آمریکا، بانی تروریسم

در پنج سال اخیر، اوضاع سیاسی آمریكا تغییرات زیادی كرده است. امروزه اكثر كشورهای دنیا، ایالات متحده را به عنوان یك كشور خودسر و بزرگ‌ترین تهدیدكننده كشورهای دیگر می‌شناسد. البته بهتر است بگویم، همه مردم دنیا چنین نظری دارند. جرج بوش و همكارانش آمریكا را به ترسناك‌ترین و در عین حال منفورترین كشور دنیا بدل كرده‌اند.
با روی كار آمدن مجدد بوش، اینك دولت آمریكا به عنوان منفورترین و خوفناك‌ترین كشور دنیا شناخته می‌شود. اشغال عراق برخلاف خواست عمومی ملت‌های دنیا، همراه با جنایات فراوان جنگی در این كشور و قتل عام بیش از یك‌صد هزار نفر در كمتر از دوسال، یكی از دلایل اصلی گسترش تروریسم در سراسر دنیا به شمار می‌رود. امروزه ترس و وحشت ناشی از امكان دستیابی تروریست‌ها به بمب‌های هسته‌ای و سلاح‌های بیولوژیك، همه جهان را فرا گرفته است. یك اتحاد جهانی از سوی كشورهای صلح‌دوست، برای تغییر راهبردهای سیاسی آمریكا ضروری است.
در پنج سال اخیر، اوضاع سیاسی آمریكا تغییرات زیادی كرده است. امروزه اكثر كشورهای دنیا، ایالات متحده را به عنوان یك كشور خودسر و بزرگ‌ترین تهدیدكننده كشورهای دیگر می‌شناسد. البته بهتر است بگویم، همه مردم دنیا چنین نظری دارند. جرج بوش و همكارانش آمریكا را به ترسناك‌ترین و در عین حال منفورترین كشور دنیا بدل كرده‌اند.
یكی از دلایل این وضعیت، اشغال نظامی عراق است. من نمی‌توانم در هیچ دوره‌ای از تاریخ، اتفاقی مشابه این ماجرا را به عنوان مثال ذكر كنم. در كنار دولت‌های آمریكا و انگلیس، كشور اسپانیا نیز در این اشغال شركت نمود؛ در حالی كه تنها ۲% جمعیت این كشور از پیوستن كشورشان به جمع دولت‌های حمله‌كننده به عراق حمایت می‌كردند.
به هر حال، برای اكثر مردم جهان، اشغال عراق به عنوان بزرگ‌ترین جنایت بشری مطرح و باعث افزایش تنفر و ترس در سراسر دنیا گردید. یكی از دقیق‌ترین آمارها، به مرگ یكصد هزار نفر در طول اشغال نظامی عراق، به‌ویژه در زمان حملات سه هفته‌ای ارتش آمریكا و دولت‌های هم‌پیمانش اشاره می‌كند. همچنین از آغاز این جنگ، میزان نرخ مرگ و میر كودكان در عراق دو برابر شده است. این آمار هم اینك با نرخ مرگ و میر در كشور بحران‌زده بروندی برابر می‌باشد. در مورد حوادث اشغال فلوجه كه گزارش‌های مربوط به آن با افتخار و بدون محدودیت انتشار می‌یافت، شما می‌توانستید در روزنامه نیویورك تایمز، تصاویر این پیروزی‌ به‌ویژه هدف اصلی این حملات را كه بیمارستان فلوجه بود‌ ببینید. در این تصاویر، افراد دست و پا بسته عراقی بر روی زمین قرار داشتند و در كنار آنها سربازی آمریكایی ایستاده بود. در حالی كه «كنوانسیون ژنو» كه آمریكا نیز از اعضای آن است، باصراحت و بدون هیچ‌گونه ابهامی چنین می‌گوید: «همه امكانات درمانی باید از هرگونه حمله، محافظت شده و هر گونه اقدامی مغایر با این موارد، باید به عنوان جرایم جنگی و نقض كنوانسیون ژنو شناخته شود.»
حتی براساس لایحه تصویب و ملحق شده در سال ۱۹۹۶ به این كنوانسیون، برای این جرایم، مجازات‌هایی حتی تا سطح اعدام پیش‌بینی گردیده است. ما چگونه می‌توانیم در برابر این جرایم جنگی ساكت بمانیم؟ در این گزارش اشاره شده است كه سربازان، بیماران را از تخت‌هایشان پایین آورده و در حالی كه دستهایشان را از پشت بسته بودند، روی زمین می‌خوابانیدند.
البته نتایج شرارت بار ناشی از اشغال عراق و نادیده گرفتن قوانین حقوقی و جزای بین‌المللی، تنها به عراق محدود نمی‌شود، بلكه نتایج این اقدامات، در سراسر دنیا و حتی خود ایالات متحده قابل مشاهده است.
یكی از این نتایج، تروریسم است. تروریسمی كه از فیلترهای نظری ما عبور می‌كند و به‌ویژه شامل تروریسم دیگران علیه كشور ما می‌شود. امروزه نوعی از تروریسم كه درصدد مبارزه با آن بودیم، با افزایش روبرو گردیده است.
پیش از این اشغال، هشدارهایی از سوی متخصصان و كارشناسان و افراد آشنا به مسائل منطقه داده شده بود كه در این میان، حتی سازمان‌های اطلاعاتی آمریكا و انگلیس نیز پیش‌بینی كردند كه این اشغال، احتمالاً به افزایش تهدیدات تروریستی منجر می‌گردد؛ و البته این هشدارها به وقوع پیوست و این تهدیدات افزایش یافت. در گزارش سازمان امنیت ملی آمریكا كه یك ماه پیش از آغاز جنگ آماده شده بود و اخیراً انتشار یافت، هشدار داده شده بود كه این اشغال به احتمال زیاد به رشد تروریسم در منطقه و دنیا كمك می‌كند. چند ماه قبل شورای عالی امنیت ملی آمریكا كه به عنوان مركز هماهنگ كننده سازمان‌های اطلاعاتی به شمار می‌رود، طرح‌های مربوط به ۱۵ سال آینده خود را منتشر نمود. در یكی از آنها چنین اشاره شده است كه در آینده، عراق به یكی از مراكز اصلی آموزش تروریست‌ها تبدیل خواهد شد. این امر مشابه آنچه در گذشته در افغانستان روی داد، می‌باشد. البته در این گزارش اشاره نشده كه چه زمانی افغانستان به یك مركز آموزشی جهت تروریست‌ها تبدیل گردید. اكنون ما این مورد را به گزارش اضافه می‌كنیم:
در ابتدای دهه۸۰ میلادی، هنگامی كه سازمان سیا و همدستانش، طیفی از نیروهای اسلامی رادیكال را از سراسر دنیا‌ به خاطر تأمین اهداف ایالات متحده‌ در افغانستان جمع‌آوری و سازمان‌دهی می‌‌نمود، پایه آنچه امروزه ما آن را «القاعده» و سازمان‌های مرتبط با آن می‌نامیم، بنا نهاده شده و بدین ترتیب، افغانستان به عنوان یك مركز اصلی آموزش تروریست‌ها به‌ویژه پس از بمباران سودان و افغانستان توسط كلینتون در سال ۱۹۹۸ معرفی گردید. این اقدامات، روابط سردپیشین، بین گروه اسامه بن لادن و طالبان را به روابطی گرم‌تر و نزدیك‌تر بدل ساخت و این‌گونه افغانستان مجدداً به مركز اصلی آموزش و سازمان‌دهی تروریست‌های دنیا تبدیل شد.
اما امروزه عراق به عنوان جایگزین افغانستان شناخته می‌شود. بله، امروزه نتایج اقدامات گذشته، همه ما و دنیا را در بر گرفته و تهدیدهای زیادی را برای همه عالم به وجود آورده است. دیر یا زود، تروریست‌ها به سلاح‌های كشتارجمعی دست پیدا می‌كنند و نتایج این دستیابی، بسیار وحشتناك و خوف‌برانگیز خواهد بود.
