یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جایگاه نیروگاههای آبی در استراتژی توسعه کشور


جایگاه نیروگاههای آبی در استراتژی توسعه کشور
نیروگاههای آبی ، سازه‌های عظیم و پیچیده‌ای هستندكه در زمانی طولانی و با صرف هزینه‌های بسیار بنا می‌شوند. در كنار تولید برق، با احداث سدها و ایجاد مخازن تغییرات زیست محیطی و تحولات بسیاری در شرایط زندگی و توسعه اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی منطقه اجرای طرح پدید می‌آید.
در كشورهایی نظیر ایران كه از كمبود منابع سرمایه‌گذاری رنج می‌برد و ظرفیتهای شناخته و ناشنانخته بسیارری جهت احداث نیروگاههای آبی در اختیار دارد، استراتژی توسعه نیروگاههای آبی نمی‌تواند فارغ از جنبه‌های دیگر توسعه كشور باشد. تا زمانیكه منبع اصلی سرمایه‌گذاری در این بخش در اختیار دولت و حكومت مركزی است و امكان سرمایه‌گذاری بخش خصوصی بصورت واقعی و موثر فراهم نشده است تداوم سرمایه‌گذاری در زمان منطقی جهت بالفعل ساختن این ظرفیت‌ها در گرو پیشرفتهای ملموس و همه‌جانبه در منطقه اجرای طرح می‌باشد.
طرحهای سد و نیروگاه كرخه و سد و نیروگاه كارون۳ كه هزینه آن به ترتیب در حدود ۴۰۰ و ۶۵۰ میلیارد تومان برآورد می‌شود مثالهای روشنی در این بحث می‌باشند.
دریاچه‌های جدید، توسعه فعالیتهای كشاورزی، دامداری، گردشگری، جابجایی و اسكان مجدد روستاهای منطقه اجرای طرح، افزایش اشتغال صنعتی و خدماتی در دوره اجرای طرح و ایجاد فرصت جهت كسب مهارتهای مختلف و همچنین افزایش اشتغال كشاورزی، دامداری، خدماتی و صنعتی پس از شروع بهره‌برداری از نتایج مستقیم و غیرمستقیم این دو طرح می‌باشد. اگر این فرصتها در جهت تغییر سیمای منطقه طرح و توسعه همه‌جانبه مورد توجه قرار نگیرد. تداوم سرمایه‌گذاری در نیروگاههای آبی با محدودیتهای زیادی مواجه خواهند شد، حال آنكه اگر احداث یك نیروگاه آبی مترادف با ارمغان توسعه و پیشرفت برای هر منطقه باشد به جهت جلوگیری مناسب در تخصیص منابغ محدود خواهد انجامید.
پروژه‌های سدهای بزرگ برقابی از جمله سرمایه‌گذاری‌های كلان محسوب می‌شوند كه معمولاً به بیش از دو میلیارد دلار سرمایه نیاز دارند. اگر با معیارهای اقتصادی بین‌المللی بسنجیم، در ایران نیز طرحهای كارون ۳ و كرخه (شامل شبكه‌های آبیاری و زه‌كشی) با سرمایه‌گذاری در حدود یك میلیارد دلار ساخته شده‌اند. چنین پروژه‌های بزرگی كه معمولاً با یك یا چند هدف معین اجرا می‌شوند، امكانات و ظرفیت‌های بالقوه‌ای در پیرامون خود ایجاد می‌كنند. این آثار و پتانسیل‌ها را می‌توان در سه دوره‌ی قبل از ساخت (مطالعه و طراحی)، حین ساخت و پس از ساخت (بهره‌برداری و از كاراندازی) مورد بررسی قرار داد.
۱) پتانسیل‌ها و آثار قبل از ساخت مرحله مطالعات و طراحی سدهای بزرگ بسیار طولانی است و نتایج آن مهمترین سند برای تصمیم‌گیری در خصوص احداث سدها بشمار می‌آید.
از طرف دیگر تاخیر جدی بین تصمیم‌گیری برای احداث یك سد و تامین مالی برای شروع اجرای آن وجود دارد در این دوران، سرمایه‌گذاری در منطقه طرح دچار تزلزل خواهد بود . از یك طرف ممكن است بخش خصوصی یا دولتی كه قصد سرمایه‌گذاری در منطقه را دارد بدلیل ترس از به زیر آب رفتن سرمایه خود دست از سرمایه‌گذاری بكشد و عملاً منطقه را از نظر رونق اقتصادی با مشكل مواجه سازد. از طرف دیگر ممكن است دستگاههای دولتی و یا كشاورزانی كه از محدوده اجرای طرح كاملاً آگاه نیستند و یا نسبت به زمان شروع و پایان پروژه اطمینان كافی ندارند، اقدام به طراحی و سرمایه‌گذاری در جایی كنندكه بزودی و پس از شروع احداث در محدوده دریاچه سد قرار گیرد.
از این نمونه پیرامون سدهای كرخه، كارون ۳ و كارون۴ موارد فراوانی به چشم می‌خورد. حدود ۲۱ كیلومتر مسیر سخت جاده روستایی و شوسه در ساحل چپ رودخانه كارون ۳ ساخته شده، بخشی از جاده ایذه به شهركرد كه در دوران مطالعات و طراحی سد كارون۴ ساخته شده و یك دستگاه پل روستایی در حاشیه دریاچه كرخه به زیر آب خواهد رفت. همچنین تعداد ۱۲ واحد ساختمان بهداشتی، آموزشی و تاسیسات آبرسانی در روستاهای واقع در مخزن كارون۳ نیز كه در حین سالهای طراحی پروژه ساخته شده‌اند، در اثر آبگیری تخریب خواهند شد. این موارد كه قطعاً دوباره‌كاری و اتلاف سرمایه محسوب می‌شود، ناشی از فقدان یك سازمان همه جانبه‌نگر در محدوده ساخت سدهای بزرگ است.
این نقیصه در جائیكه یك سرمایه‌گذاری عظیم در حال طراحی است كاملاً مشهود و در عین حال عواقب آن بسیار پرهزینه است. از سوی دیگر پتانسیل‌هایی برای پیشرفت و توسعه در منطقه طرح، همزمان با طراحی پروژه وجود دارد كه در صورت عدم استفاده از این فرصتها، خود به تهدید تبدیل می‌شوند. هنگامی كه یك پروژه سدسازی را طراحی می‌كنیم علاوه بر مسائل فنی آن، می‌دانیم كه به نیروی انسانی متخصص، تكنسین و كارگر ماهر نیاز خواهد داشت. این یك فرصت برای منطقه خواهد بود تا در زمان اجرای پروژه نیازی به جذب نیروهای متخصص، تكنسین و كارگر ماهر از خارج منطقه نباشد.
حدود ۷۰% نیروی انسانی شاغل در زمان اجرای سدهای كرخه و كارون ۳ بومی بوده‌اند ولی تقریباً بیش از ۹۰% آنها كارگر ساده و غیرمتخصص می‌باشند. بعبارتی سهم منطقه از نیروی متخصص، تكنسین و كارگر ماهر شاغل در كل پروژه كمتر از ۲۰% بوده است. این در حالیست كه درست زمان طراحی سد و سالهای آغازین اجرای آن، ایجاد واحدهای دانشگاهی در شهرهای ایذه و دزفول و شوش در نزدیكی سدهای كارون۳ و كرخه در دستور كار مسئولین مربوطه بوده است كه برنامه آموزشی و تربیت نیروی انسانی آنها ارتباطی با نیروی انسانی مورد نیاز طرحهای مذكور و یا فعالیتهای پس از آن نداشته است.
این به مفهوم تبدیل فرصت به تهدید است. مطالعه و طراحی راههای ارتباطی، كارخانجات و كارگاههای تولیدی و مانند اینها همزمان با مطالعه و طراحی سدهای بزرگ می‌تواند به ایجاد و بهره‌گیری از ظرفیتهای بالقوه و توسعه پایدار منطقه‌ای كمك نماید. بعنوان نمونه سد كارون۳ در فاصله ۲۵۰ كیلومتری شهر اهواز قرار گرفته است و توسعه و بهبود محورهای ارتباطی در منطقه اجرای طرح نه تنها مورد توجه و اهتمام دستگاههای مربوطه نبوده بلكه طرحی كه ادامه محور شهركرد به اهواز پس از ایذه می‌باشد (محور باغ‌ملك به هفتگل و هفتگل به اهواز) پس از اتمام پروژه كارون ۳ به بهره‌برداری خواهد رسید.
۳) آثار و پتانسیل‌های دوران ساخت اجرای یك پروژه عظیم كه حدود یك میلیارد دلار هزینه دربر خواهد داشت یك فرصت بزرگ برای استفاده از پتانسیل‌های منطقه‌ای است. ایجاد اشتغال حدود ۵ تا ۶ هزار نفر برای مدت ۷ تا ۱۰ سال در هر یك از سدهای كرخه و كارون۳ هم برای مدت نسبتاً طولانی نرخ بیكاری را كنترل می‌كند و هم درآمد قابل توجهی را در منطقه توزیع می‌نماید. این درآمد در سالهای اوج فعالیت پوژه به سالانه ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار می‌رسد. برآوردها نشان می‌دهد كه در سال ۸۱ در سد كارون۳ بالغ بر ۱۵۰ میلیارد ریال بابت حقوق و دستمزد كارگران بومی منطقه پرداخت شده است.
این درآمد كه حدود نصف بودجه عمرانی استان خوزستان در سال ۷۹ بوده است برای شهر كوچك ایذه بسیار قابل توجه است. هدایت این جریان درآمدی و تبدیل بخش مهمی از آن به سرمایه‌گذاری مجدد در فعالیت‌های تولید فرصت و پتانسیل مهمی برای نهادهای مالی، اعتباری و سرمایه‌گذاری است تا از آن استفاده كنند. از آنجا كه معمولاً میل متوسط به پس انداز در مناطق محروم بسیار اندك است، لدا باید نهادهای مالی قوی برای جذب پس‌اندازهای مردم و هدایت آنها شكل گیرد.
هم‌اكنون هیچ نهاد مالی و سرمایه‌گذاری در منطقه وجود ندارد تا این وظیفه مهم را بعهده گیرد تا جائیكه هم‌اكنون شهرك صنعتی ایذه بطور كامل خالی از واحدهای صنعتی است و ۴۴ طرح صنعتی با ظرفیت اشتغال حدود ۹۶۰ نفر بدلیل مشكلات اداری برای اخد وام، طولانی‌شدن زمان اخد موافقت اصولی و مجوز وام، نرخ بهره بالا و فقدان مراجع راهنمایی‌كننده و مشاوره‌ای به اجرا درنیامده‌اند. سایر طرحهایی نیز كه به اجرا در آمده‌اند عمدتاً كارگاههای كوچك برای تولید مصالح ساختمانی مانند موزائیك‌سازی و تولید گچ بوده‌‌اند.
پروژه‌های بزرگ برق-آبی در زمره طرحهای بزرگ ملی محسوب می‌شوند كه نیازمند بكارگیری مدیران و كارشناسان خبره می‌باشند. این تیم‌های مدیریتی علاوه بر صلاحیت تصمیم‌گیری در مورد مسائل مالی و فنی بایستی مقتضیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقه اجرای طرح و همچنین كسب حمایتهای لازم در نزد ارگانهای مسئول و حمایت‌كننده طرح از نظر مالی را در نظر داشته باشند.
بطور طبیعی مدیران و كارشناسان اجرای طرح چندصدمیلیون دلاری در مقایسه با تیمهای مدیریتی و كارشناسی محلی، امكانات و اقتدار بیشتری جهت اجرای برنامه‌های توسعه منطقه‌ای دارند. در استان خوزستان علاوه‌بر طرحهای مذكور طرحهای بزرگ برقآبی دیگر نظیر سد و نیروگاه مسجد سلیمان و گتوند و همچنین طرحهای بزرگ صنعت نفت در دست اجرا بوده است. علاوه براین، ۶ بار بازدید روسای جمهور وقت كشور، از پروژه كرخنه در طول سالهای اجرای آن، حكایت از جایگاه این طرحها در نظام مدیریتی كشور می‌دهد. در طول سال ۸۱ بیش از ۱۰۰هزار نفر شامل متخصصین، دانشجویان و سایر اقشار از دو سد كرخنه و كارون۳ بازدید كردند. این توجه عمومی نیز خود یك ظرفیت و پتانسیل قوی برای شناخت منطقه است كه بكارگیری آن می‌توانست موجب توسعه عمومی منطقه گردد.
علاوه براین، مدیریت و امكانات فنی گسترده ایجاد‌شده برای اجرای پروژه، پتانسیل قوی به حساب می‌آید كه در صورت وجود نهادهای ذیصلاح می‌توان از آن برای توسعه عمومی منطقه بهره جست. از سوی دیگر اجرای طرحهای بزرگ می‌تواند آثار منفی نیز در منطقه برجای گذارد. جابجایی مردم از اراضی داخل مخزن، به زیر آب‌رفتن اراضی و باغات كشاورزی و جلوگیری از تخم‌ریزی ماهیان بالارو در اثر انحراف آب رودخانه، از جمله این آثار است. در بالادست سد كارون۳، تعداد ۷۳ روستا آسیب‌ دیده و یا خواهند دید. تاكنون حدود ۵۰۰ نفر از ۱۸ روستای كاملاً آسیب‌پذیر با دریافت غرامت، اراضی و مسكن خود را ترك كرده و به شهرهای اطراف مهاجرت كرده‌اند.
جمعیتی حدود ۳۰۱۱ نفر از ۱۶ روستای كاملاً آسیب‌پذیر نیز با دریافت غرامت و تخریب كاشانه خود تا پایان سال ۱۳۸۲ مجبور به مهاجرت خواهند شد. علاوه‌بر كل اراضی دیم و آبی ۳۴ روستای كاملاً آسیب‌پذیر، از ۳۳% تا ۶۶% اراضی كشاورزی ۲۰ روستای دیگر نیز از بین خواهد رفت و جمعیتی حدود ۳۸۰۰ نفر را تحت تأثیر قرار خواهد داد كه به احتمال زیاد با از دست‌دادن بخش عمده محل درآمد خود ناگزیر به مهاجرت خواهند شد. در مجموع بنظر می‌رسد در حوزه مخزن سد كارون۳ حداقل جمعیتی بیش از ۶۰۰۰ نفر مهاجرت خواهند كرد و این در حالیست كه هیچ سازمانی مسئول اسكان مجدد آنها نیست و نباچار باید حاشیه‌نشینی در شهرها و یا زندگی بدون زمین در روستاهای دیگر را تجربه كنند.
در این میان وضع افراد خوش‌نشین و بدون زمین كه بر روی اراضی دیگران كار می‌كنند اسفبارتر است چرا كه تنها غرامت مسكن خود را دریافت می‌كنند، در حالیكه اراضی محل درآمد آنها نیز كه مالكش نبودند بطور كامل از بین رفته است.
زنان نیز كه تا قبل از این در روستاها مشغول به كار و تامین معاش بوده‌اند، پس از مهاجرت قادر به انجام كار مناسب در شهرها نخواهند بود و سرانجام روستاییان مهاجر از نظر درآمدی نیز جزء گروههی كم درآمد شهری محسوب خواهند شد. واقعیت این است كه هنگامی كه یك پورژه بزرگ تنها با اهداف معین تعریف می‌شود و مدیران آن وظیفه‌ای جز انجام بموقع آن ندرند، نه تنها پاسخی برای عوارض فوق نخواهند داشت بلكه راهی نیز برای استفاده از ظرفیتهای فوق برای جبران عوارض و یا توسعه منطقه نخواهند داشت.
اما ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های طرحهای بزرگ برق‌آبی پس از ساخت كدامند؟ آیا این پتانسیل‌ها قادر به پاسخگویی نیازها و عوارض احداث این طرحها هستند؟ ۳- پتانسیل‌ها و آثار پس از ساخت اجرای سرمایه‌گذاری كلان در مناطق محروم و دورافتاده‌ای چون اندیمشك در غرب خوزستان و ایذه در شرق این استان برای تامین انرژی برای مصارف صنعتی و مصرف‌كنندگان خانگی عمدتاً شهری فواید و آثاری در پی دارد. در منطقه اجرای طرح كرخه بحث كنترل سیلاب و توسعه كشاورزی نیز آثار مثبت خود را برجای گذارده است.
اما آیا می‌توان چنین پروژه‌هایی را در یك فرآیند توسعه بررسی و اجرا كرد؟ برای روشن‌شدن مسئله لازم ست مثالی ذكر شود. در ایران شهرهای متعددی وجود دارد كه روزی در كنار آنها پروژه بزرگی به اجرا درآمده است. در مدت كوتاهی بدلیل تزریق درآمدهای زیاد و غیرقابل انتظار، چهره شهر از نظر اقتصادی و اجتماعی دگرگون‌ شده و عوارضی چون تورم بالا و انتظارات و توقعات گسترده دامنگیر مردم شده است. با این همه در دوران اجرای پروژه، اینگونه شهرها از رونق بهتری نسبت به قبل برخوردار بوده‌اند.
اما سرانجام چه شده است؟ شهری چون هفتگل، آغاجاری، مسجدسلیمان، دزفول، اندیمشك و نفت‌شهر را در نظر بگیرید. اندك زمانی پس از خاتمه دوران اجرای پروژه‌های بزرگ در نزدیكی این شهرها، مردم به یكباره با كاهش چشمگیر درآمد مواجه شده و شهر از رونق می‌افتد در حالیكه عوارضی چون انتظارات و تورم غیرمتعارف و بیكاری گسترده هنوز وجود دارند. اینگونه شهرها اگر عامل یا عوامل دیگری بعنوان موتور توسعه و رونق نداشته باشند، به شهرهای بی‌روح و سرانجام عقب‌افتاده تبدیل می‌شوند كه بسیاری از سكنه آن مهاجرت به سایر نقاط راترجیح می‌دهند. دزفول از جلمه شهرهایی است كه با سابقه تارخی و توان بالقوه كشاورزی توانست از دام ركود پس از رونق نجات یابد. اما شوكهای بزرگ درآمدی چنانچه ناپایدار باشند، عواقب خطرناك اجتماعی و اقتصادی چون ورشكستگی، سرخوردگی‌های اجتماعی، مهاجرت بی‌رویه و حاشیه‌نشینی شهری را بدنبال خواهد داشت.
اما آیا راهی هست تا در مناطقی چون اندیمشك و ایذه و در كنار سدهای بزرگ كرخه و كارون۳ بتوان شوكهای بزرگ درآمدی را پایدار كرد؟ دیدگاه سنتی ما در عرصه سدسازی براین محور استوار است كه بتوانیم یك مجموعه سد و نیروگاه را، با هدفهای معدود و محدودی مانند تامین برق، ذخیره و تنظیم آب كشاورزی برای پایین‌دست و كنترل سیلاب بگونه‌ای طراحی كنیم تا صرفاً از نظر اقتصادی توجیه‌پذیر باشد. از آنجا كه عمدتاً منافع دائمی این طرحها نصیب كسانی غیر از ساكنین بومی منطقه می‌شود، قابل انتظار است كه پس از افول شوك ناشی از احداث یك سد بزرگ، شهر و زندگی مردم بومی از رونق بیافتد.
بنظر می‌رسد باید این نگاه را نسبت به اهداف و وظایفمان تغییر دهیم. آیا برای احداث سدهای بزرگ چون كرخه و كارون۳ نمی‌توان اهداف دیگری را تعریف كرد یا اهداف را به گونه‌ای تعریف كرد كه منافع دائمی آن بتواند توسعه‌ای پایدار را برای مردم به ارمغنان آورد. مخزن سد كرخه برای آبیاری ۳۲۰ هزار هنكتار اراضی پایین‌دست طراحی شده است كه قادر خواهد بود ۷/۱۰۵ هزار هكتار اراضی آبی موجود و ۶/۲۵ هزار هكتار اراضی دیم موجود و ۷/۱۸۸ هزار هكتار اراضی جدید را آبیاری نماید. این امر به معنی ایجاد درآمد خالص جدید سالانه معادل ۱/۹۸۲ میلیارد ریال (به قیمت سال ۱۳۷۸) و اشتغال جدید برای ۳/۶۸ هزار نفر خواهد بود.
علیرغم سپری‌شدن ۳ سال از زمان آبگیری سد كرخه، پیشرفت قابل توجهی در آماده‌سازی اراضی و احداث شبكه‌ها صورت نگرفته است. این به مفهوم از دست‌دادن بخشی از فرصت درآمد كشاورزی و اشتغال پیش‌بینی شده است. دریاچه سدهای كرخه و كارون۳ به مساحت ۱۶۰ و ۴۵ كیلومتر مربع و حجم ۳/۷ و ۳ میلیارد متر مكعب تحولی در طبیعت منطقه اجرای طرح محسوب می‌شود و ظرفیت مناسبی برای فعالیتهایی نظیر پرورش ماهی، گردشگری، ورزشهای آبی و پمپاژ آب برای آبیاری باغات در ارتفاعات بالادست می‌باشد. بدلیل آنكه دستگاه‌های مجری پروژه‌های مذكور وظیفه‌ای در خصوص سرمایه‌گذاری در این زمینه‌ها نداشته‌اند، اقدام خاصی در این ارتباط انجام نشده است.
بررسیهای اقتصادی نشان داده است كه امكانات و پتانسیل‌های زودبازده حوزه سد كارون ۳ و شهر ایذه در یك برنامه كوتاه‌مدت قادر به تامین ۹۰۰ شغل دائمی خواهد بود و در برنامه ۲ تا ۵ ساله و با تاكید بر پتانسیل‌های دریاچه سد كارون۳، اشتغال دائمی حدود ۴۰۰۰ نفر در بخش‌های زراعت، شیلات، باغداری، زنبورداری، صنایع تبدیلی و خدمات مرتبط با آنها تامین خواهد شد. توسعه و سازمان توسعه‌ای -تعریف توسعه توسعه طبق تعریف، یك فرآیند جامع برای دستیبابی به بهبود باثبات رفاه تمامی مردم و دربرگیرنده حقوق اقتصادی، مدنی، اجتماعی، سیاسی فرهنگی می‌باشد این فرآیند در جوامع و مناطق در حال توسعه و توسعه‌یافته به خودی خود اتفاق نمی‌افتد و دولتها سهم بسزایی در تحقق آن دارند.
براساس منشور حقوق توسعه، ایجاد شرایط مطلوب توسعه برای عموم مردم و بخش خصوصی از اولین مسئولیت‌های حكومت‌ها بشمار می‌رود. دولتها برای ایجاد شرایط مطلوب توسعه در اولین گام ناگزیر از نهادسازی و ایجاد سازمانی دارای ضوابط فنی و متناسب با اهداف و برنامه‌های توسعه هستند.
تجربه نشان داده است كه دستیابی به توسعه از طریق برنامه‌ریزی جامع موفقیت‌آمیز نبوده است. برنامه توسعه‌ای كه برای كشور ما در دوره برنامه چهارم توسعه توصیه شده است، برنامه‌‌ای غیرجامع ولی از نوع برنامه‌‌ریزی هسته‌های خط‌دهنده (Core planning) و متكی بر برنامه‌های اجرایی (Program) است. برنامه‌های اجرایی بمنظور حذف یك مانع یا ایجاد یك قطب توسعه با اهداف و پروژه‌های مشخص و سازمان و تشكیلات اجرایی شكل می‌گیرند. آیا پروژه‌های سدسازی می‌تواند بعنوان قطب توسعه منطقه‌ای قلمداد شود؟ برای پاسخ به این سوال باید سدها بصورت موردی تحت بررسی و مطالعه قرار گیرند. بررسی سدهای كرخه و كارون۳ نشان می‌دهد كه پتانسیل‌های فراوان این دو سد و منطقه پیرامون آن می‌تواند این دو سد را به كانون و قطب‌های توسعه منطقه‌ای تبدیل نماید.
دریاچه سد كرخه حد فاصل سه شهرستان اندیمشك و شوش در خوزستان و آبدانان در ایلام قرار گرفته است و اراضی شبكه آبیاری آن شهرستانهای دهلران و هویزه را نیز دربر می‌گیرد. براساس طرح اولیه نیز قرار است ۳۲۰ هزار هكتار از اراضی دشتهای پایین‌دست كرخه و تونل دشت عبا‌س از طریق ذخیره آبی این سد آبیاری شود و موجبات اشتغال جدید برای ۳/۶۸ هزار نفر را فراهم سازد. دریاچه وسیع این سد به مساحت ۱۶۰ كیلومتر مربع، امكان خوبی برای فعالیت‌های گردشگری و ورزشهای آبی بویژه در فصول پائیز، زمستان و بهار فراهم می‌آورد. علاوه براین سواحل قابل دسترس این دریاچه و خورهای اطراف آن امكان پرورش ماهی به روشهای مدرن را فراهم می‌سازد. با این همه بدلیل محدودیت نیروهای مدیریتی و كارشناسی در منطقه و نیز عدم توانایی در جلب منابع مالی و سرمایه‌گذاری از هیچ كدام از پتانسیل‌های فوق تاكنون بهره گرفته نشده است. در مورد سد كارون ۳ وضع كمی متفاوت است. دریاچه این سد حد فاصل دو شهرستان ایذه در خوزستان و دهستان بارز در چهارمحال و بختیاری واقع شده است. هدف اولیه این طرح تولید سالانه ۴۱۲۷ گیگاوات ساعت انرژی برقابی است.
با این همه، این سد دارای پتانسیل‌های دیگری برای توسعه منطقه هست. دریاچه ۴۵ كیلومتر مربعی آن در منطقه خوش آب و هوای شمالشرق خوزستان و در دامنه جنوبی كوههای زاگرس واقع شده است كه ۲۱۸ روستا و آبادی با جمعیتی حدود ۳۳ هزار نفر (برآورد سال ۸۱) در حوزه آن قرار دارد. مطالعات اقتصادی در طرح كارون ۳ نشان داده است كه پرورش ماهیان سردآبی در این دریاچه و با روشهای مختلف امكانپذیر است و می‌تواند به تنهایی موحب اشتغال بیش از ۴۰۰ نفر گردد. اننتقال آب به ارتفاعات بالادست برای توسعه باغداری، توسعه زنبورداری، گردشگری و ایجاد مجتمع‌های تفریحی در سواحل زیبای آن از جمله پتانسیل‌های متعدد این سد برای ایجاد اشتغال، كاهش مهاجرت مردم از منطقه و تداوم جریان درآمدی سالهای دوران ساخت سد به سالهای پس از آن است. برای استفاده از پتانسیل‌های یاد شده، تاكنون مطالعه قابل توجهی برای به فعلیت رساندن امكانات فوق صورت نگرفته است.
علاوه بر این بدلیل سطح پایین دانش عمومی و فنی در منطقه كمبود نیروی كارشناسی و مدیریتی و ضعف توان اجرایی در منطقه، امكان استفاده از امكانات فوق جز با مسئولیت‌پذیری دولت از طریق نهادسازی برای توسعه منطقه امكان‌پذیر نیست. برای درك موضوع توجه به این نكته حائز اهمیت است كه توسط عملكرد اعتبارات عمرانی كل استان خوزستان از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ حدود ۸۶/۴۸۷ میلیارد ریال بوده است در حالیكه متوسط عملكرد اعتبارات دو طرح كرخه و كارون۳ از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۱ بالغ بر ۱۰۰۲ میلیارد ریال یعنی ۱۰۶% بیش از كل استان بوده است. این آمار نشان‌دهنده بكارگیری توان اجرایی، فنی، مدیریتی و كارشناسی بسیار گسترده در این دو سد می‌باشد كه در صورت استفاده از آن برای سایر پتانسیل‌های مرتبط با سد و نیروگاه چه قبل از ساخت و چه در حین ساخت و چه پس از آن، می‌تواند سدهای مذكور را به كانون و قطب توسعه منطقه‌ای تبدیل نماید. به یاد داشته باشیم كه تمام تمدن‌های بزرگ جهان و بیشتر پایتختهای بزرگ در كنار رودخانه‌ها شكل گرفته‌اند.
این امر دلیلی جز این ندارد كه انرژی سرشار رودخانه‌ها و تداوم جریان دائمی آنها، باعث تداوم جریان زندگی و پایداری تمدنها شده است. مهم این است كه استفاده از این سرمایه جاری خدادادی را موقت و یك بعدی فرض نكنیم و در راه نگهداری و بهره‌گیری گسترده از آن بكوشیم. نتیجه و پیشنهاد همانگونه كه در اجلاس جهانی آب در مارس ۲۰۰۳ تاكیده شده است آب، نیروی پیش‌برنده‌ای برای توسعه پایدار شامل محیط سالم، ریشه‌كن كردن فقر و گرسنگی، لازم‌الاجرا بودن بهداشت و رفاه جوامع انسانی میباشد و اولویت‌دادن به مباحث آب، یك ضرورت جهانی است و هر كشوری مسئولیت مهمی را در این زمینه بعهده دارد. سدهای بزرگ چندمنظوره می‌توانند بعنوان هسته مركزی توسعه منطقه‌ای قلمداد شده و توان مدیریتی، اجرایی، فنی و مالی بكار گرفته شده برای احداث آنها جهت توسعه فراگیر و همه‌جانبه منطقه نیز بكار گرفته شود.
منبع : آسمان ابری


همچنین مشاهده کنید