شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

موتلفه در دام راست جدید


موتلفه در دام راست جدید
شكست جبهه راستگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۷۶ با رشد سیاسی راستگرایان جدید همراه شد. آن روز كه «علی‌اكبر ناطق نوری» كاندیدای اصلح راستگرایان شد، «موتلفه» بود كه مشقت سفر تهران – قم را تحمل می‌كرد تا تحت لوای «جامعه مدرسین» و «جامعه روحانیت مبارز» او را «رئیس‌جمهور ایران» كند.
آن روز موتلفه به عنوان حزب كانونی «تشكل‌های همسو» كه نام احزابی همچون «جمعیت ایثارگران» در آن جایی نداشت، تمامی تلاش خود را مصروف كاندیدای عضو جامعه روحانیت مبارز می‌كرد. آن روزها «ایثارگران» به تنهایی برای «ناطق نوری» تبلیغ می‌كرد، آن هم تبلیغاتی كه از دید راستگرایان «ضد تبلیغ» قلمداد می‌شد. چرا كه آنان در تراكت‌های خود نظر برخی مقامات عالی‌رتبه نظام را «ناطق نوری» اعلام كرده بودند كه این مساله سمبه جناح چپ خط امام حامی «محمد خاتمی» را پرزور و راستگرایان را به سوءاستفاده از جایگاه آن مقامات متهم می‌كرد. اگر در ۲ خرداد ۷۶ كاندیدای چپگرایان و تكنوكرات‌های اصلاح‌طلب پیروز شد، اما از سوی دیگر «راستگرایان جدید» كه تا دیروز نامی از آنان شنیده نمی‌شد، هم به پیروزی دست یافتند؛ پیروزی آنان در پی شكست كاندیدای راستگرایان كلاسیك و خالی شدن میدان در جبهه راستگرایی، ورود رسمی به این جبهه بود. پس از این شكست تمامی كاسه‌ و كوزه‌ها بر سر «حزب موتلفه» شكسته شد و برخی اعضای تشكل‌های عضو «ائتلاف تشكل‌های همسو» به «سوخته شدن» موتلفه پای فشردند. این ادعاها از سوی تشكلی (جامعه مهندسین) در این جمع آغاز شد كه برخی اعضای آن در «جمعیت ایثارگران» تازه متولد شده هم آمد و رفت داشتند. یكی از این اعضا در آن دوران می‌گفت: «ایثارگران هم راست است و هم مدرن. همین علی دارابی (قائم‌مقام وقت دبیركل ایثارگران) خوش‌تیپ راست‌ها است.» آنان اندك‌اندك از تغییر ذهنیت‌ها در جبهه راستگرایی سخن گفتند. با ورود این مباحث در جمع راستگرایان، جامعه مهندسین به عنوان «دروازه» ورود «راستگرایان جدید» عمل كرد.
به گونه‌یی كه در سال ۷۸، «ایثارگرانی‌ها» به همراه سه تشكل قدیمی راستگرا یعنی «حزب موتلفه، جامعه مهندسین و انجمن پزشكان» به نمایندگی از این جریان سیاسی به دیدار مقام رهبری رفتند.
در همان سال با شكست دوباره راستگرایان در انتخابات مجلس ششم بار دیگر موتلفه‌یی‌ها و همفكرانشان در نقطه ضعف قرار گرفتند. حتی تغییر نام ائتلاف آنان از «تشكل‌های همسو» به «جبهه پیروان امام و رهبری» نتوانست به پیروزی آنان بینجامد، بلكه همفكران رئیس‌جمهور وقت یعنی «محمد خاتمی» اكثریت مجلس ششم را از آن خود كردند. باز هم ادعای راستگرایان جدید با محوریت «جمعیت‌ ایثارگران» مبنی بر «سوخته شدن» راستگرایان كلاسیك كه مرادشان «موتلفه» بود، مطرح شد و موتلفه‌یی‌ها كم‌كم ادعای رفیقان جدید را باور كردند. برخی ریش‌سفیدان راستگرایان نیز بر این ادعا صحه گذاشتند و میدان برای «راستگرایان جدید» مهیا شد و تازه به سیاست راهیافتگان پا در جای بزرگان گذاشتند و به امید تصاحب دوباره قدرت، موتلفه و جناح راست كلاسیك را از حضور در رقابت‌های انتخاباتی منصرف كردند.
آنان سخن رهبر فقید انقلاب را به یاد موتلفه‌یی‌ها آوردند كه پس از مجلس سوم با شكست آنان و حضور اكثریتی چپ‌های خط امام در مجلس به «عسگراولادی» گفته بودند كه شما همچون ریگ كف جوب آب هستید كه مسیر انقلاب را هموار می‌كنید. حالا ایثارگرانی‌ها كه مدافعانی در جامعه مهندسین داشتند از «موتلفه»‌ خواستند كه ریگ كف جوب راستگرایان باشند تا آنان به كرسی‌های قدرت راه یابند كه پیروزی آنان پیروزی همه راستگرایان است.
اینجا بود كه «جبهه پیروان امام رهبری» متشكل از ۱۴ گروه راستگرای كلاسیك با محوریت «موتلفه» جایگاهش را بدون اعلام انحلال به «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب » داد. شورای هماهنگی‌یی كه ایثارگران در آن به عنوان یك تشكل موثر به حساب می‌آمد و برخی افراد جدید بدون وابستگی حزبی به تشكل‌های قدیمی راستگرا در راس این شورا قرار گرفتند كه البته همچنان برخی ریش‌سفیدان راستگرای سنتی در این میان ارج و قربی داشتند و هنوز راستگرایان جدید «فربه» نشده بودند. این مساله باعث شد كه در ابتدا «محمدنبی حبیبی»، معاون اجرایی وقت موتلفه مسوول اجرایی شورای هماهنگی شود تا مقدمات رایزنی‌ها و تبلیغات برای انتخابات شوراها را فراهم كند.
اما گویی بخت با موتلفه‌‌یی‌ها همراه نبود و فضای‌سازی «راستگرایان جدید» به خوبی طی مسیر می‌كرد. چرا كه «محمدنبی حبیبی» به دلیل مشغله‌هایی این سمت را رها كرد و یك عضو جامعه مهندسین – ایثارگران بر كرسی او تكیه زد تا انتخابات شوراها را در ساختمان هشت بهشت شورای هماهنگی راهبری كند؛ او «محمود احمدی‌نژاد» بود. «حبیب‌الله عسگراولادی» عضو ارشد و دبیركل سابق حزب موتلفه در نشستی خبری در چند روز مانده به انتخابات ۲۴ آذر ۸۵ به یادآوری آن روز پرداخت و بر وامدار بودن او به احزاب راستگرا تاكید كرد: «گرچه احمدی‌نژاد خود را وامدار هیچ حزبی نمی‌داند، لیكن اگر به چهار سال قبل خود بازگردد، درمی‌یابد كه این احزاب بودند كه او را وارد شوراها و نهایتاً شهرداری كردند. كسانی كه ضد تحزب‌گرایی حرف می‌زنند، باید بدانند این‌گونه سخنان كشور را به سمت دیكتاتوری می‌برد.»
احمدی‌نژاد به عنوان نماینده تمامی راستگرایان هدایت ستادهای انتخاباتی شورای شهر دوره دوم را بر عهده گرفت و برای بار دوم «محمدنبی حبیبی» عضو حزب موتلفه كه سمت «شهردار تهران» را در گذشته تجربه كرده بود با همان ادعای «سوخته بودن» از لیست راستگرایان با نام «آبادگران» كنار گذاشته‌ شد. راستگرایان جدید به موتلفه گفتند كه بگذارید چهره‌های ناشناخته بیایند تا با چراغ خاموش پیروز شویم. شما رای ندارید.
این ادعا بار دیگر از سوی راستگرایان كلاسیك پذیرفته شد و لیست آبادگران برای شورای شهر بدون نام چهره‌های شاخص این جریان منتشر شد و این لیست توانست به دلیل انسجام راستگرایان، تعدد لیست اصلاح‌طلبان و شركت اندك مردم در انتخابات در تهران پیروز شود.
با راهیابی ۱۴ نفر از راستگرایان در انتخابات شوراها در تهران اما همچنان حضور راستگرایان كلاسیك و موتلفه‌یی‌ها با همان ادعای گذشته روبه‌رو بود. «محمدنبی حبیبی» كه برای شهرداری تهران مطرح بود برای بار سوم با همان بهانه‌ گذشته كه بگذارید برای مجلس هفتم مقدمه‌چینی كنیم و با حضور شما این مساله فراهم نمی‌شود، بار دیگر حذف شد. اگر آن روز «حبیبی» معاونت اجرایی شورای هماهنگی را با اختیار خود به احمدی‌نژاد واگذار كرد، اما این بار راستگرایان جدید راه شهرداری تهران را بر او بستند و یك عضو دو تشكل‌ جامعه مهندسین و ایثارگران را برای این سمت برگزیدند.
چرا كه اگر تا دیروز جامعه مهندسین به عنوان جوان‌های هوادار موتلفه شناخته می‌شد، اما پس از انتخابات ۷۶ اندك‌اندك جوان‌ها، پدران سیاسی خود را فراموش كردند و با ایثارگران عقد اخوت بستند و آنان را برادرخوانده خود نامیدند.
«محمدرضا باهنر» دبیركل جامعه مهندسین كه تا دیروز عسگراولادی و بادامچیان، اعضای ارشد موتلفه را الگوی خود می‌دانست، اما با تغییر آب و هوای سیاست «حسین فدایی» دبیركل جمعیت ایثارگران را برادر دوقلوی سیاسی خود به حساب آورد.
حذف موتلفه همچنان در دستور كار راستگرایان جدید قرار گرفته بود، به گونه‌یی كه برای چیدن لیست انتخاباتی مجلس هفتم همچنان بهانه‌ها و ادعاهای گذشته مطرح می‌شد تا موتلفه بر سكوی قدرت قرار نگیرد و آنان با خیال راحت به اجرایی كردن سیاست‌های خود بپردازند. این بار نیز راستگرایان جدید، قدیمی‌ها را با عنوان «چهره‌های سوخته» مورد خطاب قرار دادند و یاران جدید آنان در جامعه مهندسین از «اتاق فكر» سخن گفتند تا از یك سو پدران سیاسی خود را با عضویت در این اتاق قانع كنند و از دیگر سو پیوند اخوت خود را با «ایثارگران» مستحكم‌تر به نمایش بگذارند. راستگرایان جدید اجازه ندادند كه چهار عضو ارشد موتلفه یعنی «حبیب‌الله عسگراولادی، اسدالله بادامچیان، یحیی آل‌اسحاق و حسن غفوری‌فرد» در میان ۳۰ كاندیدای راستگرایان در مجلس هفتم از تهران قرار گیرند.
اولین حذف در جلسات رایرنی راستگرایان برای چیدن لیست كاندیداها از آن «آل اسحاق» شد. او در آن جلسه از «چشم‌انداز ۲۰ساله» دفاع كرد، اما «احمد توكلی» از اعضای متنفذ در جمعیت ایثارگران خطاب به او گفت كه ما روی چشم‌انداز ۲۰ساله حرف داریم. این مواجهه باعث حذف «آل‌اسحاق» چهره اقتصادی موتلفه شد. این رویارویی و حذف باعث شد كه موتلفه از دو كاندیدای عضو تشكیلاتی خود یعنی «علی عباسپور و فاطمه رهبر» بخواهد، با راستگرایان جدید مواجهه نداشته باشند و همچون آنان، با چراغ خاموش در لیست نهایی قرار گیرند. اما همچنان عسگراولادی، بادامچیان و غفوری‌فرد باید در لیست قرار نمی‌گرفتند، زیرا اگر «عسگراولادی» به مجلس راه می‌یافت به عنوان كاندیدای جدی ریاست مجلس هفتم مطرح بود و دیگر اعضای موتلفه آرایش مجلس را دگرگون می‌كردند كه این مساله باعث آغاز مواجهه جدی موتلفه و راستگرایان كلاسیك با ایثارگران و راستگرایان جدید شد. حبیب‌الله عسگراولادی در ۱۱ تیر ۸۴ در جمع دبیران استان‌ها و شهرستان‌های موتلفه این اتفاق را تشریح كرد و روابط عمومی این حزب این بازگویی را با در نظر گرفتن تمامی جوانب امر به ویژه كه این خبر، پس از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور منتشر می‌شد، به خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها ارسال كرد. عسگراولادی گفت: «مجموعه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در انتخابات شوراها از آقای حبیبی و همچنین چند نفر از اعضای موتلفه خواست برای نامزدی ثبت‌نام كنند و چند هفته بعد خواست انصراف دهند، همه اعضای موتلفه برای حفظ هماهنگی انصراف دادند. در انتخابات مجلس هفتم هم جبهه پیروان خط امام و رهبری [راستگرایان كلاسیك] با ۷ نفر از لیست نهایی مخالف بود و لیست ۷+۲۳ منتشر هم شد اما در آن شرایط بزرگان توصیه كردند كه نباید اصولگرایان دو لیست متفاوت داشته باشند، چون سبب خرد شدن آرا می‌شود كه در آن شرایط، بنده و آقایان بادامچیان و آل‌اسحاق از نامزدی انصراف دادیم.» جبهه پیروان امام و رهبری با وجود اینكه شورای هماهنگی تحت نفوذ راستگرایان جدید و ایثارگران قرار گرفته بود، تصمیم گرفت كه لیست جدایی را اعلام كند. یك هفته قبل از انتخابات مجلس هفتم لیست «۷+۲۳» چاپ و حتی این لیست به روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها ارسال شد.باهنر هم كه در كرمان مشغول فعالیت‌های انتخاباتی خود بود، به بادامچیان زنگ زد و از انتشار این لیست گلایه كرد كه ما قبول نداریم. بادامچیان هم در پاسخ به گلایه او كه تحت‌تاثیر ایثارگران بود، گفت كه شما یك رای در جبهه پیروان دارید. با این حال موتلفه‌یی‌ها به همراه سایر تشكل‌های عضو جبهه پیروان امام و رهبری مصر بودند كه لیست انتخاباتی منشتر شود. اما صبح آن روز، آخرین جمعه قبل از انتخابات كه جلسه‌یی برای برنامه‌ریزی تبلیغاتی در دفتر موتلفه برگزار شده بود، از دو عضو ارشد این حزب یعنی عسگراولادی و بادامچیان خبری نبود، آنان به منزل پدر معنوی راستگرایان كلاسیك یعنی «محمدرضا مهدوی‌كنی» رفته بودند. چرا كه مهدوی‌كنی بر این باور پافشاری می‌كرد كه برای اتحاد راستگرایان نباید دو لیست منتشر شود. آن دو با تاخیر خود را به آن جلسه رساندند و از «فتوای شرعی» مهدوی‌كنی سخن گفتند و تمامی تبلیغات چاپی راستگرایان كلاسیك خمیر شد.
راستگرایان جدید بار دیگر پیروز میدان رویارویی با راستگرایان كلاسیك شدند و ریاست مجلس را با وجود مخالفت «مهدوی‌كنی» با «غیرروحانی بودن» از آن «غلامعلی حدادعادل» كردند و «علیرضا شمیرانی» عضو جمعیت ایثارگران رئیس دفتر او شد. در مجلس هفتم نیز ایثارگران به‌عنوان تشكل قدرتمند و تاثیرگذار در لابی‌ها عمل كرد و باهنر را در كسوت نایب رئیس اول قرار داد.
مركز پژوهش‌های مجلس هم از آن آنان شد و حتی لطف‌الله فروزنده، قائم‌مقام دبیركل ایثارگران معاونت این مركز را برعهده گرفت.با حضور راستگرایان جدید در مجلس و شوراهای شهر كه آنان را دو بخش كرده بود؛ مجلسی‌های هوادار ایثارگران و شورای شهری‌های مدافع شهردار تهران یعنی احمدی‌نژاد، اما همچنان یكی از مهمترین اركان نظام جمهوری یعنی قوه مجریه در دستان اصلاح‌طلبان بود. تمامی امید راستگرایان فتح سنگر سوم بود. فتح این سنگر بار دیگر تمامی آنان را گرد هم جمع كرد تا بار دیگر فردی مشترك را به عنوان كاندیدا معرفی كنند و رئیس‌جمهور آتی را خودی بدانند.
شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بار دیگر فعال شد و جلسات رایزنی آغاز شد. كاندیداهای این جریان از تمامی جریانات حاضر در این شورا بودند؛ از اكبر هاشمی‌رفسنجانی كه لحظه آخر كاندیداتوری خود را قطعی كرد و علی‌اكبر ولایتی كه به خاطر هاشمی انصراف داد تا علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف‌، احمد توكلی، محسن رضایی و محمود احمدی‌نژاد. با ادامه جلسات رایزنی، گردهمایی بزرگی از سوی این جریان تشكیل شد كه «محمود احمدی‌نژاد» اولین كاندیدایی بود كه با ارسال نامه‌یی از این جمع فاصله گرفت.
سپس حسین فدایی دبیركل جمعیت ایثارگران هم به دلیل عدم تاثیرگذاری جدی در این شورا، جدایی خود و تشكلش را اعلام كرد. ناطق‌نوری رئیس این شورا هم به دلیل عدم اجماع راستگرایان بر سر یك كاندیدا قهر كرد و به زادگاه خود یعنی شهر نور رفت. در نهایت با انصراف ولایتی، توكلی و رضایی راستگرایان كلاسیك از علی لاریجانی حمایت كردند و راستگرایان جدید كه دو دسته شده بود؛ ایثارگرانی‌ها از محمدباقر قالیباف و آبادگرانی‌های جوان – راستگرایان جدید در شورای شهر- از محمود احمدی‌نژاد به عنوان كاندیدای خود نام بردند.
این انتخابات بار دیگر استقلال «راستگرایان كلاسیك» و «موتلفه‌یی‌ها» را به آنان بازگرداند و طعم شكست را به ایثارگران چشاند. اگر چه هر دو شكست خوردند و «محمود احمدی‌نژاد» كه در ابتدا یعنی تا انتخابات شورای شهر دوره دوم با موتلفه همراه بود و پس از آن با ایثارگران و در انتخابات ریاست‌جمهوری از زیر سیطره آن دو خارج شد،‌ اما همچنان ایثارگران مهره‌یی در جهت خارج كردن راستگرایی از دایره تنگ راستگرایان كلاسیك قلمداد می‌شد و اگر به قول محمدنبی حبیبی دبیركل موتلفه «رقیبی مثل دوم‌خردادی‌ها نبودند، ما (موتلفه) هم سهم‌خواهی می‌كردیم.» این رفتار ایثارگران بدانجا انجامید كه مجیدی مسوول بخش سیاسی شورای هماهنگی ۲۰ روز پس از انتخاب احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس جمهور ایران در گفت‌وگو با سایت نما (سایت اینترنتی نزدیك به موتلفه) به انتقاد از ایثارگران می‌پردازد و می‌گوید: «در انتخابات ریاست‌جمهوری متاسفانه بعضی از دوستان مسائلی را مطرح كردند تحت عنوان شاخه اجتماعی كه اجازه همگرایی را ندادند. گرچه اینها كه خود را محور اجتماعی می‌بینند، حزبی تمام‌عیار هستند.
جمعیت ایثارگران بیش از هر گروه دیگری نگاه سیاسی و حزبی به موضوعات دارند ... این تفكیك‌ها به مصلحت نیست.» اسدالله بادامچیان نیز پس از انتخابات ریاست‌جمهوری در جمع دبیران استان‌های موتلفه به راستگرایان جدید (ایثارگرانی‌ها و حامیان احمدی‌نژاد) هشدار داد و گفت: «گروه‌هایی كه در انتخابات به دنبال قدرت بودند، امروز نیز از رئیس‌جمهور منتخب سهم‌خواهی می‌كنند... تركیب كابینه به‌گونه‌یی نشود كه اطرافیان دكتر احمدی‌نژاد وحدت را در حمایت از او از بین ببرند.»
این رفتارها بود كه در آستانه انتخابات شوراها بار دیگر موتلفه سعی كرد غیرمستقیم به راستگرایان جدید هشدار دهد و آنان را از ادامه مسیر گذشته بازدارد. نبی حبیبی دبیركل موتلفه و دیگر اعضای ارشد این حزب همواره از «منیت‌های فردی و گروهی» به عنوان ‌آفت راستگرایان یاد كردند و از تحزب به عنوان اساس جمهوریت دفاع كردند. آنان حتی با «جبهه مشاركت» بر سر یك میز نشستند و اكنون هم از مذاكره با اصلاح‌طلبان سخن می‌گویند. در حالی كه دو شاخه راستگرایان جدید یعنی ایثارگران و هواداران احمدی‌نژاد همواره تحزب را نفی و دوم‌خردادی‌ها را مورد آماج تند اتهامات قرار می‌دهند و بر موضع‌گیری‌های خود پای می‌فشرند.
در انتخابات شوراهای دوره سوم نیز با وجود ائتلاف تمامی اصلاح‌طلبان راستگرایان نتوانستند به وحدت برسند. چرا كه راستگرایان جدید دولتی، ستاد رایحه خوش‌خدمت راه‌اندازی كردند و لیستی مستقل دادند و ایثارگرانی‌ها هم با وجود اینكه در مصاحبه‌ها بر وحدت پای می‌فشردند، اما در پس پرده در حال كامل كردن لیست محمدباقر قالیباف كاندیدای ریاست‌جمهوری خود بودند. در این میان راستگرایان كلاسیك خواهان تصمیم‌گیری نهادهای وحدت‌آفرین همچون جبهه پیروان امام و رهبری، شورای هماهنگی و حتی شورای معتمدین بودند، اما راه راستگرایان جدید از آنان جدا شده بود. با این حال اعضای جامعه مهندسین با محوریت محمدرضا باهنر تلاش خود را بر نزدیكی راستگرایان كلاسیك به راستگرایان جدید متمركز كردند و در نهایت به این امید بودند كه راستگرایان كلاسیك لیستی را ارائه نكنند. البته با بازگشت «حبیب‌الله عسگراولادی» از سفری در خارج از كشور این شگرد به بن‌بست خورد و راستگرایان كلاسیك با تصمیم‌گیری و حضور عسگراولادی دبیركل جبهه پیروان امام و رهبری به لیست «۵+۵+۵» رسیدند.
آنان ۵ نفر از لیست نزدیك به ایثارگران، ۵ نفر از لیست حامیان احمدی‌نژاد و ۵ نفر از اعضای این جبهه پیروان امام و رهبری را در لیست نهایی خود قرار دادند و آن را منتشر كردند. اگر چه «محمدرضا باهنر» در پی تكذیب این لیست برآمد، اما این شگرد او هم فایده نداشت و راه راستگرایان كلاسیك بار دیگر از راستگرایان جدید جدا شد. عسگراولادی در كانون انتخاباتی موتلفه استان تهران در زمان تبلیغات شوراها این رفتار را این‌گونه تعبیر كرد: «ما می‌خواهیم وسط اصولگرایان باشیم و ۱۴ تشكل جبهه بر اعتدال پافشاری می‌كنند.» در انتخابات میان‌دوره‌یی مجلس هفتم نیز اسدالله بادامچیان به‌عنوان چهره شاخص موتلفه با حمایت جبهه پیروان و جامعتین از تهران كاندیدا شد كه البته كاندیدای ساخته شده ایثارگران و راستگرایان جدید همچون «حجت‌الاسلام حسینی» (مجری اخلاق در خانواده) و «صابر همیشگی» و عدم حمایت راستگرایان جدید از بادامچیان شانس حضور در مجلس هفتم را از او گرفت، چرا كه ورود بادامچیان به مجلس تاثیرگذاری راستگرایان جدید را كاهش می‌داد. اكنون با تجربه راستگرایان كلاسیك با محوریت «موتلفه» از دو انتخابات گذشته یعنی ریاست‌جمهوری و شوراها و اعلام لیست مستقل از سوی راستگرایان جدید، در انتخابات مجلس هشتم شاهد تغییر استراتژی موتلفه خواهیم بود كه نبی حبیبی دبیركل موتلفه در گفت‌وگوهای خود با سایت‌های خبری با ادبیات‌های مختلف از آن خبر داده بود. چرا كه راستگرایان جدید نیز دیگر یك جبهه نیستند، بلكه آنان چند تكه شده‌اند: جمعیت ایثارگران، اصولگرایان تحول‌خواه (حامیان احمد توكلی) حامیان احمدی‌نژاد، جمعیت خدمتگزاران مستقل (حامیان محسن رضایی) و حتی برخی دسته‌بندی‌های جدید در شهرستان و استان‌ها. اما جبهه پیروان امام و رهبری و به‌ویژه موتلفه در سراسر كشور دفاتری منسجم دارد كه اگر «پایگاه‌های رای‌سازی» وارد عمل نشوند، قدرتمندترین جریان در میان راستگرایان برای انتخابات آتی به حساب خواهد آمد و شاید بازی حضور در كرسی‌های قدرت به گونه‌یی دیگر در میان راستگرایان دگرگون شود.
نویسنده : فرید مدرسی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید