چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نقش احزاب سیاسی در کشورهای عربی


نقش احزاب سیاسی در کشورهای عربی
یکی از مهمترین تشکل های سیاسی در دنیای عرب، احزاب سیاسی هستند. احزاب عربی نقش بسزایی در به حرکت در آوردن چرخه سیاسی کشورشان ایفا کرده اند به گونه ای که تاکنون توانسته اند در تحولات خود در گذار از سلطنت به جمهوری نقش مهمی را ایفا کنند.
در این میان همانند همیشه باید کشورهای عربی را به دو دسته تقسیم کنیم. یک دسته کشورهای عرب سلطنتی هستند که عمدتا کشورهای حاشیه خلیج فارس را تشکیل می دهند و دسته دیگر کشورهای عربی غیرسلطنتی هستند که عمده آنها کشورهای عرب غرب آسیا و شمال آفریقا را شامل می شوند. احزاب سیاسی در این کشورها به خوبی توانسته اند نقش گذر از سنت به دنیای مدرن را ایفا کنند و تا اندازه ای خود پیشرو در مدرنیسم عربی ولو به صورت ناقص باشند.
● احزاب در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس
از نخستین روز شکل گیری کشورهای حاشیه خلیج فارس تاکنون نقش احزاب در کشورهای این منطقه بسیار کمرنگ بوده است. به غیر از دو کشور بحرین و کویت که عمده احزاب فعال در آنها نگرشی مذهبی و دینی دارند، در مابقی کشورهای عرب این منطقه احزاب سیاسی فعالیت چندانی نداشته و در بسیاری از مواقع به شدت سرکوب شده اند.
در عربستان سعودی احزاب به هیچ وجه حق فعالیت ندارند. براساس عمدتا نگرش سلفی که علاوه بر حاکمیت دینی بر مردم، بر منش سیاسی این کشور نیز نفوذ دارد، پادشاه حاکم و والی کشور است و هرگونه تخلف از وی گناه کبیره محسوب شده و مستحق مجازات اعدام است. همواره سخن پادشاه حرف اول و آخر در امور کشور چه از لحاظ دینی و چه از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی محسوب شده است.
همین تفکر باعث شده هیچ گروه سیاسی یا حزب مستقلی شکل نگیرد و هر تفکر مغایر با اندیشه های هیات حاکمه به شدت سرکوب شود. به همین دلیل از نخستین روز استقلال عربستان سعودی تا کنون تکصدایی، آن هم از نوع سنتی افراطی در آن حاکم بوده و به واسطه خفقان شدید حاکم در این کشور به نظر نمی رسد، به این زودی ها تکثرگرایی در عربستان شکل گیرد، اما این وضعیت در کشورهای بحرین و کویت بسیار بهتر است.
در بحرین که در دهه ۷۰ میلادی از ایران جدا شد، به واسطه جمعیت اکثریت شیعه و هیات حاکمه سنی مذهب، شکل گیری احزاب متعدد که از لحاظ مذهبی با منش دولت مغایر باشند، اجتناب ناپذیر بود. به همین دلیل سه نگرش سیاسی - مذهبی در بحرین شکل گرفت که همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند.
یک نگرش، نگرش شیعی است که احزاب سیاسی وابسته به آن با هدف به قدرت رساندن شیعیان به عنوان اکثریت جامعه فعال هستند. نگرش دیگر، احزاب طیف سنی هستند که به نوعی از سوی دولت و پادشاه بحرین حمایت می شوند. نگرش سوم نیز معتقد است که بهترین شیوه برای هدایت کشور بهره گیری از نگرش لیبرالیسم است. با وجود محدودیت های سیاسی که عمدتا از سوی دولت بحرین ایجاد شده، احزاب وابسته به این گروه ها توانسته اند در عرصه سیاسی بحرین فعال باشند. به ویژه از سال ۲۰۰۳ به بعد که احزاب شیعی پذیرفتند با هیات حاکمه آشتی کرده و در انتخابات پارلمان نیز به شکل گسترده فعال شدند.
از نکات برجسته در بحرین، عدم شکل گیری احزاب چپ به واسطه نبود جایگاه اجتماعی در جامعه بحرین است. وضعیت احزاب در کویت نیز بسیار به بحرین شباهت دارد. با این تفاوت که دولت کویت پذیرفته فضای باز سیاسی بیشتری در اختیار احزاب قرار دهد و در همین حال چرخ های سیاسی جامعه را در جهت مدرنیسم و دموکراسی به حرکت درآورد. با این وجود عمده احزاب فعال در کویت با سه نگرش فعالیت می کنند.
این سه نگرش عبارتند از اسلامگرایان یا احزاب اسلامی که با خط مشی اخوان المسلمین مصر فعال اند و حتی نام «اخوان المسلمین» کویت را به خود دارند و توانسته اند حمایت بخش های عمده ای از جامعه را به سمت خود جلب کنند. دومین نگرش متعلق به طیف های سیاسی طرفدار دولت است که عمدتا تلاش دارند، خواسته ها و امیال هیات حاکمه را به اجرا درآورند و سومین نگرش نیز احزاب شیعی هستند که مورد توجه اکثریت کویت نیستند، اما با این حال نمایندگان فعالی در پارلمان کویت دارند.
● احزاب در کشورهای عرب غرب آسیا و شمال آفریقا
به غیر از کشورهای اردن و تونس، مابقی کشورهای عربی این منطقه به شیوه جمهوری اداره می شوند. بدین ترتیب نقش احزاب سیاسی نیز در فعالیت های سیاسی آنها پررنگ است، اما متاسفانه چالش عمده ای که در این کشورها وجود دارد، مهیا شدن فضای سیاسی تنها برای یک حزب ویژه است.
بدین معنا که هنگامی حزبی بر مسند قدرت می رسد، اقدام به بستن فضای سیاسی جامعه کرده و تلاش می کند اندیشه های خود را به صورت یک جریان تکصدایی به دیگران القا کند. در کشورهای لیبی، مصر، تونس، سوریه، الجزایر و سودان چنین وضعیتی حاکم است. تمام احزاب حاکم در این کشورها پس از رسیدن به قدرت به سرعت به قلع و قمع فعالان سیاسی پرداخته و به اصطلاح افراد غیرخودی را از گردونه سیاست خارج می کنند.
در سوریه تنها حزب بعث سوریه فعال است. در لیبی تنها حزب دموکرات میهنی بر رهبری معمر قذافی که از نگرش های سوسیالیستی نیز برخوردار است، به فعالیت می پردازد و دیگر احزاب سیاسی اجازه فعالیت ندارند. در تونس نیز تنها حزب ملی تونس به رهبری «زین العابدین بن علی» رئیس جمهوری این کشور قادر به انجام فعالیت های سیاسی است و دیگر احزاب به شدت سرکوب می شوند.
در این میان تنها عراق، مصر، فلسطین و لبنان با دیگر کشورهای عرب منطقه تفاوت دارند. در عراق تا سال ۲۰۰۳ و تا زمان ریاست جمهوری حزب بعث هیچ حزبی در درون عراق فعال نبود و رژیم صدام حسین با استقرار یک نظام به شدت پلیسی و سرکوبگرانه اجازه فعالیت به دیگر احزاب سیاسی نمی داد. با سقوط رژیم بعث، نفس تازه ای در عرصه سیاسی عراق دمیده شد . اکنون در عراق حداقل یکصد حزب و گروه سیاسی فعالیت می کنند و تلاش دارند در آزمون های سخت دموکراسی موفق باشند.
در مصر نیز با وجود اینکه دولت حسنی مبارک تلاش بسیار کرده تکصدایی را در جامعه حاکم کند، اما تاکنون موفق به این کار نشده و احزاب گوناگون مصری تلاش کرده اند از استقرار دیکتاتوری مطلق با وجود حضور ۲۴ ساله حسنی مبارک در مسند ریاست جمهوری جلوگیری کنند.
اما در لبنان و فلسطین وضعیت احزاب بسیار بهتر از دیگر کشورهای عربی است. وجود جنگ های داخلی که عامل آن را احزاب و گروه های مختلف لبنانی موجب شدند از یکسو و تهدیدهای نظامی همیشگی اسرائیل از سوی دیگر باعث شده، هیات حاکمه نتواند قدرت سیاسی خود را به شکل مستبدانه بسط دهد و تکصدایی را در جامعه حاکم کند. اکنون به جرات می توان گفت کشورهای عراق، لبنان و فلسطین دموکرات ترین کشورهای عربی از لحاظ تحزب گرایی و چندصدایی هستند.
سیدعلی موسوی خلخالی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید