یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


عزم ملی برای صرفه جویی آب


عزم ملی برای صرفه جویی آب
چندی است كه دولت، هفته اول تیرماه را به عنوان هفته صرفه جویی در مصرف آب انتخاب، معرفی و به كار گرفته است و با تمام توان و به كارگیری رسانه های گروهی، سعی در شناسایی و جلوگیری از «اتلاف» و یا «به هدر دادن» آب كه یكی از نعمات گران قدر و بزرگ خداوندی است، می نماید.
با این نگاه می توان «صرفه جویی در مصرف آب» را به كمك سه لایه مهم جامعه، یعنی «مدیران و تصمیم گیران»؛ «مصرف كنندگان عمده» و «خرده مصرف كنندگان یا ساكنین جوامع شهری» اعمال نمود.
تلاشهای صورت گرفته تاكنون هم، عملا متوجه دو لایه «مدیران و تصمیم گیران»و «خرده مصرف كنندگان شهری» بوده است.
در واقع درپی اظهار نگرانی از كمبودها و یا افزایش تقاضای تأمین آب بموقع و مناسب و عدم امكان تأمین بیشتر آب در فصل تابستان به علل مختلف از جمله خشكسالی ها و جریان كم ورودی به سدها و یا افت سفره های آب زیرزمینی، زنگ های خطر كمبود آب و لزوم اعمال صرفه جویی و چاره جویی بحران به صدا درآمد.
اما واقعیت این است كه بدون شناخت و توجه به نقش، اهمیت، خواست و فرهنگ بخشهای كوچك یا بزرگ جوامع مصرف كننده، به ویژه مصرف كنندگان عمده، تلاش برای اعمال حاكمیت و ایجاد سازه های بزرگ تأمین، ذخیره، انتقال، توزیع، بازچرخانی، دفع مازاد و استفاده مجدد از آب اثر كمی خواهد داشت.
جامعه مصرف كننده به ویژه مصرف كنندگان عمده بایستی ارزش واقعی آبهای تأمین شده و اهمیت حفاظت و نگهداری و مصرف بهینه آنها را بیش از پیش شناخته و مورد توجه قراردهند تا هر یك به سهم خود، تحقق اهداف صرفه جویی، را دنبال نمایند.
بخش كشاورزی كلیدی ترین و مؤثرترین بخش فعالیت های معیشتی، غذایی، بهداشتی، صنعتی، تجاری، حمل و نقل و... و نیز امور اجتماعی كشور است كه پیوندهای تاریخی، عرفی و اجتماعی محكمی با بخش آب دارد. از طرف دیگر با كشاورزان و تولیدكنندگان و روستانشینان نیز ارتباطات مستحكمی دارند. كه این روابط را می توان بین بهره برداران و شاغلان بخش كشاورزی و نوع استحصال منابع آب آنان نیز تعریف نمود.
سه گروه مجموعه بهره برداران سنتی، مدرن و منفرد از آب های زمینی و سطحی حدود ۵/۸میلیون هكتار از اراضی آبی كشور و جمعیتی در حدود ۰۳-۵۲ میلیون نفر از كل جمعیت ایران را زیر پوشش خود دارند.
به همین علت پیچیدگی های خاصی در تنظیم روابط هر یك از آنها با مسایل گوناگون تخصیص، تأمین، برداشت، توزیع، دفع مازاد آب، نظارت كیفی و كمی، رفع نیازها و تأمین كمبودها، اعمال تعرفه، حق النظاره، كف شكنی چاهها، ترمیم شبكه ها یا مطالعه ساخت و بهره برداری از سدهای مخزنی، بندهای انحرافی، ایستگاههای پمپاژ، كنترل سیل، مبارزه با خشكسالی و سایر اقدامات و عملیات اجرایی به وجود می آورد.
در «پخش كنترل مصارف بخش كشاورزی» هم سالهاست كه مسئله افزایش «كارآیی» و یا «بهره وری آب در مزرعه» و «كانالهای انتقال» و یا مجموعه آنها توسط دست اندركاران مطرح و دنبال شده است. اما در واقع «كم بودن» و «نامناسب بودن كارآیی» پس از دراختیار گرفتن و توزیع آب بین مصرف كنندگان شناخته می شود. بهمین لحاظ راهكارهایی، مانند استفاده از تغییر روش توزیع آب از سنتی به مدرن و تبدیل سیستم های آبیاری ثقلی به تحت فشار (بارانی و یا قطره ای و...) همواره مورد تأكید قرارگرفته است.
اما بحث واقعی «لزوم صرفه جویی در مصارف آب كشاورزی» و چگونگی تحقق این امر و اثرات اقتصادی اجتماعی دراز مدت آن كمتر مورد توجه واقع شده و یا اگر چنین اقدام مطلوبی نیز صورت گرفته، به خوبی معرفی نشده است. ارائه نتایج حاصله از كاربرد اقداماتی از قبیل بهینه سازی مصارف آب كشاورزی و معرفی الگوهای كشت مناسب مناطق، تأثیر به سزایی در كاهش مصرف آب داشته و همكاری مصرف كنندگان بخش كشاورزی برای حركت مؤثر و مفیدتر به سوی كاهش بحران و بهبود حفاظت منابع آب موجود را الزامی می سازد.
این موضوع در چارچوب سیاست های دراز مدت آب كشور نیز مورد تأكید قرارگرفته است. علاوه بر آن بیلان، آب كشور هم نشان می دهد كه بالغ بر ۹۲درصد از كل ۹۳ میلیاردمترمكعب آب مصرفی در بخش كشاورزی استفاده می شود. ۴۶درصد این مقدار از طریق آبهای سطحی و ۵۴درصد بقیه از طریق بهره برداری از آبهای زیرزمینی صورت می گیرد. كه قرار است این روند، در دراز مدت اصلاح و معكوس گردد.
در حال حاضر تعداد ۱۰۷۰۰۰ حلقه چاه عمیق و ۲۹۵۰۰۰ حلقه چاه نیمه عمیق در كشور وجود دارد كه مجموع تخلیه آنها به ۴۵میلیاردمترمكعب می رسد كه قسمت عمده ای از این حجم به مصرف آبیاری باغات و زراعت می رسد.
حدود ۲۵میلیارد مترمكعب نیز از طریق چشمه ها و قنوات استحصال می شود كه جمع خروجی آبهای زیرزمینی را به حدود ۷۰میلیاردمترمكعب می رساند برداشت این میزان آب درمقایسه با میزان بارندگی و نفوذ به سفره آبهای زیرزمینی بیانگر كسری مخازن و عدم امكان برداشت بیشتر آب در پاره ای از نقاط می باشد.
برای چنین مناطقی اگرچه با استفاده از فن آوری های موجود امكان انتقال آب از دور دست مطرح می گردد ولی این امر گرانقیمت زمانبر دشوار و تا حدودی برطرف كننده نیازهای چند سال است بنابراین بایستی به اصلاح روش های بهره برداری و كاهش سهم های تخصیص یافته و حفاظت منابع موجود و تغییر نگرش مصرف نیز اندیشید.
اصلاح مصارف چشمه و قنات كه به صورت نقلی و بدون استفاده از نیروی پمپاژ، مورد بهره برداری قرار می گیرند، فعلا مورد بحث نیست. اما اصلاح بهره برداری مجموع ۴۰۰۰۰۰ حلقه چاههای عمیق و نیمه عمیق كه با استفاده از موتورهای دیزلی و یا برقی صورت می گیرد اهمیت دارد.
چون به علت بی توجهی بعضی از بهره برداران و یا برداشت های بی رویه، با استفاده از موتورهای پرقدرت آسیب های جبران ناپذیری به ذخایر آب زیرزمینی اغلب دشتها وارده شده است. اگرچه گامهای مهمی مانند انسداد چاههای غیرمجاز صدور دستورالعمل های كاهش مصرف و برقدار كردن چاهها، نصب كنتور حجمی، جلوگیری از تلفات، ایجاد شبكه های كاملا ایمن و با اندك تلفات و... صورت گرفته ولی در واقع بایستی اهمیت كنترل و ذخیره و حفاظت حتی یك لیتر در ثانیه آب برای مصرف كنندگان روشن شود.
پرسش این است كه بدون در نظر گرفتن گامهای مدیریتی حاكمیتی فوق از طرف دولت، چگونه می توان با مشاركت مصرف كنندگان آب زیرزمینی بخش كشاورزی، «صرفه جویی» نمود؟ یكی از راههای افزایش آگاهی و ایجاد انگیزه و علاقه مندی برای صرفه جویی در بین مصرف كننده های متعدد است كه البته اجرای این كار یعنی جلب مشاركت مردم و هماهنگی گروه های مختلف، به ویژه گروه های عمده، مهم و در عین حال دشوار است. شاید معرفی راه حل های ساده و روش های كوتاه مدت و كم هزینه مشاركت، مانند روشی كه اینك مطرح می گردد، موثر باشد.
طرح پیشنهادی بر مبنای ایجاد انگیزه برای حركت به سوی عزم ملی صرفه جویی و در جهت اصلاح پروانه هاست، كه توضیحات اولیه ای لازم دارد. در واقع بهره برداران می دانند كه تلاش امروز آنان برای رفاه بهتر فرزندانشان در آینده است و هدر دادن منابع فعلی، به معنی محروم كردن نسلهای بعدی از این موهبت الهی است.
با یك حساب بسیار ساده اهمیت این كار بیان می گردد مثلا می توان گفت با در نظر گرفتن رقم ۴۵ میلیارد مترمكعب آب استخراجی از منابع زیرزمینی توسط بهره برداران، و با رعایت میزان متوسط و مجاز برداشت ۳۰۰۰ ساعت در سال از هر چاه، میزان آب برداشت شده از یك حلقه معادل ۰۰۰/۱۰۸ مترمكعب و یا در حدود ۱۰ لیتر در ثانیه می شود.
رقم ۱۰ لیتر در ثانیه ناچیز به نظر می رسد اما ۱۰ لیتر در ثانیه در یك شبانه روز معادل آب مورد استفاده حدود ۳۵۰۰ نفر از شهروندان است. اگر یك مشترك، یعنی صاحب یا بهره بردار یك حلقه چاه فقط ۵ دقیقه در یك شبانه روز، آن هم یكبار در طول سال موتور چاه را خاموش و از برداشت آب، به طور موقت صرف نظر كند، در واقع ۳مترمكعب آب برداشت نخواهد كرد.
حال اگر این عمل در یك اقدام سراسری در كل چاههای كشور، صورت پذیرد معادل ۲۹۰/۱ میلیون مترمكعب آب بهره برداری نخواهد شد. كه این رقم معادل جلوگیری از بهره برداری كامل ۱۳ حلقه چاه در طول یكسال است. قطعا توجه خواهد شد كه این رقم فقط برای ۵دقیقه و آن هم یك بار در سال است. اگر این عمل برای مدت ۶ ماه از سال و برای كلیه چاهها تكرار شود، معادل ۲۰۰/۲۳۲ میلیون مترمكعب می گردد كه معادل توقف بهره برداری از ۲۲۱۱ حلقه چاه و یا معادل ذخیره سازی آب در یك سد بزرگ مشابه سد كرج است.
یعنی با كاهش ۵ دقیقه ای مدت بهره برداری از منابع زیرزمینی، آن هم به كمك مدیران خصوصی مصرف آب یعنی مالكان و بهره برداران می توان بالغ بر ۲۳۰ میلیون مترمكعب آب در سال، صرفه جویی نمود.
اجرای این پیشنهاد علاوه برخواست و علاقه مندی مالكان خصوصی، به همكاری مسئولین، مدیران، مهندسان، مروجان و همكاران وزارت جهاد كشاورزی و بهره برداران و كشاورزان منفرد كه حلقه های بهم پیوسته بخش آب هستند نیز بستگی دارد. تا بتوان آب مورد نیاز برای تداوم حیات و بقای نسل های آینده و آینده بسیار دور، كشور كه هم اكنون با سهل انگاری و یا بیدقتی بعضی از افراد، نابود می شود را حفاظت و اقدامات «صرفه جویی» را كامل نمود.
غلام علی معماری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید