چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
در بارهی فرهنگ و ادبیات کُردی
کُردها از اقوام ایرانی هستند که بیشتر در درههای زاگرس و در خاور ترکیه و شمال عراق و سوریه و نیز در بخشی از ارمنستان و در بین کشورهای خاورمیانه، در منطقهای تقریباً محدود، زندگی میکنند. جمعیت کُردها امروزه بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر تخمین زده میشود که به زبان کُردی کهیکی از زبانهای اصیل ایرانی است، سخن میگویند.
در اسناد سومری و بابلی و اکدی و آشوری، نام اقوامی دیده میشود که شباهت به کلمهی کُرد دارد؛ اما از همه نزدیکتر، چهاز لحاظ زبانشناسی و چهاز نظر جغرافیایی و چهاز نظر توصیفی، نام قومی است به نام کاردوخ «Karduxoy» که در کتاب «سفرهای جنگی» یا «بازگشت دههزار تن» نوشتهی گزنفون»، فیلسوف، تاریخنگار و سردار آتنی که در سال ۳۵۵ پیش از میلاد در گذشته، آمدهاست.
این اقوام در کوهها و درههای میان عراق و ارمنستان و به ویژه در جایی کهامروزه زاخو (Zaxo) نامیده میشود و در ۶۵ کیلومتری شمال باختری موصل در عراق قرار دارد، زندگی میکردهاند. گزنفون نام این اقوام را کاردوخ آوردهاست و آنان را به دلیری و چستی و چالاکی میستاید. این اقوام سپاه دههزار نفری گزنفون، سردار یونانی را تا هنگامی که به جلگههای شمال رسیدند، دنبال کردند و بهایشان صدمههای مؤثری وارد آوردند.
اگر تاریخ کُرد پیش از اسلام، تاریک و مبهم است، پس از اسلام در پرتو تألیفات تاریخنگارانِ اسلامی تا اندازهای روشنتر است؛ کهالبته در این دوره نیز این تاریخ به گونهای پی در پی و پیوسته نوشته نشدهاست؛ تنها در دورهی صفویه نخستین کتاب پایهای و بنیادی و پُر ارزش در بارهی تاریخ حکمرانان کُرد به زبان فارسی فراهم شد که نام آن کتاب شرفنامهی بدلیسی است. به هر حال گشودن قلعهها و استحکامات کُردها به دست اعراب، سال ها به درازا کشید و سرانجام در سال بیستم هجری دست داد.
کُردی یکی از زبانهای اصیل و ریشهدار ایرانی است. پیشامدهای تاریخی و پراکندگی کُردها، انگیزه و مایهی پدید آمدن لهجههای گوناگون در این زبان شدهاست. زبان کُردی به سه دسته تقسیم میشود:
۱) کورمانجی بالا (ژوورو)
۲) کورمانجی میانه (نهوهراس)
۳) کورمانجی پایین (خوارو)
کُردیای که کمتر لهجه دارد، کُردی کورمانجی ژوورو (شمالی) ترکیه، شمال عراق، شمال غرب ایران و خراسان است. لهجهی کورمانجی میانه (ناوهراس) که به غلط سورانی خوانده میشود ـ زیرا سورانیها خود یکی از زیرمجموعههای این لهجهاست ـ شامل مهاباد، شنویه، بوکان، سقز، سنندج، بانه، سلیمانیه، کرکوک، رواندوز و اربیل میباشد. کورمانج خوارو (پایین) که شامل اورامانات، کرماشان، لرستان، بختیاریها، گورانی،کلهری، تاتی، قروه، بیجار، خانقین، مندلی، علی غربی و علی شرقی میباشد. لجهههای جنوب خاوری مانند سنندجی، کرمانشاهی، لری و لکی از دو گروه دیگر به فارسی امروزی نزدیکتراند. لهجههای زبان کُردی چنان گوناگوناند که چه بسا مردم یک قبیله، زبان قبیلهی دیگر را در نمییابند.
کُردها، دارای فرهنگ و ادبیاتی توانگر و پُربارند که همچون تاریخ زندگی و پیکارگریهاشان، ناشناخته ماندهاست. پراکندگی کُردها در میان کُردهای ترکیه، ایران، عراق، سوریه و ارمنستان در منطقهای کوهستانی و روش زندگی قبیلهای و چادرنشینی، مایهی جدایی سیاسی و فرهنگی آنان شدهاست.
زبان کُردی با لهجههای گوناگوناش که نزدیکی ویژهای میان آنها وجود دارد، چون دانههای زنجیری این قبیلههای کهن را بهیکدیگر میپیوندد. این زبان از گروه زبانهای آریایی ـ ایرانی است. خط کُردی از روزگاران کهن تا پس از نخستین جنگ جهانی، به شیوهی الفبای تازی یا فارسی است که با کمی دگرگونی و ویرایش، هنوز هم در ایران و عراق به کار میرود. بخش بزرگی از ادبیات کُردی در قطعههای شفاهی منظوم و شعرگونهی چوپانان و دهنشینان، که عموماً بیسواد هستند، به چشم میخورد و بخش شایان ادبیات کُردی در همین بخش ادبیات شفاهی است. ویلچوفسکی نویسنده و پژوهشگر کُرد روسی، با سرافرازی از ادبیات عامه و شکوه فرهنگی و ادبی قوم خود یاد میکند.
افسانهها و ضربِمثلهای هر یک از قبیلههای بیشمار کُرد، سرچشمه و خاستگاهِ راستینِ داستانها و شعرها هستند و مردم همهی این افسانهها را سینه به سینه نگهداری کرده و به نسلهای پس از خود، سپردهاند؛ اما دریغا که هنوز چنان که باید و شاید مورد مطالعهی ژرفنگرانه قرار نگرفته و مگر شمار کمی به نوشتار درنیامده است.
قبیلههای کُرد، سالیان دراز، به شیوهی چادرنشینی از جایی به جای دیگر کوچ کرده و در پیمودن سفرهای دراز خود، با مردمان آسیای میانه به ویژه عربها، ترکها، ارمنیها و گرجیها، پیوند دادشتهاند و به گونهای، از دیدگاه فرهنگی و اجتماعی، نمودها و نشانههایی از آنان پذیرفتهاند. در این رهگذرِ فرهنگی، میان قوم کُرد و دیگر قومهای آسیای میانه، گونهای همانندی فرهنگی پدید آمدهاست و سرانجام مجموعهای گسترده و پُرمایه از ادبیات فراهم گشته که در آن چیرگی با پیشینهی تاریخی و کهنِ فرهنگ و ادبیات شفاهی کُردی است.
پس از سدهی نوزدهم میلادی، برخی از نویسندگان و پژوهشگران ایرانی، دست به رونویسی چاپ بنُچگها و مدارک بسیاری زدند و کُردهای این منطقه نیز به گردآوری بازماندهی فرهنگی و فولکلوریک خود که داستانسراها [چیروک بیژ Cirokfiz] و نقالهای [دنگ بیژ Dangbiz] حرفهای بهیاد داشتند، پرداختند.
این داستانسراها و نقالهای حرفهای، دستهای از افراد قبیلههای کُرد هستند که خودشان و گاهی فرزندانشان در جشنها، سوگواریها و محافل مختلف به نقالی و سرودخوانی و داستانسرایی میپرداختند و با این کار علاوه بر به دست آوردن درآمد برای گذراندن زندگی، به ادبیات کُرد هم جانی تازه و رواجی گستردهتر میدهند.
یکی از ویژگیهای زبان کُردی، فشرده و کوتاه بودن آن در باز گفتن داستانها و به ویژه در گفتوگوهاست. کُردها، تا آنجایی که بتوانند، با کمک گرفتن از اصطلاحات، تمثیلها، لغزها و چیستانهای فولکلوریک، زبان خود را میآرایند و با این روش بهادبیات عامه نیز روایی و سامان میبخشند. این گونه گفتار و شیوهی سخن، در ضمن بر مفهوم همنوایی با طبیعت که با کُرد در آمیخته، دلالت دارد.
گونهی دیگر ادبیات عامیانه و مردمی (Popular) که رواج بسیار دارد، داستانهای تاریخی غیرمنظوم (چیروک) است که کُردها در بیان و آفرینش داستانهای جانوران و قصههای هجوآمیز و انتقادی کهارزشهای غیرواقعی دولت مردان و مردان مذهب را مورد نکوهش قرار میدهند، زبردستی ویژهای دارند. نباید فراموش کرد که سازگاری سخت کُردها با طبیعت بر پیدایشِ خوی نقادانه و به ناچار، ادبیات عامیانهی انتقادی انجامیدهاست.
