پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
نابسندگی سیاستهای غیرقیمتی
یكی از سنتهای غلطی كه در میان تحصیلكردگان و بخشی از جامعه روشنفكری ایران رواج دارد، آن است كه معمولا در موضع تقابل با دولت قرار دارند و اغلب به اقدامات دولت به دیده نفی مینگرند.
این امر گاه چنان به افراط كشیده میشود كه اقدامهای درست دولت نیز انكار میشود و این با منطق حقیقتجویی سازگار نیست. در مواردی كه توده مردم از یك سیاست دولت نارضایتی دارند، زمینه خوبی برای همدلی توده مردم و این بخش از جامعه فراهم میشود. در رابطه با اجرای سهمیهبندی به اندازه كافی سخن گفته شده و نیاز به تكرار آن نیست كه این روش بهترین راهحل برای مشكل بنزین نبود اما به نوبه خود گامی به پیش محسوب میشود. اخیرا این دیدگاه از سوی تحصیلكردگان و بخشی از جامعه روشنفكری در میان توده مردم ترویج میشود كه افزایش قیمت بنزین یا سهمیهبندی وقتی اقدامی قابل قبول خواهد بود كه سیاستهای غیرقیمتی نظیر توسعه حمل و نقل عمومی به میزان كافی اجرا شده باشد. حال كه چنین اقدامی انجام نشده، بنابراین دیگر اقدام دولت مبنی بر عدم تداوم روش گذشته قابل توجیه نخواهد بود.
در پاسخ به چنین دیدگاهی باید گفت كه كاهش مصرف بنزین و كاهش ترافیك كه دو دغدغه مهم شهروندان به شمار میرود، اساسا از دو طریق امكانپذیر است:
۱) تغییر وسیله حمل و نقل؛
۲) تغییر تصمیم به جابهجایی.
در راه حل اول توصیه میشود كه افراد به جای استفاده از خودروی شخصی، از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده كنند.
لذا بنزین مصرفی بر روی تعداد بیشتری از افراد سرشكن شده و مصرف سرانه بنزین كاهش مییابد. به موازات آن ترافیك نیز كاهش خواهد یافت. این نكته حرف درستی است كه كسی با آن مخالفت ندارد. نكته دوم نكته حساسی است كه كمتر به آن توجه میشود و آن این است كه باید سیاستگذاریها به شكلی باشد كه بخشی از سفرهایی كه سابقا انجام میشد دیگر انجام نشود و شهروندان ترجیح دهند كه در خانه یا محل كار بمانند و از انجام سفرهای درون و برون شهری خودداری كنند.
این امر به معنی آن است كه نه تنها سفرهای غیرضروری به كلی منتفی شود بلكه بخشی از سفرهای موجود كه ضروری تلقی میشوند نیز غیرضروری و غیراقتصادی گردد. این امر از این طریق ممكن میشود كه هزینه انجام سفر بیش از منافع متصور برای عاملان اقتصادی شود. سادهترین روش برای این كار این است كه هزینه حمل و نقل از طریق افزایش هزینه سوخت چنان افزایش یابد كه دیگر انجام برخی سفرها توجیهناپذیر گردد.
به عنوان مثال شاید در برخی عصرهای روزهای بلند تابستان افراد هوس كنند كه با خانواده خود به تفرجگاههای درون یا اطراف شهر روند. حال با افزایش قیمت سوخت (یا اعمال محدودیت بر آن) هزینه این اقدام میتواند چنان افزایش یابد كه بر منافع آن بچربد و افراد ترجیح دهند در خانه بمانند.
در این وضعیت انبوهی از سفرهای موجود مرتفع خواهد شد. علاوه بر آن بسیاری از سفرهای به ظاهر ضروری دیگر فاقد توجیه اقتصادی خواهد شد و انجام نخواهد گردید. به عنوان مثال منشی ای را تصور كنید كه برای ماهانه ۱۵۰هزار تومان باید به شركتی در آن سوی تهران برود. برای او طی این مسیر ضروری است اما وقتی كه هزینه حمل و نقل چنان افزایش یابد كه دیگر برای این فرد رسیدن به محل كار صرف نكند، از انجام آن صرفنظر خواهد كرد. آیا این صرف نظر كردن لزوما بد است؟
آیا این امر كه برخی فعالیتهای اقتصادی به دلیل افزایش هزینههای حمل و نقل فاقد توجیه اقتصادی شوند امری مذموم و غیرقابل قبول است؟ پاسخ به این سوال منفی است بلكه باید گفت این تغییرات به معنی اصلاح ساختار اقتصادی متناسب با محدودیت منابع جامعه است. اقتصادی بودن یا نبودن فعالیتهای اقتصادی در رابطه مستقیم با میزان محدودیت منابع قرار دارد.
بنابراین اگر انجام یك فعالیت اقتصادی منوط به این باشد كه حجم غیرمتعارفی از منبع ارزشمند بنزین سوخته شود، روشن است كه این فعالیت اقتصادی باید تعطیل شود نه اینكه بنزین كه كالایی بسیار گران قیمت است به هر شكلی برای انجام این فعالیت از بین رود.
روشن است كه امروزه كاهش سفرهای ضروری از طریق افزایش خدمات الكترونیك و اینترنتی نیز میسر است.
در بسیاری از كشورهای دنیا بسیاری از فعالیتها از طریق اینترنت انجام میشود كه افزایش قیمت بنزین یا اعمال سهمیهبندی بر آن میتواند انگیزه بیشتری برای تسریع اینگونه اقدامات فراهم كند.
در مجموع باید گفت كه كاهش مصرف بنزین و كاهش ترافیك تنها با سیاستهای غیرقیمتی ممكن نخواهد بود بلكه باید سیاستهای قیمتی را نیز در نظر داشت و حتی توجه بیشتری به آنها معطوف كرد. از این رو تاكید بر سیاستهای غیرقیمتی به عنوان بدیلی برای سیاستهای قیمتی امری نادرست است كه معطوف به نتیجه مطلوب نخواهد بود.
این امر گاه چنان به افراط كشیده میشود كه اقدامهای درست دولت نیز انكار میشود و این با منطق حقیقتجویی سازگار نیست. در مواردی كه توده مردم از یك سیاست دولت نارضایتی دارند، زمینه خوبی برای همدلی توده مردم و این بخش از جامعه فراهم میشود. در رابطه با اجرای سهمیهبندی به اندازه كافی سخن گفته شده و نیاز به تكرار آن نیست كه این روش بهترین راهحل برای مشكل بنزین نبود اما به نوبه خود گامی به پیش محسوب میشود. اخیرا این دیدگاه از سوی تحصیلكردگان و بخشی از جامعه روشنفكری در میان توده مردم ترویج میشود كه افزایش قیمت بنزین یا سهمیهبندی وقتی اقدامی قابل قبول خواهد بود كه سیاستهای غیرقیمتی نظیر توسعه حمل و نقل عمومی به میزان كافی اجرا شده باشد. حال كه چنین اقدامی انجام نشده، بنابراین دیگر اقدام دولت مبنی بر عدم تداوم روش گذشته قابل توجیه نخواهد بود.
در پاسخ به چنین دیدگاهی باید گفت كه كاهش مصرف بنزین و كاهش ترافیك كه دو دغدغه مهم شهروندان به شمار میرود، اساسا از دو طریق امكانپذیر است:
۱) تغییر وسیله حمل و نقل؛
۲) تغییر تصمیم به جابهجایی.
در راه حل اول توصیه میشود كه افراد به جای استفاده از خودروی شخصی، از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده كنند.
لذا بنزین مصرفی بر روی تعداد بیشتری از افراد سرشكن شده و مصرف سرانه بنزین كاهش مییابد. به موازات آن ترافیك نیز كاهش خواهد یافت. این نكته حرف درستی است كه كسی با آن مخالفت ندارد. نكته دوم نكته حساسی است كه كمتر به آن توجه میشود و آن این است كه باید سیاستگذاریها به شكلی باشد كه بخشی از سفرهایی كه سابقا انجام میشد دیگر انجام نشود و شهروندان ترجیح دهند كه در خانه یا محل كار بمانند و از انجام سفرهای درون و برون شهری خودداری كنند.
این امر به معنی آن است كه نه تنها سفرهای غیرضروری به كلی منتفی شود بلكه بخشی از سفرهای موجود كه ضروری تلقی میشوند نیز غیرضروری و غیراقتصادی گردد. این امر از این طریق ممكن میشود كه هزینه انجام سفر بیش از منافع متصور برای عاملان اقتصادی شود. سادهترین روش برای این كار این است كه هزینه حمل و نقل از طریق افزایش هزینه سوخت چنان افزایش یابد كه دیگر انجام برخی سفرها توجیهناپذیر گردد.
به عنوان مثال شاید در برخی عصرهای روزهای بلند تابستان افراد هوس كنند كه با خانواده خود به تفرجگاههای درون یا اطراف شهر روند. حال با افزایش قیمت سوخت (یا اعمال محدودیت بر آن) هزینه این اقدام میتواند چنان افزایش یابد كه بر منافع آن بچربد و افراد ترجیح دهند در خانه بمانند.
در این وضعیت انبوهی از سفرهای موجود مرتفع خواهد شد. علاوه بر آن بسیاری از سفرهای به ظاهر ضروری دیگر فاقد توجیه اقتصادی خواهد شد و انجام نخواهد گردید. به عنوان مثال منشی ای را تصور كنید كه برای ماهانه ۱۵۰هزار تومان باید به شركتی در آن سوی تهران برود. برای او طی این مسیر ضروری است اما وقتی كه هزینه حمل و نقل چنان افزایش یابد كه دیگر برای این فرد رسیدن به محل كار صرف نكند، از انجام آن صرفنظر خواهد كرد. آیا این صرف نظر كردن لزوما بد است؟
آیا این امر كه برخی فعالیتهای اقتصادی به دلیل افزایش هزینههای حمل و نقل فاقد توجیه اقتصادی شوند امری مذموم و غیرقابل قبول است؟ پاسخ به این سوال منفی است بلكه باید گفت این تغییرات به معنی اصلاح ساختار اقتصادی متناسب با محدودیت منابع جامعه است. اقتصادی بودن یا نبودن فعالیتهای اقتصادی در رابطه مستقیم با میزان محدودیت منابع قرار دارد.
بنابراین اگر انجام یك فعالیت اقتصادی منوط به این باشد كه حجم غیرمتعارفی از منبع ارزشمند بنزین سوخته شود، روشن است كه این فعالیت اقتصادی باید تعطیل شود نه اینكه بنزین كه كالایی بسیار گران قیمت است به هر شكلی برای انجام این فعالیت از بین رود.
روشن است كه امروزه كاهش سفرهای ضروری از طریق افزایش خدمات الكترونیك و اینترنتی نیز میسر است.
در بسیاری از كشورهای دنیا بسیاری از فعالیتها از طریق اینترنت انجام میشود كه افزایش قیمت بنزین یا اعمال سهمیهبندی بر آن میتواند انگیزه بیشتری برای تسریع اینگونه اقدامات فراهم كند.
در مجموع باید گفت كه كاهش مصرف بنزین و كاهش ترافیك تنها با سیاستهای غیرقیمتی ممكن نخواهد بود بلكه باید سیاستهای قیمتی را نیز در نظر داشت و حتی توجه بیشتری به آنها معطوف كرد. از این رو تاكید بر سیاستهای غیرقیمتی به عنوان بدیلی برای سیاستهای قیمتی امری نادرست است كه معطوف به نتیجه مطلوب نخواهد بود.
علی سرزعیم
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست