پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


نویسنده به دنیا آمدم


نویسنده به دنیا آمدم
● با جان پاتریك شنلی، نویسنده نمایشنامه «شك»
جان پاتریك شنلی، نویسنده داغ ترین نمایشنامه ها در برادوی، مرد قدبلند و لاغری است كه به رغم اینكه موهایش جوگندمی شده، جوان تر از مردی پنجاه و چند ساله به نظر می رسد. او پس از سپری كردن روزی خوب، در شب سال نو درباره نمایش بحث برانگیزش «شك» حرف زد. این نمایش هم با استقبال تماشاگران و هم منتقدین مواجه شد. در سال ۲۰۰۵ جوایز متعددی از جمله جوایز معتبر تونی و پولیتزر به این نمایش تعلق گرفت.در شرایطی كه اخیراً نمایش ها در برادوی بیش از چندماه اجرا نمی شوند، نمایش «شك» در گریت وایت وی ۹ماه اجرا شد و چهار ماه هم در آف - برادوی به روی صحنه رفت.
نمایش «شك» در سال ۱۹۶۴ و در صومعه ای در برانكس می گذرد. نویسنده ایرلندی - آمریكایی این نمایش در آن سال ها در چنین نهادی تحصیل كرده بود.
«شك» داستان سوء استفاده جنسی یك كشیش كاتولیك از یك كودك است. با وجود سوژه داغی كه نمایش دارد، نویسنده مسئله عمیق تر و امروزی تری را زیر متن داستانی جذاب پی می گیرد. شنلی در این مورد می گوید: «موضوع اصلی حمله به عراق و اطمینان كامل دولت آمریكا درباره وجود سلاح های كشتارجمعی در آنجا بود. بعد مشخص شد اصلاً سلاحی در كار نبوده.» «شك» نمایشی است كه فكر مخاطب را مشغول می كند و تماشاگران وقتی مجبور می شوند طرف یكی از شخصیت های نمایش را بگیرند به بحث درباره آن می پردازند. شنلی با تایید این مسئله می گوید: «پرده آخر نمایش زمانی اتفاق می افتد كه تماشاگران سالن نمایش را ترك كرده و صحبت كردن درباره آن را آغاز می كنند.»
جالب است نویسنده كاركشته ای چون شنلی كه در حیطه های مختلف كار كرده تا سال ۲۰۰۵ حتی یك نمایش هم در برادوی به روی صحنه نبرد. اما «شك» (اولین نمایش شنلی كه در برادوی به روی صحنه رفت) به نمایش برتر سال نیویورك تبدیل شد. نوشتن درباره مسائل بزرگی كه جامعه با آن روبه رو است، از جمله اهداف اصلی شنلی محسوب می شود. شنلی حرفه اش را به دو بخش تقسیم می كند: «بخش اول به مشكلات خودم اختصاص دارد و بخش دوم به نوشتن درباره جامعه برمی گردد. این تقسیم بندی در نوشته هایم اتفاق افتاده است.» جان اذعان دارد كه از رفت و آمد بین دو دنیای متفاوت خرسند است. «خوشحالم از اینكه در ساحل دنیای جدی دست و رویم را می شویم.» شك در سراسر جهان با استقبال مواجه شده است.
طبق برنامه نمایش «شك» در كشورهای مختلف به روی صحنه خواهد رفت. اتریش، چین، كره جنوبی، اسپانیا، ژاپن در فرانسه هم رومن پولانسكی، «شك» را كارگردانی خواهد كرد. در ژاپن آثار شنلی مورد احترام واقع می شوند. او با كنایه برخورد ژاپنی ها را با آثار خود این گونه توصیف می كند: «وزیر آموزش و پرورش اصرار كرده كه هر كتابخانه ای در ژاپن باید یك نسخه از كتاب «به ماه خوش آمدید» را بخرد.» برای مردی با نام و اصل و نسبی ایرلندی، یكی از عجیب ترین اتفاقات در دوران حرفه ای اش، پیوستن به شركت تیاتر لابیرنت بود كه شركتی اصالتاً متعلق به آمریكای لاتین محسوب می شد و به خاطر اجرای كارهای استفن ادلی كویرلیس در بریتانیا مشهور بود. شنلی ماجرای آشنایی خود را با شركت لابیرنت این گونه توضیح می دهد: رفتم یكی از نمایش هایشان را تماشا كنم كه جان اورتینر (كارگردان هنری) را دیدم. او از من خواست تا یك نمایشنامه بنویسم و من نمایش «پول من كجاست» را نوشتم كه جان هم در آن بازی می كرد. نمایش موفق از كار درآمد و بعد در منهتن تیاتر كلاب به روی صحنه رفت.
پس از آن شنلی دو نمایشنامه نوشت. یكی نمایش برای شب كریسمس به سفارش شركت لابیرنت و دیگری «داستان كثیف» كه درباره جنگ اعراب و اسرائیلی ها بود و با استقبال منتقدین مواجه شد. اما تماشاگران زیادی این نمایش را ندیدند. شنلی می گوید: «كسی نیامد تماشایش كند چون زمان حمله به عراق بود. اما در ماه دسامبر (شش ماه بعد)، پس از انتخاب مجدد بوش، دوباره اجرا شد و به نمایشی محبوب تبدیل شد.»
نسخه سینمایی «شك» نیز قرار است به كارگردانی خود شنلی ساخته شود.شنلی از وقتی كه یادش می آید می خواست بنویسد: «من نویسنده به دنیا آمدم.»
در سی سال گذشته او نمایشنامه نویسی بسیار فعال بوده و ۲۵ نمایشنامه او به روی صحنه رفته كه از این بین دو نمایش «دنی» و «دریای آبی سیر» اجراهای متعددی داشتند و در نقاط مختلف به روی صحنه رفتند.
«دریای آبی سیر» آغاز همكاری جان تور توره با شنلی بود. این زوج پس از این نمایش به همكاری با یكدیگر ادامه دادند از جمله در اولین فیلم شنلی با نام «پنج ضلعی» كه جودی فاستر هم در آن بازی كرد.
اما پرفروش ترین و برجسته ترین فیلم «دیوانه» است. این فیلم محصول سال ۱۹۸۷ بود و در آن چر، اولیمپیا داكاكیس و نیكولاس كیج بازی می كردند. در آن سال جایزه اسكار بهترین فیلمنامه نیز به همین فیلم تعلق گرفت.
او با صدایی كسالت بار توضیح می دهد كه انگیزه اش برای روی آوردن به فیلمنامه نویسی، تقلید از آیزنشتاین و ولز نبوده. شنلی می گوید: «فیلمنامه نوشتم تا مجبور نباشم بقیه عمرم، خانه مردم را رنگ بزنم.» او پس از این روی نمایش «سرپیچی» كار خواهد كرد، دومین نمایش از سه گانه شنلی كه درباره رده های بالای آمریكا است. شنلی انتظار دارد در پایان سومین نمایش آمریكای امروز را همان گونه كالبد شكافی كند كه سر دیوید هیر با سه گانه «فقدان جنگ» در دهه نود، انگلیس را تجزیه و تحلیل كرد. نیویورك می تواند منتظر بماند. مسئله اساسی، زمان است تا نام این نمایشنامه نویس خوش ذوق در آن سوی اقیانوس اطلس طنین انداز شود.
فیلیپ فیشر
ترجمه: مجتبی پورمحسن
منبع : روزنامه شرق