دوشنبه, ۱۴ آبان, ۱۴۰۳ / 4 November, 2024
مجله ویستا

پدرسالاری جدید


پدرسالاری جدید
تبیین مفهوم پدرسالاری جدید و مبانی نظری بحث در فصل اول ارائه می شود. پدرسالاری جدید نوعی شکل بندی اجتمای است مبتنی بر رابطه پدرانه بین حاکم و مردم که شکل قدرت عمودی، از بالا به پایین اعمال می شود و سنتهای جامعه آنها را تقویت می کند. این وضعیت در پدرسالاری جدید نیز با وام گرفتن برخی از نمودهای مدرنیته و دنبای جدید، به نوعی تقویت نیز شده است. در مواجهه با دنیای جدید و مدرنیته ساختارهای پدرسالارانه جهان عرب به جای تغییر و تبدیل و یا نوسازی ، تنها تقویت شده و در اشکالی ناقص و از ریخت افتاده و "نوسازی شده" حفظ گردیده است.
پدرسالاری جدید هم از منظر مدرنیته و هم از لحاظ سنت پرستی، نه مدرن است و نه سنتی. هم ویژگیهایی از جامعه سنتی در آن است و هم برخی نمودهای جامعه مدرن را دارا است. بین حکمران و توده، بین پدر و فرزند، تنها رابطه عمومی وجود دارد. در هر دو زمینه ، اراده پدری اراده مطلق است که هم در جامعه و هم در خانواده از طریق یک اجتماع مبتنی بر مراسم و تشریفات و اجبار وارد عمل می شود. جنبه مدرن و پدرسالار (سنتی) با دوگانگی خاصی، در اتحادی تناقض آمیز با هم همزیستی دارند. این جامعه اینکه دارای هم ظواهر و آرایه های خارجی و ظاهری مدرنیته است ، فاقد نیروی درونی، سازمان و آگاهی که ویژگی شکل بندی های حقیقتا مدرن است ، است. نوسازی هم که صورت گرفته فقط مکانیزمی برای ارتقای توسعه نیافتگی اجتماعی است که به نوبه خود ساختارها و آگاهی نامتجانس ، سنتی و شبه عقلانی خاص جامعه پدرسالار جدید را بازتولید می کند.
به گزارش "مهر"، به عنوان نمونه می توان در برخی مقولات جامعه مدرن یا مدرنیته را با جامعه سنتی یا پدرسالار مقایسه کرد. در زمینه دانش ، مدرنیته مبتنی بر عقل ولی جامعه پدرسالار مبتنی بر اسطوره و اعتقاد است.
روابط اجتماعی در مدرنیته افقی در حالی که در پدرسالار عمودی و یکطرفه است . قشربندی اجتماعی در اولی مبتنی بر طبقه ولی در دومی مبتنی بر خانواده ، طایفه و یا فرقه است.
بن و اساس بحث کتاب همان چیزی است که به طور خلاصه آورده است. مبتنی بر همین مبانی نظری ، نویسنده مباحث مختلفی را ارایه می کند و در یک دید تاریخی انواع پدر سالاری را بر شمرده و بیان می کند. رابطه ناسیونالیسم، امپریالیسم، بنیادگرایی و موقعیت زنان در یک جامعه پدر سالار ازجمله موضوعاتی است که به آنها توجه شده است.
مشخص است که نویسنده کتاب همانطور که خود مدعی است از موضع نقد رادیکال به جامعه پدر سالار نگاه می کند در واقع در صدد نقد ونفی وضع موجود است. مطمئنا زمانی که وضع موجود به نحوی رادیکال نقد و نفی می شود می بایست وضعیتی ایده ال و جایگزین ارایه شود.
نویسنده اذعان می کند که نمی توان خیلی آرمانی با این مقوله برخورد کرد. به نظر وی رویکردهایی آزمایش شده توسط روشنفکران و مبارزان جامعه عرب از جمله رویکردهای ناسیونالیستی سوسیالیستی و بنیاد گرایی جز ترویج خشونت نتایج چندانی به ارمغان نیاورده اند. حتی به نوعی همانطور که قبلا گفته شده به نوعی پدر سالاری جدید را تقویت نیز کرده اند. بنابراین چه باید کرد؟ مولف معتقد است رویکردهای انقلابی و مبتنی برخشونت جوابگو نیست حتی شاید به نوعی نقض غرض باشد. توجه به دگرگونی و تحول درسه حوزه زیر بنای مادی (توسعه اقتصادی) نهادهای اجتماعی (تحولات نهاد خانواده) و در عمل رویه سیاسی نقد وموضع موجود یک امر ضروری و حیاتی است تا بتواند آگاهی تازه ای را عرضه بدارد این وظیفه بر عهده روشنفکران گروههای سازمان یافته کارگران زنان (به نقش آنها بیشتر تاکید می شود) دانشجویان و گروهها واحزاب سیاسی نوگرا است وفصل مشترک همه آنها نیز تاکید بر حقوق بشر و آزادی های انسانی باشد. این دیدگاه هر چند در بادی امر با نگاهی به وضعیت جوامع سنتی عرب با نوعی نا امیدی و بدبینی همراه باشد اما بهتر است درکنار بدبینی عقل به خوشبینی اراده بیشتر توجه کنیم.
کتاب "پدر سالاری جدید" با تکیه بر رویکرد مارکسی و وبری سعی می کند نوعی تحلیل و تبیین واقع بینانه از جامعه عرب ارایه دهد و به نظر می رسد تا حدی دراین زمینه نیز موفق بوده است. باتوجه به اینکه شناخت جامعه ایرانی ازکشورهای همسایه و خاورمیانه درمقایسه با اندیشه اروپایی بسیار کم است کتابهایی ازاین دست جهت آشنایی بیشتر فرصت خوبی را فراهم می کنند.
سید ابوالحسن توفیقیان