جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آیت اللّه علامه شیخ ابوالحسن شعرانی


آیت اللّه علامه شیخ ابوالحسن شعرانی
از صدر اسلام تاكنون و در ورطه علم، دانشمندان بسیاری پا به عرصه هستی گشودند و هر كدام به نوبه خویش به تحلیل گوشه‏ای از مبانی دین پرداختند. در این میان، برخی از علما با تلألؤ خاصی در دامان تاریخ درخشیدند و با كمالات علمی خویش، در عرصه دین خدمات بی‏شائبه‏ای نمودند. از جمله این دانشمندان، علامه ذوالفنون شیخ ابوالحسن شعرانی است كه قدر و حق او بدرستی ناشناخته ماند، همو كه با ابعاد گسترده علمی خود به ارائه خدمات علمی و تبلیغی پنجاه ساله پرداخت، و در حدود ۳۰ اثر گرانسنگ در رشته‏های مختلف و نوین علمی از خود برجای گذاشت.
كمالات علمی و روحی، و گستردگی معلومات استاد، زبانزد اهل معناست. و بحق، سخن از قدر كمال او ناتمام مانده است.
مرحوم شعرانی در خانواده‏ای با كمال به دنیا آمد و پرورش یافت. او در این خاندان سرشار از استعداد، رشد و نموّ نمود. و سرانجام، با گسترش معلومات علمی خویش در رشته‏های مختلف، صاحب كمالات شد و راه و روش پدران خویش را به نیكی طی كرد.
● ولادت
میرزا ابوالحسن، فرزند شیخ محمد، فرزند آخوند ملاغلامحسین، فرزند مولی ابوالحسن مجتهد فرزند ملا ابوالقاسم، فرزند عبدالعزیز، فرزند محمد باقر، فرزند نعمت اللّه تهرانی و از نوادگان آخوند ملافتح اللّه كاشانی، صاحب تفسیر منهج الصادقین، در سال ۱۳۲۰ هـ.ق در تهران چشم به جهان گشود.
● اجداد
ملافتح اللّه كاشانی سلسله انساب میرزا ابوالحسن شعرانی، دانشمند و مفسر معروف عصر صفویه بود، كه تفسیر مشهور منهج الصادقین از او است.
همچنین، استاد از نوادگان ملاشكر اللّه، صاحب روضات الجنات است، كه سید علی طباطبائی در كتاب ریاض العلماء درباره‏اش چنین گفته است: «او از افاضل و علمای زمان صفوی، و از شاگردان علی بن حسن زواری مفسر خلاصهٔ‏المنهج فی شرح نهج البلاغهٔ و مترجم كتاب احتجاج طبرسی و زبدهٔ التفاسیر بصیری است، كه در سال ۹۸۸ هـ.ق رحلت یافت». ابوالحسن مجتهد تهرانی، جد اعلای پدری میرزای شعرانی (۱۲۰۰ ـ ۱۲۷۲ هـ.ق) در تهران، اصفهان و نجف به تحصیل پرداخت. وی در نزد بزرگانی همچون سید علی طباطبائی، صاحب ریاض العلماء كسب اجتهاد كرد.
جد مادری استاد، آقا میرزا ابراهیم نواب بود، كه صاحب كتاب معروف و پربار فیض الدموع است. آخوند ملاغلامحسین، پدر بزرگ مرحوم شعرانی، از علمای متقی و فاضل تهران بود كه در سال ۱۳۱۳ هـ.ق در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
● پدر
حاج شیح محمد تهرانی، پدر میرزا ابوالحسن شعرانی، عالمی معروف و متقی بود، كه در سال ۱۳۴۶ هـ.ق از دنیا رفت(۱).
● تحصیلات
استاد در ابتدای سنین نوجوانی، نزد پدر بزرگوارش به فراگیری قرآن، الفیه ابن مالك و شاطبیه پرداخت. سپس، ادامه دروس حوزوی را در رشته‏های مختلف، نزد افاضل قم و نیز در مدرسه خان مروی تهران پی‏گرفت.
استاد در قم نزد حكیم میرزا محمود قمی، متخلص به «رضوان» و نیز شیخ آقا بزرگ ساوجی، علم فقه را فرا گرفت. و در محضر آیات عالی مقام، حاج شیخ عبدالكریم حائری و حاج شیخ عبدالنبی نوری در قم، سالها شاگردی می‏كرد.
