یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مردان مریخی و زنان ونوسی


مردان مریخی و زنان ونوسی
● نگاهی به فیلم آتش بس ساخته تهمینه میلانی
آنانی كه فیلم های اخیر میلانی را دیده اند وقتی پای «آتش بس» می نشینند بعد از مدتی از گذشت فیلم غافلگیر می شوند. وی این بار پروژه فكری _ سینمایی خود را در بستر طنز اجتماعی پی می گیرد تا طیف مخاطبین خود را افزایش دهد. باید پذیرفت كه میلانی فیلم جدید خود را صرفاً برای مخاطب ساخته یا دست كم، جذب مخاطبین را بر گفتمان فمینیستی خود ترجیح داده است. البته با یك تبصره یعنی اینكه در این فیلم، میلانی تا حدودی نقد خود را بین هر دو جنس تقسیم كرده و دمی با مردان زن ستیز به آتش بس می رسد. گرچه داستان و جهت گیری آن در فضایی ضدمردانه تنفس می كند و القای این است كه رفتارشناسی زنان بدون درك وضعیت تاریخی- اجتماعی مردسالارانه قابل درك نیست.
گویی میلانی ضعف های رفتاری زنان را تنها به نوعی واكنش به رفتار مردان محدود می كند نه یك كنش مستقل! به عبارتی دیگر ریشه رفتارهای نادرست زنان را در عملكرد تحقیرآمیز، بدبینانه و خودخواهانه مردان جست وجو می كند. رفتارهای مردانی چون احمد دوست یوسف در نگرش ضدمردانه زنانی مثل سایه مصداق بارز آن است. نكته ظریفی كه در فیلم میلانی جلوه گر است نشان دادن تعامل یا تقابلی است كه وی میان راه حقوقی یا راه حل روان شناسانه برای رفع یك مشكل قرار می دهد. سایه برای حل بحران خود دفتر وكیل را انتخاب می كند تا به شكل قانونی مشكلش را حل كند اما به اشتباه پای در مطب دكتر روان شناسی می گذارد تا با یك اتفاق ساده برگزیدن دو راه حل متفاوت درباره مسائل زناشویی مورد مقایسه قرار گیرد البته سكانس های مشاوره دكتر روان شناس گاهی خیلی شبیه به برنامه های روان شناسانه تلویزیون می شود و هزاران راه نرفته در برابر این زوج جوان قرار می گیرد تا به طور فشرده تفاوت دنیای زنان و مردان از هم برای مخاطب نمایان شود. زنان مریخی و مردان ونوسی كه اینك در عالم زمینی به هم رسیده اند و از دنیای همدیگر بی خبرند نشان دادن تقابل روشی امر حقوقی با یك پدیده روان شناختی در ارتباط با آسیب شناسی خانوادگی _ عاطفی، رویكرد جدیدی نسبت به مسئله حقوق زنان مطرح می كند.
رویكردی كه مبین این پیام است كه ترمیم و بهبود وضعیت زنان را تنها نباید در بسترهای حقوقی پی گرفت. احساس، اندیشه و شخصیت زنان در قوانین حقوقی و راهروهای دادگاه اعاده نمی شود شناخت و درك عالمانه و آگاهانه از وضعیت روانی آنان اثربخش تر خواهد بود.در واقع ظلم به زنان و تمام ناكامی های تاریخی آنان را نباید در عوامل اجتماعی- سیاسی حاكم بر جامعه یا تفكر سنتی خلاصه كرد چه بسا بخشی از تعارضات میان زن و مرد به تفاوت های ساختار روانی آنان برمی گردد و این تفاوت ساحت های وجودی به اختلافات تاریخی آنان دامن می زند. بدیهی است شناخت و آگاهی از این دنیای رفتاری- روانی به حل این بحران تاریخی كمك خواهد كرد. «آتش بس» از این منظر از دیگر فیلم های میلانی متمایز می شود به نظر می رسد طرح مسائل مبتلابه زنان مدرن در جامعه امروزی كه فشارهای ناشی از سنت و مدرنیسم را در كانون خانواده تجربه می كنند و آن هم از سوی كارگردانی كه دغدغه های جدی درباره وضعیت زنان دارد در ژانر طنز كمی از جدیت موضوع یا جدی گرفتن آن از سوی تماشاگر می كاهد.«آتش بس» البته با ظرافت معنایی و نمادین پایان می یابد تیتراژ پایانی روی بگومگوهای یوسف و سایه صورت می گیرد تا بر تداوم ذاتی این كنش میان دنیای زن و مرد تاكید شود كنشی كه به قول روانشناسان برساخته دو جهان متفاوت است؛ دنیای مریخیان و ونوسیان.
سیدرضا صائمی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید