پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا


پرونده کوچک خوشبختی!


پرونده کوچک خوشبختی!
جنجال با موضوع ازدواج موقت گره خورده، لازم هم نیست نمونه تاریخی بیاوریم؛ كافی است در یك جمع چند نفره این بحث را مطرح كنید تا به ویژگی جنجالی بودن این موضوع پی ببرید.
برای همین واكنش‌های بعد از اظهار نظر وزیر كشور درباره ترویج با جسارت ازدواج موقت، اصلا چیز عجیب و غیر منتظره‌ای نبود. البته بیشتر منتقدان با خود ازدواج موقت مشكلی ندارند، با ترویج آن در جامعه و تبلیغ برای این موضوع مخالف هستند. ما در این چند صفحه خواستیم دور از این جنجال‌ها، با رفتن به سراغ نمونه های واقعی، به تصویر واقعی‌تری از وضعیت ازدواج موقت در جامعه امروز برسیم.
● ۲۰۰ هزار نفر در صف
اینترنت و خصوصا وبلاگ‌ها، چند سالی است كه به یكی از ابزارهای اصلی ترویج ازدواج موقت تبدیل شده است. یكی از نام‌هایی كه در این وبلاگ‌ها و سایت‌ها زیاد به چشمتان می‌خورد، حمید توكلی كرمانی است كه خودش خیلی از وبلاگ‌های ازدواج موقت را راه انداخته و در گسترش این موج مجازی، نقش اساسی داشته. شاید تصور بكنید كه با مرد سن و سال‌داری روبه‌رو هستید ولی حمید فقط ۱۹ سال دارد.
نزدیك ۲ سال است كه دارد در زمینه ترویج ازدواج موقت كار می‌كند و دست خیلی‌ها را در دست هم گذاشته است.
ولی خودش هنوز ازدواج موقت نكرده است؛ «موارد زیادی بود ولی نمی‌خواستم با استفاده از سایت خودمان اقدام كنم؛ چون شاید این ذهنیت پیش می‌آمد كه ما داریم برای نفع خودمان این كارها را می‌كنیم و حتی یك دید منفی نسبت به ازدواج موقت پیش می‌آمد».
البته او تا آخر تابستان می‌خواهد كار را تمام كند تا بالاخره خودش هم به حرف‌هایش عمل كند؛ «من دنبال ازدواج موقتی هستم كه مقدمه ازدواج دائم باشد؛ یعنی اگر دو طرف ببینند روابط عاطفی‌شان به هم می‌خورد، با هم ازدواج دائم كنند».
● اولین فرمان
«چیزهایی درباره ازدواج موقت شنیده بودم. مثلا وقتی در خطبه عقد می‌شنیدم كه شما را به عقد دائم هم در می‌آوریم، می‌فهمیدم كه یك موقتی هم حتما باید باشد ولی فكر می‌كردم یك چیز خاص است برای افراد خاص و با كلی محدودیت.
ولی وقتی رفتم احكام ازدواج موقت را در رساله خواندم، فهمیدم ساده‌تر از این حرف‌هاست.» همان موقع یك سؤال برای حمید پیش می‌آید؛ «محیط راهنمایی و دبیرستان را حس كرده بودم و می‌دانستم كه گاهی از نظر جنسی آلوده است؛ مثلا بیشتر تكه‌ها و خنده‌ها درباره مسائل جنسی است.
این سؤال برایم پیش آمد كه چرا با وجود ازدواج موقت، وضعیت این‌طوری است؟». در همین حال و احوال در و تخته جور می‌شود؛ «فردایش رفتم دبیرستان و یكی از هم مدرسه‌ای‌هایم پیش من آمد. من عضو شورای دانش‌آموزی و شورای بسیج و هیات مركزی انجمن اسلامی بودم و ارتباطم با بچه‌ها از همه بیشتر بود.
سؤالات شرعی را هم معمولا از من می‌پرسیدند. آن هم‌مدرسه‌ای‌ام پرسید من با دختر خاله‌ام می‌خواهم ازدواج كنم ولی پدر و مادرمان راضی نیستند كه الان ازدواج دائم كنیم، با این وضع ما می‌توانیم مثلا دست هم را بگیریم یا با همدیگر شوخی كنیم؟ گفتم نه، همه‌اش حرام است.
گفت پس ما چی كار كنیم؟ گفتم ازدواج موقت بكنید». پدر و مادر دختر اجازه می‌دهند و این ازدواج موقت انجام می‌شود.
حمید كه انگار از این قضیه حسابی انرژی گرفته، رساله را بر می‌دارد و پیش مدیر دبیرستان می‌رود تا از صفحه ازدواج موقت كپی بگیرند و روی تابلوی اعلانات بزنند؛ «اول یك‌كمی آرام و ملایم صحبت كرد تا من توجیه شوم اما دید انگار من توجیه نمی‌شوم.
برای همین گفت جلسه‌ای با حضور انجمن اسلامی و شورای دانش‌آموزی تشكیل شود و هر چه آنها تصمیم بگیرند قبول است. همه بچه‌ها موافق بودند ولی آن‌قدر جسارت نداشتند كه رو در روی مدیر از ازدواج موقت دفاع كنند».
جلسه ظاهرا به ضرر حمید تمام می‌شود ولی این بحث به گوش همه بچه‌های دبیرستان می‌رسد و جنبش ازدواج موقت حمید توكلی كرمانی از همان جا كلید می‌خورد.
● موقت اینترنتی
فعالیت او از پاییز۸۴ وارد فاز جدیدی می‌شود؛ تبلیغ ازدواج موقت در وبلاگ‌ها؛ «اصلا قرار نبود این‌قدر گسترده بشود. من فقط می‌خواستم چند تا مطلب با موضوع ازدواج موقت را توی وبلاگ بگذارم؛ یك وبلاگ هم برای همسریابی درست كردم؛ خیلی ساده بود، توی همان كامنت‌ها مشخصاتشان را می‌گفتند.
فقط می‌خواستم بگویم كه با كارهای عملی هم موافق هستم». ولی كار حسابی بازتاب پیدا می‌كند و در فروردین ماه۸۵ به اوج خودش می‌رسد؛ «كم‌كم رتبه وبلاگ من بالا رفت و پنجم و چهارم و بعد هم اول شد.
تعداد بازدید‌های روزانه مجموع وبلاگ‌ها به ۳۵هزارتا رسید. تقریبا موج این وبلاگ‌ها به خاطر وبلاگ من به راه افتاد».در همان فروردین۸۵، كارش را با یكی از روحانیون كرجی برای همسریابی شروع می‌كند؛ «ایشان خودشان قبلا در این زمینه كار می‌كردند، من كارشان را اینترنتی كردم».
آمارهای عجیب و غریبی هم می‌دهد، مثلا می‌گوید در وبلاگشان، ۲۰۰هزار نفر برای ازدواج موقت ثبت‌نام كرده بودند؛ ۱۳درصد خانم و بقیه آقا. در بینشان یك دختر ۱۴ساله هم بوده است ولی آنها فقط توانسته‌اند به ۵هزار تقاضا رسیدگی كنند و نتیجه‌اش هم ازدواج موقت حدود ۱۵۰۰ زوج بوده. تاكید هم می‌كند كه پارتی‌بازی نداریم و دوست و آشنا فرقی نمی‌كند، همه به نوبت.
همه‌جوره هم داشته‌اند؛ از زنان بیوه با مهریه‌های ماهی ۲۰۰هزار تومان بگیرید تا دختر و پسر جوان با مهریه ۱۰۰۰تومان؛ «۲ روز بعد از اینكه این آمار را دادیم، وبلاگ‌ها فیلتر شد.
علاوه بر آمار، شماره حساب هم داده بودیم برای جمع‌آوری كمك‌های مردمی برای راه‌اندازی سایت. با اینكه وبلاگ‌ها فیلتر شد ولی تا الان ۸۵۰هزارتومان خرج سایت را از همین حساب داده‌ایم».
● مشكل اجتماعی است
تك‌تك اعضای خانواده حمید - از عمه و عمو و خاله و دایی بگیرید تا خواهر و پدر و مادرش - با این قضیه مخالف بودند و هستند؛ «خانواده‌ام اردیبهشت۸۵ متوجه شدند. آن موقع دیگر توی محل و مسجد، همه متوجه شده بودند و می‌ترسیدم توی مسجد مثلا به پدرم چیزی بگویند. گفتم خودم بگویم بهتر است». ولی حمید با این مخالفت‌های خانواده و دوستان و آشناها و غریبه‌ها كاری ندارد و كار خودش را می‌كند.
می‌گوید حتی تهدید به مرگ هم شده است! با چنین اعتماد به نفسی اصلا عجیب نیست كه این حرف‌ها را درباره اظهارنظر وزیر كشور درباره ازدواج موقت بزند. «حرف‌های آقای پورمحمدی با اینكه اهمیت دارد ولی صحبتی نیست كه از یك جایی به ذهن ایشان رسیده باشد.
این انعكاس یك حركت مردمی است كه در اینترنت و جاهای دیگر شروع شده». او می‌گوید بعد از این مدت، دیدگاهش هم نسبت به موانع ازدواج موقت در جامعه ما عوض شده است؛ «قبلا فكر می‌كردم كه مردم نمی‌دانند چنین چیزی در اسلام هست ولی حالا فهمیده‌ام مشكل دینی نیست، مشكل اجتماعی است».
● هر كس ساز خودش را می‌زند
توی وبلاگ‌های ازدواج موقت آدم‌های جورواجور پیغام می‌گذارند. با چند نفر از این آدم‌ها تماس گرفتیم تا ببینیم حرف حسابشان چیست. طبیعی است كه برای به حرف كشیدنشان مجبور شدیم نقش بازی كنیم.
این دو گفت‌وگوی تلفنی را بخوانید تا دستتان بیاید كه ملت در این دنیای مجازی دنبال چه چیزهایی می‌گردندو اغلب چه تصوراتی از این موضوع دارند.
▪ شاید برای ازدواج دائم پا پیش بگذارم
پیغام داده «من پسری۲۳ساله هستم، ساكن تهران و حاضر به ازدواج موقت هستم» و بدون نام، از خودش شماره موبایلی گذاشته. تا آخر تلفن، اسم و شماره‌ای از طرفش نمی‌گیرد و از سر بی‌تجربگی هیچ سؤالی در مورد سن، وضعیت تأهل و سلامت كسی كه می‌خواهد هم‌خانه‌اش بشود، نمی‌پرسد.
می‌خواستم شرایطتان را در مورد ازدواج موقت بدانم. تلفنتان را توی یك وبلاگ گذاشته بودید.
شرایط شما چیه؟ من تجربه اولم است. شما بگویید شرایطتان را.
شما چی می‌خواهید بدانید؟ بپرسید.
بگویید چطوری می‌شود این ازدواج سر بگیرد، مدتش چقدر باشد؟
مدتش زیاد برایم فرقی نمی‌كند. بیشتر به طرفم بستگی دارد؛ به اینكه چقدر بتوانیم با هم ارتباط برقرار كنیم.
چقدر مهریه می‌خواهید؟
ماهی ۲۰۰تومان.
جایش كجا باشد؟
شما كجا می‌خواهید ببرید؟
برای جا شاید یك مقداری مشكل داشته باشم. موقتا یك جایی را دارم ولی نه اینكه دائم باشد. (مكث) من یك اتاق دارم. نمی‌شود بگویی خانه. كف‌اش موكت دارد.
ببخشید، شما شغلتان چی است؟
آزاد... یك مغازه هست كه كار می‌كنم؛ مغازه مواد غذایی.
سنتان را درست نوشته بودید توی وبلاگ؟
۲۴ سالم است؛ متولد۶۲.
خانواده‌تان مشكلی ندارند اگر بخواهید جدا زندگی كنید؟
این‌طوری نیست كه بتوانم به طور كامل جدا بشوم... ولی نه، مشكلی ندارند چون من از ۸ صبح تا ۴ و ۵ بعدازظهر سر كارم.
یعنی خانواده‌تان را نمی‌خواهید در جریان بگذارید؟
نه خب، می‌توانند باشند، می‌توانند نباشند. هیچ مشكلی ندارد.
می‌خواهید بگویید برای آنها فرقی نمی‌كند؟
آنها بیشتر خانواده مذهبی‌ای هستند. به قول خودشان مسئله شرعی باشد، هیچ مشكلی ندارد.
پس چرا می‌گویید نمی‌توانید خانواده‌تان را به طور كامل ترك كنید؟
ببینید، اگر قرار باشد من به طور كامل جدا بشوم شرایط فرق می‌كند. می‌خواهم ببینم شرایط شما چطوری است. شما جایی را دارید؟
منظورتان چیست؟
واقعیت این است كه چند ماه پیش – قبل از شما – خانمی زنگ زدند. این خانم از خودشان خانه داشتند. می‌خواستند من بروم خانه‌شان . به همین دلیل پرسیدم كه شما شرایطتان چطوری است. چون من نمی‌توانم یك طبقه جدا بگیرم.
پس جریان آن یك اتاق چی بود؟
به من یك خانه پدری به ارث رسیده كه طبقه پایینش را اجاره داده‌ام. طبقه بالای آن هم یك اتاق هست كه برای كنكور می‌رفتم آنجا درس می‌خواندم؛ یك اتاق ۸ - ۷ متری كه یك دستشویی توالت دارد و یك آیینه توالت، همین.
نمی‌دانم چرا شما اصلا نگفتید چه‌جور شخصی می‌خواهید؟ چه سنی؟ مطلقه یا...؟
سن تا ۳۵ خوب است. شرایط موقتی است دیگر، ولی نمی‌خواهم رابطه یك طرفه باشد. برایم مهم است كه به شكل دوستی باشد. واقعیتش را بخواهید من آدم تنهایی‌ام. دوست هم زیاد دارم ولی با هیچ كدامشان راحت نیستم. به جان خودم، آدم خیلی مذهبی و خشكی نبودم. دلم می‌خواهد طرف مقابلم هم، نه آدم خیلی بسته‌ای باشد، نه آدم خیلی بازی.
حتی اینكه طرفتان تجربه چندمش باشد هم برایتان مهم نیست؟
نه، فكر نمی‌كنم اگر تجربه‌های دیگری داشته، اتفاق خاصی برایش افتاده باشد؛ چه‌بسا شاید دلیل خاص خودش را داشته. حتی یادم رفت بگویم كه اگر از طرفم خوشم بیاید، شاید برای ازدواج دائم هم پاپیش بگذارم.
▪ هرچی كه شما بخواهید
خودش را توی وبلاگ این‌طوری معرفی كرده: «شایان، ۲۶ ساله. قد: ۱۸۷، وزن ۷۸. پوست: سفید، مو: بور، چشم: سبز. برای شغلم ۳ روز در هفته قم هستم و ۴ روز تهران».
آخرش یك شماره موبایل گذاشته با پیش‌شماره تهران. با اینكه تاریخ یادداشت مال یك سال پیش است، می‌گوید: «این اولین تماس بعد از آن پیغام است».
سلام. آقای شایان؟
(سكوت)
من تلفنتان را از یك وبلاگ «ازدواج موقت» برداشتم.
یادم نمی‌آید. شما از تهران تماس می‌گیرید؟
بله. می‌شود شرایطتان را بگویید؟
شرایط را شما باید تعیین كنید. شما مطلقه هستید؟
بله. برای ازدواج موقت پیغام گذاشته بودید؟ ننوشته بودید برای چی.
هرچی كه شما بفرمایید، هرچی كه شما بخواهید. باید یك جلسه همدیگر را ببینیم و صحبت كنیم.
من مسیحی هستم. این برای شما فرقی می‌كند؟
فكر نكنم فرق داشته باشد!
اگر برای ازدواج‌موقت می‌خواهید، باید این مهم باشد برایتان، درسته؟
ممكن است همه این حرف‌ها را حضوری بزنیم؟
باید چیزهای كلی را بدانیم. شاید اصلا شرایط كلی‌مان به هم نخورد، نگفتید؟
برای من هیچ فرقی نمی‌كند.
● نمای نزدیك یك زندگی
چرا فكر می‌كنید كسانی كه ازدواج موقت كرده‌اند آدم‌های عجیب و غریبی هستند؟ خیلی از آنها برای این كارشان دلایل خاصی دارند، دلایلی كه حتما از نظر خودشان منطقی و قابل دفاع است.شنیدن داستان زندگی كسانی كه از این سبك زندگی احساس رضایت می‌كنند، جالب است. اینجا با ۲ نفری كه ازدواج موقت كرده‌اند حرف زده‌ایم. با یك خانم و یك آقا.
▪ آقایی كه ازدواج موقت كرده
اسمش رضا است. ۲۵ سال دارد و ۴-۳ ماهی است كه از شروع سربازی‌اش می‌گذرد. او درست همزمان با شروع خدمت، ازدواج‌موقت كرده. الان هم كه ظاهرا راضی است و دارد زندگی‌اش را می‌كند. احسان از دنیای جدیدش می‌گوید.
چی شد كه به فكر ازدواج‌موقت افتادی؟
خیلی اتفاقی بود. من ایشان را از طریق چت پیدا كردم. بعد كه باهم حرف زدیم، معلوم شد مطلقه است. خلاصه كم‌كم نسبت به هم احساس عاطفی پیدا كردیم. بعد گفتیم یك قراری باهم بگذاریم كه ادامه رابطه‌مان از لحاظ شرعی هم مشكل نداشته باشد.
پیشنهاد این كار را تو دادی؟
بله.
و جواب اولیه چی بود؟
یك‌كم فكر كرد و پاسخ مثبت داد.
به همین راحتی؟
آره. تازه اولش می‌گفت هیچی نمی‌خواهم ولی من بالاخره راضی‌اش كردم كه یك سكه به عنوان مهریه بگیرد. البته ایشان اصرار زیادی داشت كه ازدواج، دائمی باشد ولی خب، ما برای زندگی دائمی مشكل داشتیم. بالاخره تفاوت سنی وجود داشت، خانواده‌ها به هم نمی‌خوردند و..
تفاوت سنی؟
بله. ایشان ۳ سال از من بزرگ‌تر است.
مدت ازدواج موقتتان چقدر است؟
یك سال.
من هنوز نمی‌توانم قبول كنم كه آن خانم هیچ مخالفتی با این كار نداشته. حتی خانواده‌اش هم مخالفت نكردند؟
ایشان مطلقه است. كلا خانم‌های مطلقه راحت‌تر با موضوع كنار می‌آیند. ضمن اینكه ایشان مستقل زندگی می‌كند؛ برای خودش خانه دارد و وابستگی مالی هم به كسی ندارد.بحث مخالفت خانواده‌ها چه شد؟
خانواده‌هایمان خبر ندارند.
این مشكلی پیش نمی‌آورد؟
نه، چه مشكلی؟ مهم نیست كه بدانند، ندانند راحت‌ترند. من كه نمی‌خواهم همیشه با این خانم زندگی كنم. حتی بیرون هم كه می‌رویم مثل دو تا دوست هستیم. البته به نظرم حتی اگر خانواده‌ها می‌دانستند هم، مخالفتی نداشتند.
اما این كار بالاخره یك كمی عجیب است.
۱۰۰درصد! حتی اگر برای خانواده عجیب نباشد، برای فك و فامیل غیرقابل هضم است. برای همین اگر آنها بدانند، حسابی اذیت می‌شوید.
چرا ازدواج موقت اصلا؟
خب، ببین! وقتی تو با كسی دوست هستی، بالاخره از لحاظ عاطفی به‌اش وابسته می‌شوی و مجبوری حداقل هفته‌ای یكی دو بار باهاش بیرون بروی. من می‌خواستم از این جهت مشكلی برایمان پیش نیاید. ضمن اینكه نمی‌خواستم به خاطر برخی نیازها زود ازدواج كنم. می‌خواستم اول از لحاظ مالی تامین باشم، بعد به ازدواج دائم فكر كنم.
خب، به نظرت این‌جوری سن ازدواج پسرها بالا نمی‌رود؟
این هم یك‌جور ازدواج است دیگر، فقط دائم نیست. ولی می‌تواند جلوی خیلی چیزها را بگیرد. آدم كه نمی‌تواند بدون شناخت كسی برود بگیردش. بالاخره باید سطح تفكر، قید و بندها و نحوه آداب و معاشرت یك آدم را بشناسی. اگر اینها را ندانی، ازدواج دائم یك ریسك است.
ولی مگر در این مدت یك سال، شما به هم وابسته نمی‌شوید؟
چرا. همین حالایش هم وابستگی هست. ممكن است به ازدواج دائم هم منجر شود. من خیلی‌ها را دیده‌ام كه این كار را كرده‌اند. بالاخره در این یك سال فرصت داری طرفت را بهتر بشناسی.
الان راضی هستی؟
آره. حداقل از لحاظ فكری كه راحت‌ترم. قبلش خیلی اذیت می‌شدم.
راستی، دوستانت چیزی به‌ات نمی‌گویند؟
بعضی‌هایشان تكه می‌اندازند. بعضی‌ها هم می‌آیند می‌گویند آقا ما هم می‌خواهیم. به من چه آخر، بابایشان باید برایشان آستین بالا بزند!
▪ خانمی كه ازدواج موقت كرده
اول مِن مِن می‌كند و بعد رضایت می‌دهد كه صحبت كند؛ به شرط اینكه اسمش را ننویسیم و هیچ كدی ندهیم كه كسی بتواند او را بشناسد. ۴۴ساله است و در یك شركت بازرگانی كار می‌كند. مدت‌هاست كه از شوهرش جدا شده و در این سال‌ها ۲بار تجربه ازدواج موقت داشته كه زمان ازدواجش با نفر دوم هنوز تمام نشده.
چطور شد قبول كردی ازدواج موقت بكنی؟
چند سال قبل بود. مدت زیادی از طلاقم می‌گذشت و تنهایی اذیتم می‌كرد. یكی از آشناها كسی را برای این كار پیشنهاد داد كه اول به شدت رد كردم. بعد كه با اصرار دوستم ایشان را دیدم، نظرم عوض شد. طرف خیلی مقید به محرمات و این حرف‌ها بود و از همان اول حرفش این بود كه اگر بخواهیم ارتباطی داشته باشیم باید حلال باشد. خیلی اهل احكام و دین بود و من هم گفتم چه بهتر. این‌طوری راحت‌تر بود.
راحت‌تر از چه نظر؟
اگر بخواهی با كسی باشی، اگر بخواهی بیرون بروی و رابطه‌ای داشته باشی، این تنها راه است. من به عنوان یك زن می‌خواستم خلاف شرع نكنم و كسی هم نتواند چیزی بگوید. این‌طور، هم هر دو طرف راضی‌اند و هم رابطه‌شان ثبت می‌شود؛ هرچند كه یك جور ازدواج نیم بند است. طرف مقابل به عنوان شوهر به درد نمی‌خورد ولی خب در بعضی زمینه‌ها چرا؛ از نظر مالی ممكن است كمك خرج باشد، از نظر عاطفی و اینكه به عنوان زن بخواهی به سفر بروی و كسی را داشته باشی كه حرفت را بزنی.
این ازدواج موقت چقدر طول كشید؟
مدتی بود كه هی به دعوا و مرافعه ختم می‌شد اما دوباره برمی‌گشتیم. آخرین قرار ۴ساله بود كه البته تمام نشد.
چرا؟
كلا آدم یكدنده‌ای بود. جدا از اینكه از نظر مالی وضع مناسبی داشت و انصافا خیلی هم كمك می‌كرد، دوست داشت این رابطه را علنی كند و مثلا به خانه من هم رفت و آمد داشته باشد. اما من نمی‌خواستم بیاید. من دختر دارم و نمی‌خواستم دخترم این چیزها را بداند. دختر بالاخره بزرگ می‌شود و خوب نیست كه از اول با این مسائل بار بیاید.
یعنی دخترت نمی‌دانست كه ازدواج موقت كرده‌ای؟
نه، نمی‌خواستم بداند. الان هم نمی‌داند.
همر فعلی‌ات چطور؟
این هم می‌گوید مجردم و كسی از خانواده‌ام خبر ندارد. بعضی وقت‌ها فكر می‌كنم زن دارد و به من نمی‌گوید.
اگر خودت همسر دائمی كسی بودی و می‌فهمیدی شوهرت ازدواج موقت كرده چه احساسی داشتی؟
خیلی به من بر می‌خورد. اما اگر زن بتواند از همه نظر شوهرش را تأمین كند و زندگی خوشی داشته باشند، مرد زن دیگری نمی‌گیرد. اگر مرد زن‌دار دنبال ازدواج موقت باشد، یعنی ازدواج او مشكل دارد.
اگر الان كسی به تو پیشنهاد ازدواج دائم بكند، قبول می‌‌كنی؟
اگر شرایط مناسب باشد و مناسب همدیگر باشیم حتما قبول می‌كنم.
همین فردی كه حالا شوهر موقت توست؟
قبول می‌كنم. شوهرم است. دوستش دارم اما سنش از من كمتر است. می‌گوید می‌خواهم زن بگیرم و زنم باید كوچك‌تر از خودم باشد. گفتم با من ازدواج كن. ما كه مشكلی نداریم و دردسرهای ازدواج با دختر كم سن و سال را هم ندارم اما قبول نكرد.
چرا؟
چون این رابطه، یك رابطه شاد است و دغدغه‌های زندگی مشترك را ندارد. مسئله آینده و خرید خانه و بچه‌دار شدن و اینها را ندارد. حرفش را می‌فهمم و به‌اش حق می‌دهم.
شرایط تو برای ازدواج موقت چی بود؟
فرق می‌كند. اولی كه اعتقادات مذهبی شدیدی داشت، حتی می‌گفت اگر بمیرم یك هشتم از ارثم به تو می‌رسد. ۵ سكه مهرم كرده بود و كمك مالی خیلی خوبی به من می‌كرد.با این یكی، اول ۶ ماهه صیغه شدیم و بعد ۳ سال تمدیدش كردیم. این را هم یكی از آشناها معرفی كرده بود.
به نظر خودت اینكه ازدواج موقت ترویج شود خوب است؟
در كل خوب است. خصوصا برای زن‌هایی كه جدا شده‌اند و امكان ازدواج دائم ندارند. برای مردهایی كه زن دارند و پسرهایی كه مشكل ازدواج دارند هم یك راه‌حل موقتی است ولی باز هم خوب است.
برای دخترها چی؟ تو به دختر خودت اجازه می‌‌دهی ازدواج موقت كند؟
نه، اجازه نمی‌‌دهم. برای دخترها مناسب نیست. پسرها كلا به چشم خوبی به قضیه نگاه نمی‌كنند. دختری كه ازدواج موقت كند همه چیزش را از دست می‌‌دهد. پسرها طوری نمی‌شوند اما هزار جور مشكل برای دخترها پیش می‌آید.
از اینكه دخترها رفاقت كنند و دوست پسر بگیرند بهتر نیست؟
رفاقت دختر و پسرهمیشه هم به معنی رابطه جنسی نیست. بعدا هم اگر دختر بخواهد ازدواج كند، توضیحش راحت‌تر است. اما دخترها برای این‌كار مشكل دارند.
از اینكه ازدواج موقت كرده‌ای پشیمان نیستی؟
نه. به نظرم چیزهایی كه برایم داشته به مشكلاتش می‌ارزد. كار حرام هم نمی‌كنم.
می‌خواهید دروغ بگویم و جانماز آب بكشم؟
مواد قانونی مربوط به ازدواج موقت در قانون مدنی ما بسیار كمیاب است؛ به حدی كه قانون مدنی تنها ۳ ماده را به طور خاص به ازدواج موقت اختصاص داده است.
طبق ماده۱۰۵۷ قانون مدنی، ازدواج، زمانی موقت است كه برای مدت معینی انجام شده باشد. اهمیت زمان در ازدواج موقت، به حدی است كه قانون مدنی در ماده بعد هم می‌گوید: «مدت ازدواج موقت باید معین باشد؛ به این معنا كه ازدواج موقت باید انتها داشته باشد و نمی‌شود فردی را برای همیشه به ازدواج‌ موقت كسی درآورد.»
اما مهم‌ترین ركن ازدواج موقت، مهریه است. در ازدواج موقت - بر خلاف ازدواج دائم - تعیین‌نكردن مهر در هنگام عقد، باعث بطلان ازدواج است و مرگ زن در مدتی كه در عقد موقت مردی است، باعث از بین رفتن مهریه او نمی‌شود و ورثه او می‌توانند مهریه‌اش را بگیرند.
طبق ماده۱۱۱۳ قانون مدنی، در ازدواج موقت، زن حق هیچ‌گونه نفقه‌ای را از جانب شوهر ندارد، مگر اینكه زن هنگام عقد این مطلب را شرط كرده باشد. طبق فتوای علما، زنی كه صیغه شده اگر آبستن شود، باز هم حق گرفتن خرجی از شوهر ندارد و شوهر تنها موظف به تامین هزینه‌های فرزند اوست. و همچنین زنی كه صیغه شده، اگر هنگام عقد نداند حق همخوابی و خرجی ندارد، باز هم عقد او صحیح است و به خاطر این ناآگاهی حقی به شوهر پیدا نمی‌كند.
در ازدواج موقت زن و شوهر از هم ارث نمی‌برند مگر اینكه در هنگام عقد برای ارث‌بردن طرفین شرط گذاشته شده باشد.
ازدواج موقت به وسیله تمام‌شدن مدت ازدواج یا بذل مدت ازدواج از جانب مرد، به پایان می‌رسد. برخلاف تصور عموم، جدا شدن از همسر موقت تنها به دست مرد است و زن نمی‌تواند هر وقت خواست ازدواج موقت را به پایان برساند.
اما در مورد فرزند حاصل از این ازدواج: تمام حقوق پدر و فرزندی بر فرزند حاصل از ازدواج موقت جاری است. این فرزند، هم حق نفقه دارد و هم از پدر خود ارث می‌برد.
شما پیشنهاد بهتری دارید؟
چه كسانی با ازدواج موقت مخالفند؛ دخترانی كه فكر می‌كنند رواج ازدواج موقت باعث خواهد شد سنت حسنه ازدواج (دائم) منسوخ شود؛ زنانی كه گمان می‌كنند در ازدواج موقت حقوق زنانه رعایت نمی‌شود و همه چیز به كام مردان است؛ كسانی كه نگران تقوای اجتماعی هستند و گمان می‌كنند با شیوع ازدواج موقت، كانون خانواده از هم می‌پاشد و پایه‌های عفاف می‌لرزد؟ دیگر چه كسی مخالف است؛ كسانی كه می‌گویند ازدواج موقت رسم مدرنی نیست و كار بی‌كلاسی محسوب می‌شود؟
اما به نظرم استدلالاتی كه در این زمینه بیان می‌شود، آن‌قدر سست است كه اصلا نباید توجهی به آنها كرد. دخترانی كه نگرانند تا ازدواج موقت آنها را بی‌شوهر كند، واقعا چه فكری می‌كنند؟ گمان می‌كنند مردی كه نیاز واقعی به ازدواج دارد، با ازدواج موقت می‌تواند نیازهای خود را برطرف كند؟
فكر می‌كنند «موقت» می‌تواند جای «دائم» را بگیرد؟ تازه فرضا هم چنین باشد. این چه توجیهی است كه مردان و زنان را از ازدواج موقت محروم كنید تا آنها مجبور شوند به ازدواج دائم تن بدهند؟ آیا ازدواجی كه به این ترتیب سر بگیرد بر اساس نیازهای كاذبی نیست كه وقتی برطرف شود همه چیز سرد خواهد شد؟ آیا به خاطر همین ازدواج‌ها نیست كه حالا آمار طلاق این همه بالاست؟
مدافعان حقوق زنانه چه می‌گویند؟ می‌خواهید بگویید اگر ازدواج موقت نباشد، حقوق زنان داده شده و اگر باشد این حقوق خورده شده است؟ می‌خواهید بگویید زنان به خاطر ازدواج موقت مورد ظلم واقع می‌شوند؟ اما چه كسی آنها را وادار به این كار می‌كند؟ خب نكنند، اختیار زندگی‌شان را دارند! مگر كسی مجبورشان كرده؟ آنها هم مثل مردها هستند. اگر دلشان بخواهد می‌توانند انتخاب كنند و اگر نخواهند نه.
آنها كه از اخلاق عمومی دم می‌زنند، چطور؟ آیا واقعا فكر می‌كنند جامعه امروز از لحاظ اجتماعی، خیلی استانداردهای بالایی دارد و همه چیز خیلی پاك و معركه است؟ آیا از آنچه در زیر پوست جامعه می‌گذرد خبر ندارند؟ یا شاید هم فكر می‌كنند اگر ازدواج موقت باب شود، اوضاع خیلی بدتر از این می‌شود؟
شما را به خدا بس كنید. ازدواج موقت، باز كردن یك منفذ است تا این فشارهایی كه دارد همه چیز را از درون نابود می‌كند، كمی تخلیه شود. البته من هم موافقم كه برای این كارها، به جای تبلیغات كردن و هو كشیدن، بهتر است گام‌های فرهنگی و عملی برداشت اما حرف آنهایی را كه می‌‌گویند از كنار همه چیز باید بگذریم و بحران و فاجعه را نباید به روی خودمان بیاوریم، درك نمی‌كنم. بله، می‌توانیم.
شاید حالا كه آتش هنوز به خانه ما نیفتاده بتوانیم چشم بر آن ببندیم اما كافی است یك جرقه به انبارتان بیفتد. دیر یا زود هم می‌افتد. این چیزها واقعیات اجتماعی است. شوخی هم برنمی‌دارد. ما درباره ارتباط ۲جنس مخالف، سال‌هاست كه سكوت كرده‌ایم و همه چیز را انكار كرده‌ایم. سعی كرده‌ایم جوان‌ها را با توصیه و اندرزهای اخلاقی كنترل كنیم.
سعی كرده‌ایم همه چیز را خوب و آرام و طبیعی جلوه بدهیم؛ «نبوده است... نیست و نمی‌تواند باشد!». این مشكلات را با كارهای فرهنگی هم نمی‌توان حل كرد؛ با تاكید بر ازدواج دائم هم نمی‌شود (آدمی كه شرایط ازدواج ندارد را كه به زور نمی‌توان زن یا شوهر داد).
برای حل این مسائل باید كمی واقع‌گراتر بود و حقایق را كمی بیشتر پذیرفت. بحثی كه درباره ازدواج موقت در گرفته، كمترین فایده‌اش این است كه بپذیریم مشكلی وجود دارد. خانم‌ها، آقایان! اصلا به چنین معضلی باور دارید؟ یا شاید پیشنهاد بهتری دارید؟
● بقیه چه می‌گویند؟
▪ عشرت شایق ؛ عضو فراكسیون زنان مجلس
ازدواج موقت، حداقل پاسخگوی بخشی از نیازهاست. برای حل مشكلات جوانان، مسئولان باید سعی و تلاش خود را معطوف به فراهم ساختن زمینه ازدواج دائم و تشكیل خانواده برای جوانان كنند. پرداختن به موضوع ازدواج موقت نمی‌تواند باعث شانه خالی كردن مسئولان از وظایف خود در قبال جوانان باشد.
▪ عباسعلی اختری؛ نماینده مردم تهران
بسیاری از مشكلات اخلاقی موجود در جامعه، به تجرد جوانان برمی‌گردد كه اگر مسئولان و مجریان بتوانند طرح ازدواج موقت را جا بیندازند، برای حل این مشكلات مؤثر خواهد بود.
▪ دكتر مینو محرز؛ رئیس مركز تحقیقات ایدز ایران
از آنجایی كه در ازدواج موقت، فرد محدود به یك شریك جنسی نشده و می‌تواند از این طریق، چند شریك جنسی داشته باشد، احتمال شیوع بیماری‌های مقاربتی افزایش می‌یابد. در شرایط فعلی و با دانش ناكافی مردم جامعه در خصوص بیماری‌های مقاربتی، ترویج ازدواج موقت كار غلطی به نظر می‌رسد.▪ دكتر شاعری؛ رئیس انجمن ایدز ایران
ازدواج موقت در صورتی كه با در نظر گرفتن تمام جوانب انجام شود، می‌تواند در كنترل روابط جنسی مؤثر باشد اما سیاستگذاران این امر باید در ابتدا ازدواج موقت را تعریف كرده و به آموزش مردم بپردازند.
سید حسین موسوی تبریزی؛ دبیر كل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
اگر بخشی از مشكلات جوانان با ازدواج موقت حل شود، مشكل شرعی ندارد اما باید عواقب آن مورد توجه بوده و برای رفع آن برنامه‌ریزی شود. به نظر نمی‌رسد مطرح كردن ازدواج موقت از سوی مقامات رسمی كشور، چندان مفید باشد و باید در این خصوص به صورت كاملا علمی و كارشناسی اقدام كنیم.
▪ فاطمه آجرلو؛ مخبر فراكسیون زنان مجلس
مجردان به هیچ وجه به بحث ازدواج موقت نپرداخته و اكثر مردان متاهل به سراغ این مسائل می‌روند. این امر، واقعیتی بدون تعارف است. بسیاری از زنان ما در ازدواج‌های موقت، آسیب جدی می‌بینند.
▪ فخرالسادات محتشمی‌پور؛ مدیر كل سابق دفتر امور زنان وزارت كشور
طرح مسئله ازدواج موقت در كشور، بیشترین لطمه را به دختران جوان زده و آنان را با مشكل مواجه می‌كند. این كار، باعث از هم گسیختگی خانواده‌‌ها می‌شود.
▪ غلامحسین الهام؛ سخنگوی دولت
سخنان اخیر وزیر كشور درباره ازدواج موقت، از جایگاه یك روحانی بوده است و نظر دولت نیست. این امر مربوط به دولت به عنوان قوه مجریه كشور نیست.
● راه حل: فقط ازدواج دائم
تنور داغ داغ است. وقتی می‌رسیم شورای فرهنگی - اجتماعی زنان که بخش فکری شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه زنان است - درباره همین موضوع «ازدواج موقت» جلسه دارند.
خانم زهرا آیت‌اللهی یكی از اعضای شورا که استاد دانشگاه تهران است و تجربه سال‌ها کار در فضاهای دانشجویی را دارد - از جلسه بیرون می‌آید و به سؤال‌هایمان درباره این جریان جواب می‌دهد.
آیت‌اللهی غیر از کار اجرایی در این سال‌ها، تحقیقات گسترده‌ای در حوزه مسائل زنان کرده و کتاب‌های زیادی هم در این حوزه منتشر کرده. به نظر می‌‌آید نقطه نظراتش درباره این نوع مسائل، حاصل تجربه اجرایی و تحقیقی توأمان در حوزه زنان و مبانی فقهی مربوط به آن است.
در شرایط فعلی جامعه، موافقید که بحث ازدواج موقت به‌طور گسترده مطرح شود یا نه؟
ازدواج موقت مشروع است و هیچ تردیدی در این نیست ولی باید محدود شود به مواردی که فرد نیاز به همسر دارد ولی واقعا امکان ازدواج ندارد.
خب، برای همین است که این بحث را طرح کرده‌اند. الان جوان‌ها بنا به هزار و یک دلیل، امکان ازدواج ندارند.
کی گفته امکان ازدواج ندارند؟ ما اگر موانع موجود را بررسی کنیم می‌بینیم این‌طور نیست که امکان وجود نداشته باشد. مسئولینی که سهل‌انگاری می‌کنند در این زمینه مقصرند. قانون تسهیل ازدواج جوانان، سال ۸۴ تصویب شده. در متن آن هم آمده که ظرف ۳ ماه باید آیین‌نامه اجرایی آن تهیه شود و به تصویب برسد.
گزارش مراحل اجرای آن هم باید هر ۶ماه یک‌بار تهیه شود و به كمیسیون مجلس داده شود. ماده ۱۲ آن هم ‌می‌گوید که وزرای اقتصاد و مسکن و کشور، مسئول حسن اجرای این قانونند. ولی این قانون به اجرا نزدیک نشده.
گزارشی هم از اجرای آن به کمیسیون داده نشده. خب، شما مسئول محترمی که نتوانسته‌اید برای تسهیل ازدواج جوانان کاری انجام دهید، چطور می‌توانید بحث ازدواج موقت را راه بیندازید؟ چطور می‌گویید جوانان امکان ازدواج دائم ندارند، پس بروند سراغ نوع موقت.
حالا آن قانون عمل نشده یا هر دلیل دیگری، بالاخره امکان ازدواج فراهم نیست، چرا نباید رفت سراغ ازدواج موقت؟
واقعا هنوز خیلی کارها برای ازدواج دائم می‌شود کرد که انجام نشده و تا آنها انجام نشود، نمی‌شود رفت سراغ راه ازدواج موقت. در ازدواج، نگاه دین به تک همسری و دوام ازدواج است. دین ازدواج موقت را واقعا فقط در موارد خاص می‌پذیرد. ما برای ازدواج ساده باید فرهنگ‌سازی کنیم.
تبعات منفی‌اش از فساد بیشتر است؟ اینکه بدتر است که بدون هیچ حد و مرزی با هم ارتباط دارند؟
ببینید، جامعه انسانی حتی اگر دینی نباشد، طبیعی است که سعی کند فضا را ببرد به سمت هماهنگی نیازهای جنسی و عاطفی. این نوع ازدواج چون موقت است، خیلی با عواطف سازگاری ندارد. بسیاری از پسرهایی که احساس کنند در جامعه راهی وجود دارد که عرفا هم پسندیده شده بدون اینکه هیچ مسئولیتی ایجاد کند، سراغ ازدواج دائم نمی‌روند. حالا مثلا فرهنگ‌سازی هم کردیم، ۱۰ سال دیگر با این همه بچه بی‌پدر چه کنیم؟
با این همه خانمی که دیگر امکان ازدواج دائم ندارند و نیاز به همسر دارند، چه کنیم؟ این قضیه طبیعی است که مرد ترجیح می‌دهد با زنی ازدواج دائم کند که اولین تجربه زندگی مشترکش باشد. با فرهنگ‌سازی در زمینه ازدواج موقت، ممكن است فساد بیشتر شود.
این یک حقیقتی است که کسی که تجربه جنسی نداشته، طبیعتا خود نگه‌دارتر از کسی است که قبلا این تجربه را کرده. ازدواج‌موقت درمان این فساد رایج نیست. نمی‌خواهیم که سر فساد، کلاه شرعی بگذاریم! تازه ما الان هنوز توی قانون برای این موضوع مشکل داریم.
● مگر ازدواج موقت قانونی نیست؟
الان ثبت ازدواج موقت الزامی نیست. مشکل بزرگ این ثبت‌نشدن، این است که خانم‌هایی که باردار می‌شوند، نمی‌توانند ثابت کنند بچه از شوهر موقت است. الان نماینده قوه قضائیه آمده به شورا و می‌گوید تعداد زیادی پرونده در دادگاه‌ها هست که تا خانم باردار شده، مرد خودش را قایم کرده یا اینکه بچه را منکر می‌شود.
این وسط حقوق بچه چه می‌شود؟ اصلا مردهایی که می‌روند سراغ این نوع ازدواج، می‌دانند که اگر بچه‌ای به وجود بیاید، مسئولیت مالی و حضانتش با آنهاست؟ زنها تبعات حقوقی آن را می‌دانند؟ چند درصد خانم‌ها می‌دانند که در عقد موقت، مرد هیچ‌گونه مسئولیت اقتصادی برای خرج و مخارج آنها ندارد و نفقه‌شان هم برعهده مرد نیست.
به روایات که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم كه خیلی محدودیت‌ها برای ازدواج موقت قائل شده اند. روایات زیادی هست که می‌گوید با دختر باکره کراهت دارد ازدواج موقت کنید، اصلا پسندیده نیست. ائمه ما دوری داده‌اند از این موضوع. فتوای مراجع شیعه این است که دختر باکره برای ازدواج موقت نیاز به اذن پدر دارد.
اتفاقا این بحث داغی شده. چون اگر اجازه پدر را نخواهد دیگر خیلی دست جوان‌ها باز می‌شود. موضوع روز مجله‌های زرد شده همین. می‌گویند یکی از مراجع اجازه داده.
همه علمای شیعه درباره ازدواج دائم یا موقت دختری كه تاكنون ازدواج نكرده می‌گویند یا واجب است اذن پدر یا بنا بر احتیاط واجب، لازم است. در احتیاط واجب هم نمی شود از مرجع تقلید خودتان به هر مرجعی که دلتان خواست برگردید. بلکه باید به اعلم برگردید؛ به آن مرجعی که بعد از مرجع خودتان از بقیه تایید شده‌تر است. ببینید چند نفر می‌گویند این مرجعی که گفته اذن پدر لازم نیست، اعلم نسبت به بقیه است.
در واقع هیچ کدام از افرادی که قریب به اتفاق فقها آنها را به عنوان مرجع اعلم می‌شناسند، اجازه ازدواج موقت بدون اذن پدر دختر را نمی‌دهند. آنهایی که این بحث‌ها را طرح می‌کنند، خودشان چه حالی می‌شوند اگر دخترشان بیاید به‌شان بگوید بدون اجازه آنها با پسری چند ماه است که عقد موقت کرده و باردار شده؟ چه بلایی سر این پسره می‌آورند؟ به این پسرهای جوان که پی این موضوع افتاده‌اند بگویید خود شما اگر بروید خواستگاری و طرف بگوید من قبلا ۸بار صیغه شده‌ام، شما باهاش ازدواج می‌کنید؟
خب، شاید این یک عرف غلط است و قبحش از بین برود، همه چی حل می‌شود.
انسان‌ها از نظر روابط انسانی یک خصوصیاتی دارند که شما نمی‌توانید اینها را از بین ببرید. غیرت یک چیزی است که وجود دارد. بالاخره دختری که تا حالا به کسی دل نبسته، وقتی مردی وارد زندگی‌اش می‌شود، فکر و ذکرش همان مرد است، ولی دختری که عادت کرده دل ببندد و بعد این دلبستگی را قطع کند، معلوم است دیگر آن پیوند عاطفی را برقرار نمی‌کند. چه تضمینی وجود دارد که دلبستگی‌اش را به این مرد هم قطع نکند؟ در مورد مرد هم همین طور است.
اتفاقا موافقین ازدواج موقت می‌گویند این به تحکیم خانواده کمک می‌کند. یک دلیلی که می‌آورند این است که این رابطه باعث می‌شود که طرفین همدیگر را بشناسند، اگر برای هم مناسب بودند بعد دائمی‌اش کنند.
این یک توجیه غیر منطقی است. سر خودمان را که نمی‌توانیم شیره بمالیم. مردم می‌فهمند منظور از این صیغه‌ها چیست. کسی که واقعا قصد داشته باشد با یکی ازدواج دائم بکند، برای شناخت بیشتر می‌تواند با هماهنگی خانواده‌ها، اجازه پدر دختر و تعیین حد و مرز، برای مدتی عقد شرعی کند ولی حد و مرزش باید حفظ شود. حالا اگر به نظرشان آمد مناسبند، بعد اقدام به ازدواج دائم كنند. این با این بحث ازدواج موقتی که دارند طرح می‌کنند، خیلی فرق دارد.
● پیشنهاد عملی بدهید. واقعا راه حل چیست؟
خیلی کارها می‌شود کرد ولی چرا من پیشنهاد بدهم. قانون تسهیل ازدواج جوانان را که داریم. از مسئولان بخواهید که همان را عملی کنند.
▪ قانون تسهیل ازدواج جوانان
در طول مصاحبه با خانم آیت‌اللهی، او به قانون تسهیل ازدواج جوانان اشاره كرد. قانونی كه به ادعای او خیلی هم عملی نشده است. در اینجا چند بند از مهم‌ترین مواد این قانون را آورده‌ایم.
ـ ماده۱- به منظور توانمندسازی جوانان برای تشكیل خانواده، دولت مكلف است «صندوق اندوخته ازدواج جوانان» را ایجاد نماید.ـ ماده۲- دولت مكلف است علاوه بر استفاده از منابع بودجه سنواتی پیش‌بینی شده، از محل «صندوق اندوخته ازدواج جوانان»، به مزدوجین نیازمند به اجاره مسكن، حسب تشخیص كمیته سامان ازدواج، با توجه به امكانات صندوق، وام ودیعه مسكن پرداخت كند.
ـ ماده ۶- دولت موظف است به منظور سامان فعالیت‌های ازدواج در استان‌ها و نظارت بر روند اجرایی این قانون در كلیه فرمانداری‌ها، كمیته سامان ازدواج متشكل از فرماندار، امام جمعه شهر و رئیس شورای شهر تشكیل دهد.
ـ ماده ۷- به منظور رفع موانعی كه باعث تاخیر ازدواج می‌گردد و تشویق و ترغیب جوانان به ازدواج و تشكیل خانواده، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح مكلف است پس از موافقت فرمانده كل نیروهای مسلح، اقدامات ذیل را انجام دهد:
الف) تعیین محل خدمت سربازان متاهل در نزدیك‌ترین پادگان و مركز نظامی محل سكونت.
ب) پرداخت مستمری به میزان حداقل دو برابر سربازان مجرد به سربازان متاهل كه میزان افزایش مستری متاهلین، از محل صندوق اندوخته ازدواج جوانان تامین می‌گردد.
ـ ماده ۹- دولت مكلف است متاهلین واجد شرایط را در اولویت دسترسی به فرصت‌های شغلی، وام اشتغال و وام مسكن قرار دهد.
ـ ماده ۱۰- وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فنّاوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشكی و سایر مؤسسات دارای مراكز آموزشی،‌ موظفند در چهارچوب بودچه سنواتی، نسبت به ساخت و واگذاری خوابگاه‌ها برای متاهلین اقدامات لازم را مبذول دارند و همچنین نسبت به پرداخت كمك‌هزینه تحصیلی به دانشجویان متاهل به میزان دو برابر دانشجویان مجرد – كه افزایش آن از محل صندوق اندوخته ازدواج جوانان تامین می‌شود - اقدام نمایند.
قانون فوق مشتمل بر ۱۳ ماده و ۴ تبصره، در جلسه علنی روز یكشنبه مورخ ۲۷ آذر ماه ۱۳۸۴ مجلس شورای اسلامی، تصویب و در تاریخ ۷/۱۰/۱۳۸۴ به تایید شورای نگهبان رسید.
● نظر علما چیست؟
بسیاری از علما می‌گویند اجازه پدر واجب است. البته نظرات دیگری هم وجود دارد ولی ما اینجا فقط نظر كسانی را كه موافق وجود اذن پدرند، آورده‌ایم.
«اذن پدر در ازدواج دختر باكره به احتیاط واجب شرط است.» این جمله‌ای است كه علمایی چون آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله خویی،آیت‌الله گلپایگانی، آیت‌الله اراكی، آیت‌الله فاضل لنكرانی، آیت‌الله مكارم شیرازی، آیت‌الله بهجت، آیت‌الله وحید و آیت‌الله صافی در رساله‌شان در رابطه با لزوم داشتن اجازه پدر در ازدواج موقت آورده‌اند. چند نفر دیگر از علما هم نظرات مشابهی دارند:
▪ آیت‌الله خمینی: دختری كه حد بلوغ رسیده و رشیده است ـ یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد ـ اگر بخواهد شوهر كند، چنانچه باكره باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.
▪ آیت‌الله سیستانی: اگر متصدی امور زندگی خود نباشد باید. اگر متصدی امور زندگی خود باشد بنا بر احتیاط واجب
▪ آیت‌الله تبریزی: باید اجازه بگیرد
▪ آیت‌الله صانعی: در عقد دائم بنا بر احتیاط باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد؛ اگرچه عدم لزوم اجازه خالی از قوت نیست اما در عقد موقت اجازه پدر یا جد پدری بنا بر اقوی لازم است.
● گزینه گمشده
ازدواج موقت، کارت هوشمند سوخت نیست. شاید این جمله بدیهی را باید به خودمان یادآوری کنیم تا ـ ساده‌انگارانه ـ خیال نکنیم روابط پیچیده انسانی، با یک تصمیم و تبلیغاتی گسترده، الگو می‌پذیرند.
پیچیدن نسخه جمعی و همگانی برای انبوه بیمارانی که هر کدام شرایط پیچیده خودشان را دارند، خیلی راه آسانی است ولی آیا اشتباه نیست؟ پس کی می‌خواهیم نگاهی به مشخصات بیمار موردنظر بیندازیم؟
شما در این یکی دو ساله، گذارتان به صفحه حوادث افتاده؟ گاهی به نظرتان نیامده بعضی حوادث مشابه، تکرار می‌شوند؟ مثلا یکی شبیه اینکه خواستگار قبلی، به چهره خواستگار بعدی اسیدپاشیده یا زده به ماشین عروس و داماد و هر دو و خودش را فرستاده به ماه عسل ابدی! چیزی درباره مزاحمت‌های پی در پی و انتقام‌جویی‌هایی از این دست به گوشتان نخورده؟ جنایات بی‌سروصدای ناموسی و آزارهای عجیب خانوادگی که گاهی به روزنامه‌ها راه پیدا نمی‌کنند ولی ـ پنهانی و آرام ـ خانواده‌ای را نابود می‌کنند، در اطراف شما اتفاق نیفتاده؟
می‌شود لطفا با پیش‌زمینه‌ای که از صفحه حوادث دارید، گزینه برتر را برای سؤال زیر پیدا کنید؟
آقای «الف» چند ماه پیش، با خانم «ب» عقد ازدواج موقت بسته ولی الان خانم «ب» یک خواستگار خوب با شرایط مناسب دارد و در آستانه ازدواج دائم است. چه اتفاقی می‌افتد؟
۱ ) آقای «الف»، به راحتی شماره موبایل خانم «ب» را از حافظه موبایلش پاک می‌کند و آدرس او را از ذهنش خط می‌زند.
۲) خانم «ب» به راحتی آب خوردن، به خانواده خواستگار مناسب می‌گوید که من قبلا صیغه آقای «الف» بودم و مادرشوهر مربوطه می‌گوید: « اشکالی ندارد عزیزم، چه فرقی می‌کند دختر قبلا روابط داشته یا نداشته. جایت روی تخم چشم ماست و غلط بکند هر که شماتت کند».
۳ ) خانم «ب» به راحتی و در دم، همه خاطراتی که با آقای «الف» دارد را فراموش می‌کند و در صورت بروز هر گونه مشکل در زندگی خانوادگی جدیدش، اصلا به آقای «الف» زنگ نمی‌زند.
به نظر می‌آید با زیرساخت‌هـای فـرهـنگی و زمـینه احساسی ـ عاطفی موجود، اصلا کارها به راحتی گفتن و سخنرانی کردن و میان‌برنامه تبلیغی ساختن نباشد و همه آنهایی که بنا دارند زمینه جامعه را برای پذیرش ازدواج موقت آماده کنند، زحمت زیادی برای جابه‌جا کردن سنت‌ها و باورهای هزاران ساله باید بکشند. سؤالی که به ذهن می‌آید، این است که اگر می‌شود با هجوم گسترده رسانه‌ای و تبلیغی، بعضی باورها و ساختارها را جابه‌جا کرد، چرا همین کار را برای رفع موانع ازدواج دائم نمی‌كنید؟
اگر می‌شود خانواده‌ها را به ازدواج موقت فرزندانشان راضی کرد، چرا نمی‌شود آنها را به ازدواج‌های ساده‌تر و صمیمی‌تر راضی کرد؟ اگر بناست مکانی برای زوج‌های موقت در نظر بگیرید، چرا نمی‌شود به فکر مکان‌های موقتی برای عقد کرده‌هایی بود که تا سپید شدن موهایشان ـ به خاطر مشکل مسکن ـ عقد کرده می‌مانند؟
معاینه، حالا شاید توقع زیادی است. شما لطفا یک نیم نگاه به مشخصات بیمار مورد نظر بیندازید. شاید بشود برای او کاری غیر از این کرد. لطفا این‌قدر راحت روی برگه ننویسید «یک عدد مسکّن ازدواج موقت».
منبع : روزنامه همشهری