شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا
همیشه آخرش من گیر می افتم

رمان پلیسی با تکنیکی بسیار ساده و حتی دم دستی، اما در عین حال منحصر به فرد، در قالب نوشته های یک زندانی آغاز می شود. تکنیکی که حتی می توان به خاطر تشابه با رمان های قبلی که بعضی به اجرای سینمایی نیز درآمده اند، آن را کلیشه یی نامید. اما در ادامه با پیچشی کوچک، کمرنگ و با میانبری که پشت علف های بلند پنهان است، برخلاف فیلمنامه، یا رمان های قبلی، کرتس این ترفند را، صرفاً برای استفاده از زبان خاطره نویسی از زاویه اول شخص راوی اول استفاده کرده است و بدون امداد از فلاش بک ها، با تکنیک های معمول و آشنا، فقط با افزودن چاشنی وار یک توجیه که به نحوی استادانه در متن اجرا شده است (همان ماجرای خرید دفتر خاطرات «انریکه سالیناس»،ص۳۱) به سادگی، دست به تغییر زمان، تغییر راوی و زاویه دید می زند. جالب اینجا است که زبان خاطره نویسی«مارتنس» (قهرمان اول داستان یا همان زندانی) است که باعث می شود توضیحات و توجیهات حاضر در متن، خصوصاً در امتداد تغییر راوی ها، کمتر از آنچه عموماً توجیه آفرینی در یک متن ضربه زننده است، لوث کننده به نظر برسد. در واقع با توسل به ترفند دفتر خاطرات، کرتس مارتنس را در جایگاه دانای کل قرار می دهد. اما دانای کلی که با دقت تمام در راستای طناب باریکی که بیان خاطرات خود و دفتر خاطرات یک قربانی است، حرکت می کند. متاسفانه من متن اصلی را ندیده ام، اما اگر متن ترجمه شده دچار ممیزی نشده باشد، می توان گفت که توصیف صحنه یی خشونت، بیشتر پس پرده یی است. گذشته از اینکه کلاً رمان «رمان پلیسی» در زمره رمان های توصیفی نیست، شاید این کار در راستای کاستن از دافعه متن برای مخاطب انجام گرفته باشد.
یکی از جرقه های قدرتمندی که متن را به چیزی مثل آتش زیر خاکستر شبیه می کند، ترازوی «بوژوه» است.(صص۲۱ و۲۲) مجسمه یی که شکنجه گر دیوانه یی مثل «رودریگز» در سطح، و خود کرتس در لایه یی زیرتر، به عنوان نمادی از نحوه اعمال شکنجه روی قربانیان، بارها سر تیزی را متوجه ذهن خواننده می کند و این در حالی است که «دیاز» روباه پیر و زیرک داستان(رئیس شکنجه گرهای داستان)، آرام و آهسته جنتلمن مآبانه، تنها از کنار آن و قربانیان واقعی می گذرد و نگاه می کند.
جمله یی که برای عنوان این مطلب در نظر گرفتم (همیشه من هستم که گیر می افتم، ص۱۰۱)، دقیقاً به خاطر اهمیت بیان شدن این جمله از زبان شخص مارتنس بود؛ جمله یی که نه تنها در این رمان و نه تنها در نظام دیکتاتوری کمونیستی، بلکه همیشه و در هر نقطه یی که قدرت با سلسله مراتب کلیشه یی و منفورش حضور دارد، جاری است. مارتنس می گوید؛«می دانستم آخرش من گیر می افتم.» چه کسی گیر می افتد؟ این سوالی است که کرتس در صفحات انتهایی کتابش از مخاطبش می پرسد. حقیقتاً چه کسی یا کسانی سرانجام در جایگاه متهمین یا روبه روی جوخه اعدام، به عنوان مسببان جرم و جنایت بازیگران رژیم های منحط می ایستند؟ تازه کارها؟ سرهای بی کلاه؟ یا سرهای باکلاه که کلاه جایگزین و همیشه آماده برای تغییر نقش و موقعیت خود ندارند؟ یا کسانی مثل سالیناس و پسرش؟ حقیقتاً این سوالی است که بسیار جای پرسش دارد. بسیار. در هر زمان، هر مکان و در هر نظامی که باشد.
«ماریا سالیناس باید به عزا می نشست.»(ص ۲۸) ماریا مادر انریکه و همسر سالیناس، سرمایه دار معروف است. احتمالاً این جمله می توانسته در طرح اولیه کرتس، نقطه اوج رمان باشد، که البته بعد از اجرای نهایی نیز هنوز همان نقش را دارد. عزادار شدن ماریا سالیناس زن زیبا و ثروتمندی که برای نجات شوهر و پسرش به هر دری از جمله، در خانه سناتورها، وزیرها و ها، های دیگر می زند، زیرا نمی داند اینجا چه کسی حرف اول را می زند، نقطه اوج و پایان بندی رمان کرتس است. ماریا سالیناس نیز مثل شوهرش ساده لوح است. او هم تا لحظه ایستادن در برابر جوخه اعدام که نه؛ تا لحظه شلیک، همچنان در انتظار تلفن حامل توصیه یی است، که وعده دیدار دوباره خورشید را با خود دارد.
الهه رهرونیا
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست