چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

امنیت، چالش بزرگ آسیا در قرن ۲۱


امنیت، چالش بزرگ آسیا در قرن ۲۱
این قاره همچنان مهد تمدن و گاهواره تولد و ظهور سه دین بزرگ الهی است. جالب است بدانید كه بیشترین بحران های جهانی و منطقه ای نیز به آسیا اختصاص دارد. گرایشات متعدد سیاسی- مذهبی و نژادی، گسترش دامنه نفوذ و حضور قدرت های جهانی در مناطق خاص این قاره، فواصل زیاد جغرافیایی و نقشه متجانس این قاره سبب شده تا هیچ گاه قاره آسیا احساس خوشی از سرنوشت امنیتی خود نداشته باشد. چه در حوزه بسیار توسعه یافته آن در شرق قاره، چه در حوزه برخوردار از عظیم ترین سفره نفتی و گازی آن در مناطق خلیج فارس و دریای عمان، چه در حوزه موسوم به آسیای میانه و بخش آسیایی خاورمیانه كه از آن با عنوان كمربند شكننده یاد می شود و چه در حوزه اتمی آن در جنوب آسیا، تماماً درگیر مسایل فراوان امنیتی در قرون مختلف از جمله قرن نوزده و بیستم میلادی بوده اند. هم اكنون نیز بیشترین مشغله ذهنی آسیایی ها را مسایل امنیتی تشكیل می دهد. در یك نگاه كلی به گذشته و در نظر گرفتن شرایط امنیتی حال حاضر قاره پهناور آسیا می توان ادعا كرد كه چالش های امنیتی بزرگترین پاشنه آشیل آسیا در قرن بیست و یكم میلادی به حساب می آیند. آسیا در طرح امنیتی جهانی یك نقطه استراتژیك محسوب می شود. لذا در این مقطع برای درك این مفهوم باید به نكات زیر توجه كرد:
الف- آسیا بیشترین سواحل و گلوگاه های استراتژیك و ارزشمند كه نقش بی بدیلی در ارتباطات جهانی دارند را در اختیار دارد. امنیت عمده این سواحل هم اكنون از كنترل آسیا خارج است و امنیت بیشتر سواحل تحت شعاع حضور نیروهای فرامنطقه ای از جمله آمریكا است. مطمئناً امنیت این سواحل و تأثیری كه در كنترل منطقه بزرگ فلات قاره دارد نه تنها به طور مستقیم بر امنیت دیگر مناطق خشكی آسیا تأثیر گذارند بلكه در طول دو قرن اخیر منشأ و مبدا ورودی بسیاری از بحران ها و جنگ ها به درون قاره آسیا بوده اند.
ب- برخلاف دیگر قاره های جهان، قاره آسیا همواره با تقسیم بندی های متعددی كه مبنای بیشتر آنها براساس جایگاه ژئوپولیتیك- نظامی- اقتصادی و منابع و ذخایر زیرزمینی بوده، روبه رو بوده است. یعنی قاره آسیا تنها قاره ای است كه بیشترین استعداد منطقه پذیری را به لحاظ موقعیت جغرافیایی دارد. در درون این قاره هم اكنون چندین اتحادیه منطقه ای با اهداف مختلف شكل گرفته و از جهت ساختار جغرافیای سیاسی آسیا را بسیار نامتجانس و ناهماهنگ كرده است.
ج- بیشترین رشد نهضت های آزادی خواهانه و انقلاب های ناسیونالیستی، ایدئولوژیكی یك قرن اخیر در حوزه آسیا اتفاق افتاده است و هم اكنون مناطق خاص آن به محور تحولات و رخدادهای امنیتی جهان تبدیل شده اند.
د- تضاد بین شیوه های اقتصادی و عدم انسجام توسعه در این قاره از دیگر مشكلات اساسی آسیا در قرن ۲۱ است.
ماهیت اصلی تحولات در آسیا نشان می دهد این قاره با همه داشته های ارزشمند خود در بعد استقرار و تأمین امنیت درون قاره ای به كمك پتانسیل ها و استعدادهای داخلی قاره با مشكلات عمیق و بنیادی مواجه است. تنها كافی است به سیر تحولات امنیتی قاره كهن از سال ۲۰۰۰ تاكنون نظری اجمالی بیندازیم، آنگاه متوجه می شویم كه آسیا در كدام رتبه از سكوی امنیت جهانی قرار دارد. چنین استنباط می شود كه چالش اصلی درونی است. زیرا به دلیل اشكال پیچیده روابط امنیتی و سیاسی در میان كشورهای آسیا هنوز هیچ عامل مشترك امنیتی برای ساماندهی اوضاع امنیتی این قاره كه پر از حوادث و آسیب های امنیتی است، شناسایی و اعمال نشده است. دلایل دیگری نیز وجود دارد. موشكافی دقیق این عوامل به زمان زیادی نیاز دارد و اگر قرار باشد بدان پرداخته شود به طور قطع در ده ها مقاله نیز نمی شود آن را به طور كامل ارایه كرد.
چرا آسیا به این سرنوشت دچار است؟ پاسخ سئوال تا اندازه ای هویدا است. تجزیه و تحلیل چالش های متغیر در سیاست های امنیتی آسیا و بحث درباره موضوعیت داشتن سیاست امنیتی واحد در این قاره اول از هر چیز به نحوه تعامل كشورهای قاره برمی گردد. در عصر پویایی جهانی و منطقه ای هنوز سازمانی در آسیا شكل نگرفته تا چالش ها و تهدیدات امنیتی قاره را در یك واحد مشترك مورد سنجش، ارزیابی و تعریف قرار داده و به همه واحدهای جغرافیای مستقر در نقشه آسیا ابلاغ كند. مشكل دوم به قدرت های آسیا برمی گردد. این قدرت ها كه می توانند نقش فرماندهی محور امنیتی آسیا را بازی كنند، هیچ الگوی قابل قبولی برای مبارزه با چالش های مخرب امنیتی و نیز فرصت های همكاری برخاسته از درون آسیا ارایه نكرده اند. در حالی كه در اروپا، انگلیس و بعد از آن فرانسه و آلمان نقش محوری را در ارایه الگوهای امنیتی قاره پیر بر گردن دارند. در قاره آمریكا این ایالات متحده است كه نقش هسته امنیتی را برعهده گرفته اما آسیا و آفریقا نتوانسته اند حتی برای استقرار امنیت متعادل در قرن بیست و یكم تدبیری اندیشمندانه ارایه دهند. مسأله مهم تر دیگر حضور و دخالت گسترده نیروهای خارجی در آسیا است. این مسأله كه به بحرانی امنیتی برای آسیا تبدیل شده، بعد از وقوع برخی رویدادهای مهم جهانی، مخصوصاً حوادث یازدهم سپتامبر تشدید شده است. در واقع قدرت های خارجی به ویژه آمریكا و انگلیس در جهت تثبیت و تقویت استراتژی سلطه طلبانه خود بر آسیا از فرصت بدست آمده بیشترین سوءاستفاده های امنیتی را برده اند. این دو كشور نه تنها با حمله گسترده نظامی به افغانستان و عراق تئوری بازی بزرگ در آسیا را عملاً دنبال می كنند بلكه با مطرح كردن گسترش ناتو به شرق و ایجاد پایگاه های نظامی این سازمان نظامی- امنیتی در خاك آسیا، مسایل كلان امنیتی آسیا را دستاویز خود قرار داده اند. تحلیلگران آسیایی بر این باورند، بزرگترین تهدید این قاره كهن در حال حاضر سیاست های خصمانه و ضد آسیایی آمریكا است. اما این پایان كار نیست. آسیا با مسایل و چالش های امنیتی درون قاره ای بیشماری نیز مواجه است. این قاره را به لحاظ ساختار كنونی امنیتی و اهمیت مناطق جغرافیایی به چند دسته می توان تقسیم كرد:
۱- منطقه مركزی آسیا (البته مركزی نه به لحاظ جایگاه نقشه، بلكه به لحاظ اهمیت جغرافیای سیاسی و مسایل ژئواستراتژیك و ژئواكونومیك). این منطقه را باید شامل بخش آسیایی خاورمیانه،آسیای مركزی، به ویژه سه حوزه خلیج فارس، دریای عمان- دریای عربی و دریای خزر دانست. این منطقه به لحاظ اهمیت فوق العاده خود در اواسط قرن بیستم لقب كمربند شكننده به خود گرفت. منطقه ای كه بسیاری از نظریه پردازان سیاسی- امنیتی- نظامی و اقتصادی معتقدند سرعت وقوع تحولات امنیتی در آن بسیار بالا و بحران های آن تقریباً غیرقابل پیش بینی است. اصولاً وجود زمینه های اختلاف، درگیری و جنگ (اعم از جنگ های درون حوزه ای میان واحدهای سیاسی واقع در این منطقه و جنگ های فرامنطقه ای كه از سوی قدرت های خارجی صورت می گیرد) هر گونه مقدمات استقرار امنیت مدت دار در این منطقه را سلب كرده است. دلیل همه این تحولات نیز در سه عامل نهفته است. اول: نفت و گاز منطقه- دوم: وجود گهواره سه دین معتبر و مقدس جهانی در خاورمیانه و سوم: وجود ریشه های تند و افراطی در درون برخی از واحدهای سیاسی این حوزه كه همواره عامل و یا بهتر بگوییم بهانه ای برای حضور بیگانگان در خاورمیانه بوده است.
۲- منطقه شرق و جنوب شرق آسیا: طی چند سال اخیر بخش قابل توجهی از سیاست های بین المللی متوجه این منطقه از آسیا بوده است. اما پیشینه امنیتی این منطقه نشان می دهد از زمان حضور استعمارگران اروپایی به ویژه پرتغال در سال ۱۵۱۱ میلادی در این منطقه، نوسانات متعدد امنیتی و پیدایش اختلافات درون منطقه ای نیز شكل گرفته است. این منطقه به موازات تحولات جهانی تحت تأثیر متغیرهای متعدد امنیتی قرار داشته است. در چارچوب برنامه های بین المللی و طرز تعامل قدرت های منطقه ای، هم حوزه جنوب آسیا، هم حوزه شرق آسیا و حوزه گسترده آسیا- پاسفیك به شیوه های دسته بندی قدرتمندان جهانی یعنی آمریكا، روسیه، ژاپن و چین بستگی پیدا كرد و همین مسأله سرآغازی بود برای شكل گیری مناطق فرعی در جنوب آسیا. در كنار این مسأله، یكی از دیگر دلایل بر هم خوردن توازن امنیتی جنوب آسیا به تغییر نگرش آمریكا برمی گردد. ایالات متحده آمریكا در استراتژی امنیت ملی ایالات متحده در قرن بیست و یكم نگاه ویژه ای به آب های گرم و آزاد اقیانوس هند دارد.ضمن این كه سه عامل دیگر نگاه امنیتی- سیاسی و نظامی آمریكا به حوزه جنوب و شرق آسیا را تشدید كرده است:
عامل اول: هسته ای شدن هند و پاكستان و ظهور علائم مربوط به قدرتمند شدن هند در قرن ۲۱.
عامل دوم: برهم خوردن توازن امنیتی در شبه جزیره كره به دلیل تحركات نامعلوم و غیرشفاف هسته ای پیونگ یانگ
عامل سوم: ظهور ابرقدرت جدیدی به نام چین در كنار دیگر نقاط اقتصادی شده منطقه كه ممكن است بسیاری از معادلات امنیتی و به ویژه اقتصادی جهان را در قرن بیست و یكم برهم بزند.
۳- علاوه بر همه دلایل موجود، امواج دیگری در آسیای شرق و جنوب شرق در حال شكل گیری هستند كه به سرعت در مسیر گسترش رشد اقتصادی و پیشرفت اجتماعی و توسعه سیاسی و فرهنگی در حركتند. شكل گیری سه اتحادیه عریض و طویل اقتصادی با عناوین اپك، آ.سه.آن و سارك می تواند مقدمات شكل گیری قالب های جدید امنیتی برای ساماندهی اوضاع درهم امنیتی آسیا را فراهم سازد. این موضوع همچنان از زوایای دیگری در خور توجه است. از نگاه بسیاری از مفسران آسیایی در این دوره كه اتفاقاً هیچ گونه برداشت شفافی از نظم نوین جهانی وجود ندارد و در آن همسانی های ژئوپولیتیك مدام در حال تغییر هستند، وقایع اقتصادی و انسجام دادن به فعالیت های اقتصادی می تواند نقش مثمرثمری در آینده امنیتی آسیا داشته باشد.
۴- حوزه استراتژیك آسیای مركزی: زبیگنو برژینسكی كه تفكر ژئوپولیتیك كلاسیك را به شكل مدرن مطرح كرد، توجه خود را بر روی آسیای مركزی به عنوان منطقه كلیدی در تخته شطرنج جهانی جدید متمركز كرده است .با این فرضیه می توان گفت كه منطقه آسیای مركزی به عنوان چهارمین منطقه امنیتی آسیا، قاره كهن را به طرز شگرفی تحت تأثیر قرار داده است و بر ابهامات امنیتی آسیا افزوده است. ابهامات موجود امنیتی در آسیا كه واقعاً ساختار یكپارچه ژئوپولیتیك آن را تحت شعاع قرار داده است، امروز به معضلی بزرگ در آسیا تبدیل شده است. زیرا امنیت منطقه ای كه امروزه از اهمیت زیادی برخوردار است، در تمام نقاط آسیا با مشكل روبه روست. البته تمام مباحثی كه تاكنون مطرح شد، بیانگر عدم اطمینان و ثبات درباره آینده و احتمالاً شكل خطرات موجود در آینده برای آسیایی ها خواهد بود. همین الان بیماری های خاص كه هر روز نیز بر وسعت آن افزوده می شود، از جمله بیماری لاعلاج ایدز با عنوان سونامی پنهان در آسیا از آن یاد می شود. این حس ناخوشایند، بخشی از حس ناامنی موجود در نگرانی های سیاسی امروزی آسیا را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر مشكل عدم توافق ژئوپولیتیك به انضمام مناظرات وسیع درباره مفهوم امنیت قاره ای در آسیا همچنان پابرجاست. به نظر می رسد كشورهایی همچون چین تلاش زیادی می كنند تا در چارچوب سیاست های امنیتی- نظامی مباحث امنیتی آسیا را سامان ببخشند. اما چاله ها و حفره های ناامنی در آسیای بزرگ به حدی است كه كمتر اندیشمندی به تحقق این آرمان آسیایی خوشبین است. امروزه شاید بیشتر از دوران جنگ سرد تمایز میان دولت های آسیایی برای تفكیك امنیت ملی خود از امنیت منطقه ای وجود دارد. اطلاق پذیری بیشتر این عقاید باعث پیچیده تر شدن بسیاری از معضلات مهم در آسیا شده است. حتی با توجه به درد كهن آسیا در زمینه خطرپذیری امنیتی هیچ اتحاد یا واكنش واحدی در درون این اتحادیه پهناور برای مقابله یا پیشگیری از این تهدیدات وجود ندارد. در حال حاضر آمریكا به تنهایی بیش از دویست هزار نیروی نظامی در آسیا دارد. استقرار پایگاه های نظامی آمریكا و آرایش نظامیان این كشور در سطح قاره نیز به گونه ای است كه تقریباً بر تمام نقاط حساس و با اهمیت آسیا تسلط دارند. پایگاه نظامی در ژاپن و كره جنوبی، پایگاه نظامی مناس در آسیای مركزی، پایگاه بگرام در افغانستان و حضور گسترده و بی سابقه در عراق به انضمام ناوهای هواپیما بر مستقر در خلیج فارس و دریای خزر در كنار استقرار نیروهای واكنش سریع در جمهوری آذربایجان گویای ترتیبات گسترده امنیتی آمریكا در آسیا است. ضمن این كه همه این نیروها در بیشتر اوقات در حالت دلتا (آماده ترین حالت تهاجمی) قرار دارند.
همه این مسایل تنها بخشی از مباحث و مشكلات امنیتی آسیا بود. امروزه آسیا در معرض تهدیدهای جدی زیست محیطی و آثار مخرب ناشی از تخریب اكوسیستم قرار دارد. آب نیز یكی از مشكلات اساسی در بخش وسیعی از آسیا در قرن ۲۱ است. فرهنگ و سنت های دیرینه نیز با تهاجم گسترده فرهنگی مواجه شده و كالاها و ابزارهای صنعتی صفت ها و نشانه های تمدنی آسیا را به شكل گسترده ای مورد هدف قرار داده اند. در مجموع شاخص های عمده امنیتی آسیا را می توان در شش عامل دسته بندی كرد:
۱- میزان بالای جمعیت و نامتجانس بودن استقرار جمعیتی در این قاره.
۲- تفاوت های كلی در فرصت های اقتصادی.
۳- مهاجرت های كنترل نشده.
۴- تنزل شدید محیطی و افت اكوسیستمی.
۵- تولید و قاچاق مواد مخدر.
۶- تروریسم بین المللی. در این میان موضوع تروریسم بین المللی كه تاكنون هیچ تعریف مشخصی از آن ارایه نشده بیشترین هزینه های امنیتی را بر آسیا تحمیل كرده است.
به نظر می رسد در چهار الگوی رایج امنیتی در عصر حاضر، شیوه پردازش به امنیت در آسیا سمت و سوی افقی دارد. یعنی توسعه از امنیت نظامی به سمت امنیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. یعنی مسئولیت های سیاسی تأمین امنیت در آسیا با اهداف قاره ای هنوز در مرحله ابتدایی و تئوریك خام قرار دارد و مسلماً پاسخگوی نیازهای امنیتی آسیا نیست. بنابر این تهدیدات و خطرات امنیتی به ویژه در فراسوی مرزهای آسیایی همچنان به قوت خود باقی است و هریك از واحدهای سیاسی آسیا به ویژه واحدهای برخوردار از موقعیت خاص جغرافیایی با تل انباری از تهدیدها در آینده مواجه خواهند بود. خطری كه ممكن است صدمات جبران ناپذیری به آینده در حال رشد آسیا وارد كند. در پایان جالب است به این دیدگاه اشاره كنم و آن این كه نسب شناسان تأكید دارند، امنیت یك حقیقت مربوط به طبیعت نیست، بلكه مربوط به تمدن است. این نامی نیست كه به اشیاء داده شود، بلكه یكی از اصول ایجاد و ساختن است كه امور را به طور مطمئن پیش می برد. امنیت نه پیش بینی هستی شناسی موجودات است و نه یك هدف صرف تعیین كننده، بلكه در عوض سرآغاز چگونگی بسط و گسترش باب گفت وگو درباره خطر گرفتار شدن در شبكه های پیچیده از عوامل ناامنی و در نهایت ترویج نفاق و خشونت است. چیزی كه آسیای قرن بیست و یكم باید از مجموعه حوادث ۵ سال اخیر از آن درس عبرت بگیرد و به سوی تأسیس اتحادیه امنیتی گام بردارد. اتحادیه ای كه بر پایه باورهای درونی قاره و داشته ها و ظرفیت های آن شكل بگیرد و مانع از گسترش تفرقه و یا فروپاشی درونی در این قاره پهناور، پرجمعیت و برخوردار از مواهب فراوان خدادادی شود.

كیومرث یزدان پناه
منبع : روزنامه همشهری