شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دموکراسی مثبت (ایجابی)


دموکراسی مثبت (ایجابی)
دموکراسی را با مشارکت تعریف می کنند نه عدم مشارکت. از این حیث دموکراسی ایجابی است نه سلبی. در جامعه ما بسیاری از روشنفکران این تلقی را جاانداختند که اگر رای ندیم باز هم مشارکت کردیم. به این ترتیب وجدان های دموکراتیک را آسوده می کنیم که نگران نباشید شما هم به تمنیات دموکراتیک تان پاسخ دادید. غافل از این که نه دموکراسی را می توان به شرکت یا عدم شرکت در انتخابات فرو کاست و نه عدم مشارکت به اصطلاح دموکراتیک به پیامدی دموکراتیک منجر می شود.
تا آنجا که به عدم مشارکت مربوط است چند نتیجه بیشتر محتمل است. نظام سیاسی حاکم به شیوه هایی دیگر مشروعیت خود را تثبیت می کند. نمونه آن را در چین می بینیم. در آنجا توسعه اقتصادی ضرورت مشارکت در جزئیات امور سیاسی را منتفی کرده است. مردم هم به دلیل آن که شاهد رشد و بالندگی و بهبود وضع اقتصادی خود هستند در کارآمدی دولت و نظام تردید نمی کنند.این بحث را می توان ذیل مفهوم مشروعیت سازی غیر ایدئولوژیک دنبال کرد. نتیجه دوم عدم مشارکت، استفاده نظام سیاسی از سلطه (زور) به جای هژمونی است.تعبیر ساده تر این عبارت را می توان در کاربرد گسترده فضای امنیتی پلیسی در وضعیت سلطه جستجو کرد. هر دوی سازوکارهای یاد شده به نسبت نظام و مردم در سطح دولت ملت راجع است. اما عدم مشارکت، پیامد دیگری را نیز در پی دارد و آن توسل نظام به سیاست های مشروعیت سازی خارجی است. این سازوکار در سطح روابط خارجی دولت ها کاربرد دارد و برخی نظام ها به واسطه آن تلاش می می کنند تا مقبول قدرت های منطقه ای و جهانی جلوه کنند و به این ترتیت بخشی از فشارها را کم کنند. طبیعی است که حالات مختلفی از این پیامدها را می توان تصور کرد. بنابراین سیاست عدم مشارکت و به اصطلاح انفعال فعال چندان هم مقرون به صرفه نیست.
مشکل از انجا آغاز می شود که احزاب و نیروهای سیاسی درپاره ای از کشورها، دموکراسی را به انتخابات تقلیل می دهند. البته این امری رایج در بین نیروهای حاکم در همه دموکراسی هاست اما مسئله مهم این است که گاه اپوزیسیون هم چنین رویکردی به دموکراسی پیدا می کند. در یادداشت قبلی هم به این نکته اشاره کردم که چنین رویکرد ناخوشایندی به دموکراسی، محصول تقلیل تلاش های دموکراتیک یا دموکراتیزاسیون به جامعه سیاسی یا پالیتی است. این معضله اصلاح طلبی در ایران است. با چنین رویکردی است که سهم خواهی دموکراتیک فقط در روزهای انتخابات معنادار می شود. روز انتخابات مانند روز مسابقه در المپیک است. ورزشکاران خوب می دانند که در چنین روزی فرصتی برای چانه زنی وجود ندارد. در این روز فقط باید به عمل مسابقه فکر کرد. آنچه توشه ای برای این عمل محسوب می شود طی فرایندی چهارساله به دست می آید. بر اساس چنین رویکردی، دموکراتیزاسیون را می توان فرایندی تلقی کرد که همه تلاش ها در آن باید به ارتقای شاخص های مطلوب انتخابات منجر شود. و این عملی نیست که با سر وصدا در روزهای انتخابات محقق شود.

محمد رضائی
velashedi.blogfa.com
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید