چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
ساده، سنتی و بیآلایش
هاشمی در بازیگری، استاد ایفای نقش آدمهای بسیجی و مهربان و راهگشاست. نمونه بارز آن در فیلم اخراجیها و حتی سریال خطشکن است که مجددا نقش کوتاه یک بسیجی را داشت.
معلم آموزش و پرورش است و بیشتر در مقام یک معلم امور تربیتی در حد تعلیم و آگاهیدهی فرزندان و خانوادهها فعالیتهای زیادی انجام میدهد. از جمله فعالیتهای او میتوان به کانون فرهنگی حر در میدان راهآهن اشاره کرد که هاشمی تعلیم سرود و تئاتر بچههای این کانون را به عهده دارد. جالب است که هاشمی آهنگسازی هم کرده است. او از سن ۱۲، ۱۳ سالگی به واسطه تجربه پدریاش در این هنر برای سریالهای تلویزیونی آهنگ نیز ساخته و بعد کارگردانی و بازی در تئاتر نیز از دیگر فعالیتهای اوست. او اوایل دهه ۶۰ به جبهه میرود و بعد از آن بیشتر تئاترها و فیلمهایش رنگ و بوی مذهبی و جبههای به خود میگیرند.
حضور او در تلویزیون و سینما حضوری تکراری است و نمیتوان فراز و فرود خاصی را برای نقشهای او در نظر گرفت. همه تقریبا در یک سطح قرار دارند. یعنی خیلی ساده، سنتی و بیآلایش. این سه کلمه آخرین سریال هاشمی یعنی دیدار را که از شبکه ۳ سیما در حال پخش است دربرمیگیرد. سادگی برمیگردد به فیلمنامه این سریال که متاسفانه یا خوشبختانه هاشمی خود آن را نوشته است و درباره آن بیشتر توضیح میدهم. سنتی بودن برمیگردد به شیوه نگاه و نقطه دید کسی که به عنوان کارگردان پشت دوربین قرار گرفته است و سوم بیآلایش بودن که میتواند به پردازش قصه یا فرم ساده در نظر گرفته شده برای این سریال مربوط شود. متاسفانه تنها میتوان به مورد اول امتیاز مثبت داد. دو مورد دیگر نه. مقصودم از مورد اول سادگی فیلمنامه است. این که هر چه فیلم ساده باشد، به هر چه باورپذیرتر کردن و جذب مخاطب کمک بیشتری میکند. مثلا اگر سریالهای موفق تلویزیون را به یاد آورید همه بیشتر از طرحهایی ساده و یک خطی تبدیل به سریالهای پرمخاطب شدند. نمونه کاملا بارز آن سریال افسانه سلطان و شبان به کارگردانی داریوش فرهنگ بود که به گفته خودش با یک طرح یک خطی نوشته شده بود. ساده بودن قصه دیدار هم با حضور عدهای بچه در یک مدرسه و کنش و واکنشهای معلم امور تربیتی آنها در قبال بچهها و حتی تمرکز روی یک بچه و خانواده او در واقع کل قصه دیدار را شکل میدهد.
اما همه یک سریال این نیست. همیشه یک طرح یک خطی ضامن موفقیت یک سریال نیست. این روزها همه ویژگیها برای ساخت و پردازش یک قصه و تبدیل آن از مرحله فیلمنامه تا مرحله اجرا و کارگردانی دیگر مرحلهای ساده و پیش پا افتاده فرض میشود. به عنوان مثال اصلا این اتفاق که در هر پروژهای یک نفر دو وظیفه مهم را به عهده داشته باشد، باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد. تصور کنید سیدجواد هاشمی با روحیاتی که از او نام بردیم اگر فیلمنامه دیدار را نمینوشت، بهتر نبود؟ اگرمیخواست این کار به عنوان یک کار هنری مورد توجه بیشتری قرار بگیرد، باید اجازه میداد نویسنده دیگری فیلمنامه چفت و بستداری برای دیدار بنویسد تا ما این همه شاهد صحنههای بدون دیالوگ یا بدون دیالوگ خاص در سریال نباشیم. منظورم حرفهای قلمبه و سلمبه نیست. بلکه آن چیزی است که باعث میشود شخصیتها نیز به واسطه آن کاملتر شوند. مثلا حضور نسرین مقانلو به عنوان یک بازیگر باتجربه کاملا به حاشیه رانده شده است. اگر تواناییهای او در ارائه آسان نقش به عنوان مادر نبود، باور کنید سریال چیز دیگری از آب درمیآمد یا حتی غلامحسین لطفی در نقش پدر که او هم مدتی در تلویزیون غیبت داشت، اما این حضور برای او حرف تازهای به ارمغان نیاورده است. اگر به بازی این دو توجه کنید، حس میشود به حال خود رها شدهاند. چه ویژگی بیشتری از نقش لطفی در این سریال جدای از نقشهای قبلیاش مثلا در سریال قدیمی <به رنگ صدف> میبینید؟ اتفاقا در آن سریال هم دخترش (با بازی شهره لرستانی) معلم مدرسه بود و او پدری بود که تنها با حضور خود، نقش مکمل را کنار دخترش ایفا میکرد. درست مثل اتفاقی که دوباره در سریال دیدار برای او رخ داده است.
● وقتی نقش اصلی تبدیل به مکمل میشود!
غلامحسین لطفی به عنوان نقش مکمل در کنار نسرین مقانلو حضور دارد. با این تفاوت که آن کار (به رنگ صدف) نیز یک کار آموزشی و تربیتی البته برای نسل جوان بود که پرمخاطب هم شد. همیشه صحبت برسر این است که چگونه میتوان از دل یک نقش مکمل، یک نقش اصلی درآورد. حالا اگراین اتفاق برعکس شود، چه؟ یعنی یک نقش اصلی در حد و اندازه یک نقش مکمل ظاهر شود؟ البته لطفی بازیگر توانایی است شاید باید برگردیم به خانه اول، یعنی همان حکایت برداشتن دو هندوانه با یک دست. یعنی اگر سیدجوادهاشمی حالا که فیلمنامه را خود نوشته، کارگردانی آن را به عهده کس دیگری قرار میداد، آن وقت کمی بهتر و بیشتر میتوانست روی فیلمنامه، دیالوگها، اتفاقات داستان یا حتی درام آن تمرکز کند یا برعکس. اما متاسفانه هیچ کدام از این اتفاقها رخ نداده است. یادم هست روزی عزیزی در مراسمی میگفت: من برای خودم متاسفم وقتی در تیتراژ یک کار میبینم و تهیهکننده، کارگردان، نویسنده، طراح صحنه و ... همه یک نفر است! اگر این اتفاق در دیدار صورت نمیگرفت، آن وقت میشد روی سکانسها و پلانهای دیدار حساب بیشتری باز کرد، میزانسن و دکوپاژ طراحی شده برای آن پیشبینی کرد تا صحنهها آنقدر دم دستی و ساده نباشد. این سادگی خوب است، اما همه چیز باید در کنار هم معنا یابد. سادگی قصه با سادگی صحنه به لحاظ نمود بیرونی نه به لحاظ تکنیک کارگردانی در آن، این مرز معمولا فراموش میشود.
سریال غیر از مقانلو و لطفی، بازیگر دیگری به نام مهران رجبی هم دارد. متاسفانه همه بازیگران درگیر همان ساده و بیآلایش بودن کار شدند و تلاش نکردند چیزی بیشتر از آنچه از آنها دیدیم ارائه کنند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که سریال سیدجواد هاشمی دغدغه وابستگی به هر نوع کلیشه دستمالی شده برای هر چه جذابتر کردن سریال را ندارد. مثلا در سریال خطشکن، توجه کارگردان برای به تصویر کشیدن صحنههای جذاب برفی و غیربرفی و تا حدودی مخوف برای هر چه نمایشیتر کردن سریال، دستاویز مناسبی نیست. یا مثلا استفاده از کرین در مکان کوچکی چون یک اتاق. خوشبختانه در دیدار کمتر چنین کلیشههایی را میبینیم، ولی بیشتر روی جنبههای تربیتی و راهنمایی کودکان و حتی خانوادهها تاکید میشود و این ویژگی مناسبی برای این سریال است، اما کافی نیست. قصه دیدار میتوانست از ابتدا زودتر آغاز شود تا مخاطب دچار سردرگمی نشود که بعد از گذشت چندین قسمت از قسمتهای اولیه هنوز ندانند مثلا چرا ناظم مدرسه خود را از دید مادر یکی از بچههای مدرسه پنهان میکند! دیدار از کلیشههای دستمالی شده تکنیکی به دور است، اما متاسفانه همچنان اسیر کلیشههای دیگر شده است.
مریم درستانی
منبع : روزنامه جامجم
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران احمد وحیدی مجلس مجلس شورای اسلامی چین دولت سیزدهم خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
روز معلم تهران آموزش و پرورش هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران فضای مجازی سلامت پلیس دستگیری شورای شهر تهران شورای شهر
بانک مرکزی خودرو بابک زنجانی قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا ایران خودرو سایپا دلار مالیات بازار خودرو تورم
تلویزیون سریال سعید آقاخانی سینمای ایران سینما نون خ موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم کتاب رسانه ملی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه ترکیه افغانستان بنیامین نتانیاهو
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید سپاهان تراکتور بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا تسلا اینستاگرام اپل فناوری همراه اول آیفون گوگل
داروخانه خواب دیابت مسمومیت کاهش وزن چاقی سلامت روان بارداری آلزایمر