البته منابع دیگری نیز برای نگرانی‌ها و تهدیدات جهانی و ترس و وحشت بین‌المللی، به‌ویژه در مورد آمریكا وجود دارد كه حتی این موارد، پیش از اشغال نظامی عراق وجود داشته‌اند. به عنوان مثال، شورای عالی امنیت ملی آمریكا در گزارش خود خاطر نشان می‌كند كه براساس پیش‌بینی‌های ما، یكی از تهدیدات اساسی در آینده، برضد ایالات متحده، سلاح‌های بیولوژیك خواهد بود. البته بر ضد كاربرد این‌گونه سلاح‌ها، یك معاهده بین‌المللی وجود دارد، ولی در آن، هیچ‌گونه ساز و كاری جهت مقابله با استفاده از این سلاح‌ها و یا اجرای مفاد این معاهده پیش‌بینی نگردیده است. البته در چند سال اخیر، رایزنی‌ها و مذاكراتی جهت الحاق بندهایی جهت اضافه نمودن ضمانت‌های اجرایی به معاهده مربوط به سلاح‌های بیولوژیكی وجود داشته كه مطمئناً این كار موجب نظارت بیشتر و همچنین كاهش تهدیداتی كه شورای عالی امنیت ملی آمریكا در مورد آنها هشدار داده، می‌گردد. البته به نظر می­رسد، این امر به وقوع نخواهد پیوست.
در سپتامبر۲۰۰۲، درست پیش از آنكه دولت بوش، استراتژی‌های امنیت ملی خود را منتشر نماید- كه موجب ایجاد حس بیم و نفرت در سراسر دنیا گردید- انتشار دهنده این استراتژی‌ها یعنی جان بولتون، به كشورهای اروپایی اطلاع داد كه هیچ مذاكره بیشتری جهت معرفی معیارهای اجرایی و عملیاتی در مورد معاهده سلاح‌های بیولوژكی از سوی آمریكا صورت نخواهد گرفت. دلیلی كه برای این كار ارائه شد این بود كه بازرسی‌ها و تحقیقات مربوط به اجرای بندهای این معاهده ممكن است به منافع شركت­های دارویی آمریكایی آسیب برساند. لذا آمریكا از اجرایی شدن این معاهده، حمایت نخواهد كرد! البته این نگرانی بین­المللی نیز وجود دارد كه آمریكا بدین ترتیب درصدد مخفی كردن سلاح‌های غیرقانونی بیولوژیكی خود است.
نباید فراموش كرد كه در مقایسه با سلاح­های بیولوژیكی، تهدیدات شدیدتری نیز وجود دارند. یقیناً سلاح­های اتمی و نظامی شدن فضا در صورت سواستفاده­های تروریستی می­تواند، ابعاد فاجعه­آمیزی به وجود آورد. تصور این حالت نیز هراس­آور و رعب­انگیز خواهد بود. اینك وظیفه همه ماست كه در مورد بقای حیات در كره خاكی تلاش كنیم.
تابستان گذشته، نشریه دانشكده هنر و دانش آمریكا(SAAA) كه مجله­ای بسیار معتدل، قابل­اعتنا و فاقد مبالغه است، مقاله­ای به وسیله دو تحلیل­گر برجسته مسائل استراتژیك به نام­های جان اشتاین برنر و نانسی كالاگر منتشر نمود. در آن مقاله اشاره نموده­اند كه برنامه­های نظامی و رویكرد تهاجمی دولت آمریكا می­تواند به یك ریسك فوق­العاده چشم­گیر و نابودكننده منجر گردد. آنان در ادامه می­افزایند: «اگر ایالات متحده مایل به حفظ یك دموكراسی به معنای دقیق آن است، باید این سیستم سیاسی بفهمد كه امروزه ایالات متحده به یك تهدید سلطه­جو برای همه دنیا تبدیل شده است».
در ادامه مقاله، نویسندگان توضیح می­دهند كه تكنولوژی­های نظامی وحشت­آور توسعه­یافته در دوره مسئولیت دونالد رامسفلد، یقیناً می­تواند به مهار سایر كشورها كمك كند؛ هر چند با آگاهی جهانی از این مسائل، مشكلات زیادی در راه تداوم سلطه و برتری­جویی آمریكا به وجود آمده و خواهد آمد.
به عنوان مثال، روسیه در سال گذشته اولین مانور نظامی جدی خود ظرف۲۰ سال اخیر را برگزار نمود. آنها در این رزمایش بزرگ از موشك­های ارتقا یافته و پایگاه­های موشكی هدف­گیری شده به سوی ایالات متحده بهره بردند. تحلیل­گران ارتش آمریكا تخمین می­زنند كه از زمان به قدرت رسیدن بوش و رویكردهای نظامی وی، هزینه­های نظامی روسیه۳برابر شده است. آنان همچنین گفته­اند كه رویكردهای جنگ­طلبانه بوش و اتخاذ سیاست­هایی نظیر حملات پیش­گیرانه، واشنگتن باعث بروز عكس­العمل­های ناگریزی از سوی ارتش ضعیف­تر روسیه شده است. این اقدامات روسیه شامل انتقال مداوم موشك­های دوربرد به هزاران مایل دورتر و مناطقی با دفاع ضعیف­تر نظامی می­باشد. امروزه، موشك­های اتمی جز وسوسه برانگیزترین هدف­ها جهت تروریست­ها به شمار می­روند. این سیستم­های هسته­ای دارای حساس­ترین سیستم­های كامپیوتری پرتاب هستند كه در صورت دستكاری و یا سواستفاده از سوی تروریست­ها، می­تواند فاجعه­ای بزرگ به بار آورد.
نویسندگان این مقاله، ابراز امیدواری كرده­اند كه این سیاست­ها به وسیله یك كشور دیگر تغییر یابد. البته آنها به گزینه­ای اشاره ننموده­اند ولی امیدوارند كه اتحادی از سوی كشورهای صلح­دوست، نظامی­گری و روحیه تهاجمی حاكم بر سیاست­های آمریكا را تغییر دهد. آنان آرزو می­كنند كه این كار توسط«چین» انجام شود. باعث خوشحالی ما خواهد بود كه چینی­ها، ما را از سقوط دموكراسی كنونی آمریكا برهانند؛ هر چند این واقعیت برای ما تكان­دهنده خواهد بود.
در پایان باید خاطر نشان كنم كه نگرانی­های جهان در مورد آمریكا واقعاً وجود دارند. وقوع جنگ­های هسته­ای، فجایع زیست­محیطی و تهدیدهای در حال رشد تروریسم، می­تواند آینده ما را تحت تأثیر قرار دهد. وقایع پیش از جنگ و اشغال عراق نشان داد كه رسانه­های آمریكایی توانایی آن را داشتند كه به ما بقبولانند اقدام بعدی صدام حسین، ایجاد قارچ اتمی بر فراز شهر نیویورك است! تبلیغاتی نظیر دارا بودن سلاح­های كشتارجمعی توسط صدام حسین، ارتباط با القاعده و وقوع احتمالی وقایع۱۱ سپتامبر، بارها از سوی رسانه­ها تكرار شد تا خواست عمومی مردم به سوی جنگ سوق پیدا كند و صدام در همه دنیا به­ویژه كویت و ایران كه از سوی او اشغال شده بود، منفورتر گردد. هم­اینك ۷۵% آمریكاییان معتقدند، در صورتی كه رژیم عراق فاقد سلاح­های كشتارجمعی و ارتباط با سازمان القاعده بوده، حمله به آن كشور ضرورتی نداشته است.
نكته مهم این كه پس از گزارش­های مختلف در مورد عدم وجود سلاح­های كشتار جمعی، هنوز هم۵۰% مردم آمریكا معتقدند، رژیم صدام دارای سلاح­های كشتارجمعی بوده و با سازمان القاعده ارتباط نزدیك داشته است. البته این عقیده چندان تعجب­آور نیست، چرا كه همه ما قدرت رسانه­ها را می­شناسیم.

نویسنده: نوام چامسكی
منبع:‌ ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۳۳

منبع : خبرگزاری فارس