استاد در كنار تحصیل علوم حوزوی، به فراگیری علوم روز از جمله ریاضی، نجوم و اسطرلاب نزد مرحوم میرزا حبیب اللّه ذوالفنون پرداخت.
علامه شعرانی در مقدمه ترجمه نفس المهموم، به بیان چگونگی آغاز تحصیلات و تداوم آن می‏پردازد. و می‏گوید: «اما چنین گوید این بنده فانی، ابوالحسن بن محمود بن غلامحسین بن ابی الحسن(المدعو بالشباب)، كه چون عهد شباب من به تحصیل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت، و اقتداء به اسلافی الصالحین، از هر علمی بهره گرفتم و از هر خرمنی خوشه برداشتم. گاهی به مطالعه كتب ادب از عجم و عرب، و زمانی به درایت اسفار، و زمانی به تتبع تفاسیر و اخبار، و وقتی به تفسیر و تحشیه كتب فقه و اصول و گاهی به تعمق در مسائل ریاضی و معقول؛ تا آن عهد به سر آمد.
لقد طفت فی تلك المعاهد كلها
و سرحت طرفی بین تلك المعالم
سالیان دراز، شب بیدار و روز تكرار، و همیشه و مدام دفاتر و كراریس و پیوسته مرفق اقلام و قراطیس. ناگهان، سروش غیب در گوش این ندا داد كه علم برای معرفت است، و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بی اخلاص نشود. و اینهمه میسر نگردد، مگر به توفیق خدا و توسل به اولیاء، مشغولیها تا چند.
علم چندان كه بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
شتاب باید كرد و معاد را زادی فراهم ساخت. زود برخیز، كه آفتاب برآمد و كاروان رفت.(۲)
● استادان
استادان ایشان در تهران و قم عبارتند از آیات عظام:
۱) شیخ محمد تهرانی: پدر علامه شعرانی، وی اولین استاد ایشان بود كه از همان دوران نوجوانی، دروس ابتدایی حوزه، قرآن و ادبیات عرب را به او آموخت و او را برای كسب دیگر علوم حوزوی و استفاده از محضر بزرگان آن دوران آماده كرد.
۲) میرزا محمود قمی مشهور به رضوان: وی از استادان بزرگوار علامه، در علوم نقلی بود.
۳) شیخ آقا بزرگ ساوجی: وی فاضل متبحر و عالی مقامی بود كه در علوم فقه و دیگر علوم حوزوی ایشان را تعلیم داد.
۴) محدث فاضل سید ابوتراب خوانساری: وی سهم بسزایی در راه تعلیم او داشت، به طوری كه حدود ۳۰ سال علامه برای كسب علوم عالیه حوزوی در مدرسه مروی و حوزه‏های علمیه قم و نجف در نزد او تلمذ كرد و علاوه برفقه، معارف شیعی و فقه اهل سنت را نزد او فراگرفت.
۵) میرزا حبیب اللّه ذوالفنون: وی علم هیأت، نجوم، اسطرلاب، زیج و ریاضیات كاربردی را به علامه یاد داد.
۶) حاج میرزا مهدی آشتیانی: ایشان از استادان معروف و به نام حوزه بودند كه دروس اصلی و عالیه حوزه را به مرحوم علامه آموخت.
دیگر استادان مرحوم شعرانی در علوم عقلی و نقلی، عبارتند از: میرزا طاهر تنكابنی، حاج شیخ عبدالنبی نوری، حكیم هیدجی، مسیح طالقانی، ادیب لواسانی، شیخ محمد رضا قمشه‏ای و میرزا علی اكبر یزدی.