شعر در فولکلور کُرد، جایگاه ویژهای دارد. شعرهای کُردی از لحاظ کاربرد و نقل آن و به ویژه در گوناگونی مضمونها و درونمایههای عشقی و هنری، تفاوت اندکی با داستانها دارند. احساس نوع دوستی و تأثیرپذیری و نازکدلی قوم کُرد، در خلال ترانههای کُردی [Hayran] یا [لاوژ Lawz] گفته میشود.
آواز یا ترانه، نوعی شعر غنایی یا بهتر بگوییم، شعری به صورت غزل عاشقانه با ادبیات همقافیهاست و با آن که قافیه و وزن در آن نقش مهمی دارند، ولی از لحاظ شکلی، کاملاً آزاد است. به طوری که نویسندهی کُردِ روسی ب . نیکیتین،آشکارا از آن به عنوان «آشفتگی عبارات احساسی» نام میبرد.
امیر هوشنگ هوشنگی در مقالهی مفصلاش به نام «گذری بر ادبیات کُردی» مینویسد: «در قوم کُرد همیشه قهرمانان و طلایهدارانی وجود داشتهاند و در طی قرون متمادی نویسندگان با زبانِ فتح و افتخار، ضمن تشبیه خودشان به آن طلایهدار قوم، ضمیر درون و خواست خود را بیان میکردهاند.»
نویسندگان کُرد، معمولاً به زبانهای عربی، فارسی و ترکی آشنایی داشته و نوشتههای خود را بهیک یا دو زبان مینگاشتند و این موضوع را میتوان در کتابهای بزرگان ادبی به خوبی دید. از آن میان، ابناثیر، تاریخنگار و تذکرهنویس کُرد، ابن خلکان و ابوالفداء تاریخنگار و جغرافیدان کُرد که کتابهای بسیاری به زبان عربی نوشتهاند.
نخستین شاعر شناخته شدهی کُرد علی حریری است که در سدهی پانزدهم میلادی میزیسته است. شعر کُردی با حاجی قادر کویی در سدهی نوزدهم وارد دورهی تازهای شد. این شاعر به دو علت از دیگران برجستهتر است:
۱) نخست به دلیل چیرگیاش در درونمایه و مضمون شعری کلاسیک و روشهای شعری معمول.
۲) دوم به دلیل درونمایهی اجتماعی اشعارش که به زبان بسیار سادهای مفاهیم اجتماعی را به خوانندگان میرساند. بسیاری از شعرهای او به صورت مثلهای پندآمیز و ضربِمثل، میان قومهای کُرد، روان است. شاعر برجستهی دیگر، رضا طالبانی است که در ۱۹۰۹ درگذشته است. وی بنیان گذار شعر انتقادی است که اغلب اوضاع اجتماعی روزگار خود را به ریشخند گرفته است. او به زبانهای ترکی و فارسی هم شعر گفته است.
سدهی نوزدهم میلادی، آغاز بیداری جنبش آزادی خواهانهی زنان فرهیخته و سخنسنج در کُردستان است. دو چهرهی به نام در این دوره شایان یادآوری است: ماه شرف خانم که در ۱۸۰۰ و مهربان بانو که در ۱۹۰۵ میلادی درگذشتهاند.گسترش مطبوعات در اواخر قرن نوزدهم به جنبش ادبیات ملّی کُردستان و ملّت کُرد، توانایی بیشتری داد. نخستین مجلهی کُرد به نام «کُردستان» در سال ۱۸۹۸ در قاهره انتشار یافت که بنیانگذار آن مدحت بدرخان بود و عدهای از تبعیدیهای کُرد، با او همکاری میکردند. سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ سال شکوفایی ادبیات کُرد در کشورهای سوریه و لبنان است. فرهیختگان و سخنوران و بزرگان کُرد در اثر فشارهای دولت ترکیه دیگر نمیتوانستند در آن کشور زندگی کنند و به دور امیر دمشق، جلادت بدرخان و برادرش کامران بدر خان کهاز هوادارانِ جنبش رنسانس فرهنگی ملت کُرد بودند، گرد آمدند.
سخنوران و نویسندگان مهاجر کُرد، در سوریه، بنیان ادب کُرد را با الهام از فرهنگ و آداب غرب، دگرگون ساختند. آنها با رنگ غربی، نوعی رنسانس فرهنگی در خط کُردی پدید آوردند و گونهای الفبای لاتین را که بسیار همانند الفبای نو ترکی بود آفریدند و گسترش دادند. این خط تازهی کُردی، در انتشار مجلهها و روزنامههایی چون: هاوار (فریاد)، روناکی (روشنایی)، روژی نوی (روز نو) به کار رفت. این نشریهها کهاز سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۶ منتشر میشدند، در برگیرندهی جستارها و گفتههای ارزندهای بودند. از آن میان پژوهشهای زبانشناسی، جامعهشناسی، جستارهای تاریخی و به ویژه ادبیات قابل توجهاست.
از میان شاعران معاصر کُرد میتوان از جگر خوین که مجموعهی اشعارش در سوریه و سوئد چاپ شده و نیز از شیرکو بیکس، لطیف هلمت، رفیق شامی، عبدالله پشیو و رفیق صابر نام برد. از نویسندگان معاصر هم میتوان از عثمان صبری (که در بارهاش نوشتهاند، نویسنده به دنیا آمد) و نیز مصطفی احمد بوتی و نورالدین زازا یاد کرد.
باید یادآور شد که سوریه با تقسیمبندی قطبهای سیاسی جهان، پس از جنگ جهانی دوم، فشار خود را به کُردها افزایش داد. مهاجران کُرد، آزادی نسبی خود را از دست دادند و جلو فعالیتهای سیاسی و ادبی آنان گرفته شد. به کارگیری همین سیاست نیز، در ترکیه، رکود فرهنگی کُرد را در منطقه پدید آورد.
دولت ترکیه با در دست داشتن قدرت مرکزی، حقوق اقلیت کُرد را به عنوان «تُرکهای کوهنشین» مینامیدند و در آناتولی خاوری زندگی میکردند، نادیده گرفت و با جلوگیری از آموزش زبان کُردی، زمینهی پیشرفت و شکوفایی ادبیات کُردی را از میان برد. یکی از نویسندگان معروف این دوره موسی آنتِر (زاده در ۱۹۲۰) بیشترِ زندگی خود را در زندان سپری کرد. با این حال توانست در سال ۱۹۶۵ نمایشنامهی رئالیستی خود را به نام «برین رش» (زخم سیاه) را در استانبول منتشر کند که مورد توجه محافل ادبی قرار گرفت.
شاعر دیگر به نام «بوجاک» در ۱۹۶۶ کشته شد. محمدبوز ارسلان نویسندهی دیگر به سوئد تبعید شد و در آنجا مجموعهی داستانهای خود را برای کودکان منتشر کرد؛ اما با همهی این سختیها، یاشار کمال نویسندهی توانای کُرد که مانند اغلب نویسندگان کُرد ترکیه، آثار خود را به زبان ترکی مینویسد، به داستاننویسی ادامه داد. داستانهای یاشار کمال که به بیست زبان زندهی دنیا ترجمه شدهاست از روایات و افسانههای پُر بار فولکلوریک کُرد الهام گرفتهاست. او یکی از کاندیداهای خوششانس جایزهی نوبل ادبی است.
از سوی دیگر در ایران سیاستهای ضدمردمی رضاخان، راه پیشرفت کُرد را سد کرد. فرهیختگان و نویسندگان کُرد تبعید یا مهاجرت کردند و با این کار، ادبیات نوشتاری کُرد، دچار ناتوانی شد.
اوج شکوفایی ادبیات نوشتاری کُردی در سالهای دیکتاتوری پهلوی، تنها در ده ماه است. کُردهای ایرانی اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم، با استفادهاز اوضاع در هم ریختهی دولت مرکزی، دست به تشکیل دولت جمهوری دموکرات کُردستان زدند که تنها ده ماه به درازا کشید؛ اما در این ده ماه، نوعی جهش در آثار شاعران و نویسندگان آمد. دو تن از شاعران این دوره به نام شاعران ملّی شناخته شدند یکی به نام هیمن و دیگری ههژار. تلاش رهبران جمهوری از جمله قاضی محمد به جایی نرسید و با سرکوب ددمنشانهی رژیم پهلوی، به شکست انجامید و رهبران جمهوری اعدام، تبعید یا زندانی شدند.
حسن قزلجی در ۱۹۷۲ مجموعه داستانهای کُرد را در بغداد منتشر ساخت و به بلغارستان تبعید شد و رحیم قاضی از نویسندگان معاصر در باکو، نوولتی به نام پیشمرگ را نوشت. در اثر مشکلات بسیار، کانون فرهنگی و ادبی کُرد به عراق منتقل شد و این کشور پس از سالهای دههی بیست میلادی، شاهد نشر و رواج فراوان آثار ادبی کُرد بود.
شهرهای بغداد، اربیل و سلیمانیه در واقع به مرکز ادبی و فرهنگی کُردی تبدیل شد و شاعران و نویسندگان در این رهگذر با پیوستن به گروههای مردمی و بیرون آمدن از انزوای قومی و قبیلهای با آشنایی با فرهنگ غرب کهاز راه ترجمهی آثار پوشکین، شیلر، گوته، بایرون و مخصوصاً لامارتین انجام گرفت، دست به دگرگونی ژرفی در زمینههای شعری و داستانی زدند.
شاعران به موضوعات رئالیستی، میهنپرستانه و به ویژه موضوعات اجتماعی میپرداختند و اغلب از عشق به میهن و شکوه آزادی، نغمهها میسرودند. از آن جملهاند: احمد مختار جاف. از سوی دیگر ابنفتاح بیگ صاحبقران، در ابتدا به قهرمانان اساطیری و فرشتههای مشیت الهی، اعتقاد داشت که برای آزادی کُردستان از زیر یوغ عقبافتادگی و فقر خواهند آمد؛ اما پس از اندک زمانی، بینش فلسفیاش دگرگون شد و به ستایش مبارزهی ملّی و مشترک همهی اقوام کُرد و عرب برای از میان بردن فقر فرهنگی و مادی پرداخت.
عبدالوحید نوری (درگذشته در ۱۹۴۷) روشنفکر دیگر کُرد و زیوار (درگذشته ۱۹۴۸) نیز هر دو به همین نتیجه رسیدند که تنها راه آزادی و نابستگی فرهنگی قومهای کُرد، عرب و دیگر قومهای، مبارزهی فرهنگی و کار هنری پیوسته در همهی زمینههاست.
یکی از هوادارانِ انواع ادبی نو و ابداعات تازه در تمامی سبکهای ادبی، عبدالله گوران است که در ۱۹۶۲ درگذشته است. شعرهای گوران به صورت سرودهای ناسیونالیستی و انقلابی قوم کُرد درآمده است. شعر «آی رقیب» (ای دشمن) اثر دلدار یونس نیز سرود ملّی جمهوری دموکراتِ مهاباد شد و از سوی ناسیونالیست کُرد پذیرفته شد.
احمد هردی، دلزار، فایق بیکس (پدر شیرکو بیکس)، کاکه فلاح، کامران مکری، محمد حسین برزنجی (که بهیاد برادر کشته شدهاش قطعهی «عین ـ هابا» را سرودهاست) از شعرای کُرد معروف اوایل سدهی بیستم هستند.
حرکت جدید شعری و انواع ادبی، مدیون گسترش نشر و توسعهی فعالیتهای مجلهها و روزنامههای کُردی است که برخی از آنها را نام میبریم: «پیشکهوتن» (ترقی) در سلیمانیه، «ژیان» (زندگی) در سلیمانیه، «روناکی» (روشنایی) در اربیل، «گهلاویژ» (ستارهی قطبی شمالی) در بغداد، «هیوا» (امید) در بغداد.
نخستین داستان کوتاه کُردی (نوول) به نام «له خهومدا» (در رویای من) از نویسندهای به نام جمیل صائب در ۱۹۲۵ در مجلهای در سلیمانیه به نام «ژیانهوه» (رنسانس) به چاپ رسید. جنبش رمانتیک با آثار نویسندهی توانای کُرد، حسین حُزنی مکریانی که در ۱۹۴۷ درگذشت، نیروی تازهای گرفت.
به سببِ سرشت و منشهای ویژهی قوم کُرد، موضوعهای اجتماعی و بیان تنگناهای واقعیِ اجتماعی با سبک رئالیسم، پیشاپیش فعالیتهای نویسندگان کُرد بوده است. در این زمینه میتوان از کتاب، «ئادهمیزاد له سایهی دهرهبهگی» (انسان در سایهی فئودالی) اثر محمود احمد نویسنده و جامعهشناس کُرد نام برد. این کتاب پس از چاپ به دستور حکومت وقت عراق در سال ۱۹۴۵ توقیف شد.
چهار سال آرامش نسبی در کُردستان در سال ۱۹۷۰، امکان دسترسی، به مطالعات بسیاری در بارهی ادبیات عامیانهی شفاهی، ترجمهی کتابها و آثار منتشر شدهی گوناگون را ممکن ساخت. و با گسترش ادبیات کُردی، لزوم فرهنگستانی در مورد ادبیاتِ کُرد به روشنی احساس شد و «فرهنگستان علمی کُرد» در سال ۱۹۷۱ در بغداد گشایش یافت.
مارف برزنجی و کاوس قفتان، مجموعهای از داستانهای کوتاه خود را در سالهای پس از جنگ منتشر کردند و ادبیات کُرد شاهد حرکت تازهای شد. حسین عارف و ابراهیم احمد نیز در این حرکت شریک بودند. ابراهیم احمد با نوشتن داستان «ژانی گهل» (درد ملت) نخستین رُمان به زبان سورانی را منتشر کرد که البته پیش از او احمد مختار جاف، داستانهای تقریباً بلندی (نوولت) به نام «مهسهلهی ویژدان» (مسألهی وجدان) را در ۱۹۲۰ نوشته بود. بختیار عهلی نیز با نوشتن رُمان ستودنی «ئیوارهی پهروانه» (غروب پروانه) دست به تجربهای در زمینهی رئالیسم جادویی زده است.
امروزه بیش از هفتصد روزنامه و مجله در کُردستان عراق منتشر میشود که در اغلب آنها، صفحههای بسیاری ویژهی داستان و شعر به چشم میخورد و نویسندگان معروفی چون شیرزاد حسن، رئوف بیگرد، احلام منصور، مهاباد قرهداغی، آزاد برزنجی، ناصر وحیدی، محمد مکری، نجیبه احمد، عطا نهایی، آثار خود را در آنها به چاپ میرسانند. سه شاعر معروف کُرد، شیرکو بیکهس، لطیف هلمت و رفیق صابر هستند که ترجمهی شعرهاشان در نشریههای ایرانی دیده میشود.
در ایران نویسندگان، شاعران و پژوهشگرانی که کُرد تبارند نیز به آفرینش آثار گوناگون پرداختند و در همهی زمینههای ادبی تلاش کردند. از آن جمله ابوالقاسم لاهوتی کرماشانی، میرزادهی عشقی، مشتاق (شامی کرماشانی)، دکتر ابراهیم یونسی، علی محمد افغانی، نصرتالله نویدی، استاد رشید یاسمی، استاد کیوان سمیعی، یدالله بهزاد، پرتو کرماشانی، محمد قاضی، منصور یاقوتی، دکتر علیاکبر نقیپور، محسن حکیمی، دکتر صالح حسینی، ناصر وحیدی، فریدون چمنی و … میتوان نام برد در موسیقی نیز چهرههای برجستهای چون عزیز شاهرخ، کامکارها، شهرام ناظری، صدیق تعریف، محمدرضا دارابی، عندلیبیها، مجتبی میرزاده، ناصر رزازی و قادر الیاسی در این رشتهی هنری دگرگونی بزرگی پدید آوردهاند. در زمینهی نقاشی هادی ضیاءالدینی، فردین صادقایوبی، احمد خلیلیفرد، در زمینهی تئاتر قطبالدین صادقی و در سینما بهمن قبادی دستآوردهای شگفتی داشتهاند.
علیاشرف درویشیان
منبع : پنجره
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست