پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دکان دو نبش فرانسه در خاورمیانه


دکان دو نبش فرانسه در خاورمیانه
با وجود حمایت «نیکلا سارکوزی» از آمریکا و اسرائیل، برخی از کارشناسان سیاسی اسرائیل اعلام کردند که با گسترش نفوذ فرانسه در اجرای طرح صلح در این منطقه مخالفند. این موضوع تعجب بسیاری از کارشناسان سیاسی را برانگیخت. ولی شاید با بررسی دقیق‌تر استراتژی‌های فرانسه در طول سالیان گذشته بتوان دلیل امر را فهمید.
در اهداف و برنامه‌های فرانسه هنوز بدگمانی به یهودیان وجود دارد. این مسأله در حقیقت میراثی از دوران یهود ستیزی و جنگ جهانی دوم است؛ یعنی زمانی که دولت فرانسه با همکاری نازی‌های آلمان حدود ۸۰ هزار یهودی را قتل عام کرد. در آن زمان نخبگان فرانسه با مشکلات فراوان سعی کردند از تفکر نازی‌ها فاصله بگیرند و پس از آن فرانسویان از سازمان آزادی بخش فلسطین حمایت کردند. این اقدام فرانسه در زمانی که اعراب فلسطین از طرف نازی‌ها حمایت می‌شدند، بسیار عجیب به نظر می‌رسید. در آن زمان مفتی بیت‌المقدس در نامه‌ای خطاب به «آدولف هیتلر» پس از اشغال فرانسه در توسط نازی‌ها نوشت: «به رهبران و روسای آلمان تبریک مرا در مورد این پیروزی بزرگ سیاسی – نظامی که به دست آورده‌اند، اعلام کنید.»
● چرخش فرانسوی‌ها به اعراب
یک دهه پس از جنگ جهانی دوم، فرانسه با شک عمیق نسبت به ملت عرب، بزرگ‌ترین حامی صهیونیست‌ها شد و به اسرائیل کمک کرد تا به سلاح هسته‌ای مجهز شود. پس از آن در سال ۱۹۵۶، اسرائیل، انگلیس و فرانسه طبق قراردادی به یکدیگر قول دادند تا روابط فی مابین را گسترش دهند. اتحاد بین فرانسه و اسرائیل در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی به اوج خود رسید و زمانی‌که فرانسه با الجزایر در حال جنگ بود، اسرائیل در چشم فرانسویان کلید ثبات خاورمیانه محسوب می‌شد. در سال ۱۹۶۳، فرانسه به جنگ الجزایر پایان داد و ژنرال «دوگل» سیاست‌های فرانسه را در خاورمیانه بازنگری کرد و تصمیم گرفت که از اعراب حمایت کند و به تدریج از اسرائیل رویگردان شد. در پایان ماه می ۱۹۶۷ میلادی قبل از پایان جنگ شش روزه، دوگل به همه ارتش فرانسه دستور داد کمک به اسرائیل را قطع کنند.
البته در هیچ کجا نمی‌توان حمایت فرانسه را از اعراب به وضوح دید، مگر اینکه سیاست‌های این کشور در عراق به دقت مطالعه شود. «صدام حسین» در سال ۱۹۲۷، در نخستین سفرش به پایتخت کشورهای غربی، وارد پاریس شد. در این دیدار او با فروش حجم عظیمی از نفت بغداد به پاریس موافقت کرد و «ژاک شیراک» که در آن زمان نخست‌وزیر وقت فرانسه بود، دو سال بعد به بغداد سفر کرد. فرانسه پس از اتحاد جماهیر شوروی به سرعت تبدیل به بزرگ‌ترین تامین کننده تجهیزات ارتش عراق شد. شیراک در سال ۱۹۶۷ به طور رسمی به صدام کمک کرد تا راکتور هسته‌ای _سیراک_ را بسازد ولی این راکتور در سال ۱۹۸۱ با بمباران اسرائیل نابود شد. در طول جنگ ایران و عراق، فرانسه با ارسال میراژ، موشک‌های ضد ناو و همچنین تجهیزات برای افزایش برد موشک اسکاد به بغداد کمک شایانی کرد. دقیقا یک سال قبل از آغاز جنگ خلیج فارس، وزیر دفاع فرانسه با دیدار از بغداد به صدام حسین گفت که او طرح‌هایی در خصوص افزایش روابط دو جانبه در دست دارد. پس از تجاوز عراق به کویت، «فرانسوا میتران» رئیس‌جمهوری وقت فرانسه با حرکت محتاطانه به اتحاد ضد عراق نزدیک شد. وی با فرستادن نمایندگانی به ۲۴ کشور جهان نشان داد که مشارکت فرانسه کاملا دفاعی خواهد بود. به رغم نمایش آشکار حمایت از اعراب توسط شیراک و وزیر دفاعش، میتران مراقب بود که اتحادش با آمریکا در جوامع بین‌المللی چندان دوستانه به نظر نرسد. ولی پس از کشته‌شدن سفیر فرانسه در تهاجمات کویت و گروگانگیری چهار شهروند فرانسوی، میتران مجبور شد آشکارا به خط مخالفان صدام بپیوندد.
در سال ۲۰۰۱ میلادی، موج جدیدی از دشمنی‌ها علیه فرانسه با نمایش دودلی این کشور در جنگ آمریکا و صدام به وجود آمد. ولی اکنون روشن است که فرانسه از مخالفت با حمله موشکی سپتامبر آمریکا به صدام، نفع فراوانی نصیبش شد. در مقاله چاپ شده در روزنامه اسرائیلی «اورشلیم پست» از قول وزیر نفت عراق آمده:«کشورهای دوستی که در این جنگ از ما حمایت کردند مانند فرانسه و روسیه، بطور حتم در اولویت برنامه‌ها و قراردادهای دولت جدید عراق قرار خواهند گرفت».
پس از لغو تحریم فروش نفت عراق، فرانسه توانست در مزایده‌های پر منفعت بازسازی کشور عراق پیروز شود. در آن زمان لندنی‌ها در گزارش ماه نوامبر خود نوشتند: «سرویس‌های امنیتی غرب از شرکت‌های فرانسه در خصوص انتقاد قراردادهای چند میلیون دلاری برای بازسازی ارتش و پایگاه‌های عراق درس خواهند گرفت».
برای بیش از یک دهه، علاقه فرانسه به برقراری دیپلماسی صلح در غرب که توسط دولت سوسیالیست این کشور به سطح بالایی رسیده بود، کاهش یافت. در همین زمان، میتران نیز تلاش زیادی برای مبارزه با رهبران آمریکایی نمی‌کرد. در عوض در ۱۸ ماه اول دوره ریاست جمهوری ژاک شیراک، فرانسه به دفاع از قدرت‌های منطقه برخاست، دقیقا مانند آخرین روزهای حکومت قهرمان ملی پاریس و الگوی وی، مارشال دوگل.
شیراک با برداشتن گام‌های اساسی، نفوذ فرانسه را در جهان به ویژه در خاورمیانه افزایش داد. شیراک طی سخنرانی خود در دانشگاه قاهره، اهدافش را به خوبی بیان کرد و پس‌ از صحبت‌های رئیس‌جمهوری فرانسه این مسأله در جوامع بین‌المللی قوت گرفت که پاریس می‌تواند جایگزینی برای آمریکای ناقص صلح باشد. شیراک در این سخنرانی گفت: بسیار واضح است که کشورهای عرب باید از مزایای توسعه جهانی استفاده کنند. از سوی دیگر فرانسه نقش اصلی را برای نزدیکی اسرائیل و حزب‌الله پس از عملیات اسرائیل در آوریل و می همان سال ایفا کرد.
اکنون بسیاری از کشورهای جهان به ویژه ایران به سختی می‌توانند سیاست‌های دوگانه و چرخشی فرانسه را در جهان بپذیرند. آخرین نکته در استراتژی های فرانسه در خاورمیانه، اقتصاد است. فرانسه نیز مانند آلمان و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا نمی‌تواند اشتیاقش را نسبت به برقراری تجارت با جهان عرب و کشورهای اسلامی مانند لیبی و ایران که از طرف آمریکا تحریم هستند، مخفی کند. سوریه نیز یکی دیگر از بازارهای پر منفعت برای کالاهای فرانسه نظیر تکنولوژی ساخت سلاح‌های کشتار جمعی است و دولتمردان فرانسوی نمی‌توانند به راحتی این بازار را نادیده بگیرند.
حال با روی کار آمدن سارکوزی سیاست‌های کاخ الیزه در خاورمیانه به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. پاریس آشکارا در قبال پرونده هسته‌ای ایران از اقدامات «جورج بوش» رئیس‌جمهوری آمریکا حمایت می‌کند؛ حال اینکه سارکوزی سیاست‌های واشنگتن در مقابله اسرائیل و فلسطین نه تایید و نه نفی می‌کند تا بتواند در صورت از دست دادن متحدانی مانند سوریه همچنان منافع خود را در خاورمیانه حفظ کند.
مریم جعفری
منبع : دسترنج