یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


ده روزه مشـکل مسکن را حـل می‌کنـم، هو!


ده روزه مشـکل مسکن را حـل می‌کنـم، هو!
جوانان جویای نام و با استعداد در هر حرفه‌ای هر روز به جامعه معرفی می‌شوند، چه در ورزش،چه در علم، هنر و... یکی از این جوانان با استعداد که به لهجه‌های مختلف صحبت می‌کند، محمد امیری‌مهر است که با نقش «دوم» در مجموعه چارخونه این روزها چهره شده، خیلی‌ها که بیننده این سریال هستند، تصور می‌کنند او ایرانی نیست، « دوم» بچه شهرک غرب تهران است، در زندگی واقعی‌اش خالی‌بند نیست، اما مادرش می‌گوید: بچه که بود بسیار شیطان بود، فرزند چهارم خانواده است و به خانواده‌اش عشق می‌ورزد. به‌طور تصادفی وارد این حیطه شده و ابتدا توسط یک آشنای خانوادگی، دستیار صدا شد و سپس توسط سروش صحت کشف شد... او بیشتر دیالوگ‌هایش را خودش می‌نویسد، به قول برادرش به خوبی «خالی‌بندی»‌ها در ذهنش نقش می‌بندد و آنها را بر زبان می‌آورد.
در یک جمعه پاییزی مهمان او و خانواده‌اش بودیم. سعی کردیم، گفتگویی خلاصه و البته کامل به چاپ برسانیم چون که «دوم» حرف‌های زیادی برای گفتن داشت، هرگاه که پاسخ پرسش‌های ما را می‌داد، نمی‌توانستیم تصور کنیم که گفتگوهایش واقعیت دارد، به قول معروف خالی‌بندی می‌کند یا نه، اما زمانی که به ما گفت: مشکل مسکن را ده روزه حل می‌کند، به خودمان گفتیم واقعا می‌شود، تو چشم ما نگاه کرد و گفت: می‌شود، هو!
▪ یک بیوگرافی کامل، بدون خالی‌بندی؟
ـ امیری مهر: (می‌خندد)، پدرم بازنشسته ارتش و مادرم خانه دار هست. پنج فرزندیم، دو خواهر و سه برادر. من فرزند چهارم خانواده، پس از یک برادر و دو خواهر هستم...
در سیزدهم دی‌ماه سال ۱۳۶۲، ساعت چهار صبح در بیمارستان آزادی تهران به دنیا آمدم، برادر بزرگم لیسانس کامپیوتر است، یکی از خواهرانم لیسانس علوم آزمایشگاهی دارد و خواهر دیگرم، هم لیسانس مامایی دارد هم فوق لیسانس مترجمی زبان آلمانی است. برادر کوچکترم در رشته مواد و سرامیک تحصیل می‌‌کند. خود من هم دیپلم ریاضی فیزیک و دانشجوی برق الکترونیک دانشگاه آزاد هستم که دو ترم مرخصی گرفتم، رشته تحصیلی‌ام خیلی سنگین است شاید تغییر رشته بدهم و بروم مترجمی زبان انگلیسی بخوانم. پس از دیپلم در کنکور پذیرفته نشدم، از این رو به سربازی رفتم و در نیروی هوایی خدمت خود را گذراندم. پس از سربازی، در کنکور پذیرفته شدم، اما دلم می‌خواست با مدرک لیسانس، سربازی بروم.
▪ با هنر آشنایی داشتی؟
ـ امیری‌‌مهر: در دوران دبیرستان، تئاترهای مدرسه‌ای کار می‌‌‌کردم، تا همین حد اما تنبک را به صورت حرفه‌ای می‌نوازم و گاهی‌اوقات متن هم می‌نویسم که همین متن‌ها در چارخونه کمک حالم شد، ضمن این‌که به عنوان مجری طنز هم در مراسم ارگانی حضور داشتم، «علیرضا نوروزیان» که آشنای خانوادگی من است، سال‌هاست که صدابردار است و مدیر صدابرداری طنز چارخونه هم است. مرا هم به عنوان دستیار صدا، سر این کار برد، در قسمت‌های اولیه این مجموعه نقش کوتاهی را ایفا کردم، فروشنده‌ ماشین بودم، اما این که «دوم» نقشی ثابت شود، از یک شوخی شروع شد... پس از این که جواد رضویان با این نقش وارد چارخونه شدم پشت صحنه در حال شوخی با بچه‌ها بودم و می‌خندیدم، از آن‌جا که تمامی لهجه‌های مختلف را می‌توانم صحبت کنم، در حال سرگرم کردن بچه‌ها بودم، سپس با جواد رضویان به این لهجه صحبت کردم و او هم می‌خندید، نگو که سروش صحت از اتاق دیگر صدای ما را می‌شنید، پس از چند دقیقه به ما ملحق شد و گفت: محمد یادم باشد، چند سکانس برای تو داشته باشم، زمانی که اولین سکانس را بازی کردم، فکر نمی‌کردم که این نقش ادامه دار باشد که البته این‌گونه شد. و پس از ماه رمضان این نقش پررنگ‌تر شد!
ـ امیری مهر: بله، دقیقا همین‌‌طور است، الان می‌بینم که تعدادی از بینندگان با لهجه من صحبت می‌کنند و در کوچه و خیابان با یکدیگر شوخی می‌کنند، خوشحالم که این نقش مورد توجه قرار گرفت و می‌توانم مردم را بخندانم، که جا دارد از آقایان سروش صحت، چگینی و همچنین نوروزیان تشکر کنم همچنین بازیگران بزرگ طنز که در چارخونه هستند و حضورم را پذیرفتند
▪ شنیدیم که متن‌ها را خودت می‌نویسی؟
ـ امیری مهر: نه همیشه این‌‌طور نیست، اما بیشتر خالی‌بندی‌های دوم را من می‌نویسم و سروش صحت آنان را بازخوانی و اصلاح می‌کند، در واقع از ذهنم خیلی استفاده می‌کنم سعی می‌کنم روزنامه زیاد بخوانم تا اطلاعاتم به روز باشد، سعی می‌کنم از اتفاقاتی که در زندگی روزمره مردم می‌افتد، الهام بگیرم. برای مثال یک شب در حال مطالعه بودم که ناخودآگاه ساختن متروی تهران آن هم در طول سه روز، به ذهنم خطور کرد یا این‌که برج میلاد را بیست روزه می‌سازم.
▪ یادته پارسال اکبر میثاقیان مربی راه‌آهن می‌خواست خودش را از برج میلاد به پایین پرت کند؟
ـ امیری مهر: برای آن هم فکر کردم یک استخر زیر آن ساخته تا اکبر آقا داخل آن سقوط کند.
▪ خیلی‌ها فکر می‌کنند، ایرانی نیستی چرا؟
ـ امیری مهر: به خود من هم گفته‌اند، باورشان نمی‌شود، شاید به این خاطر باشد که لهجه را به درستی ادا می‌کنم و دیالوگ‌ها را روان می‌گویم، اما من بچه تهرانم.
▪ بچه بودی، خیلی خالی می‌بستی؟
ـ امیری مهر: نه اصلا، اسمم بد در رفته، اتفاقا خیلی رک هستم و هنوز هم روندم در زندگی همین است. ▪ چه شد که نامت دوم شد؟
ـ امیری مهر: قرار بود، این نقش ابتدا نام دیگری داشته باشد. جرعه، لاجورد، غفران، که سروش صحت نپذیرفت. به یاد سرایدار منزل خودمان افتادم که نامش «اول» است، به صحت گفتم و او قبول کرد، اما نامش را «دوم» گذاشت و این شد که شخصیت «دوم» شکل گرفت.
▪ فکر می‌کردی روزی بازیگر طنز شوی؟
ـ امیری مهر: راستش نه، همان‌طور که گفتم تصادفی وارد این حیطه شدم، گرچه از کودکی عاشق بازیگری در وادی طنز بودم. سال‌ها قبل که ساعت خوش پخش می‌شد، من یازده سال بیشتر نداشتم، برایم جای بسی افتخار است که مقابل حمید لولایی بازی می‌کنم. در ابتدای حضور، تصورم این بود که نکند، بازی دوستان را هم خراب کنم، از مقابل دوربین قرار گرفتن هراس نداشتم، با دوربین آشنا بودم اما استرس داشتم که نقش‌های بازیگران مقابلم را خراب نکنم که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.
▪ از خالی‌هایی که می‌گویی، خودت خنده‌ات نمی‌گیرد؟
ـ امیری مهر: چرا، به‌خصوص این‌که به رضویان گفتم، واستا تا برم یک سفینه اجاره کنم، بیام. خودم خنده‌ام گرفت، آن دیالوگ فی‌البداهه به ذهنم خطور کرد و عنوان کردم.
▪ در زندگی آدم شاد و شوخی هستی؟
ـ امیری مهر: سعی می‌کنم به دیگران انرژی مثبت منتقل کنم، به قول قدیمی‌ها دو روز دنیا را نباید سخت گرفت، باید قدر لحظات با هم بودن را دانست، بله، من آدم شوخ و شادی هستم، چه در خانواده و چه در بین دوستان و آشنایان...
▪ پس از چارخونه، چه آینده‌ای را برای خودت پیش‌بینی می‌کنی؟
ـ امیری مهر: به این موضوع خودم هم فکر می‌کنم، راستش را بخواهید، نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد، اما هر چه خدا بخواهد همان می‌شود و به آن راضی هستم. بعضی وقت‌ها هم به خودم می‌گویم، شاید چارخونه مسیر زندگی هنری‌ام را تغییر دهد، دلم می‌خواهد این حرفه را ادامه بدهم. گرچه دلم نمی‌خواهد یک شبه ره صد ساله بروم، باید پله‌پله بالا بروم و سختی‌های زیادی را تحمل کنم.
▪ گفتی از کودکی به هنر علاقه داشتی، پس چرا رشته دانشگاهیت مهندسی شد؟
ـ امیری مهر: دلم می‌خواست تئاتر بخوانم، اما پدرم دوست داشت من مهندس بشوم و این شد که برق و الکترونیک را انتخاب کردم.
▪ ورزش هم می‌کنی؟
ـ امیری مهر: مثل خیلی از بچه‌های ایرانی، نوجوان که بودم فوتبال، در پست دفاع بازی می‌کردم، اما یک روز کشکک زانویم آسیب‌ دید و نتوانستم فوتبال بازی کنم، از این‌رو به رشته پاورلیفتینگ و پس از آن بدنسازی رو آوردم.
▪ دروغ که نمی‌گویی؟
ـ امیری مهر: خیالتان راحت باشد، تازه مدیران استقلال به من پیشنهاد مربی‌گری در استقلال را داده‌اند که قبول نکردم، افشین قطبی هم گفت: به عنوان یکی از دستیارانش باشم، اما این‌کار را برای خودم کوچک دانستم. من تنها به سرمربی‌‌گری فکر می‌کنم، البته جای ناصر حجازی نه، چون وجدانم اذیتم می‌کند.
▪ نظر «دوم» درباره فوتبال چیست؟
ـ امیری مهر: وضعیت فوتبال روز به روز بهتر می‌شود، چند سالی است که وضع بدین‌گونه است.
▪ وگرانی مسکن؟
ـ امیری‌ مهر: ده روزه مشکل مسکن را حل می‌کنم، کافی است به من اعتماد کنند.
▪ دانشگاه؟
ـ امیری مهر: دیوارهای دانشگاه را برمی‌دارم.
▪ ازدواج؟
ـ امیری مهر: با ده هزار تومان ازدواج می‌کنم، پنج هزار تومان خانه اجاره می‌کنم و پنج هزار تومان هم خرج مراسم ؟
▪ حمید لولایی؟
ـ امیری مهر: با هم رفتیم کلاس‌های بازیگری ثبت‌نام کردیم، باور نمی‌‌کنید!
▪ جواد رضویان؟
ـ امیری مهر: نمی‌دانم چرا وقتی روبه‌روی من بازی می‌‌کند، دچار استرس می‌شود (می‌خندد)
▪ امیری مهر را تعریف می‌کنی؟ خواهشا راستش را بگو؟
ـ امیری مهر: همیشه می‌خندم، در جمعی که حضور دارم همه سعی می‌کنند تا از گفتار من بخندند. سعی می‌کنم انرژی مثبت انتقال بدهم، روابط عمومی‌‌ام خوب است، با همه روراستم، از طرفی خیلی زود رنجم، از کسی که به من نارو بزند، دلخور می‌شوم. از نامردی خوشم نمی‌آید، اما کینه‌ای هم نیستم، دیر عصبانی می‌شوم و زود همه چیز را فراموش می‌کنم، در کل فرد درون‌گرایی هستم.
▪ حالا که بازیگر شدی، صدابرداری را رها خواهی کرد؟
ـ امیری مهر: من هنوز بازیگر نشدم و اول راهم، دلم می‌خواهد نقش‌های دیگر را هم تجربه کنم، حتی نقش‌های جدی، تصورم این است که از پس آنها بر بیایم، همان‌طور که سروش صحت استعداد مرا کشف کرد، امیدوارم کارگردان‌های دیگری هم پیدا شوند تا دیگر زوایای شخصیتی مرا پیدا کنند چون به بازیگری عشق می‌ورزم و از آرزوهای دوران کودکی‌ام است، صدابرداری را هم در کنار بازیگری ادامه خواهم داد.
▪ برخورد خانواده با تو، پس از پخش چارخونه چطور بود؟
ـ امیری مهر: می‌گویند درجه خالی‌بندی‌ام بیشتر شده، حتما به یاد دارید زمانی که دو نفر با هم صحبت می‌کردند و یکی‌شان خالی می‌بست، آن دیگری می‌گفت: فیلم بازی نکن، حالا من دارم فیلمش را بازی می‌کنم، یعنی در نقش یک خالی‌بند.
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید