چه بصورت نثر) بیاوریم و اشاره نكنیم كه از قرآن یا حدیث می‏باشد. و هم ایشان تصریح كرده‏ اند كه تغییر در آن مقدار از قرآن یا حدیث كه در عبارت خود آورده‏ ایم اگر چنانچه تغییر مختصری باشد، اشكال ندارد و جائز می‏باشد. و این بیت از خاقانی را مثال زده‏ اند:
نقد عمر زاهدان در توبه از می سشد تلف قل لهم ان ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف
كه شاعر در این مصراع اخیر قل «للذین كفروا» را به قل «لهم‏» تغییر داده است (آیه ۳۸ سوره انفال)، مطالب گفته شده در ادبیات فارسی و عربی یكسان است. [..اما الاقتباس فهو ان یضمن الكلام - نظما كان او نثرا - شیئا من القرآن او الحدیث لا علی انه منه .. ولا باس بتغییر یسیر فی اللفظ المقتبس .. (مختصر المعانی، تالیف سعد الدین تفتازانی، متوفی: ۷۹۱، ص‏۲۲۱، انتشارات مصطفوی)] البته در مورد اینكه فرق بین اقتباس و تضمین چه می‏باشد، مشهور بدیعیین معتقدند كه اقتباس اختصاص به نظم و نثر ندارد ولی تضمین فقط در شعر واقع می‏شود، اما مخفی نماند كه نظریه برخی دیگر از دانشمندان بدیع آن است كه صنعت تضمین نیز اختصاص به شعر ندارد، به تحریر التحبیر تالیف ابن ابی الاصبع متوفی ۶۵۴ ه، ص‏۱۴۰، چاپ مجلس اعلای مصر و همچنین به الفوائد المشوق الی علوم القرآن و علم البیان تالیف ابن جوزی متوفی ۷۵۱ ه ص‏۱۹۵ مراجعه شود.
منبع : سایت مداحی


همچنین مشاهده کنید