جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


دعواهای خواهر و برادر


دعواهای خواهر و برادر
اكثر والدین امیدوارند كه فرزندانشان به یكدیگر عشق ورزیده و احترام بگذارند، یا حداقل از آنها انتظار دارند كه همبازی خوبی برای یكدیگر باشند و رفاقت و سازگاری داشته باشند. با وجود این، سرو صداها و برخوردهای بین فرزندان تنشهای زیادی در خانه ایجاد می كند و پدر و مادر را درمانده می سازد.
چه كنیم تا فرزندانمان یكدیگر را دوست بدارند، همان قدر كه ما دوستشان داریم؟ و چگونه می توان كمی صلح و آرامش به فضای خانه هدیه كرد؟
● نكات مهمی درباره روابط بین خواهرها و برادرها وجود دارد، از جمله:
▪ هر یك از فرزندان به طور طبیعی به خواهر یا برادر خود عشق می ورزند. آنها می خواهند كه دوست بدارند و دوست داشته شوند.
▪ همه فرزندان نیازمند توجه و آغوش گرم والدین خود هستند. توجه مستقیم و اندیشیدن به نیازها و خواسته های آنان و در دسترس بودن والدین از مهمترین نیازهای كودكان به شمار می آیند.
▪ زمانی كه والدین به نیازهای مهم كودكان توجه نكنند، آنها به آسیب دیدگی روحی دچار می شوند كه بصورت ناامیدی و بی اعتنایی بروز می كند.
▪ در بیشتر موارد، فرزندان، احساسات خود را پنهان می كنند؛ زیراكسی در اطراف و نزدیكی آنان وجود ندارد تا شنونده گفته های آنان باشد و از احساسات نهفته آنها با خبر شود.
▪ زمانی كه والدین به فرزند دیگر توجه می كنند یا اینكه با دوست خود به گفتگو مشغولند، احساسات كودك آسیب دیده تحریك می شود. او بیش از پیش نسبت به توجه والدین احساس نیاز می كند، نیازی فوری و اضطراری كه باید به آن پاسخ داد.
▪ كودكی كه نسبت به توجه والدین خود احساس نیاز می كند. به طور طبیعی ولی در شرایطی دور از انتظار والدین احساس درونی و نهفته خود را آشكار می سازد. احساساتی كه به شكل گریه كردن، خندیدن، بدخلقی، عرق كردن، لرزیدن، دعوا كردن بروز می كند و به منظور جلب توجه و رضایت پدر و مادر آشكار می شود. این رفتارها ادامه می یابد تا عملكرد والدین متوقف شود و توجه آنها به سوی فرزندشان معطوف گردد.
▪ شنیدن حرفهای فرزندان بدون قضاوت كردن راه مناسبی است كه به فرزندان كمك می كند تا بتوانند فشار روانی موجود را برطرف سازند.
▪ پس از یك گریه طولانی، كودك می داند كه جایگاه مطمئنی برای عشق ورزیدن در انتظار اوست و همه اطرافیان از اضطراب و نگرانی حاصل از فشار روانی ای كه او را آزار می دهد، باخبر شده اند.
▪ مداخله كردن در درگیریهای كودكان ممكن است آسیب دیدگی را بیشتر كند.در این هنگام به فرصت كافی نیاز داریم تا گفته های آنان را بشنویم و در فرصتی مناسب احساسات خود را بیان كنیم.
توجه به این مطالب به والدین كمك می كند تا هنگام درگیری فرزندان برخورد مناسبی داشته باشند.
بیشتر كودكان نسبت به فرزند دیگر احساس حسادت و خشم دارند. اما هرگز احساسات كودك به این دو محدود نمی شود، اگر چه از نظر پدر و مادر، شاخص ترین احساسات كودك به حساب می آیند.
فرزندان ما زمان زیادی را برای بازی كردن و همكاری با یكدیگر صرف می كنند، در حالی كه در همین زمان كه آنها رفتاری دوستانه با یكدیگر دارند، مامشغول شستن، پختن، نظافت كردن و پرداختن به كارهای روزانه هستیم.
هنگام درگیری خواهران و برادران چه باید كرد؟
اگر برای هر یك از فرزندان زمانی مناسب صرف كنیم و شنونده اظهارات و احساسات آنها باشیم احساس آنها درباره توجه ما به آنها بدون خدشه می ماند و مطمئن هستند كه برای والدین خود اهمیت دارند.
با دقت و هوشیاری مداخله كنید یا حداقل پس از ۵ دقیقه اول در صحنه حاضر شوید. حضور به موقع شما در صحنه درگیری، كمك می كند تا بتوانید به مسئله پی ببرید و مانع عصبانیت فرزندان و صدمه زدن یا اهانت كردن آنها به هم بشوید.
پیش از شروع و ادامه یافتن درگیری، راحت تر می توان اضطراب و ناراحتی موجود را برطرف ساخت. اگر نتوانستید به موقع حاضر شوید از فرزندانتان عذرخواهی كنید: «متأسفم از این كه نتوانستم به موقع حاضر شوم و از بروز حوادث ناراحت كننده جلوگیری كنم. به من بگویید چه اتفاقی افتاده است؟»
فرزندان ما پس از درگیری می توانند به راحتی رفتاری دوستانه با یكدیگر داشته باشند، البته در صورتی كه مورد سرزنش قرار نگیرند. اگر والدین بتوانند در خانواده به طور منصفانه رفتار كنند و مسئولیت ها را بر عهده بگیرند، فرزندان می توانند احساسات درونی خود را بهتر ابراز كنند و از آسیب دیدگی های روحی در امان بمانند. به آرامی و نرمی با آنها گفت و گو كنید. به نوبت از هر یك از آنها بپرسید كه چه اتفاقی افتاده و به سخنان هر دو با دقت گوش دهید. بیان كردن احساسات درونی مهمترین بخش درگیری است. به آنها فرصت كافی بدهید؛ زیرا برقراری پیوند دوباره نیاز به زمان كافی دارد.
در برخی موارد، یكی از كودكان به دیگری ضربه وارد كرده و فرار می كند. در این گونه موارد، واكنشهای خود را تغییر دهید؛ به طور مثال بار اول وقت بیشتری با كودك آسیب دیده یا مجروح صرف كنید و سپس به سوی فرد دیگر بروید. بار دوم فقط به كودك آسیب دیده توجه كنید. هر دو كودك به كمك شما نیازمندند. كودكی كه ضربه را وارده كرده احساس پشیمانی می كند، او فرد بی مسئولیتی نیست بلكه نتوانسته احساس خود را بیان كند و كنترل خود را از دست داده است.
اغلب كودكان یكدیگر را دوست دارند و به طور طبیعی به سوی هم كشیده می شوند. اگر والدین به موضوع هایی كه دوستی فرزندانشان را پایدار و مستحكم تر می كند توجه داشته باشند، روابط دوستانه بین فرزندان تداوم خواهد یافت. بچه ها همیشه به دنبال بهانه می گردند تا بتوانند احساسات درونی خود را بیرون بریزند، به طور مثال هنگامی كه بستنی می خورند اگر فرزند دیگر یك قاشق بیشتر بستنی بخورد، درگیری شروع می شود و از این طریق احساس حسادت، نیاز، درماندگی و عدم پذیرش از سوی آنها ابراز می گردد. زمانی كه والدین گریه، بدخلقی و خشم فرزند خود را تحمل كنند و با حوصله به حرف های او گوش كنند، به اشتباه خود پی می برد. گوش دادن به سخنان كودكان آسیب دیدگی روحی آنها را ترمیم می كند و روابط موجود را محكمتر می سازد.
منبع : روزنامه کیهان