● ابعاد علمی
آیت اللّه شعرانی، دانشمندی كم نظیر، عمیق و به حق جامع علوم عالیه بود. وی در فقه، اصول، تاریخ، نجوم، ادبیات، حكمت، ریاضیات و محاسبات ید طولایی داشت. البته، او پرورده خاندانی به شمار می‏رفت كه اشراف و ابعاد علمی خویش را تا حد زیادی از آنان به ارث برده بود. وی در جامعیت علمی، زبانزد عام و خاص بود. استاد جلال الدین همایی، از شاگردان ایشان، و نیز فاضل تونی در شعری معروف جداگانه به معرفی ابعاد علمی و شخصیتی او پرداختند و او را به شیخ بهائی عصر معرفی كردند. بخشی از آن شعر، چنین است:
به گیتی بهتر از دانشوری نیست بجز دانش به گیتی مهتری نیست
سری سخت و دلی ستوار باید كه كار دین و دانش سرسری نیست
بجز یك پرتو از انوار رویش فروغ آفتاب خاوری نیست
● جامعیت علمی
علامه شعرانی از جمله علمای نادری بود، كه جامع علوم معقول و منقول شناخته شد.این وسعت و گستردگی علمی، برای او امتیاز مهمی محسوب می‏شود، به طوری كه در علوم: نجوم، ریاضی و طب صاحب نظر بود، و به زبانهای زنده دنیا از جمله: عربی، عبری و انگلیسی تسلط و آشنایی كامل داشت. همچنین، زبان فرانسه را نزد یك عالم یهودی فرا گرفت.
آیت اللّه حسن زاده آملی، از شاگردان برجسته ایشان، چنین می‏گوید: «این قهرمان علمی، در جمیع علوم مختلف منحصر به فرد بود. هیچ كدام از علمای معاصر را مانند ایشان در ماهیت علوم و احاطه به آنها ندیدم.(۳)
وی به همه علوم روز اشراف داشت، چنانچه یكی از علمای شیعی معاصرش كه خود در رشته‏های مختلف علمی ید طولانی داشت، علامه شعرانی را خواجه نصیر عصر معرفی كرد و گفت كه او هئیت ملاریون را از فرانسه به فارسی ترجمه كرد.(۴)
▪ قرآن و حدیث
از دیگر اركان و ابعاد علمی ایشان بهره‏گیری عمیق او از دو منبع: قرآن و حدیث بود، كه با براهین فلسفی، اعتقادی و تاریخی‏اش آمیخته شده بود. مرحوم شعرانی به شهادت آثارش، تعمق خاصی در مسائل علمی، قرآنی و حدیث داشت، چنانچه اغلب مطالب و گفته‏هایش با براهین محكم عقلی و نقلی همراه بود، و حظّ بسیار از قرآن و حدیث داشت.
▪ شعر و ادبیات
علاوه بر تسلط و جامعیت علمی، ایشان در وادی ادبیات و شعر نیز ید طولایی داشت. استاد حسن زاده آملی می‏گوید: «دیوان شعرشان به چاپ رسید. شعرشان مانند اشعار شیخ الرئیس و میرداماد و مرحوم جلوه سنگین و با هیبت و ثقیل بود؛ مثل شعرهای شیخ الرئیس، فارسی‏اش و عربیش، مثل آن قصیده خیلی غراء نونیه فخر رازی در مدح امام هشتم(ع). وقتی آن قصیده را دیدم، عقیده‏ام نسبت به فرموده شیخ بهائی درباره فخر رازی بیشتر شد.»(۵)
●ویژگیهای علمی
▪ مطالعات فراگیر علمی
علامه شعرانی از حدود كتابهای پیش پاافتاده پا فراتر نهاده، و به مطالعات فراگیر و گسترده علمی روی آورده بود. و لذا، ایشان هم بر علوم مختلف تسلط كافی یافت، و هم قدرت تجزیه و تحلیل علوم و كتابها را به دست آورد. استاد حسن زاده آملی در این‏باره می‏گوید: «از خصایص دیگر ایشان، این بود كه دست به هر كتابی دراز نمی‏كرد. حتی المنجد در میان كتابهایش نبود. و خودش صریحاً فرمود این كتاب منجد را برای دانشجوهای مدارس نوشته‏اند، نه برای عالم روحانی، ملا دست می‏برد به كتابهای علمی اساسی لغت، به جمهره ابن درید، تاج العروس و صحاح به این جور كتابها.»(۶)
▪ دانشمندی ذوالفنون
آیت اللّه حسن زاده آملی درباره تبحر و گستردگی معلومات استادش، علامه شعرانی می‏گوید: «آقای شعرانی ذوالفنون بودند. بنده هیچ یك از اساتیدم را به تبحر در منقول مثل ایشان ندیدم. یكی از كتابهای دوره شفا، علم موسیقی است. دانستن موسیقی كه گناه نیست. مرحوم آقای شعرانی، موسیقی هم می‏دانست. فرانسه را به اندازه عربی می‏دانست و مسلط بود. آن لحن شیرینش هیچگاه از خاطرم نمی‏رود.
جناب علامه شعرانی در ادبیات، قلم توانایی داشت. فارسی را خیلی سنگین و قوی و فصیح می‏نوشت. در ریاضیات عالیه. در نجوم من بارها این مطلب را به عرض رسانده‏ام در میان علمای روحانی ما، در عصر خودم بنده كسی را به تبحر در ریاضیات از ایشان بهتر و برتر ندیدم.»(۷)
▪ روشن بینی و بصیرت
استاد به شهادت شاگردان و استادان، همواره به تجزیه و تحلیل نظریات می‏پرداخت، پذیرفتنی را می‏پذیرفت و ناقص و غیر معقول را ـ از ناحیه هر كسی بود ـ رد می‏كرد. وی به منقولات تكیه نمی‏كرد، و از جمود فكری پرهیز می‏كرد. كنجكاوی استاد در علوم و روشن‏بینی در درك معانی و كشف اسرار و علوم، زبانزد عام و خاص بود. علامه حسن زاده آملی در این‏باره می‏گوید: «یكی از محسنات ایشان، این است كه به افكار و آراء قدما در مسائل فقهی خیلی عنایت داشت. بسیار اعتنا داشت به افكار قدما.»
▪ شرح صدر علمی
شرح صدر استاد در راه فراگیری و تعلیم علوم، از اصول موفقیت‏آمیز او به شمار می‏رفت. همچنین، روحیه نقدپذیری و دوری از تعصب او، در پرورش فكری و گستردگی دامنه علمی‏اش بسیار مؤثر بود. استاد هم خود نقاد بود و هیچ نظریه و استدلالی را كوركورانه نمی‏پذیرفت، و هم در برابر ایرادها و نقدهای دیگران در همه زمینه‏ها اهل پذیرش و انقیاد بود. حتی، ایشان در برابر علما و اهل نظر زانو می‏زد و از نظریاتشان بهره می‏برد. وی معتقد بود كه تعصب در باوراندن نظریات، در راه رشد علمی مانع بزرگی محسوب می‏شود. لذا دیدگاههایش را به اهل نظر ارائه می‏داد، و از آنان نظر می‏طلبید.▪ تعمیق و ژرفنگری
بخشی از توفیقات علامه شعرانی، رهین ژرفنگری او است. وی از كنار مطالب، به سادگی عبور نمی‏كرد. هر كتابی را كه به دست می‏آورد و احساس می‏كرد كه مایه علمی دارد، مطالعه می‏نمود و به نویسنده و مذهبش كاری نداشت. او حتی زبانهای عربی و فرانسه را برای فراگیری علوم و مطالعات كتب علمای دیگر ادیان آموخت. این شیوه پسندیده و سماجت علمی، باعث شد تا علامه از لابلای كتابهای علمی و تاریخی، مطالب ارزنده و نویی را استخراج كند. این دقت و ژرفنگری، در تألیفات استاد بخوبی مشاهده می‏شود. به عنوان مثال، وقتی در ترجمه كتاب نفس المهموم محدث قمی به اختلاف روایات درباره روز واقعه عاشورا برخورد، با كمك حساب زیج روز دوشنبه را برگزید.
▪ نبوغ فكری و اختراع علمی
نبوغ و قدرت فكری علامه، در میان علما مشهور بود. از آثار به جای مانده علامه بر می‏آید كه وی اهل فكر، تعمق، تدبر و حتی اختراع علمی بود. آیت اللّه حسن زاده آملی می‏نویسد: یكی از آلات ریاضی برای تعیین سمت قبله به طرزی بدیع و مبتنی بر قواعد ریاضی نجومی، صنعتی است كه مرحوم استادم، آیت اللّه علامه ذوالفنون حاج میرزا ابوالحسن شعرانی،ـ رفع اللّه تعالی درجاته ـ اختراع نموده است. از این صحیفه قبله‏یابی فقط خواص كه آشنای فن هستند، می‏توانند استفاده كنند. در اختراع آن، حدّت نظر و قوت فكر به كار برده است. آنچنانكه موجب شگفتی ارباب فن است. خود آن صحیفه منحصر به فرد و معمول و مصنوع دست مبارك آن جناب، در نزد راقم محفوظ است. و چنین در نظر دارم كه در شرح آلات مذكور، تصنیفی تدوین كنم. اگر توفیق این امر خطیر را یافتم، شرح این صحیفه و بیان ترسیم و نحوه اختراع و دستور اعمال آن نیز به تفصیل بیان خواهد شد؛ هوالموفق المؤید.»(۸)
● تدریس
وسعت علمی استاد اقتضا می‏كرد كه با توجه به تسلط بر همه علوم و فنون، در كنار تحصیل، تألیف و تحقیق به تدریس نیز بپردازد. استاد هم در علوم نقلی و هم در علوم عقلی، به تربیت شاگردان برجسته‏ای پرداخت؛ به طوری كه در طول عمرش، به تدریس علوم حوزوی و دانشگاهی مشغول بود.
با توجه به تسلط استاد برفقه و اصول، او رسائل و مكاسب شیخ انصاری، كفایه مرحوم آخوند و برخی ابواب جواهر الكلام را در كنار هم تدریس می‏كرد.
همچنین استاد در علوم نقلی كتابهای: شرح اشارات خواجه نصیر، اسفار ملاصدرا و كتابهای: شفاء و نفس، نبات و حیوان ابن سینا را تدریس می‏كرد.
در علم تفسیر نیز علامه به تدریس مجمع البیان مرحوم طبرسی، و در تجوید و علم قرائت به آموزش شرح شاطبیه و تذكار معزّی می‏پرداخت.
همچنین، علامه به تدریس كتب حدیث، درایه و رجال، در طب به تدریس شرح الباب، و در ریاضی به تدریس هیأت و زیج همت گماشت.
استاد بعد از بازگشت از نجف اشرف به تهران، به درخواست شهید مدرس، در مدرسه سپه‏سالار به تدریس ریاضیات مشغول شد و نیز در مدرسه خان مروی به تدریس فلسفه پرداخت.
شیوه تدریس علامه باعث شد كه اغلب شاگردان استاد ذوفنون یا مجتهد شوند. آیت اللّه حسن زاده آملی از چهره‏های شاخص علمی و از شاگردان علامه كه حدود ۱۳ سال در محضر ایشان به فراگیری علوم پرداخت، چنین می‏نویسد:(۹) «اما اینكه من چگونه به خدمت ایشان رسیدم، از طریق آقا شیخ محمد تقی آملی بود كه خیلی از ایشان تمجید می‏كرد. و تازه از آمل به تهران آمدم و رفتم به مسجد حوض. خیلی آدم زاهد و وارسته‏ای بود. با او گفتگو كردم. بالاخره، در جلسات رسائل و مكاسبش شركت جستم. مرحوم شعرانی از طرفی مجسطی می‏گفت و طب و قانون و فقه و اصول و جواهر و قواعد را تحشیه می‏كرد و ریاضیات نیز می‏گفت.
گر بر تو نامش قدر معلم نیست
پوشیده بر من متعلم نیست
بشنو از من كه قائمه علم
بی علم و بی‏معلم قائم نیست؟
استاد تا آخر عمر شریفش، به تدریس و ارائه خدمات علمی و تبلیغی مشغول بود. حتی در اواخر عمرش به علت بیماری، در منزل خود شبها اسفار ملاصدرارا تدریس می‏كرد.
دكتر قوامی واعظ، از شاگردان استاد، در بیان شیوه تدریسش در مقدمه كتاب كشف المراد فی شرح تجرید علامه شعرانی می‏نویسد: «آیت اللّه شعرانی بقدری مطالب عالیه علمی را تنزل می‏دادند تا همگان بتوانند از مواهب دانش كه خدا نصیب ایشان كرده بهره‏مند گردند. شاگردان آن عالم عالی قدر با مثالهایی كه به خود استاد اختصاص داشت، مطالب علمی را به خوبی درك می‏كردند.»(۱۰)
همچنین، استاد در كنار تدریس، به پرورش روحی و فكری شاگردان پرداخت، و با صفای روحی، سادگی، خوش خلقی و بی‏پیرایگی خود، شاگردان زیادی را گرد خود جمع كرد.
● شاگردان
برخی از شاگردان آن عالم بزرگ عبارتند از حضرات آیات عظام:
۱) آیت اللّه میرزا هاشم آملی (۱۳۲۲ ـ ۱۴۱۳ هـ.ق):
او در شهر آمل به دنیا آمد و پس از طی دوران مقدماتی، عازم تهران شد. در تهران، وی تحصیلاتش را نزد شهید مدرس، سید محمد تنكابنی و علامه شعرانی ادامه داد. سپس، وی در سال ۱۳۴۵ هـ.ق به قم رفت، دوره عالی حوزه را در محضرت آیت اللّه حائری و آیت اللّه سید محمد حجت كوه كمره‏ای فرا گرفت و به درجه اجتهاد نائل شد. وی مدتی نیز، در نجف اشرف در محضر آیات: میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی به ادامه تحصیل پرداخت و سالها در حوزه علمیه قم فقه و اصول را تدریس كرد.
۲) آیت اللّه جوادی آملی:
ایشان از فقها و فلاسفه بزرگ معاصر، و از استادان حوزه علمیه قم است، كه دهها اثر علمی و فقهی دارد.
۳) آیت اللّه حسن زاده آملی:
از شاگردان مبرّز علامه به شمار می‏روند، در این مقاله مفصل از ایشان سخن به میان آمد.
۴) استاد شیخ محمد حسن احمدی فقیه یزدی.
۵) استاد علی اكبر غفاری: او از شاگردان فرزانه استاد است، كه در زمینه تصحیح و طبع آثار حدیثی شیعه، خدمات بی‏شائبه‏ای را ارائه كرده است.
۶) استاد میر جلال محدث ارموی(۱۳۲۳ هـ.ق ـ ۱۳۵۸ هـ.ش): استاد در شهر ارومیه به دنیا آمد. وی پس از عمری تحصیل و تحقیق و تألیف، در تهران درگذشت و بیش از ۷۰ اثر علمی از خود برجای گذاشت.
برخی دیگر از شاگردان علامه، عبارتند از سید محمد باقر حجتی، محمد خوانساری، احمد سیاح، سید حسن سادات ناصری، سید عباس شجاعی، سید رضی شیرازی، قوامی واعظ، مهدی محقق و كمال مرتضوی.
●تبلیغ دین
علامه شعرانی در كنار تدریس، تألیف و دیگر خدمات علمی، به تبلیغ سنتی دین نیز پرداخت. ایشان در سنگر مسجد، هیئت و...، به اقامه نماز جماعت، برپایی سخنرانی و احكام و... همت داشت. علامه مسجد حوض را در ملك شخصی خود برپا ساخت، اقامه جماعت را در آنجا بر عهده گرفت و به بیان اعتقادات، احكام و اخلاقیات پرداخت. وی با شیوه‏های نوین و عالمانه تبلیغی و اخلاق كریمه خویش، مردم زیادی را به دور خود جمع كرد و به خدمات بی‏شائبه تبلیغی مناسب با زمان پرداخت.
دكتر قوامی واعظ،از شاگردان برجسته استاد، در مقدمه نفس المهموم چنین می‏نویسد:(۱۱) «به یاد دارم كه او درس تفسیر سیار خوبی را شروع كرده بودند، كه جنبه تبلیغی نیز داشت. و پس از نماز جماعت، می‏آمدند و ایشان را از مسجد می‏بردند و در آن جلسه سیار كه اهل فضل نیز شركت داشتند، شبهات افراد را پاسخ قاطع داده، با مثالهای متناسب بیان می‏كردند. و راستی كه استاد گرانقدر از نظر شخصی یك نفر ولی از حیث شخصیت و دیدگاه خود هزاران بیش بود.
از شمار دو چشم یك تن كم
و زشمار خرد هزاران بیش
● تألیفات
از استاد علامه ۴۰ اثر ارزشمند علمی برجای ماند، كه به فرموده آیت اللّه حسن‏زاده اگر همه این آثار گردآوری شوند، یك دائرهٔ المعارف جامع اسلامی فراهم خواهد شد. این آثار در هفت رشته تدوین شده است.
▪ تفسیر و علوم قرآنی
۱) حاشیه بر تفسیر مجمع البیان در ۱۰ جلد، با تصحیح كامل، اعراب گذاری و توضیحات.
۲) تصحیح كامل تفسیر صافی در دو جلد.
۳) تعلیقات بر تفسیر كبیر جدش، تفسیر منهج الصادقین، در یك جلد.
۴) مقدمه بر حواشی كامل تفسیر ابوالفتوح رازی با توضیح اشعار و شواهد عربی و فارسی در ۱۲ جلد.
۵) نثر طوبی و دائرهٔ المعارف اصطلاحات قرآنی تا حرف صاد.
۶) طبع متجاوز از ۶۰ سخن قرآنی كه با نظر ایشان تصحیح و اعرابگذاری شد.
▪حدیث و درایه
۱) حواشی و تحقیق كتاب وافی مرحوم فیض كاشانی در سه جلد.
۲) تعلیقات بر شرح اصول كافی ملاصالح، در ۱۲ جلد.
۳) تعلیقات بر وسائل الشیعه از جلد ۱۶ تا جلد ۲۰.
۴) تحقیق و تصحیح جامعهٔ الرواهٔ به دستور آیت اللّه بروجردی.
۵) رساله‏ای در باب علم درایه.
▪ عرفانی
۱) حاشیه بر ارشاد القلوب دیلمی.
۲) ترجمه و شرح دعای «عرفه» ضمیمه كتاب فیض الدموع.
۳) شرح و ترجمه مفصل صحیفه سجادیه.
▪ فقه و اصول
۱) المدخل اولی عذب المنهل در اصول.
۲) شرح كفایه مرحوم آخوند به طریقه «قال و اقول» در اصول.
۳) حاشیه كبیره بر قواعد الاصول.
▪ احكام
۱) رساله‏ای در شرح شكوك الصلاهٔ فی العروهٔ الوثقی.
۲) رساله مختصر فقهی برای تدریس.
۳) مناسك حج با حواشی نه نفر از مراجع تقلید.
۴) شرح تبصره علامه حلی.
▪ فلسفه و كلام
۱) شرح تجرید الكلام.
۲) مجموعه اصطلاحات فلسفی.
۳) حاشیه بر فصل الخطاب محدث نوری.
۴) كتاب راه سعادت در اثبات نبوت و رد شبهات یهودی و نصاری.
۵) مقدمه و حواشی محققانه بر اسرار الحكم سبزواری.
۱) ترجمه كتاب الامام علی(ع) صوت العدالهٔ الانسانیه، با نقد لغزشهای (جرج جرداق)، نویسنده آن.
۲) ترجمه كتاب نفس المهموم مرحوم شیخ عباس قمی.
۳) تعلیقات بر كتاب محمد(ص) پیامبر و سیاستمدار، نوشته مونتگمری وات.
● وفات
سرانجام، علامه شعرانی پس از سالها خدمات علمی و تبلیغی در سن ۷۳ سالگی بر اثر شدت ضعف دچار بیماری قلبی و ریه گردید و پس از چندی، برای درمان به آلمان عازم شد. و سرانجام علامه در نیمه شب یكشنبه ۱۲ آبان ۱۳۵۲ / ۷ شوال ۱۳۹۳ هـ.ق، در یكی از بیمارستان‏های شهر هامبورگ آلمان چشم از جهان فرو بست. بدن مبارك ایشان پس از انتقال به ایران، در مقبره خانوادگی در جوار حضرت عبدالعظیم الحسنی، در شهر ری قرار گرفت. وصیتنامه وزین آن مرحوم، در پایان جلد سوم حاشیه وافی درج شده است.
گر نگاهی هست مرگ عالم و عامی یكی چون به معنی بنگری آن دیگر و این دیگر است
مرگ نادان چیست او مرده بود در زندگی وآن سزای سوختن چون چوب بی برگ و بر است
نیست كشور زنده جز با نام دانش زین سبب مرگ دانا از شمار عقل مرگ كشور است.
منابع :
حسن زاده آملی، حسن، چهره‏های درخشان.
همو، هزار و یك نكته.
كیهان فرهنگی شماره ۵ مرداد ۱۳۶۳.
مجله نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱.
محدث قمی، عباس، نفس المهموم، ترجمه ابوالحسن شعرانی.
پی‏نوشت‏ها:ـ
۱) شعرانی، نفس المهموم، مقدمه.
۲) شعرانی، نفس المهموم، ۲.
۳) حسن زاده آملی، چهره‏های درخشان، ص ۹ ـ ۱۰.
۴) مجله نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۷۸.
۵) مجله نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۲۹.
۶) همان،شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۳۱.
۷) كیهان فرهنگی، شماره ۵ ،۶.
۸) مجله نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۳۱.
۹) حسن زاده آملی، هزارو یك نكته، ج ۱، ص ۲۶۶.
۱۰) نور علم، شماره ۵۰ و ۵۱،ص ۲۸.
۱۱)همان، ص ۸۰.
۱۲) همان.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام